آموزش قالیبافی به زندانیان/ زنی که فرش ایرانی را به بورسیه خارج ترجیح داد
کارآفرین با اشاره به آموزش قالیبافی برای اشتغال زنان زندانی گفت:بورسیه خارج از کشور را داشتم اما به خاطر توسعه فرش از رفتن به خارج از کشور و یادگیری زبان منصرف شدم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ هنر قالیبافی یکی از هنرهای قدیمی ایران است و برخی شهرها در این زمینه توانستهاند نامی برای خود دست و پا کنند. اکنون قم، تبریز، کاشان، اصفهان و اردکان ازجمله شهرهایی هستند که توانستهاند در تولید فرش و قالی طرحی خاص را به ثبت برسانند به طوری که از نوع گره، شانه و طرح بافته شده میتوان فهمید این فرش در کجا بافته شده است.
اما از زمانی که تولید فرش، صنعتی شد برخی ذائقهها تغییر کرد و فرشهای ماشینی نیز پای خود را به خانه ایرانیها باز کرد اما نتوانست از فروش و تقاضای فرش دستباف بکاهد. در همین راستا تعداد زیادی از قالیبافان در این صنعت سنتی ایران مشغول به کار شدند و از این راه ارتزاق میکنند. شاید خیلی عجیب به نظر برسد که برخی فرشهای موجود در بازار کشور توسط افرادی بافته شدهاند که موقعیت آزادی ندارند و از داخل زندان اقدام به کسب درآمد میکنند.
*بورسیه خارج بود اما نرفت
شعله مهدیزاده، خیری است که در این زمینه فعالیت زیادی انجام داده و برای انجام این کار تقریباً به کل شهرهای فرشخیز کشور سفر کرده تا بتواند به صورت اصولی و حرفهای بافندگی را یاد بگیرد و آموزش دهد. مهدیزاده فوق لیسانس معماری دارد و به فراخور تحصیلاتش بورسیه یک کشور اروپایی شد اما نه تنها ایران را ترک نکرد بلکه اکنون به زندانیها آموزش فرشبافی میدهد تا پس از آزادی بتوانند کسب درآمدی داشته باشند. این خانم جوان 34 ساله زحمت زیادی برای کار امروز خود کشیده و از سال1385 زمانی که تنها 22 سال سن داشت به این فکر افتاد که بتواند برای مردمش مفید باشد.
شعله مهدیزاده درباره فعالیت خود و سختیهایی که برای هدف خود دنبال میکرده کشیده بیشتر توضیح میدهد: سال 85 بر حسب علاقهای که به قالیبافی داشتم برای آموزش به کلاسهای تخصصی رفتم اما کم کم مشتاق شدم که در زمینههای دیگر این حوزه ورود کنم.
وی میگوید: مانند هر فرد دیگری که کلاسهای تخصصی را آموزش میبیند آن را طی کردم اما حس میکردم که فعالیت من با بقیه متفاوت است. من علاقه زیادی به این کار داشتم و بر این باور بودم که میتوانم یک کار عامالمنفعه در این زمینه انجام دهم. البته من به دلیل متفاوت بودن بیمه قالیبافان سعی کردم که تحت پوشش این بیمه قرار بگیرم و با یکی از معلمهای قرآن که در بسیج هم فعالیت داشت این کار را نهایی کردیم و هر دو تحت پوشش بیمه قرار گرفتیم.
به دلیل فعالیت زیادی که در این زمینه داشتم از سوی اتحادیه قالیبافان دعوت به کار شدم اما حقیقتاً برای این کار ساخته نشده بودم و باید تحولی در رویه کار خود ایجاد میکردم.
مهدیزاده میگوید: در سال 1393 موفق به دریافت بورسیه تحصیلی از کشور ایتالیا شدم. برای یادگیری زبان ایتالیایی به تهران آمدم تا بتوانم زبان ایتالیایی را یاد بگیرم و از ایران بروم اما با اینکه برای آموزش زبان آمده بودم یکباره سر از کلاسهای بافندگی حرفهای در خیابان انقلاب درآوردم. در آنجا دوره گلیم درجه یک را آموختم و در همان زمانها بود که وارد شاخه رنگرزی شدم و نزد استاد امیر منصور اربابی در قم رفتم و این بخش را به صورت حرفهای آموختم. همچنین دوره مرمت را نزد استاد پورجهان در قم فراگرفتم و عازم مشهد مقدس شدم و در این شهر نزد استاد سیستانی دوره پرداخت فرش را آموختم و پس از آن تصمیم به تحصیل در این رشته گرفتم که مدرک کاردانی فرش دستباف را دریافت کردم.
*آموزش به زندانیان
خیلی سخت است که بیرون از زندان آزاد باشید اما برای اعتقادی که دارید هر روزتان را در زندان بگذرانید و به افراد مشتاق کار آموزش قالیبافی بدهید. خانم مهدیزاده در سال 94 در زندان قائمشهر به صورت رایگان کار خود را شروع میکند و به قول خودش این نوع معلمی با سایر آموزش دادنها بسیار تفاوت دارد چون باید به محیط زندان رفت و آمد میکرد.
وی پس از دوندگیهای فراوان و مذاکراتی که با رئیس زندانهای کل کشور داشته توانسته مجوز فعالیت و آموزش قالیبافی به زندانیان را دریافت کند. اولین فرشی که در زندان قائمشهر توسط زنان زندانی بافته شده در معرض دید عموم قرار گرفته و به اطلاع کلیه زندانهای آن منطقه رسیده است. مهدیزاده میگوید: وقتی این خبر در شهرستانهای اطراف منتشر شد شاهد استقبال زیادی در این زمینه بودیم و در سال 95 در زندان ساری کارگاه دوم را بنا کردیم.
مهدیزاده بیش از هر فرد توانگر و روانشناسی توانسته امید به زندگی را به زندانیان برگرداند. او برای همه افرادی که در کلاسهایش شرکت میکنند مدرک فنی و حرفهای دریافت کرده و توانسته تشویقیهایی را از سوی رئیس زندان برای آنها بگیرد. وقتی یک فرش تمام میشد به افرادی که برای بافت آن زحمت کشیده بودند یا مرخصی میگرفت یا یک ملاقات حضوری با خانواده برایشان میگرفت که در شرایط عادی این امکان وجود نداشت.افرادی که آزاد میشدند تازه سرو کارشان با این فعال اقتصادی خیر شروع میشد و تقاضای دار قالی برای بافندگی میکردند.
مهدیزاده که در حال حاضر به دنبال بیمه بافندگان فرش در زندانها است، میگوید: جلسات و طرحهای زیادی در این زمینه مطرح کردم و حدود80درصد کار پیش رفته که به احتمال زیاد این کار به نتیجه خواهد رسید. حتی مسئولیت فروش محصولات بافتهشده را برعهده گرفتم تا تضمینی باشد برای فعالیت این افراد در زندان و معیاری برای موافقت مسئولان تأمین اجتماعی قرار بگیرد.
اکنون با سازمان زندانها برای ایجاد کارگاه آموزش قالیبافی در 7 زندان استان مازندران همکاری دارد و سالانه 100 متر مربع قالی و فرش بافته میشود. ایجاد شغل برای بانوان زندانی سرپرست خانوار، همکاری برای صادرات به کشورهای خارجی از دیگر اقداماتی است که وی به مرحله اجرا رسانده است.
انتهای پیام/