ماجرای آشنایی یک مستندساز با "داریوش مهرجویی"/ میرفخرایی: صداوسیما به "سهیلی" بیمهری کرد
"معماری"، "نقاشی"، "خوشنویسی"، "کتابت"، "صنایع دستی" و ... تنها گوشهای از هنر ایرانی است که در قاب دوربین حمید سهیلی ماندگار و به جهان معرفی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، درگذشت حمید سهیلی، مستندساز پیشکسوت و با سابقه سینما، خبری بود که روز گذشته در فضای رسانهای پیچید و کام بسیاری از علاقهمندان به سینمای مستند را تلخ کرد.
حمید سهیلی متولد سال 1327 است و فعالیت هنری خود را با دستیاری کارگردانی در سال 1353 آغاز کرد و پس از آن هم در چند فیلم دیگر دستیاری کرد اما حمید سهیلی برای سینمای دیگری ساخته شده بود و باید سراغ سینمای مستند میرفت تا نام خود را در آن برای همیشه جاودانه کند. اولین فیلم مستندش با نام «کارگاه های صنایع دستی» را در سال 1356 کلید زد؛ فیلمی که آغازگر راه او برای مستندسازی از هنرهای اصیل ایرانی بود. پس از آن به سراغ ساخت مستندهایی با موضوع «تاریخچه خط در ایران» و «نقاشی قدیمی ایرانی» رفت تا به نقطه اوج کار خود یعنی مستند «معماری ایرانی» رسید.
حمید سهیلی را باید شناختهشدهترین و ماندگارترین مستندسازان معماری ایران نامید که به نوعی معماری اصیل ایرانی را جهانی و به دنیا معرفی کرد. مستند «معماری ایرانی» شاهکاری از این کارگردان و مستندساز است که در سال 1362 آغاز شد و با بیش از 1300 دقیقه فیلم مستند ماندگار، معماری ایرانی را جهانی کرد. مستند او آن قدر خوب بود که در یوسنکو به ثبت جهانی رسید. در کنار این، مستند «بافت قدیم شهرهای ایران» اثر ماندگار دیگری از او است که 20 سال از فعالیت کاری حمید سهیلی را دربرگرفت.
اسماعیل میرفخرایی، یکی از همکاران نزدیک و با سابقه سعید سهیلی است که در مجموعه مستند معماری ایرانی با او همکاری داشت. او در توصیف این مستندساز در گفتگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا گفت: حمید سهیلی مستندسازی بود که در کارش به شدت عمیق بود. من در مجموعه مستند معماری ایرانی در کنار ایشان بودم و آن را با هم کار کردیم. او در آن مستند به شدت صبور و با متانت بود و البته آشنایی بسیار زیادی با معماری ایرانی داشت که ویژگی منحصر به فرد او به شمار میرفت. شاید بتوانم بگویم که در عمر رسانهای خود فردی تا این اندازه بردبار و با دانش در کار ندیدهام.
"او بدون سر و صدا و بدون تظاهر کار میکرد. خاطرم هست که برای اولین بار در استودیو گلستان و در پشت صحنه کار داریوش مهرجویی با هم آشنا شدیم. او در همان جا من را برای گویندگی فیلم معماری ایرانی دعوت کرد. در ابتدا به او گفتم که نمیتوانم بیایم اما وقتی پیشش رفتم و متن نریشن کار را برایم خواند، متوجه شدم که درک او از سرزمین ایران بسیار بالاتر از یک هنرمند است و دغدغهاش چیز دیگری است. او برای آن مستند، مبلغ بسیار ناچیزی را دریافت کرد و من هم گوینده کار بودم. همیشه فکر میکرد که سر آن به من بدهکار است و در برنامه بعدی که در مورد شهرسازی کار کرد، پول گویندگی من را داد".
میرفخرایی در مورد تجربه کار کردن با سهیلی در مستند معماری ایرانی تصریح کرد: خاطرم هست در جریان گویندگی مستند معماری ایرانی همیشه این بحث را با سهیلی داشتم که بیاید و این کار را جذابتر کند و در سطح عام به آن نگاه کند اما او روی روش خودش اصرار داشت و با تکیه بر گفتارها، یک مجموعه مستند آکادمیک ساخت. هنوز هم وقتی آن مستند را میبینیم احساس میکنم سر کلاس درس نشستهام. از همین جهت، این مستند یک کلاس درس برای دانشجویان معماری از زبان یک استاد است. این مجموعه، معماری کشورمان را در قالب سینما به مخاطب معرفی میکند که ماندگار هم میشود.
"وقتی با حمید سهیلی کار میکردم اصلا به پول فکر نمیکردیم بلکه هدفمان شناخت سرزمین ایران و شناساندن آن به جهانیان بود. معماری ایرانی 1371 دقیقه بود و اکنون با خود فکر میکنم که چگونه چنین حجمی را گویندگی کردم. فکر کنم عاشق شده بودم!! ما آدم بزرگی را بی سر و صدا از دست دادیم و جایش جبران نمیشود".
این گوینده با سابقه تلویزیون از بیمهریها به سهیلی سخن گفت: من فکر میکنم که سهیلی مورد بیمهری قرار گرفت. البته بیمهری جزئی از رفتار عوام در برابر هنرمندان است. انتظار یک مستندساز از بهترین راوی مستند یعنی تلویزیون است. وقتی صدا و سیما از بچههای خود که در آن بزرگ شدند، قدردانی نمیکند، چه میشود؟ مردم برای دیدن فیلم مستند کمتر حاضر میشوند که پول بدهند. صدا و سیما بهترین بستر برای پخش مستند است و فکر میکنم که صدا و سیما به سهیلی بیمهری کرد و باید توجه بیشتری به او میکرد.
وقتی حرف از مستند میزنیم، یعنی صحبت کردن در مورد استناد. یعنی هر آن چه که گفته میشود باید دارای سند باشد. حمید سهیلی استناد را در سینمای مستند معنا کرد.
محسن استادعلی، رئیس انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند ایران درباره شخصیت حمید سهیلی میگوید: حمید سهیلی کسی است که مقوله فرهنگ همیشه برایش دغدغه بوده است. فعالیت او در مستند از سال 56 آغاز میشود و سپس در دهه 60 و 70 روی معماری ایران کار میکند و مستندهای دیگری نظیر «به سوی سیمرغ» را تولید میکند. باید بگویم که در همین روزهای گذشته قصد داشتیم تا آثار ایشان را در هنر و تجربه اکران کنیم اما ایشان ناگهانی فوت کرد و همه ناراحت شدیم.
"فکر میکنم چیزی که نسل مستندسازان امروز ما باید از ایشان یاد بگیرد این است که در این سالهایی که ایشان کار مستند انجام داده است، هیچ جشنواره مهمی نبوده و اصلا موضوع دیده و مطرح شدن وجود نداشته است. شاید بتوانم بگویم که او عاشق بوده و عاشقانه کار کرده است. وقتی کارهای ایشان را در برابر دیده شدنها و تقدیرها ببینید، متوجه میشوید که سهم آن تقدیرها خیلی ناچیز بوده است. نکته مهم این است که کارهای ایشان در حوزه خود بسیار تخصصی است یعنی اگر کسی امروز بخواهد یک بنای معماری که توسط ایشان در مستند «معماری ایرانی» معرفی شده است را مرمت کند، باید به فیلم حمید سهیلی مراجعه کند و یا اگر کسی بخواهد مکاتب نقاشی قدیمی در ایران را بشناسد، باید سراغ فیلم او برود و ... در حقیقت، فیلمهای آقای سهیلی برای چندین نسل بعد هم مانده است چرا که سندهای تصویری موجود است. نسل ایشان نجابت، تخصص و پشتکار را برای ما به ارمغان آورده و حالا ما قرار است چه چیزی را به نسل بعد بدهیم?"
"بعضی وقتها شاید خوب باشد که تلنگری به خود بزنیم و از خود بپرسیم که چند نفر داریم که بدین شکل کار میکنند؟ منظورم این نیست که همه باید اینگونه کار کنند بلکه میخواهم افرادی را بشناسیم که در کار خود متخصص باشند و صادقانه کار کنند. حمید سهیلی یک الگو برای ما مستندسازان است که یاد بگیریم چگونه کار کنیم".
خرداد ماه 1398، یک اتفاق مثبت، مستندسازان قدیمی را امیدوار و دور هم جمع کرد. مراسم نکوداشتی برای حمید سهیلی که اگر چه نمیتوانست به درستی راه برود اما هنوز چشمها و ذهنش به دنبال سوژههای جدید بود تا فرهنگ اصیل کشورش را جهانی کند.
انتهای پیام/