نگاهی به کتاب «جنگ کثیف»ــ۱۰|بازی دوگانه واشنگتن در سوریه؛ در مقابل داعش یا در کنار آن؟!
آمریکا از زمان آغاز بحران سوریه در یک بازی دوگانه اقدام به حمایت مستقیم و غیر مستقیم از تروریستهاس سوریه کرد؛درحالی که ادعای جنگ با آنها را داشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، کتاب «جنگ کثیف سوریه؛ تغییر نظام و مقاومت» توسط تیم اندرسون نویسنده و پژوهشگر استرالیایی تألیف شده که دارای 13 فصل است. هر فصل این کتاب به ابعاد مختلف شیطنتها و مداخلات کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا در جنگ ضد دولت سوریه اشاره میکند. این کتاب موفق شده بخش قابل توجهی از پشتپرده مداخله غرب و آمریکا در کشتار صورتگرفته در سوریه را فاش کند که تاکنون بالغ بر یک میلیون نفر در آن کشته شدهاند.
بررسی جنگ تبلیغاتی و رسانهای غرب، بررسی تحولات درعا در ابتدای ناآرامیها، انجام کشتارهای جمعی متعدد، نقش آمریکا در بازتولید گروههای تروریستی بهویژه داعش، ادعاهای غربی در انجام حملات شیمیایی، تأثیر تحریمهای آمریکا بر سختتر شدن زندگی مردم سوریه و نقش پروژه خاورمیانه بزرگ و هرجومرج خلاق آمریکا در حوادث سوریه از جمله مسائل بررسیشده در این کتاب است.
چکیده:
- آمریکا از زمان آغاز جنگ سوریه همواره به دنبال انجام یک بازی دوگانه در این کشور بوده است.
- واشنگتن از یک سو ادعا می کند که با داعش می جنگد و از سوی دیگر از آن حمایت می کند.
- عربستان مهره اصلی آمریکا در منطقه در راستای حمایت از تروریست های سوریه است.
- ردپای رژیم صهیونیستی در حمایت از تکفیری های سوریه به وضوح دیده می شود.
- ایالات متحده و ائتلاف منطقه ای آن همواره به دنبال اوجگیری قدرت داعش در سوریه بوده اند.
- مسئولان آمریکایی به حمایت واشنگتن از داعش اعتراف می کنند.
- رسانه های غربی همچنان به اخبار ضد و نقیض از موضع آمریکا نسبت به داعش ادامه می دهند.
فصل یازدهم- بازی دوگانه واشنگتن در سوریه
موضع منفی مردم منطقه نسبت به هیولای تروریسم
شکی نیست که ملتهای عربی و مسلمان خاورمیانه از هیولای تروریسم یعنی داعش متنفرند.
نظرسنجی مرکز مطالعاتی پییو که مقر آن در واشنگتن است نشان داد که 99 درصد از مردم لبنان٬ 94 درصد از مردم اردن و 84 درصد از فلسطینیها دید منفی نسبت به داعش دارند. باوجود اینکه نظام قانون اساسی لبنان مبتنی بر هویت فرقهای است٬ 98 درصد از مسلمانان اهل تسنن در این کشور نیز داعش را قبول ندارند. این نتیجه پایانی از این نظرسنجی٬ ادعای باطل غرب مبنی بر اینکه داعش از دل گروههای مسلمانان سنی بیرون آمده را کاملا رد می کند.
در این فصل سعی داریم تا بازی دوگانه واشنگتن در ایجاد گروه تروریستی داعش را توضیح دهیم.
بازی دوگانه واشنگتن در سوریه
آمریکا از سال 2014 در صدد تشکیل ائتلافی برای مبارزه با تروریستهای افراطگرا در عراق و سوریه برآمد. این اقدام واشنگتن چند سال پس از تلاش گروههای مسلح غیرقانونی در راستای سقوط نظام این کشور صورت گرفت. در این میان ایالات متحده ادعا کرد که در حال ایفای یک نقش پیشگیرانه به نفع ملتهای منطقه است. اما از طرف دیگر شروع به تسلیح و آموزش و نیز تامین بودجه مالی عناصر تکفیری داعش کرد؛ این درحالی بود که واشنگتن ادعا میکرد با آنها می جنگد. اینگونه ادعاهای آمریکا تغییرات زیادی در توجیهات جنگ کثیف ضد سوریه بهوجود آورد که با بهانه مداخله بشردوستانه و زنده کردن ایدئولوژی مبارزه با تروریسم از دوره دولت بوش در آمریکا آغاز شده بود.
گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه نیروهای عراقی در سال 2015 چندین هواپیمای آمریکایی و انگلیسی را که در حال حمل سلاح برای داعش بودند٬ ساقط کردند که این امر با شوک و انکار کشورهای غربی همراه بود. با این حال تعداد کمی از مردم خاورمیانه ممکن است شک کنند که واشنگتن و نمایندگان آن در خاورمیانه درحال انجام یک بازی دوگانه هستند. در همین راستا رهبری جنبش انصارالله یمن تصریح کرد که هرکجا ردپای آمریکا باشد٬ القاعده و داعش حضور دارند.
یکی از سرکردگان برجسته داعش به نام عبدالرحیم مسلم دوست که اصالت افغانی داشت و تعداد زیادی از عناصر داعش را وی جذب کرده بود ٬ حدود سه سال در زندانهای آمریکایی در خلیج گوانتانامو زندانی بود. گفته میشود که ابراهیم البدری سرکرده تکفیریهای داعش که به نام ابوبکر بغدادی شناخته شده به مدت یک تا دوسال در پایگاه نظامی بوکا در عراق بازداشت بوده است. بغدادی و سایر بازداشتیان در سال 2006 آزاد شدند. در این زمان بوش رئیسجمهور وقت آمریکا از برنامه خود برای خاورمیانه جدید خبر داد که این برنامه در واقع٬ از خشونت فرقهای به عنوان بخشی از روند تخریب خلاق در منطقه استفاده میکرد. در آن زمان ادعاهایی وجود داشت مبنی بر اینکه ابوبکر بغدادی توسط آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا یا موساد اسرائیل آموزش دیده است؛ اما این ادعاها اثبات نشد. سیمور هیرش روزنامه نگار معروف آمریکایی در مقالهای نوشت که سیاست جدید آمریکا با نام سیاست تجدیدنظر٬ در اصل برنامه واشنگتن برای استفاده از کشورهای سنی موسوم به محور اعتدال به ویژه عربستان سعودی در راستای از بین بردن دستاوردهای شیعه در عراق است. نیروهای موسوم به محور اعتدال به دنبال اجرای عملیاتهای سری به منظور تضعیف ایران و حزبالله به عنوان دشمنان اصلی رژیم صهیونیستی نیز بودند. این برنامه آمریکا همچنین موجب نزدیکی عربستان و اسرائیل یه یکدیگر شد؛ چرا که هردوی آنها بنا به دلایل مختلف از ایران میترسند. در نیمه سال 2012 گزارشهای سیا دو حقیقت مهم از جنایتهای سوریه را روشن کرد؛ اول٬ معمولا گروههای افراطگرای وابسته به القاعده٬ عملیاتهای تروریستی را رهبری میکردند. دوم٬ هدف فرقهگرایانه این گروهها٬ همان چیزی بود که آمریکا و همپیمانان آن میخواستند. در گزارشهای آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا آمده است که:
سلفیون و القاعده در عراق٬ قدرتهای بزرگ پشتپرده شورشهای سوریه بوده و امکان راهاندازی یک خلافت سلفی به شکل علنی یا غیر علنی در شرق سوریه (حسکه و دیرالزور) وجود داشت؛ این همان چیزی بود که نیروهای حامی آنها یعنی غرب و کشورهای حاشیه خلیجفارس و ترکیه که مخالف دولت سوریه هستند در راستای براندازی نظام این کشور میخواستند.
حمایتهای ادامه دار آمریکا از تکفیری های سوریه
در این میان آمریکا همواره کمکهای بیوقفهای به گروههای افراطگرا میکرد.واشنگتن در اوت 2012مسئول تامین اسلحه از شهر بنغازی لیبی برای عناصر تروریستی القاعده در سوریه بود.
مایکل فلین رئیس سابق سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا اظهار کرد که باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا با یک تصمیم متعمدانه اقدام به حمایت از تکفیریهای القاعده و گروههای افراط گرا در سوریه کرده بود. همه این اظهارات و گزارشها نشان میدهد که از روزهای نخست آغاز درگیریهای سوریه و بر اساس برنامه بوش رئیسجمهور اسبق آمریکا برای خاورمیانه جدید٬ واشنگتن به صورت پنهانی از طریق تسلیح گروههای وابسته به القاعده در سوریه٬ این تروریستها را همراهی میکرد.
اعتراف مسئولان آمریکایی به حمایت واشنگتن از داعش
شاید قانعکنندهترین دلیل برای اثبات همکاری آمریکا با تروریستهای سوریه٬ اعترافات تعداد زیادی از مسئولین آمریکایی باشد مبنی براین که همپیمانان منطقهای آنها داعش را به وجود آوردهاند.
ژنرال مارتین دیمبسی رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا در جلسه کنگره در سپتامبر 2014 اعلام کرد که هم پیمانان اصلی آمریکا در میان کشورهای عربی را که داعش را به وجود آوردند میشناسم. یندسی گراهام سناتور آمریکایی از کمیته خدمات نیروهای مسلح آمریکا نیز در توجیه تامین بودجه مالی افراطگرایان اظهار کرد که آنها را مسلح میکردیم٬ زیرا ارتش آزاد سوریه توانایی مقابله با بشار اسد را نداشت. باید اشاره کنیم که این اعترافات کاملا واقعی بود؛ هرچند که آنها را محکوم میکرد.
یک ماه پس از این اعترافات٬ جوبایدن معاون ریاست جمهوری سابق آمریکا تصریح کرد که ترکیه٬ قطر٬ امارات و عربستان سعودی به دنبال سقوط دولت بشار اسد بودند و در همین راستا صدها میلیون دلار و دهها هزار اسلحه در اختیار عناصر تکفیری النصره و القاعده و سایر تروریستها از مناطق مختلف جهان که با نام تروریستهای داعش شناخته میشدند٬ قرار میدهند.
در این میان سعودیها به شکل خاصی بر سیاستهای آمریکا تکیه کرده و بدون موافقت واشنگتن دست به هیچ اقدام بزرگی نمیزنند. البته در فصل پنجم اشاره کردیم که ارتباط واشنگتن با عربستان سعودی به عنوان یک قدرت فرقهگرا ضد ملیگرایی عربی در منطقه٬ به دهه پنجاه بازمیگردد.
شواهد دیگری نیز وجود دارند که تلاشهای غرب را برای تمایز قائل شدن میان شورشیان موسوم به محور اعتدال که در سال 2013 به وجود آمدند٬ با سایر تروریستها از بین برد. این افراط گرایان از سال 2013 توسط ایالات متحده تسلیح شده و آموزش می دیدند٬ در این میان گروههای تروریستی دیگری نیز به وجود آمدند که افراطگراتر بودند٬ مانند النصره و داعش. باوجود اینکه این گروهها در رقابت با یکدیگر هستند؛اما از نظر ایدئولوژی هیچ اختلافی باهم ندارند و این موضوع در همکاری و ادغام آنها در این زمینه کاملا خود را نشان میدهد. برای مثال ارتش آزاد سوریه که تحت حمایت واشنگتن است٬ به مدت چند ماه در سال 2013 کنار داعش ضد ارتش عربی سوریه جنگید. براد هوف روزنامهنگار آمریکایی و عضو سابق نیروی دریایی آمریکا اشاره میکند که ابوعمر چچنی سرکرده داعشی در عملیات مینغ٬ توسط ایالات متحده آموزش نظامی دیده بود وحمایت آمریکا از وی در سال 2013 از خلال همکاری او با ارتش آزاد سوریه ادامه یافت.
ردپای صهیونیست ها در حمایت از افراط گرایان سوریه
مدت زمان زیادی است که میان تروریستهای موسوم به شورشیان محور اعتدال با تکفیریهای النصره که هر دو تحت حمایت خارجیها هستند٬ همکاری قابلتوجهی در درعا و امتداد مرزهای ارتفاعات سوریه با لبنان در حمص و ادلب و نیز مرزهای سوریه با ترکیه و اطراف شهر حلب وجود دارد. اینکه گفته میشود جبهه النصره یعنی جبهه حمایت٬ به این معنا است که کشورهای خارجی٬ این افراطگرایان را حمایت میکنند. در دسامبر 2012 که النصره یک گروه تروریستی غیرقانونی شناخته شد٬ 29 گروه از افراطگرایان اعلام کردند که با النصره همکاری دارند و در واقع بخشی از آن هستند. مدتی پس از آن تعداد این گروهها از صد نیز بالاتر رفت؛ این یعنی اختلاف ایدئولوژیک واقعی میان فرقهگرایان افراطی مخالف دولت سوریه وجود ندارد.
به این ترتیب همکاری میان جبهه تروریستی النصره و سایر گروههای تکفیری که اغلب توسط آمریکا به وجود آمده و تحت حمایت سعودیها بودند٬ از سر گرفته شد. لازم است به حمایت اسرائیل از عناصر النصره در اطراف ارتفاعات جولان اشغالی نیز اشاره کنیم. گزارشها نشان میدهد که تعدادی از مجروحان افراطگرا از جمله تروریستهای النصره در بیمارستانهای صهیونیستی معالجه میشدند. همچنین بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی از دیدار خود با مجروحان تکفیری در اوایل 2014 خبر داده بود. تشکر علنی محمد بدیع یکی از سرکردگان افراطگرایان از نتانیاهو در این رابطه٬ اثباتکننده این امر است. رژیم صهیونیستی تقریبا به شکل پنهانی از تروریستهای سوریه حمایت و گاهی از خلال حملات موشکی ضد سوریه به آنها کمک میکند.
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل (یونیفل) که در جولان اشغالی مستقر شده اند٬ اعلام کردند که نیروهای امنیتی صهیونیستی در مرزها با النصره همکاری میکنند. در همان زمان نیروهای دولت سوریه٬ چندین اسلحه اسرائیلی که در اختیار تکفیریها بود را ضبط کردند. همچنین در نوامبر 2014 تعدادی از اقلیتهای درزی در جولان٬ نسبت به معالجه تروریستهای زخمی النصره و داعش در بیمارستانهای صهیونیستی اعتراض کردند. این موضوع با سوالات زیادی در رسانه های عبری زبان همراه بود. البته سخنگوی نظامی صهیونیستها در پاسخ به این سوالات٬ واقعیت حمایت رژیم صهیونیستی از تروریستهای سوریه را انکار نکرد. وی اظهار کرد که نیروهای دفاعی اسرائیل در دوسال گذشته درگیر کمکهای بشردوستانه و نجات جان زخمیهای سوریه صرف نظر از هویت آنها بوده است. این درحالی است که حتی یک کشاورز عادی نمیتواند از مرزهای جولان اشغالی که نیروهای نظامی زیادی در آن حضور دارند٬ عبور کند؛ اما به نظر میرسد که معالجه بشردوستانه تروریستهای تکفیری القاعده یک مسئله متفاوت است!
تلاش ائتلاف منطقه ای آمریکا به منظور افزایش قدرت داعش
گزارشهای مختلف٬ تمایز کاذب میان انقلابیون و گروههای افراطگرا را مسخره میدانند. در جولای 2014 هزاران نفر از عناصر گردان داود از افراطگرایان تحت حمایت عربستان هستند، از آن جدا شده و به داعش در رقه سوریه پیوستند. در نوامبر همین سال نیز بخش زیادی از تروریستهای جبهه انقلابیون سوریه تحت حمایت آمریکا به النصره پیوستند. در سالهای 2015-2014 حدود 3 هزار نفر از گروه تروریستی حزم جدا شده و به النصره ملحق شدند. قابل توجه است که این افراد٬ ذخایر زیادی از سلاحهای آمریکایی داشتند که اسلحه ضد تانک نیز در میان آنها دیده میشد. در نوارهای ویدئویی که توسط النصره منتشر میشد٬ مشخص بود که این سلاحها به منظور تسلط بر پایگاههای نظامی سوریه در وادی الضیف و حمیدیه در استان ادلب مورد استفاده قرار میگرفتند. همچنین سایت اسرائیلی دبکا اعلام کرد که سلاحهای سنگینی که آمریکا و اسرائیل و عربستان و اردن و ترکیه و قطر در اختیار تروریستهای سوریه قرار دادهاند٬ شامل تانک٬ خودروهای زرهی٬ موشک٬ بمبافکن٬ مسلسل به اضافه سلاحهای ضد هوایی بود. جان کیریاکو سناتور آمریکایی به این نتیجه رسید که این میزان هماهنگی در جدایی عناصر تروریستی از گروههای مختلف همراه با این سلاحها٬ به این منظور بود که داعش٬ برترین گروه تروریستی از نظر تجهیزات باشد.
بدون شک٬ داعش برای جذب عنصر نیاز به بودجه مالی فراوانی داشت. در اواخر سال 2014 عبدالرحیم مسلم دوست یکی از سرکردگان افغانستانی داعش تلاشهای زیادی به منظور جذب تروریست برای داعش کرد. مدتی بعد یوسف سلفی یکی از افراطگرایان سوری که در پاکستان بازداشت بود اظهار کرد که برای جذب جوانان پاکستانی به سمت گروه تروریستی داعش مورد استفاده قرار میگرفته است. وی تصریح کرد که به ازای هر فردی که جذب میکرد و میفرستاد 600 دلار آمریکایی دریافت میکرد. اینکه در این میان واسطهها چقد دریافت میکردند٬ کسی نمیداند. قابل توجه است که این میزان پول٬ چندبرابر حقوق یک نیروی عادی سوری است.
گروه تکفیری داعش به روشهای مختلف٬ سلاحهای آمریکایی را از عراق و سوریه دریافت میکرد. در اواخر 2014 گزارشها به توافق عدم تجاوز میان انقلابیون موسوم به محور اعتدال و داعش در منطقه جنوبی دمشق اشاره میکردند.آنها توافق کردند که دشمن مشترکشان دولت سوریه است و این امر یک روش فرقهگرایانه بود که به مسلمانان علوی اشاره داشت. برخی گزارشها نیز نشان میداد که داعش اقدام به خرید اسلحه از شورشیان کرده بود.
در این میان لازم است به ائتلاف اصلی عربی که مستقیما از داعش حمایت میکند و نیز سیل افراطگرایان و سلاحهایی که از گروههای شورشی موسوم به محور اعتدال تحت حمایت آمریکا به داعش منتقل میشوند اشاره کنیم. حاکم زاملی معاون سابق عراقی اعلام کرد که ارتش عراق دو هواپیمای انگلیسی که درحال حمل اسلحه برای داعش در استان الانبار بودند را ساقط کرد. زاملی همچنین ادامه داد که سلاحهایی در مناطق آزاد شده از شر تروریستهای داعش در منطقه بغدادی الانبار کشف شده که ساخت ایالات متحده و کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی بودند.
مشاوران آمریکایی و صهیونیستی در میان عناصر داعش
یکی از اعضای نیروهای حشدالشعبی نیز اعلام کرد که آنها یک هلیکوپتر متعلق به ارتش آمریکا که درحال حمل سلاح برای داعش در بخشهای غربی منطقه بغدادی در استان الانبار بود را ساقط کردند. پس از آن٬ نیروهای عراقی در مقابله با تروریستها٬ چهار خارجی را از میان آنها بازداشت کردند که به عنوان مشاور نظامی برای جبهه تکفیری داعش کار میکردند. قابل توجه است که این افراد٬ آمریکایی و اسرائیلی بودند. به نظر می رسد که ارتباط رژیم صهیونیستی با داعش از مناطق مرزی فراتر رفته است. در اواخر سال 2015 گفته می شد که یوسی اولن شاهاک افسر صهیونیستی که از نیروهای تیپ ویژه گولانی است همراه با چند تن از تکفیری های داعش در عراق بازداشت شد.
تروریستهای اسیرشده داعش اعتراف کردند که آمریکا اطلاعات جاسوسی از نیروهای عراقی و مواضع و اهداف آنها را در اختیار داعش قرار میدهد. در این میان رسانههای غربی به طور کامل٬ از انتشار این اخبار دوری کردند. اما این اخبار به ما کمک میکند تا دلایل عدم اعتماد بغداد به ارتش آمریکا را بفهمیم.
ادله زیادی مبنی بر ارتباط پنهانی میان واشنگتن و داعش وجود دارد. عناصر تکفیری داعش در سال 2015 از مناطق کردنشین در شمال عراق دور شدند؛ اما همچنان اجازه تحرک در شرق سوریه ضد ارتش این کشور را داشتند. به این ترتیب٬ یک توجیه برای حضور واشنگتن در منطقه و تضعیف عراق و سوریه بهوجود آمد.اما جنگ آمریکا ضد داعش کاملا بی تاثیر بود. مرکز مطالعات امور تروریسم و شورش در سال 2014 اعلام کرد که حملات داعش و کشتارها در عراق چند ماه پس از آغاز حملات هوایی آمریکا به شکل قابلتوجهی افزایش یافت.
اخبار ضد و نقیض رسانه های غربی از ارتباط آمریکا و داعش
گزارشهای رسانههای غربی در این رابطه کاملا ضد و نقیض است. شبکههای غربی از یک سو در خبرهای خود ادعا میکردند که از کشتهشدن داعشیها توسط نیروهای سوری خوشحال هستند٬ از سوی دیگر اظهار میکردند که ارتش سوریه اصلا با داعش نمیجنگد. لازم به ذکر است که این ادعا٬ یعنی عدم مقابله ارتش سوریه با تروریستهای داعش٬ یک بهانه ساختگی از سوی آمریکا بود تا بمبارانهای خود را در سوریه توجیه کند. این درست است که ارتش سوریه بیشتر در مناطق غربی این کشور که پرجمعیت ترین بخش سوریه است مستقر شده؛ اما گزارش رسانههای مختلف نشان میدهد که ارتش عربی سوریه بزرگترین نیرویی است که با داعش مبارزه میکند و در عین حال تلفات زیادی هم در درگیری با این تکفیریها متحمل شده است. درحقیقت این آمریکا بود که از ضربه زدن به داعش دوری میکرد. بر اساس دلایل و شواهد موجود٬ واشنگتن در حالی از مبارزه با داعش خودداری میکرد که این گروه تروریستی همچنان درحال پیشروی ضد دولت سوریه بود.
با این تفاسیر می توانیم بفهمیم که چرا ایالات متحده٬ هماهنگی با ارتش سوریه را علیه داعش نمیپذیرفت. این مسئله به طور مستقیم با هدف اصلی آمریکا در تغییر نظام سوریه ارتباط دارد.
مواضع ضد و نقیض ایالات متحده که از طرفی ادعا می کند درحال مبارزه با داعش است و از طرف دیگر به صورت پنهانی از آن حمایت میکند٬ زمانی که روسیه در اواخر سپتامبر 2015 با نیروی هوایی خود در کنار ارتش سوریه ضد داعش میجنگید٬ به طرز رسواکنندهای افشا شد.در آن زمان که آمریکا همکاری با روسیه ضد داعش را رد کرد، رسانههای واشنگتن و سازمانهای غیردولتی فورا اتهام کشتار غیرنظامیان را از دولت سوریه به کشور روسیه انتقال دادند. این رسانهها اعلام کردند این روسیه است که غیرنظامیان سوریه را قتلعام میکند. در این زمان با پیشروی نیروهای روسیه٬ عناصر تروریستی داعش عقبنشینی کرده و ارتش عربی سوریه و نیروهای همپیمان آن به تدریج مناطق تحت اشغال داعش را پس گرفتند.
میتوان نتیجه گرفت که آمریکا اقدام به تثبیت روابط خود با همه گروههای تروریستی مخالف دولت سوریه از جمله داعش و النصره کرده است. واشنگتن به منظور دستیابی به این هدف ٬ گاهی به طور مستقیم و گاهی از طریق همپیمانان منطقهای خود یعنی عربستان و قطر و اسرائیل و ترکیه٬ از افراط گرایان در سوریه حمایت میکند.
به طورکلی واشنگتن تلاش میکند تا یک بازی دوگانه در سوریه و عراق انجام دهد. به این صورت که با استفاده از همان تفکر قدیمی خود بر اساس سیاست انکار منطقی٬ تا زمانی که ممکن است بر قصه جنگ ضد تروریسم اصرار کند.
ادامه دارد....