انفجارهای غزه، افول توان واکنش اسرائیل در برابر مقاومت

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روز سه شنبه 5 شهریور 98، وقوع 2 انفجار مقابل 2 مقر پلیس غزه، در صدر خبرهای فلسطین قرار گرفت. نخستین احتمال، حمله ای توسط رژیم صهیونیستی بود اما تکمیل خبر مبنی بر اینکه دو فرد انتحاری، این دو انفجار را در قالب یک عملیات انتحاری انجام داده اند مسئله را کمی حساس کرد. سؤال این بود که این دو عملیات انتحاری توسط چه گروه یا گروه هایی برنامه ریزی و اجرا شده است و ریشه اقدام کجاست؟

جزئیات عملیات های انتحاری

بنابر گزارش یک منبع آگاه به سایت «عربی21»، انفجارهای انجام شده در 3 نقطه برنامه ریزی شده بودند که 2 انفجار توسط دو فرد انتحاری به وقوع می پیوندد.

انفجار نخست، در حالی که فرد انتحاری سوار بر موتور سیکلت بود و همزمان با نزدیک شدن وی به ایست بازرسی پلیس راهنمایی و رانندگی چهار راه «الدحدوح» در محله «تل الهوی»، جنوب شهر غزه به وقوع پیوست. این انفجار موجب شهادت دو نیروی پلیس و زخمی شدن سه پلیس دیگر شد.

انفجار دوم، 20 دقیقه پس از انفجار اول، توسط عامل انتحاری به وقوع پیوست. وی جلیقه انتحاری خود را مقابل ایست بازرسی پلیس راهنمایی و رانندگی خیابان «الرشید» منطقه شیخ عجلین در غرب شهر غزه منفجر کرد. این انفجار نیز موجب شهادت یک نیروی پلیس و دو نیروی پلیس دیگر شد.

تلاش برای انفجار سوم- که توسط یک انتحاری دیگر در منطقه «الزهراء» در جنوب غزه، برنامه ریزی شده بود- با دستگیری شخص سوم ناکام مانده، انتحاری سوم توسط پلیس غزه دستگیر شد.

در این انفجارها سلامة ماجد الندیم (32 ساله) و وائل موسى محمد خلیفة (45 ساله) با درجه ستوان ستوان یکم و علاء زیاد الغرابلی (32 ساله) با درجه ستوان دوم، که همگی در خدمت پلیس راهنمایی و رانندگی بودند به شهادت رسیدند.

هویت مجریان عملیات انتحاری

براساس اطلاعات اولیه منتشر شده، هویت مجری انفجار اول، «ع.ح»، مجری انفجار دوم، «م.ب» 27 ساله و هیچ مشخصه ای از عامل انتحاری سوم رسماً اعلام نشده است. اما براساس اخبار موجود در رسانه های عربی ،سه فرد نامبرده پیش از این وابسته به یکی از گروه های فلسطینی بوده اند و نزدیک دو ماه قبل به اتهام ساخت بمب های دست ساز توسط دستگاه امنیت داخلی نوار غزه دستگیر شده، مجدداً آزاد شده بودند.

در پی وقوع این انفجارها، خاندان «اسلیم البسوس» که ظاهرا دست کم یکی از این افراد از اعضای این خاندان است، طی بیانیه ای ضمن برائت جستن از اقداماتی از این دست، خواستار محاکمه و اشد مجازات برای تمامی کسانی شد که در این واقعه دست داشته اند. در این بیانیه ضمن تسلیت به خانواده های شهیدان انفجارها اعلام کردند فرزند آنها قربانی توطئه ای خارج از صفوف ملی فلسطین شده است و از مردم خواستند به شایعات در فضای مجازی توجه نکنند و اخبار را از منابع حقیقی دریافت کنند.

موسی ابومرزوق، عضو دفتر سیاسی جنبش حماس روز چهارشنبه طی توئیتی اعلام کرد هسته اجرایی این عملیات، یک تیم 10 نفره است که توسط دستگاه امنیت داخلی نوار غزه دستگیر شده اند.

سابقه سلفی ها در غزه

ایاد البزم، سخنگوی رسمی وزارت کشور فلسطین در نوار غزه ،چهارشنبه گذشته در همین زمینه اعلام کرد کسانی که این اتفاق را رقم زدند با اشتراک منافعی که با صهیونیست ها دارند در پی برهم زدن قواعد بازی و تغییر کارت های بازی هستند و در این راستا به این اقدام دست زده اند.

هرچند انجام عملیات انتحاری به این شکل در نوار غزه وجود نداشته است اما پیش از این تهدید به عملیات انتحاری و اقداماتی از این دست طی سال های 2013 تا 2015 توسط برخی گروه های سلفی و تندرو انجام شده بود. د اوج بحران سوریه برخی گروه های سلفی که از جانب جریان های موجود در صحرای سینا حمایت می شدند در نوار غزه گروه های مقاومت را تهدید کرده بودند. این گروه ها که تحت عناوینی چون، جیش الاسلام، انصار الاسلام و شبیه به آن فعالیت می کردند در یک مقطع کوتاه در سال 2015 بیعت خود با داعش را نیز علنی کرده، اعضای گروه های مقاومت در صورت مقابله با رژیم صهیونیستی تهدید به مرگ کرده بودند.

این سابقه مجریان عملیات های انتحاری و امکاناتی که رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی به آنها داد و حتی مجروحان آنها را در فلسطین اشغالی درمان کرد، گواهی بر این است که آنها از جانب صهیونیست ها حمایت می شوند.

از سوی دیگر ورود مستقیم رژیم صهیونیستی به صحرای سینا و روابطی که سلفی ها و گروه های تندروی این منطقه دارد این مسئله را اثبات کرده است که آبشخور گروه های سلفی صحرای سینا رژیم صهیونیستی است و این رژیم این گروه ها را برای روز مبادا کنار گذاشته است.

افول بازدارندگی و تنزل واکنش اسرائیل

ریشه عملیات انتحاری در نوار غزه و مسئله سلفی گری جهادی که در دو عملیات انتحاری انجام شده در نوار غزه خود را نشان داد، برخواسته از رژیم صهیونیستی و ریشه های سلفیان جهادی است که این رژیم در صحرای سینا به وجود آورده است. به یک احتمال، کشف انفجار سوم نیز تعمدی برای ارسال پیام به مقاومان غزه بوده است تا مقاومت ریشه های عملیات را کشف کرده، بداند چگونه مورد هدف قرار گرفته است. اما این برای رژیم صهیونیستی که پیش از این هر اقدام اولیه مقاومت را با اقدامی سخت پاسخ می‌داد یک افول و تنزل محسوب می‌شود.

پاسخ به مقاومت در پوشش گروه های سلفی در داخل نوار غزه یک تنزل در عرصه میدانی برای رژیم صهیونیستی است. این نشان می دهد صهیونیست ها از هرگونه اقدام مقاومت در مقابل حملات آنها هراس دارند. به همین جهت برای آنکه اقدام عملی مقاومت را درک نکنند و از سویی نیز اقدامات مقاومت را بی پاسخ نگذاشته باشند اقدام به ارائه پاسخی ضعیف در داخل نوار غزه کرده اند.

این نشان دهنده آن است که مقاومت به گونه ای عمل کرده که صهیونیست ها از پاسخ آن واهمه دارند و در مقابل بازدارندگی همه جانبه ای که صهیونیست ها به دنبال آن بودند حال در نقطه مقابل خودشان برای مقاومت به وجود آمده و صهیونیست ها را مجبور به دادن پاسخی ضعیف و از موضع  ترس کرده است.

جمع بندی

انفجارهای نوار غزه بی شک یک اقدام انتحاری بود که توسط گروه های مورد حمایت غیر مستقیم صهیونیست ها به وجود آمد. این اقدام، پاسخی تنزل یافته و اجباری از جانب رژیم صهیونیستی است که با افول بازدارندگی مورد ادعای صهیونیست ها و بازدارندگی حقیقی مقاومت رقم خورده است. به نظر می‌رسد به دلیل موضع ضعف رژیم صهیونیستی و برخی ملاحظات داخلی آنها از جمله انتخابات ماه سپتامبر، باید انتظار اقداماتی شبیه به این را تا یک ماه آینده در غزه داشت.

انتهای پیام/