حق مؤلفهایی که رعایت نمیشوند
با وجود قانون حقوق مؤلفان و مصنفین به برخی از آثار نمایشی بدونمجوز نویسندگان اجازه اجرا داده میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، با گسترش هنرهای نمایشی در کشور، نیاز به متون برای تولید اثر حادتر میشود و اهمیتی بیش از گذشته پیدا میکند. موفقیت یک اثر در تهران شرایط را برای جلبنظر تولیدکنندگان دیگر شهرها برای اجرای آن اثر موفق را مهیا میکند. تلاش برای تکرار موفقیتها در دیگر شهرها اما سازوگار درستی ندارد. نویسندگان و مترجمان بسیاری از اجرای آثارشان در شهرهای مختلف کشور بدون کسب اجازه خبر دادهاند و این در حالی است که قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفین و هنرمندان در سال 1348 به تصویب رسیده است و کماکان این قانون پابرجاست.
طبق ماده 23 این قانون هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او و یا عالماً عامداً بهنام شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد.
همین مسأله موجب میشود که اقتباس از هر اثر هنری نیازمند مجوزهای لازم باشد. برای مثال، در حوزه تئاتر هر کارگردانی میبایست پیش از دریافت هر گونه مجوزی و آغاز پروسه بررسی اثر، اجازهنامه کتبی نویسنده را در اختیار نهاد نظارتی قرار دهد. به طور معمول این مجوز یک نامه معمولی - فاقد چارچوب به خصوص - است که به امضای نویسنده یا مترجم میرسد. البته آنچه مشخص است، صحت و سقم این امضا هیچگاه پیگیری نمیشود و ملاک بر پایه اعتماد است.
در شهرهای غیر از پایتخت شرایط کمی پیچیده است. دسترسی به نویسنده و مترجمان به مراتب مشکل است و دریافت مجوز کتبی نیز پروسه ویژهای ندارد. پس میتوان با استناد به همان رویه ناقص تهران مجوزهای لازم را دریافت کرد. این وضعیت زمانی عجیب میشود که گاهی اوقات مؤلفان خبری از اجرای آثارشان ندارند و صرفاً به واسطه فضاهای مجازی و تبلیغات متوجه میشوند که مجوز یک اجرای بدون مجوزهای آنان اجرا شده است.
برای مثال اخیراً در شیراز نمایش «موش تا موش» نوشته رامین کهن بدون مجوزهای لازم روی صحنه رفته است. آقای کهن میگوید پس از آنکه گروه از او خواسته نمایش را در شیراز اجرا کنند و او به شکل ضمنی از آنان خواسته امور را پیش برند، ناگهان متوجه میشود که بدون دریافت مجوزی از او، گروه نمایش را روی صحنه برده است. وضعیت زمانی عجیب میشود که گروه تولید از صدای صداپیشگان رامین کهن هم استفاده میکنند و این در حالی است که حقوق آن متعلق به کهن و مرکز نشر و پخش جوان است. البته تخلف به همین نقطه ختم نمیشود؛ چرا که اشعار نسرین خنجری نیز برای اجرا در نمایش نیازمند مجوزهای لازم است.
نکته مشخص آن است که ارشاد شیراز روال عادی ابلاغ مجوز را رعایت نکرده است و از گروه مجوزهای لازم مؤلفان را نخواسته است. این وضعیت مشت نمونه خروار است. هیچ سیستم یکپارچهای برای ارزیابی مجوز نویسندگان و شاعران وجود ندارد. هیچ رابطه اورگانیکی میان شورای نظارت و ارزشیابی در تهران و دفاترکل ارشاد کشور وجود ندارد. فرمهای ویژهای برای نویسندگان در دسترس نیست و نمیتوان چندان روی صحت و سقم امضاها نیز پافشاری کرد.
با اینکه محمدرضا الوند، مدیر استانهای اداره کل هنرهای نمایشی با آگاهی از مشکل پیش آمده، مجوز اجرای «موش تا موش» شیراز را ملغی کرده است؛ اما واقعیت این است نه تنها ارشاد شیراز؛ که هیچ یک از ادارات کل ارشاد شرایط مساعدی برای کنترل حقوق مؤلفان را ندارد.
آنچه در شیراز رخ داده که منجر به توقیف یک نمایش شده است، نه تقصیر هنرمند که بر گردن ارشاد است. اداره کلهای هر شهرستان وظیفه راهنمایی هنرمند و کنترل اوضاع را دارند و فشلبودگی این ادارات شرایطی را ایجاد خواهد کرد که هنرمند در برابر هنرمند بایستد. باید دید آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستم یکپارچهای برای کنترل حقوق مادی و معنوی مؤلفان و مترجمان طراحی میکند یا خیر.
انتهای پیام/