دلارام حبیبپیران: انتخاب کردهام دردهای جامعه خودم را به تصویر بکشم
کارگردان جوان نمایش «کالبدشکافی یک واقعه معمولی» معتقد است هنرمند نمیتواند در برج عاج بنشیند و مشکلات جامعه را نادیده بگیرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، نمایش «کالبدشکافی یک واقعه معمولی» این روزها به کارگردانی دلارام حبیبپیران روی صحنه رفته است. نمایشی که داستان دختری را روایت میکند که قربانی شرایط اجتماعی روز خود میشود و پایانی تراژیک در انتظار اوست.
نمایش «کالبدشکافی یک واقعه معمولی» که داستان قتل یک دختر به دست خانوادهاش را روایت میکند ممکن است این پرسش را پدید آورد که آیا هنوز در ایران با چنین پدیدهای روبهروییم که کارگردانی به سراغ چنین موضوعی رفته است. خانم حبیبپیران در این باره گفت: نمایشنامه و نمایش با این دیالوگ به پایان میرسد: «من از روح مرده یه دختر تبدیل شدم به روح یه دختر مرده!» مسئله محوری این نمایش نه مرگ دختری به دست اعضای خانواده؛ بلکه کشته شدن روح یک دختر به دست اعضای خانوادهاش هست. مسئله محوری نمایش مسئله زنانی است که حتی قبل از آنکه کشته شوند، روحشان به دست فرهنگ مردسالارانه حاکم به صلابه کشیده شده است. قتل دختران و زنان به دست اعضای خانواده، نه مسئله اصلی و محوری «کالبدشکافی یک واقعهی معمول»؛ بلکه نقطه نهایی عزیمت آن است.»
وی ادامه داد: «کالبدشکافی این واقعه است تا بدانیم چرا خانوادهای دست به این کار میزند و دقیقاً پاسخ به این چرا، مسئله محوری آن را روشن میکند و از این منظر و حداقل از نظر من، مسئله این نمایش هنوز و همچنان، یکی از دردهای این جامعه است.»
کارگردان نمایش با بیان برخی مشکلات اجتماعی زنان گفت: «اگر کسی بگوید که مسئله این نمایش، مسئله امروز جامعهی ایرانی نیست من در جواب میگویم پس لابد ما در جوامع مختلفی زندگی میکنیم وگرنه چطور میشود این همه را دید و ادعا کرد که عمر چنین داستانی سر آمده است؟!»
وی در پاسخ به این پرسش که وظیفه هنرمند صرفاً بیان مشکلات عمومی است یا برجسته کردن یک رویداد با گستردگی خاص گفت: «آیا موضوعی که برای بخشی از جامعه رخ میدهد فقط مربوط به آن بخش از جامعه است؟ آیا مسئله تضییع حقوق زنان فقط مسئله زنان است؟ از نظر من نه! مسئله حقوق زنان یا کارگران و حتی مسئله دفاع از حقوق حیوانات و محیط زیست، مسائلی انسانی و مربوط به تمام انسانها هستند. پایمال شدن حقوق زنان پایمال شدن حقوق انسانهاست و زن و مرد هم ندارد. حالا اگر کارگردان یا نویسندهای هست که دوست دارد در برج عاج بنشیند انتخاب خودش است؛ ولی من وظیفه خودم میدانم و انتخاب کردهام که دردهای جامعهی خودم را به تصویر بکشم.»
وی افزود: «از طرف دیگر باید بدانیم که موضوع یک اثر را چطور تبیین کنیم. وقتی به هملت فکر میکنیم آیا میگوییم مسئله اشرافزادگان (به عنوان قشری از جامعه) است؟ یا مثلاً در مورد قشری است کا مادرشان ازدواج مجدد کرده است؟ یا در مورد قشری است که انتقام پدر مقتولشان را میگیرند؟ اگر در مورد آثار «قشری» فکر کنیم به نتایج درستی نمیرسیم. نمایشها و نمایشنامهها همیشه فردی از یک قشر را در محور خود قرار میدهند؛ اما مسئلهای که این فرد با آن درگیر است همیشه یک مسئله انسانیست. «کالبدشکافی یک...» هم، باز حداقل از نظر من، کالبدشکافی یک مسئله انسانی است.»
انتهای پیام/