نگاهی به فیلم "زهرمار"| باید غیر از نیت درست، سینما را هم بلد بود
زهرمار ولی نشان میدهد سازنده تنها دلش یک حال و هوای معنوی و خاص میخواهد که با آن پیروزی پاکی و تقوا را در مقابل تهمت و آلودگی نشان دهد.
خبرگزاری تسنیم- محمدباقر صنیعی منش
با تماشای زهرمار در سینما متوجه فقر سوژه برای فیلمسازی میشویم، خصوصا زمانی که دیگر آثار سینمایی ما نیز از وضعیت مشابهی برخوردارند.
رویکردهایی که سینمای اجتماعی دارند همگی نشان از عدم تعمق و دقت کافی سینماگران ما نسبت به جامعه است. البته در این میان بعضا به سراغ برخی از متفکران و اندیشمندان میروند تا جامعه و احوالات آن رابهتر فهم کنند. اگرچه که شاید آن رویکرد نیز دچار نوعی نخبه زدگی شود.
زهرمار ولی نشان میدهد سازنده تنها دلش یک حال و هوای معنوی و خاص میخواهد که با آن پیروزی پاکی و تقوا را در مقابل تهمت و آلودگی نشان دهد. چیزی که نمونه خیلی بهترش در فیلم رسوایی مسعود ده نمکی دیده میشد.
در رسوایی مرد پاک و خدایی داستان در مقابل رسوایی و تهمت قرار میگیرد ولی با گذر از پیچ و خم های امتحان الهی نهایتا از رسوایی عبور میکند. اما زهرمار هنری در نمایش این امتحانات الهی ندارد و تنها در یک نگاه خطی به جلو میرود و اصلا تماشاگران را با خود همراه نمیکند.
از سوی دیگر بازیگران فیلم همگی دارای یک کارکاتر سطحی هستند و از هیچ تیپولوژی برخوردار نیستند و کمکی به یکدیگر برای ساخت بهتر نقشها نمیکنند. کلیپ فیلم نیز یکباره و بدون پیش درآمدی است که ما را متوجه خود کند.
دقیقا ده نمکی در رسوایی هم از نوعی کلیپ و موسیقی ویدیویی استفاده میکند ولی مانند رعدی نیست که یکباره ایجاد شود و از سوی دیگر ربط مستقیمی به فیلم ندارد.
زهرمار دچار یک ضعف اساسی دیگر نیز میباشد و آن تدوین است. در فیلم جامپ کات و پرش از صحنه به صحنه دیگر دقیقا ما را سردرگم میکند خصوصا در دقایق آخر فیلم که یکباره همه چیز در هم میپیچد و بیننده نمیداند که چه اتفاقی برای حاجی (سیامک انصاری) افتاده است و چرا خونین و زخمی در گوشه قفسه پرندهها افتاده است. البته امکان دارد این مساله در نسخهای که برای جشنواره آماده شده بوده باشد ولی در اکران سینمایی فعلی اصلاح شده باشد.
در نهایت زهرمار قصه تکراری حاجی و روسپی را برای ما بدون اینکه ارتقا و رفعتی به اصل داستان با ساخت و پرداخت بهتر بدهد بلکه ضعیفتر و سخیفتر نشان میدهد و حتی تقوا و پارسایی را نیز به تمسخر میکشد. البته بدون شک با شناختی که از سازنده اثر یعنی جواد رضویان وجود دارد به نظر میرسد این موضوع از سر ضعف فیلمسازی است تا عدم فهم محتوا.
شروعی که ده نمکی با ساخت اخراجیها داشت وفیلمنامه ای که آرام آرام بهتر شد در رسوایی یک چرخش خاص کرد و بعد در دیگر آثارش به همان منوال ادامه پیدا کرد و رفته رفته یک کارگردان با شیوه ساخت خود تعریف کرد. چیزی که شاید رضویان از آن فاصله دارد و امیدواریم که به زودی بلوغ این هنرمند طنز و کمدی همانطور که در بازیگری خود را نمایان کرده است در کارگردانی نیز به اوج خود برسد.
انتهای پیام/