بیانگیزگی و عدم همدلی، آفت دوومیدانی/ اشتباهاتی که باید اصلاح شود
آنچه این روزها در دوومیدانی میگذرد شرایط این رشته را در فاصله یک سال مانده به المپیک ۲۰۲۰ توکیو نگران کننده کرده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، دوومیدانی یکی از چهار رشته مدالآور ایران در تاریخ بازیهای المپیک است. سال 2012 و زمانی که احسان حدادی مدال نقره پرتاب دیسک المپیک لندن را گرفت، فصل جدید در تاریخ این رشته کشورمان آغاز شد. درست است که دوومیدانی در سالهای قبل و حتی دور هم مدال در مسابقات قهرمانی آسیا و بازیهای آسیایی گرفته بود، اما نقره احسان آغازگر راهی جدید و تمایل بیشتر به این رشته شد؛ تقریباً مشابه همان شرایطی که نوشاد عالمیان پس از کسب مدال برنز در بازیهای آسیایی 2018 اندونزی برای تنیس روی میز رقم زد.
* رشته مادر درگیر حواشی خودساخته
دوومیدانی این روزها، هفتهها و ماهها درگیر حواشی خودساخته بوده که بیشتر آنها را نیز اعضای خانواده این رشته بهوجود آوردهاند. در این مطلب قصد انتقاد از شخص خاصی را نداریم (هرچند مشخص است تصمیمات شخصی و خودخواهی برخی افراد در ایجاد این وضعیت موثر بوده است) و فقط میخواهیم به برخی نکاتی اشاره کنیم که این روزها تبدیل به آفت شده و به جان دوومیدانی افتاده است.
* بیانگیزگی ورزشکاران و یک آفت بزرگ
یکی از مسائل بسیار مهم که در هفتهها و ماههای اخیر بسیار زیاد دیده شده، بیانگیزگی ورزشکاران است؛ ورزشکارانی که در سالهای گذشته مدالهای مهمی را کسب کردهاند، اما حالا از آن شرایط به دور هستند. قطعاً بخشی از این شرایط به دلیل اهمال شخصی است و خودِ این دوومیدانیکاران در به وجود آمدنش نقش اصلی را ایفا کردهاند، اما بخش دیگری از این شرایط به دلیل تصمیمات مسئولان است. بحث درباره دلایل شخصی موضوعی است که شاید به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی از زندگی ورزشکاران، خیلی نتوان دربارهاش نوشت، اما در خصوص دلیل دوم قابلیت پرداختن به آن وجود دارد. بسیاری از ورزشکاران شغل دیگری ندارند و همه درآمدشان از ورزش است، در این شرایط اگر آنها دلخوش به پاداشی باشند که شاید بگیرند و شاید هم به هر دلیلی دستشان به آن نرسد، قطعاً از زندگی روزمره عقب میافتند.
پرداخت پاداش به مدالآوران تصمیم خوبی از سوی فدراسیون بود که گرفته شد، اما از طرفی برای برخی ورزشکاران ملیپوش دوومیدانی خوب نیست، چون آنها چند ماه در اردو هستند و عملاً نمیتوانند شغلی داشته باشند و در زندگی شخصی تحت فشار قرار میگیرند.
در سالهای قبل برخی دوومیدانیکاران بودند که از دریافت حقوق ثابت مطمئن بودند و به واسطه این تأمین مالی، شاید دیگر انگیزه لازم را نداشتند. فدراسیون هم در دوره مجید کیهانی تصمیم گرفت که این کار را لغو و پرداخت پاداش مدالآوری را جایگزین کند.
در حال حاضر بسیاری از ورزشکاران رشتههای دیگر به محض حضور در اردو، حقوق میگیرند. هر چند این حقوق کم است و شاید پول رفت و آمدشان هم نشود، اما به هر حال پرداخت میشود. این اقدام در چند سال اخیر در دوومیدانی صورت نگرفته و در همان ابتدا هم سروصدای زیادی را به دنبال داشت. به هر حال به نظر میرسد میتوان با کمی تغییر در رویه فعلی، شرایط دیگری را هم رقم زد که به نفع دوومیدانی ایران باشد.
* سنِ بالا، ملاک مدالآوری است یا نه؟
از گوشه و کنار شنیده میشود فدراسیون به دلیل بالا رفتن سنِ برخی دوومیدانیکاران، دیگر تمایلی به حضور آنها در تیم ملی ندارد و به دنبال استعدادیابی و پرورش نیروهای جوان و حضور جوانان در تیم ملی است تا تجربه لازم را کسب کنند. بدون شک رسیدگی و توجه به جوانان تصمیم بسیار خوبی است، اما نباید به همین راحتی از کنار اسامی دیگر نفرات گذشت؛ افرادی که در گذشته مدال گرفتهاند.
یکی از اصول کسب مدال، حضور در اردوهای میان مدت و بلند مدت و توجه معقول به ورزشکاران است. در این شرایط نمیتوان از ورزشکاری که شخصاً تلاش میکند و اردویی ندارد و توجهی هم به آن نمیشود، انتظار کسب مدال هم داشت و بر همین اساس چنین نفراتی جایگاه خود را در تیم ملی از دست میدهند.
برای بیان بهتر این موضوع باید به جاستین گاتلین دونده سرشناس آمریکایی اشاره کرد. گاتلین 37 ساله که سابقه دوپینگ هم دارد، در مسابقات قهرمانی جهان 2017 در لندن و در حالی که 35 ساله بود، توانست به سلطه اوسین بولت جاماییکایی پایان دهد و قهرمان دوی 100 متر جهان شود. تلاش این ورزشکار و توجه به او ثابت کرد که میتوان حتی در سنِ بالا هم به موفقیت رسید، به شرط آنکه، هم شرایط مهیا باشد و هم ورزشکار خواهان رسیدن به این موفقیت باشد و همه تلاشش را در این راه به خرج دهد.
* دوومیدانی، رشتهای با مادههای زیاد و بودجه کم
یکی از واقعیتهای رشته دوومیدانی بودجه کم آن است. نزدیک به 44 ماده در دو بخش مردان و بانوان در این رشته فعال هستند که همگی نیز انتظار رسیدگی دارند. این در حالی است که فدراسیون نسبت به حجم بالای این مادهها، بودجه کمی دریافت میکند و این پول به همراه درآمدهای فدراسیون کفاف رسیدگی مطلوب به بخشهای مختلف را نمیدهد.
قطعاً یکی از وظایف فدراسیون دوومیدانی استفاده از کمک اسپانسرها در تأمین بودجه مورد نیاز است، همان موضوعی که کیهانی به عنوان یکی از وعدههای انتخاباتیاش آن را اعلام کرده بود. این رشته جامعه مخاطب زیادی دارد، اما بودجه کافی ندارد. در این میان تصمیم مسئولان برای توزیع عادلانه بودجه و البته متناسب با شرایط ورزشکاران اهمیت بسیار زیادی دارد. در حال حاضر بخش قابل توجهی از بودجه صرف هزینه اردوی احسان حدادی به عنوان اصلیترین امید دوومیدانی ایران در المپیک میشود. به سایر نفرات ملیپوش هم جسته و گریخته بودجه اختصاص داده میشود. در این میان بخش کمی از بودجه در اختیار دیگر بخشها و ورزشکاران قرار میگیرد و باعث بلند شدن صدای اعتراض آنها میشود. در واقع بخشی از اعتراضها در دوومیدانی هم بابت پول است.
بحث درباره منابع مالی در رشته دوومیدانی زیاد است و هیچگاه نیز حل نشده، چه در زمان کنونی فدراسیون و چه در برخی از دوران گذشته. فدراسیون هم نتوانست آنطور که انتظار میرفت در بحث جذب اسپانسر قوی عمل کند. در واقع وعدههای کیهانی برای آوردن اسپانسرهای بزرگ رنگ واقعیت به خود نگرفت.
* المپیک، سهمیه زیاد یا کم؟
در سال 2016 کاروان ایران با حضور 10 ورزشکار از رشته دوومیدانی به ریودوژانیرو رفت تا در المپیک شرکت کند. کسب 10 سهمیه یک اتفاق خوب برای دوومیدانی بود، اما مشخص شد که تعدادی از این سهمیهها واقعی نبوده است. منظور از واقعی بودن سهمیهها، آن چیزی است که در تورنمنت کازانوف رقم میخورد. بسیاری از اهالی خانواده دوومیدانی بارها و بارها بر شرایط مشکوک کسب سهمیه المپیک در این تورنمنت صحه گذاشتهاند. همین مسئله باعث شد مسئولان فدراسیون عنوان کنند که برای 2020 توکیو سهمیه کمتری کسب خواهد شد. سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود، این است که فدراسیون دوومیدانی به عنوان متولی این رشته در ایران، چقدر برای کسب سهمیه با رکوردهای واقعی تلاش میکند؟
ورزشکاران باید چند ماه تحت نظر باشند و در چند تورنمنت شرکت کنند تا شاید در یکی از آنها بتوانند سهمیه بگیرند. در هیچ کجای دنیا، کسب سهمیه المپیک به تیم یا ورزشکاری تعارف نمیشود و او باید نهایت تلاش را برای رسیدن به این هدفش داشته باشد. در این میان فدراسیون هنوز نتوانسته نمره قبولی بگیرد و ورزشکارانی که در سالهای اخیر مدالهای خوشرنگی گرفتهاند، هنوز در هیچ تورنمنتی فرصت کسب سهمیه پیدا نکردهاند. باید فکر عاجلی در این باره صورت بگیرد تا سهمیههای ایران در المپیک محدود به احسان حدادی و ... نشود.
* سرپرستی و یک دوران متزلزل
فدراسیون دوومیدانی از نیمه شهریور به بعد باید با سرپرست اداره شود این فرد که هنوز مشخص نشده، باید مقدمات برگزاری انتخابات را فراهم کند. این شرایط در حالی رقم میخورد که کمتر از یک سال تا المپیک 2020 باقی مانده است. در واقع رئیس دوره چهار ساله آینده فدراسیون فرصت بسیار کمی تا آماده کردن تیم ملی برای بزرگترین رویداد ورزشی جهان داد.
این بخش از شرایط مربوط به وزارت ورزش میشود. وزارت ورزش در ماههای اخیر نمره قبولی در ماجرای انتخابات و مدت زمان سرپرستی فدراسیونها نگرفته و امیدواریم این بار برای دیگر رشته مدالآور ایران در المپیک چنین وضعیتی به وجود نیاید و شاهد برگزاری زودهنگام انتخابات باشیم.
* آینده مبهم
همانطور که پیش از این عنوان شد، انتقادات زیادی نسبت به مدیریت مجید کیهانی در فدراسیون دوومیدانی وجود دارد که برخی بهحق و برخی نیز به ناحق است. منتقدان که برخی از آنها نیز گزینههای احتمالی ریاست فدراسیون هستند، عنوان میکنند که کیهانی موفق عمل نکرده و باید کنار برود. باید دید آیا جامعه دوومیدانی به گزینه مناسبی برای انتخابات رسیده یا میرسد؟ آیا فردی از خانواده دوومیدانی توانسته در سالهای گذشته پرورش پیدا کند تا روزی روی صندلی ریاست بنشیند؟ آیا این فرصت برای رئیس بعدی فراهم میشود که افکار و اهداف خود را بدون داشتن حاشیه پیاده کند؟
* به دوومیدانی فکر کنید
استعدادها در دوومیدانی کم نیستند، اما به جز احسان حدادی هیچ کدام نتوانستهاند در سالهای اخیر فراتر از آسیا موفق ظاهر شوند. به نظر میرسد انتقادات گاه و بیگاه، اشتباهات روسای وقت، عدم خودباوری خانواده دوومیدانی و ... بیشترین ضربهها را به این رشته وارد کرده است. ایکاش بیش از آنکه توجهات به پاداشها، حواشی و ... باشد، کمی هم به دوومیدانی توجه میشد که بیشتر از همیشه بالا برود. بزرگان زیادی در این رشته حضور دارند که سرد و گرم دوومیدانی را چشیدهاند و قطعاً می توانند با کنار گذاشتن «من» و تبدیل شدن به «ما» کمک زیادی به این ورزش کنند. آنچه دوومیدانی به آن نیاز دارد، همدلی و همفکری است و شاید جمع شدن بزرگان و اصلاح اشتباهات بتواند دوومیدانی را به سر منزل مقصود برساند.
انتهای پیام/