وعده الهی در مورد نابودی تمامی حکومتها، جز حکومت اسلامی/ چرا باید از الزامات و دستورات حکومت اسلامی تبعیت کنیم؟
در میان آیات قرآن کریم و روایات مستند ائمه اطهار علیهمالسلام، تأکیدهای فراوانی در مورد برپایی حکومت دینی و ضرورت پیروی از آموزهها و دستورات چنین حکومت شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اندیشههای جدایی دین از سیاست و حکومت وجود پیشرفتهای فکری و ارتقای اندیشههای سیاسی و دینی، هنوز در میان عدهای وجود دارد و سؤالات، ابهامات و شبهاتی را در مورد حکومت اسلامی برای آنها ایجاد میکند. این شبههها گاه آنقدر دامنهدار شده و به پاسخ درست و منسجمی نمیرسد که این افراد اصل و اساس حکومتهای دینی را مورد انتقاد قرار داده و پذیرش الزامات آن ابا میکنند.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی که با حجتالاسلام ادیب یزدی، پژوهشگر دینی و تحلیلگر مسائل اسلامی در خصوص زمینهها، الزامات و ضرورتهای تشکیل و برقراری حکومت اسلامی انجام داده است، به بررسی این موضوع مهم از منظر قرآن کریم و احادیث دینی پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی شرح میدهد، اسلام در کنار آموزههای اخلاقی و تربیت دینی در حوزه سبک زندگی، برنامههای دقیق و مشخصی برای اداره حکومتها و دولتها دارد. حتی حکومتی که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام تشکیل دادند، نمونههای بارز و الگوهای دقیقی برای اداره جوامع انسانی هستند. هرچند که وسعت حکومت نبوی به اندازه و وسعت حکومتها و دولتهای امروز که به قدر کشورها گسترده هستند، نبوده ولی همین اندازه هرچند هم کوچکتر میتواند الگویی برای دولتهای بزرگ باشد تا بدانند در چه معیارها و زمینههایی با دولت اسلام همخوانی و هماهنگی دارند و در چه مواردی باید خود را با حکومت اسلامی تطبیق دهند.
ضرورتهای تشکیل حکومت اسلامی
با توجه به حضور و ظهور اندیشههای سکولار و جدایی دین از حکومت و سیاست، این سؤال مطرح میشود که چه ضرورتی ایجاب میکند که مسلمانان دارای حکومت باشند؟
توجه داشته باشید که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله با هجرت از مکه به مدینه، آن شهر را مرکز حکومت قرار داشته و حکومت اسلامی تشکیل داده و خود ایشان رئیس دولت و حکومت شدند. در عین حال سیره و منش نبی مکرم اسلام در اداره امور حکومت و دولت، الگو و سرمشق حکومت دینی است. به این معنا که اگر قرار باشد حکومتی را با حکومت الگوی دینی سنجیده و مقایسه کنیم، باید به حکومت اسلامی که نبی مکرم اسلام تشکیل دادند، مراجعه کنیم و حکومت و دولت خود را با آن الگوی کامل مقایسه کنیم.
بیشتر بخوانید: چگونه در زمان صادق آل محمد(ع) شیعه جعفری پایهگذاری شد؟
اما حکومتی که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله تشکیل دادند، به وسعت دولتهای امروزی نبود.با این وجود چگونه میتوانحکومت نبوی را سرمشق دولت و حکومت امروز دانست و از الگوهای آن بهره برد؟
درست است. هرچند که وسعت حکومت نبوی به اندازه و وسعت حکومتها و دولتهای امروز که به قدر کشورها گسترده هستند، نبوده ولی همین اندازه هرچند هم کوچکتر میتواند الگویی برای دولتهای بزرگ باشد تا بدانند در چه معیارها و زمینههایی با دولت اسلام همخوانی و هماهنگی دارند و در چه مواردی با حکومت اسلامی اصیل متفاوت هستند.
با این توضیحات، اسلام برنامه منسجم و مشخصی برای حکومتداری در نظر دارد.
همین طور است. اسلام در کنار آموزههای اخلاقی و تربیت دینی در حوزه سبک زندگی، برنامههای دقیق و مشخصی برای اداره حکومتها و دولتها دارد. حتی حکومتی که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام تشکیل دادند، نمونههای بارز و الگوهای دقیقی برای اداره جوامع انسانی هستند.
در حقیقت اسلام برنامه زندگی انسانها در همه ابعاد فردی و اجتماعی، خانوادگی و خویشاوندی، دوستی و آشنایی، حکومتداری و شهروندی است و هیچ یک از نیازها و شئون زندگی انسان را نادیده نگرفته و در همه ابعاد دارای نظرات دقیق و سنجیده است. تا از این طریق انسان را به سعادت حقیقی در دنیا و آخرت راهنمایی کند. اسلام با این رویکرد در همه زمینهها برنامه دارد، اعم از سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی. تمام جهتگیریها و خطمشیهای اساسی در همه حوزههای برای ما مشخص است و دولت اسلامی میتواند خود را با این خطمشیها بسنجد.
ضرورت تداوم حکومت اسلامی
یکی از جلوههای مهم و سرنوشتساز در تأکید تشکیل حکومت اسلامی در ماجرای غدیر و معرفی امام علی علیه السلام به عنوان وصی نبی مکرم اسلام نمودار شده است. این رویداد تا چه اندازه در راستای دولت اسلامی بوده و سر باز زدن از آن، چه آسیبهایی در رابطه با اسلام و حکومت اسلامی خواهد داشت؟
رویداد غدیر، ماجرای رسمی اعلام ولایت و رهبری امام علی علیه السلام است. آن طور که در قرآن کریم در رابطه با اهمیت این موضوع میخوانیم، آن است که چنانچه نبی مکرم اسلام ولایت امام علی علیه السلام را به طور رسمی و علنی اعلام نکنند، گویا رسالت خود را به انجام نرساندهاند. به این معنا که انجام رسالت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله در گرو اعلام ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است. چنانکه میفرماید: «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا؛ امروز (به عقیده امامیه و برخی اهل سنّت روز غدیر خم و خلافت علی (ع) است) دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم.»
تصور کنید اگر در اسلام حکومت و آداب اداره جوامع انسانی وجود نداشت، ضرورتی نداشت که این طور خداوند متعال بر ولایت امام علی علیه السلام تأکید کرده و آن را در ادامه نبوت نبی مکرم اسلام مطرح فرماید. حتی اگر طبق اظهار گروهی از افراد، موضوع محبت امام علی علیه السلام و اهل بیت علیهماالسلام مطرح بود، این محبت که از ابتدای رسالت رسول خدا صلیالله علیه و آله عنوان شده بود. آن حضرت در دورانی که در مدینه ساکن بودند، بارها بر این موضع تأکید کرده بودند.
به طوری که در روایتها به نقل از برخی از یاران نبی مکرم اسلام از جمله ابوسعید خدری نقل شده که مردم حتی در دوران زندگی و حیات نبی مکرم اسلام، مؤمن و منافق را از محبت امام علی علیه السلام تشخیص میدادند. کسی که نسبت به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام محبت داشت، مؤمن محسوب میشد و منافق هرگز نمیتوانست محبت آن حضرت در دل خود جای دهد. چنانکه رسول خدا صلیالله علیه و آله بارها فرموده بودند که: «یا علی! لایحبک الا مؤمن و لایبغضک الا منافق؛ ای علی! جز مؤمن تو را دوست ندارد و جز منافق کسی بر تو غضب نمیکند.»
تأکید قرآن کریم بر برپایی حکومت اسلامی
چه آیات دیگری در قرآن کریم تأکید بر ضرورت حکومت اسلامی دارند؟
نمونه اینها آیاتی هستند که به اجرای عدالت در میان مردم اشاره میکنند. به عنوان مثال در سوره مبارکه نساء میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! کاملاً قیام به عدالت کنید.» این آیه به عدالت اجتماعی اشاره دارد. بنابراین اقامه عدالت اجتماعی جز با برپایی حکومت اسلامی ممکن نخواهد بود.
همچنین خداوند متعال در آیه دیگری میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.» تمامی انبیاء و پیامبران خدا علیهم السلام در مسیر برگزاری حکومت دینی تلاش کردهاند تا هدف برپایی قسط و عدالت اجتماعی محقق شود.
اشارات ولایت به برپایی حکومت اسلامی
در میان منابع روایی و حدیثی هم پایههای عملی اسلام را بر پنج مورد استوار دانستهاند: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. در این میان، ولایت امری فراتر امری از محبت است که اطاعت، پیروی و قبول رهبری را در کنار محبت و ارادت در خود دارد. این مورد به طور ضمنی به برپایی حکومت اسلامی اشاره دارد که یکی از نمادهای اصلی ظهور و بروز اسلام در میدان زندگی انسانها در این دنیا محسوب میشود.
درواقع همان گونه که نماز، روزه و زکات به عنوان نمادهای عملی دینداری، مسلمان بودن و تبعیت از خدای متعال در آداب بندگی ما محسوب میشود، ولایتپذیری و برپایی حکومت اسلامی هم نمادی عملی است که نشاندهنده ایمان جامعه خواهد بود.
آیا میان این نمادهای عملی دینداری یعنی نماز، روزه، حج، زکات و ولایت، یکی بر دیگران ارجحیت دارد و یا همه آنها همسطح و همردیف یکدیگر قرار دارند؟
پاسخ این پرسش را باید در بیان امام معصوم جستوجو کرد. آنجا که امام صادق علیه السلام در حدیثی، ولایت را بر دیگر امور برتر و والاتر عنوان کردهاند. به این علت که میفرمایند: «ولایت کلید اینهاست و حاکم راهنمای اجرای احکام عملی دین است.» در حقیقت اسلام حقیقی زمانی محقق میشود که مردم ولایتپذیر بوده، حکومت اسلامی در جامعه انسانی برپا شود و حاکم دینی مردم را به اجرای احکام عملی دیگر مانند نماز، روزه، حج و زکات راهنمایی و رهنمود کند.
مادامی که حکومت اسلامی در جامعه برقرار نباشد و مردم قائل به رعایت ولایت و پذیرش آن نباشند، نمیتوان احکام اسلامی دیگر را به طور عمومی در صحنه اجتماع بروز داد. چراکه ولایت اصل و اساسی است که تا تبیین و پایهگذاری نشود، اهداف والای اسلامی محقق نخواهد شد. مشروعیت ولایت ولی فقیه هم از منظر اصل ولایت قابل درک است، چراکه ولی فقیه جانشین عام امام زمان علیه السلام است.
پیوند جاودانه دین و سیاست
در روایات و توصیههای امام علی علیه السلام در مورد ولایت و ولایتپذیری تأکید زیادی شده است. دلیل این اندازه تأکید و تصریح بر موضوع ولایت و تبعیت از ولی چیست؟
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بنا بر دستور خدای متعال و توصیه نبی مکرم اسلام، به عنوان ولی مسلمانان بعد از رسول خدا صلیالله علیه و آله تعیین شدند و لازم بود که آن حضرت در دوران امامت خود موضوع ولایت را به خوبی در میان مردم تبیین کنند تا هم مردمی که در دوران ایشان زندگی میکردند و هم انسانها در طول تاریخ این نکته را درک کرده و اهمیت آن را بدانند. ب همین علت است که در نهجالبلاغه، توصیههای زیادی در مورد موضوع ولایت میخوانیم.
چنانکه آن حضرت در مطلبی فرمودند: «اسلام و حکومت عادل دو برادر هستند که میان آنها جدایی وجود ندارد و هر دو باید در کنار یکدیگر باشند. اسلام اساس و بنیان است و حاکم عادل نگهبان و پاسدار آن است. پس حکومت که اساس و ریشه آن در دین نباشد، نابود شدنی است و از بین میرود. اسلامی نیز که نگهبان و پاسدار نداشته باشد، بیتأثیر خواهد بود و نمیتوان از آن استفاده کرد و بهره برد.» این روایت به طور صریح موضوع پیوستگی و همراهی دین و سیاست را نشان داده و بر آن تأکید میکند. به طوری که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، سیاست و دین را به دو برادری تشبیه فرمودهاند که جدایی میان آنها اتفاق نمیافتد به این علت که ریشه در یک جا داشته و از اساس و بنیان مشترک برخوردار هستند. بر این اساس هر گونه ابهام و اندیشه جدایی دین از سیاست و حکومتداری نفی خواهد شد.
نمونه عملی نفی اندیشههای سکولار و اشتباه بزرگ عدهای در مورد سرپیچی از الزامات حکومت اسلامی را در مدل حکومتداری نبی مکرم اسلام میتوان مشاهده کرد. همان طور که اشاره شد، اگر قرار بود دین از سیاست جدا باشد و یا لااقل در برههای از زمان، پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله حکومت دینی تشکیل داده و با رحلت آن حضرت، اساس حکومت اسلامی برچیده شود، چرا آیات قرآن کریم مبنی بر حکومت ابلاغ شده است؟ چرا تأکید شد که حکومت اسلامی با پرچمداری و رهبری حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ادامه پیدا کند؟
پس در حقیقت آیات حکومتداری بر این اساس ابلاغ شدهاند تا در عین حال که آموزههای مهم را به مردم میرسانند، این اصل را تبیین کنند که در هر شرایطی و در هر دوره تاریخی انسانها نیازمند به حکومت دینی هستند تا در سایه آن بتوانند با صلح و آرامش زندگی کنند، غیرت دینی داشته باشند، از مرزها و حریمهای شرعی خود دفاع کنند، از امکانات و اقتصاد معیار و متناسب با یکدیگر برخوردار باشند و درمجموع نیازهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آنها به طور صحیح پاسخ داده شود.
تهیه و تنظیم: مریم مرتضوی
انتهای پیام/