ناگفتههای برادر شهید امیر سرلشکر حسین ادبیان از مبارزات انقلابی و نقش وی در دفاعمقدس
گروه استانها-برادر شهید حسین ادبیان گفت: پیکر برادرم پس از ۳۸ سال پس از شهادت به آغوش خانوادهاش بازگشت که این بازگشت دارای پیام است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، در جریان تفحص در ارتفاعات 1150 بازی دراز پیکر مطهر امیرسرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان گمنام و غیور ارتش پس از 38 سال کشف و شناسایی شد.
پیکر مطهر این شهید امروز دهم مرداد پس از اقامه نماز توسط نماینده ولیفقیه در استان کرمانشاه با حضور مردم شهیدپرور و ولایتمدار کرمانشاه تشییع و پس از آن در مزار شهدای کرمانشاه به خاک سپرده خواهد شد.
حسن ادبیان با اشاره به اینکه برادرم در تاریخ 20 مرداد 1330 در روستای مرادحاصل شهرستان کرمانشاه در یک خانواده مذهبی و دینی به دنیا آمد و از همان دوران کودکی علاقه خاصی به اهل بیت(ع) به ویژه به امام حسین(ع) داشت گفت: پدرم در زمان ولادت برادرم در راه منزل دست به دعا برمیدارد و میگوید خدایا پسرم اگر قرار است خادم درگاه تو و سرباز امام زمان(عج) باشد عمرش به دنیا باقی باشد.
وی با بیان اینکه حسین ادامه دهنده مسیر تقوا و تدین پدر و مادرم بود و حتی عالمانهتر و متدینتر از آنها این مسیر تقوا را ادامه داد بیان کرد: حسین احترام خاصی به افراد خانواده و فامیل میگذاشت و به همین دلیل در بین فامیل و دوستان محبوبیت خاصی پیدا کرده بود.
ادبیان افزود: روحیه تقوا، تدین، آزادگی، عدالتخواهی، جوانمردی و شجاعت غیر قابل وصف، دنیا گریزی، بیتوجهی به مقام در بین دوستان و خانواده زبانزد خاص و عام بود و بعد از انقلاب مسئولیتهای زیادی به ایشان پیشنهاد شد که نپذیرفت و میگفت من نظامیام و فعلا کشور به دفاع در این عرصه نیاز دارد و در صورتی که سربازی ایشان در رکاب آقا امام زمان (عج) پذیرفته شده باشد بالاترین خیر نصیب این شهید والامقام شده است.
حسن ادبیان با بیان اینکه او فردی شجاع و متواضع، مومن و متعهد بود طوری که هرگز نماز و روزهاش قضا نمیشد و به روحانیون بسیار علاقهمند بود بیان کرد: ایشان مقید به انجام واجبات و ترک محرمات بود و از صبوری و سعه صدر برخوردار بود و عاشق قرآن بود و با آن انس گرفته بود.
وی اظهار کرد: نماز شب و قرآن خواندنش هرگز ترک نمیشد و در هر شرایطی نماز شب را میخواندو همواره همه را توصیه به پیروی از امام و ولایتفقیه میکرد و میگفت سرباز صدیق و درستکار، فداکار برای پیشبرد انقلاب اسلامی و سرکوبگر افراد ضد انقلاب و منافقین باشید و تمام حیات طیبه خود را صرف خدمت به ولایتفقیه کرد.
برادر شهید حسین ادبیان افزود: حسین دوران تحصیل خود را با موفقیت گذراند و پس از اخذ دیپلم عازم خدمت سربازی شد و پس از 6 ماه به دانشکده افسری رفت و در مدت سه سال دانشکده را به پایان رساند.
وی با بیان اینکه این شهید به مطالعه بسیار اهمیت میداد و بیشتر کتب مذهبی، علوم روز و تاریخی را میخواند گفت: در دوران انقلاب حضور فعالی در تظاهرات و مراسم انقلابی داشت، عکس و اعلامیههای امام راحل(ره) را بین مردم و دانشآموزان پخش میکرد، علاقه خاصی به امام خمینی(ره) داشت و هنگامی که امام در پاریس بود، سعی داشت به دیدارش برود که موفق نشد.
وی با اشاره به اینکه ساواک همیشه شهید ادبیان را به خاطر فعالیتهای انقلابی تحت نظر داشت و تا 21 بهمنماه سال 1357 نیز در زندان بود و ما از او اطلاعی نداشتیم و جزو آخرین کسانی بود که بعد از پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد عنوان کرد: با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه شد، از همان ابتدای جنگ و مسئله کردستان، کل زندگی خود را وقف جنگ و جبهه کرد و با درجه سرهنگ دومی در لشکر 81 زرهی ارتش و در تیپ دوم، فرماندهی گردان 166 را به عهده داشت و مدت 12 ماه در جبهه ها حضور داشت.
وی با بیان اینکه با شروع نا آرامیها و درگیریهای کردستان حسین به منظور کمک به همرزمان و مردم منطقه به تیپ سقز مأمور شد و در شهریورماه سال 58 همراه فرمانده جدید تیپ سقز با هلیکوپتر به سقز اعزام شد بیان کرد: ایشان در رهایی یگانهایی که توسط عناصر ضد انقلاب به کمین افتاده بودند و راه ورود به شهر را مسدود کرده بودند نقش اساسی را ایفا کرد.
برادر شهید افزود: حسین در زمان حمله دموکراتها به پادگان پاوه همراه با پاسداران و شهید چمران در دفع ضد انقلاب نقش مهمی داشت و تمام اقدامات انقلابی و رشادتهایش موجب خشم ضدانقلاب از وی شده بود تا جایی که از شهر سنندج تا نزدیکیهای کامیاران ضد انقلاب چوبه دار برای او آماده کرده بود و روی تیرهای برق اسم و عکس او را گذاشته بودند.
وی با بیان اینکه حسین ادبیان در تاریخ 15 اردیبهشت ماه سال 58 به عنوان فرمانده گروهان قرارگاه پشتیبانی منطقه یک منصوب و بعد از آن به لشکر 81 زرهی کرمانشاه منتقل شد و در تاریخ 4 اسفندماه سال 58 به گردان تکاوران مالک اشتر (گردان 166 تیپ 2 زرهی) اعزام شد گفت: در فاصله زمانی 20 فروردین تا پنج اردیبهشت سال 59 در سمت فرمانده گروه رزمی بهمن با کمال شجاعت تمامی ماموریتهای رزمی را انجام داد.
ادبیان افزود: حسین در منطقه عملیاتی غرب و به خصوص پاوه رابط بین دولت و نیروی زمینی ارتش بود و در 19 شهریور 59 یعنی 11 روز قبل از شروع جنگ تحمیلی به دلیل تحرکات مرزی رژیم بعث صدام با شهید فلاحی در منطقه ماندگار شد و در منطقه عملیاتی غرب و شاید در سراسر مناطق جنگی کشور نخستین کسی بود که تعداد 17 نفر از نیروهای رژیم بعث صدام را در همان روزهای نخست جنگ به اسارت گرفت.
وی با اشاره به اینکه شهید ادبیان از مهر سال 59 تا آخر فروردین 60 در سطوح مختلف عملیاتی در مناطق عملیاتی غرب کشور در هر جایی که رژیم بعث صدام پس زده شد مانند منطقه قراویز، تنگه حاجیان و کوره موش، یگان عملیاتی شهید ادبیان در آن دخیل بود افزود: این یگان تحت امر لشکر و قرارگاه خاصی نبود چون روحیه همراهی با بنی صدر به عنوان فرمانده در شهید و افرادش وجود نداشت و مستقل عمل میکردند و یگان تکاوران، یگان مستقلی بود و اولین یگانی بود که عراق را مجبور به عقبنشینی کردند.
ادبیان با اشاره به گشت، شناسایی و پیشروی یگان شهید ادبیان تا حوالی پاسگاه عراقی واقع در تنگه باویسی و اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی ایران در پاسگاه باویسی که مدت سه ماه فاقد پرچم بود عنوان کرد: رژیم بعث صدام از مدتها قبل از آغاز جنگ تحمیلی تحرکات مرزی خود را آغاز کرده بود و حسین به خوبی این تحرکات دشمن را زیر نظر داشت و به موقع تصمیم میگرفت.
وی عنوان کرد: ایشان در تاریخ یک اسفند سال 59 با درجه سروانی به عنوان فرمانده گردان تکاوران مالک اشتر (گردان 166 تیپ 2 لشکر 81 زرهی) منصوب شد و در تاریخ دوم فروردین ماه سال 60 به درجه سرگردی رسید.
برادر شهید ادبیان افزود: حسین با از خود گذشتگی در ارتفاعاتی که صعب العبور بود و حتی با پای پیاده هم به سختی میتوان بالا رفت با تمام توان در بازی دراز که امروز زیارتگاه شهدا است حضور پیدا کرد و دشمن را مجبور به عقبنشینی کرد.
وی افزود: طراحی عملیات آزادسازی مرتفع ترین قله بازیدراز توسط این شهید انجام میشود و در قله 1150 بازیدراز هدف قرار میگیرد و اگر بالاترین قله بازیدراز هم آزاد میشد تمام جبهههای میانی سرپلذهاب، قصرشیرین و گیلانغرب در دید و تیررس نیروهای ایرانی قرار میگرفت که شهید ادبیان موفق به عملیات هلیبورن شد یعنی با پنج هلیکوپتر از تکاوران در دل دشمن پیاده شد و قله 1100 را تصرف کرد و در پنجاه متری قله 1150 به فوض عظیم شهادت نائل شد و پیکر ایشان در بالای قله 1150 تفحص شد.
برادر شهید با بیان اینکه حسین پس از منهدم کردن تعدادی از تانکهای دشمن بعثی و کشتن متجاوزان عراقی به عمق جبهه دشمن نفوذ، مقاومت شجاعانه و دلیرانهای به نمایش میگذارد اما توسط تعداد زیادی از نیروهای دشمن به محاصره در آمده و در حوالی ارتفاع 1150 در تاریخ دوم اردیبهشت 60 در منطقه سرپلذهاب و در محل بازی دراز به فیض شهادت نائل آمد گفت: ایشان چنان رعب و وحشت در دل منافقین انداخته بود که پس از شهادتش گروهکهای ضد انقلابی در ناحیههای مختلف بهویژه سقز جشن گرفته بودند و نیروهای عراقی با بلندگو اعلام میکردند که حسین ادبیان تسلیم شو زیرا عراق زنده ایشان را میخواست به دلیل مسائل خاص نظامی، و خبر شهادت حسین هم در رسانههای عراقی و هم در رسانههای ایرانی خبرساز شد.
وی اظهار کرد: خبر شهادتش را مرحوم هاشمی رفسنجانی در مجلس اعلام کرد و امام خامنهای در خطبههای نماز جمعه تهران شهادت ایشان را تبریک گفتند.
ادبیان اظهار کرد: پیکر شهید به لطف الهی در روزگاری که ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند مقاومت و استقلال هست، پیدا شده و این هم نشانه و معجزه الهی است.
وی با اشاره به اینکه به طور قطع خواست خود شهید بر این بوده که اکنون پیکرش برگردد زیرا منطقه بازیدراز منطقه وسیعی بود و اینکه پیکر شهید در آن ارتفاعات پیدا شده خود اعجاز است عنوان کرد: شهید ادبیان توانست با یگانهای تحت امر خودش سد پولادینی را در جبهه در مقابل دشمن بعثی به وجود بیاورد و اوج ایثار و مقاومت او در قله بازی دراز بود.
انتهای پیام/ ز