نهجالبلاغه | خودشیفتگی در برابر تعریف و تمجید مردم
تعریف و تمجید بیش از حد دیگران ممکن است از یک سو باعث برانگیخته شدن عداوت و حسادت اطرافیان شود و از دیگر سو آنها را دچار کبر و خودشیفتگی کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکی از رفتارهای نیک در معاشرت و برخورد با دیگران تشویق و ستایش آنان در قبال کارهای نیکشان است . داشتن زبان و لحن تشویق آمیز، موهبتی خدایی است که نشان کمال روحی و همت بلند و علاقه به رشد و بالندگی انسانهاست. از دیگر سو تشویق عملکنندگان به خوبیها، زمینه را برای انجام بیشتر عمل صالح مهیا میکند و نسبت به بدان و بدیها، اثر غیر مستقیم باز دارندگی دارد، اما در کنار این موضوع باید توجه داشت تشویق باید متناسب با عمل فرد باشد. بدون این تناسب، یا افراط میشود یا تفریط و هر دو موجب زیان است چرا که بر اساس فرمایش امیرالمؤمنین (ع)، ستایش بیش از حدِ استحقاق و شایستگی، تملق و چاپلوسی است و کم گذاشتن و کوتاهی از حد استحقاق، ناتوانی یا حسادت است؛ الثَّنَاءُ بِأَکْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَق وَ التَّقْصِیرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِیٌّ أَوْ حَسَد». (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت353)
از این جهت رعایت حد اعتدال در ستایش دیگران آن هم به قصد تشویق آنها به تداوم عمل نیکشان، مطلوب است، ولى گاه این تعریف و تمجیدها آفاتى را نیز به دنبال دارد که باید از آن پرهیز کرد. نخست این که در بسیارى از اوقات سبب کبر و غرور و خودبرتربینی مىشود. امیرالمؤمنین (ع) در این باره فرمود: «چه بسیار افرادی که از ستودن دیگران فریفته و دچار فتنه شدهاند؛ رُبَّ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیه». (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت471) چرا که شخصِ تمجید و تعریفشده نزد خود تصور مىکند که سرآمد افراد جامعه است، همه باید به او احترام بگذارند و دربرابر او سکوت کنند و گوش به فرمانش باشند. دیگر این که گاه این تعریف و تمجیدها سبب مىشود که انسان در مسیر تکامل متوقف شود. شخصِ تعریف و تمجیدشده به خود مىگوید: حال که همه پذیرفتهاند من داراى صفات برجسته و فوقالعادهاى هستم، چه دلیلى دارد که بیش از این به خود زحمت دهم؟
مشکل دیگرى که گاه از این تعریف و تمجیدها ناشى مىشود، آن است که حسادت مخالفان را برمىانگیزد و به عداوت و دشمنى آنها دامن مىزند. در این صورت مریضدلان میکوشند به هر نحوی شده با کلام و یا با رفتارشان آن فرد را مورد آسیب قرار دهند تا به هر ترتیب ممکن او را ضعیف و ناتوان کنند و از اعتبار و حیثیت او بکاهند. به همین دلیل باید در هرچیز ازجمله مدح و ثناى دیگران اعتدال را رعایت کرد و در حد ضرورت آنها را مورد تشویق قرار داد.
اما اشخاصی که به دلیل موقعیتهای اجتماعی و یا فیزیک بدنی و یا برجستگیهای علمی و معرفتی به ویژه خصائص دینی و اخلاقی مورد ستایش قرار میگیرند، بیشتر در معرض این آسیب قرار دارند و ممکن است فریفته موقعیت خویش شوند؛ امیرالمؤمنین (ع) در یکی از سخنان خویش چاره این درد بیان میفرماید آنگاه که درباره صفات متقین در خطبه همام مىفرماید: «هرگاه یکى از آن ها را مدح و ستایش کنند از آنچه درباره او گفته شده به هراس مى افتد و مى گوید: من از دیگران به خود آگاه ترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاه تر است. بارالها! مرا به سبب نیکى هایى که به من نسبت مى دهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آن ها گمان مى کنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و نمى دانند ببخش؛ إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ فَیَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْ غَیْرِى وَرَبِّى أَعْلَمُ بِى مِنِّى بِنَفْسِى اللَّهُمَّ لاَتُؤَاخِذْنِى بِما یَقُولُونَ، وَاجْعَلْنِى أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لى مَا لاَیَعْلَمُونَ».
منابع:
پیام امام امیرالمؤمنین آیتالله مکارم شیرازی (شرح نهجالبلاغه)
انتهایپیام/