گفتگو|اسلامی: نهضت آزادی با تحریم انتخابات عملاً از سیاست حذف شد
مهدی اسلامی تحلیلگر مسائل تاریخی در گفتگو با تسنیم، روند سقوط نهضت آزادی و مشی تحریم انتخابات این گروه را بررسی کرده است.
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، انتخابات مجلس یازدهم در حالی آرام آرام به روزهای پرجوش خودش نزدیک میشود که شاهد موضعگیریهای متفاوتی در جبهه اصلاحات نسبت به حضور در این انتخابات هستیم. برخی مانند مصطفی تاجزاده عضو سازمان منحله مجاهدین و سعید حجاریان از تحریم انتخابات به بهانه ردصلاحیت و یا شرکت مشروط در رقابتها سخن میگویند و در مقابل، طیف دیگری که در مجلس یا دولت در گذشته یا حالا، حضور دارند، از مشارکت قطعی اصلاحطلبان صحبت کردند و البته تجربه نیز نشان داده که اصلاحطلبان هربار که در انتخاباتی دم از تحریم زدهاند، دست آخر با لیستی پُرو پیمان وارد مجلس شدهاند.
با اینحال، اگر فرض بگیریم که دستکم بخشی از اصلاحطلبان برای شرکت نکردن در انتخابات مصمم هستند و قصد دارند این دوره مجلس را تحریم کنند، آیا مسیرشان به درستی انتخاب شده است؟ و آیا حرکت در این مسیر منجر به گشایش خواهد شد یا اینکه اتفاق دیگری برای اصلاحطلبان رقم میخورد و سرنوشتی که برای امثال "نهضت آزادی" و "مجاهدین خلق" پیش آمد، برای آنها هم متصور است؟
در همین زمینه با محمدمهدی اسلامی پژوهشگر تاریخ معاصر به گفتوگو نشستیم.
اسلامی در ابتدای صحبتهایش درباره ریشههای سقوط نهضت آزادی اظهار داشت: سقوط نهضت آزادی ریشه در اندیشههای التقاطی آغازین این گروه دارد. میتوان گفت بسیاری از اندیشههای التقاطی سازمان منافقین نیز ریشه در کتب مهندس بازرگان داشت و برخی نزدیکان این گروه، خود اذعان داشتند که کتاب «راه انبیا- راه بشر» در واقع ادامه کتاب «راه طی شده» مهندس بازرگان بوده است. کتابی که به جهت آنکه سعی داشت ثابت کند که راهی را که بشر امروز در جوامع غربی پیموده و به پیشرفت رسیده، همان راه انبیاء است، مورد استقبال برخی قرار گرفت و گمان کردند که این رویکرد، موجب تقویت دین باوری خواهد شد، اما نگاه التقاطی موجود در آن در همان مقطع نیز مورد توجه چهرههای تیزبین و مبارز همچون شهید لاجوردی قرار گرفته بود و یکی از علل فاصله آنها با نهضت آزادی در دهه چهل شد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: ادامه همین نگاه «غرب باورانه» بود که به عرصه تعاملات سیاسی کشید. تا آنجا که در اسناد لانه جاسوسی اسناد مکرری از تعامل مکرر و با نهایت اعتماد اعضای شاخص نهضت آزادی با آمریکا دیده میشود. به عنوان نمونه میتوان به نگارش نامه توسط جمعی از اعضای نهضت آزادی به مارک لویس اشنایدر معاون وزیر خارجه وقت آمریکا و درخواست کمک برای «برقراری آزادی و حکومت قانون » در شهریور 1357 اشاره کرد. آن هم در شرایطی که طبق اسناد موجود آن کشتار با کسب اجازه ازهاری از ژنرال گست رئیس هیات مستشاران نظامی آمریکا در ایران برای اعلام حکومت نظامی بود و نشان میدهد آنها هنوز از خیانت آمریکا به مصدق عبرت نگرفته بودند.
وی تصریح کرد: سطح اعتقاد به ضرورت رابطه با آمریکا در میان اعضای این نهضت در حدی بوده است که در یکی از گزارشهای سفارت آمریکا در تهران دربارۀ ملاقات بازرگان با کاردار سفارت، آمده است: «مناسبات حسنه با ایالات متحده از اعتقادات شخصی نخست وزیر است و هنگامی که دادن پست وزارت امور خارجه به یزدی مورد بحث بود نخست وزیر از یزدی درباره این نکته پرسیده بود تا اینکه اطمینان حاصل کرده بود که یزدی از مناسبات دوستانه با ایالات متحده پشتیبانی میکند.»
اسلامی با بیان اینکه به نظر من اعضای اصلی نهضت آزادی هیچگاه نتوانستند خود را با انقلاب اسلامی هماهنگ کنند، افزود: علت همراهی این گروه با انقلاب اسلامی، گرایش گسترده و فراگیر مردم به سوی امام خمینی (ره) و روحیه محافظه کاری این گروه بود که آنها را نسبت به کتمان اختلافات جدی خود ناگزیر ساخته بود.
این تحلیلگر مسائل تاریخی علنی شدن این اختلافات را همزمان با تسخیر لانه جاسوسی دانست و یادآور شد: اعضای این نهضت بعد از استعفای دسته جمعی پس از 13 آبان، باز تا حدی چهره همراه با نظام به خود گرفت، در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی چهره های اصلی خود را به میدان آورد و در مجلس اول روش سیاسی پارلمانی خود را دنبال کرد اما این روند هم دوره کوتاهی داشت و همزمان با طرح «بررسی عدم کفایت سیاسی» بنیصدر در مجلس، صبح 25 خرداد 1360، مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی و دکتر کاظم سامی در یک نامه مشترک اعلام کردند در جلسه علنی مجلس شرکت نخواهند کرد.
وی خاطرنشان کرد: نهضت آزادی از تیرماه 1360 که بنیصدر از مخفیگاهش پیام داد و خواستار عدم نامزدی بازرگان در انتخابات آتی شد، موضوع تحریم انتخابات را روی میز بررسی داشت، اما اولین انتخاباتی که با صدور بیانیه و به صورت رسمی عدم شرکت در آن را اعلام کرد، انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی بود که از قضا برغم تنوع بیشتر گروههای سیاسی در انتخابات 1358 و نزدیکتر بودن آن به پیروزی انقلاب، مشارکت مردم در انتخابات تحریم شده از سوی نهضت آزادی حدود ده درصد بیش از انتخابات مجلس اول بود.
اسلامی افزود: این روند در انتخاباتهای گوناگون تکرار شد و در انتخاباتهایی هم که نهضت آزادی اعلام حضور کرد، نه تنها افزایش خاصی مشاهده نشد که در مواردی کاهش مشارکت هم رخ داد. تا جایی که نهضت آزادی به تجربه فهمید که با تحریم کردن انتخابات تنها بیوزن بودن تشکل خود را اثبات میکند. جالب است که محمد توسلی در اردیبهشت سال جاری در مصاحبهای «تحریم انتخابات» را «عملا مشی براندازی» تلقی کرده و از آن اعلام برائت تلویحی جست و خواستار مشارکت مشروط در انتخابات شده است.
وی با اشاره به رفتارهای ضدمردمسالارانه همچون تحریم انتخابات و نیز تولید شبنامههای تردید آفرین نسبت به عملکرد مسئولان در دفاع مقدس از سوی نهضت آزادی، افزود: در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی و بلافاصله پس از نخستین حمله موشکی صدام به تهران، بیانیه این نهضت به جای تقویت روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن متجاوز و جنایتکار، رویکردی ذلتآمیز در برابر سازمان ملل در پیش گرفت و در کنار آن با محکوم کردن «تحریک عراق» در آغاز جنگ شهرها، دولت و نظام ایران را هم محکوم کرد و به رژیم بعثی این پیام غیر مستقیم را فرستاد که تداوم کشتار مردم، موجب فشار به مسئولین و عدم حمایت از دفاع و مقاومت خواهد شد.
اسلامی ادامه داد: نامهنگاریهای متعدد به صورت سرگشاده، صدور بیانیه و شبنامه، ایجاد تشنج در جلسات مجلس شورای اسلامی، برگزاری میتینگ غیرقانونی و ... در روزهای پرالتهاب دهه اول انقلاب اسلامی نتوانست منجر به کوچکترین امتیاز گیری از سوی این گروه شود و الگوی شایستهای را فراروی فعالان سیاسی قرار داد که وقتی در روزهای جنگ و ترور نظام حاضر به امتیاز دهی فراتر از قانون نگشت، در دهه پنجم و ایام ثبات جمهوری اسلامی طلب پهن کردن فرش قرمز برای متخلفین و باغیان ناشی از خام اندیشی است.
مدیر مسئول هفته نامه شما اظهار داشت: امام خمینی وقتی پس از مشاهده این حجم از انحرافات و کارنامه کامل اعمال آنها که نشان دهنده تأمین منافع آمریکا بود، به صراحت بیان کردند که آنها صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند و نباید رسمیت داشته باشند؛ تأکید کردند که در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی مسائل فراوانی است که بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. اما به نظر میرسد ارائه مطالب پژوهشی در این موضوع که به تبیین کافی خطاهای اندیشهای و رفتاری این گروه بپردازد، تا حدی مورد غفلت قرار گرفته است و نیازمند تاریخ پژوهی برای پیشگیری از مواردی است که میتواند منجر به افتادن دیگر احزاب و گروهها در همان مسیر شود.
اسلامی در پایان با اشاره به تخلف دولت خاتمی از قانون و میدان دادن به اعضای این گروه در انتخابات دومین دوره شورای اسلامی شهر تهران، گفت: این قانونگریزی اصلاحطلبان و حمایت عملی از نهضت آزادی در کنار نشان دادن پوچ بودن ادعاهای قانونگرایی آنها و تن ندادن به حکم دادگاه، این حسن را نیز داشت که نشان داد نهضت آزادی همچنان فاقد محبوبیت اجتماعی است و اگر در مقاطعی انتخابات را تحریم کرده و یا بیانیههای تندی صادر کرده است، آن را باید برای ممانعت از فراموشی تشکیلاتش تلقی کرد و هیچ اثر اجتماعی دیگری نداشته است.
انتهای پیام/