رزمایش نظامی مشترک چین و تاجیکستان و هژمونی روسیه در آسیای مرکزی
مانور نظامی اخیر چین و تاجیکستان اگرچه اوج نفوذ پکن در منطقه نیست، اما میتوان آن را به عنوان آغازی بر پایان هژمونی روسیه در آسیای مرکزی تلقی کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مجله اینترنتی «یوریژیان دیلی مانیتور» در شماره 107 از دوره 16 خود در مقالهای به قلم استفان بلانک، نویسنده کتاب معروف «ولادیمیر پوتین و احیاء امپراطوری روسیه» به بررسی همکاریهای نظامی چین و تاجیکستان، و ورود پکن به حوزه نفوذ استراتژیک روسیه پرداخته است. در ادامه این تحلیل را میخوانید.
در پایان ماه جولای، تاجیکستان و چین مانورهای نظامی مشترک خود را در منطقه خودمختار بدخشان برگزار میکنند. این تمارین مشترک ضدتروریستی نیروهای نظامی هوایی، زمینی و ضدهوایی تاجیکستان را درگیر میکند.
ترکیب مشارکت نیروهای چینی در این رزمایش هنوز اعلام نشده است (Avesta.tj, July 9). این نخستین باری نیست که سربازان چینی با همتایان خود در تاجیکستان رزمایش مشترک برگزار میکنند. در سال 2016 نیز یک نیروی مشترک حدوداً 10 هزار نفری، نخستین مانور مشترک چین و تاجیکستان را که آن هم در بدخشان بود، برگزار کردند.
در همان سال، چین، تاجیکستان، پاکستان و افغانستان چارچوب چهارجانبه «مکانیزم همکاری و هماهنگی در مبارزه با تروریسم» را شکل دادند (Mod.gov.cn, August 4, 2016). با این وجود، اطلاعیه مربوط به رزمایش فعلی اهمیت مضاعفی از آن را به نمایش گذاشته است.
پیش از همه، این رزمایش نشان میدهد که چین توانایی فزاینده خود را با اجبار و یا حتی تحمیل خواستههایش بر تاجیکستان، بدون هیچ بازیگر دیگری از جمله مسکو، اعمال میکند و قادر است موارد زیادی را نیز در این زمینه صورت دهد. و نکته دوم که بر مبنای نکته اول به دست میآید، این است که رزمایش پیشرو نشاندهنده یک گام رو به جلوی چین برای دستاندازی به حوزهای است که مسکو ان را منطقه نفوذ خود در آسیای مرکزی میخواند. و باز هم مسکو نمیتواند و یا نمیخواهد که هیچ اقدامی برای مقابله با این رویکرد صورت دهد.
رشد فزاینده چین و اعمال فشار بر تاجیکستان منجر به شکلگیری یک نقطه عطق در سال 2011 شد، زمانی که این جمهوری آسیای مرکزی وادار شد که دوباره (همچون سال 2002) با اعطای بخشی از امتیازات ارضی، به منظور بازپرداخت سرمایهگذاریهای صورت گرفته در زیرساختهای این کشور (توسط چینیها)، موافقت کند (EDM, January 24, 2011).
از آن زمان به بعد، چین بزرگترین سرمایهگذار خارجی در تاجیکستان گردید؛ نه به دلیل آن که این کشور منابعی در اختیار دارد و یا امتیازات جذابی میتواند بدهد، بلکه بیشتر به دلیل آن که این کشور کوچک می تواند کالا و خدمات متعددی را از چین و به چین، ترانزیت کند و بخش مهمی از ابتکار کمربند و جاده پکن است (China Brief, May 25, 2012).
در حقیقت، بدون حمایت چین، تاجیکستان ممکن بود ورشکسته شود و این دقیقاً نشان میدهد که دوشنبه در آستانه افتادن به تله بدهیهای پکن قرار داره یا به درون آن افتاده است (Cgdev.org, March 4, 2018).
چین که پیش از این جایگاه برجسته اقتصادی خود در تاجیکستان و در سطح گستردهتر، در آسیای مرکزی را تثبیت کرده است، اکنون در حال بسط نفوذ خود در حوزه امنیتی است. در سال 2016، پکن موافقتنامهای با دوشنبه به امضا رساند که در آن تامین مالی «ساخت و ساز 11 پست مرزی در ابعاد مختلف و یک مرکز آموزشی برای گارد مرزبانی تاجیکستان» ذکر شده بود (Belt and Road News, February 26, 2019).
علاوه بر این، یک مجموعه از موافقتنامههای محرمانه نیز در سالهای 2015 و 2016 به دست آمدند که ظاهرا به پکن حق بازسازی و ساخت و ساز 30 الی 40 پست نگهبانی در سمت تاجیکستانی مرز با افغانستان، اعطا میکند (The Wall Street Journal, June 18). اما همانطور که مشخص شد، چین حضور نظامی خود را در مناطق جنوبی آسیای مرکزی در حوزه پامیر، افزایش میدهد (ASIA-Plus—Tajikistan, February 21).
اخیراً نیز پکن به سمت ساخت یک پایگاه نظامی در منطقه بدخشان، در مجاورت منطقه سینکیانگ، حرکت کرده و پیش از آن نیز تاسیسات مشابهی را در آن طرف مرز، در کریدور واخان افغانستان ایجاد کرده بود.
این پایگاهها ظاهراً برای دفاع در مقابل تهدید تروریستها ساخته شدهاند، اما زمینهای برای اعمال قدرت نظامی چین بر آسیای مرکزی برای محافظت از سرمایهگذاریهای صورت گرفته، فراهم میآورد. و حتی اگر چین پایگاه خود را در تاجیکستان تنها پس از مباحث متعدد و طولانی با روسیه تاسیس کرده باشد، بدیهی است که این توسعه جزئی و نسبتا کوچک در منطقه، بخشی از یک برنامه بزرگتر است (Central Asia–Caucasus Analyst, April 18).
در ماه ژوئن سال جاری روسای جمهور چین و تاجیکستان با یکدیگر دیدار کرده و موافقت کردند که دو کشور «از یکدیگر در مسائلی که آنها را در منافع کلیدی همچون حاکمیت ملی، امنیت و تمامیت ارضی نگران میکند، حمایت کرده و به توسعه مناسبات دوجانبه در سیاست خارجی اولویت بدهند» (Xinhua, June 16).
اما با توجه به بخش پکن در حمایت از حاکمیت و تمامیت ارضی تاجیکستان، این جمله طعنه معروف ولادیمیر لنین «طوری که طناب از یک مرد در شرف دار زدن حمایت میکند» را یادآور میسازد.
جدای از سیاستهای علنی چین در قبال آسیای مرکزی، اما این موضوع نیز واضح است که این حرکتها نشاندهنده یک چالش اساسی برای ادعاهای روسیه در خصوص هژمونیاش در آسیای مرکزی است. تا به امروز، روسیه طوری وانمود کرده که یا نمیخواهد و یا نمیتواند به صورت علنی با چین در آسیای مرکزی، و یا هر جای دیگر، مقابله کند.
اگر چنین نبود، ولادیمیر پوتین و شی جینپینگ به اظهار این که روابط هیچ گاه بهتر از امروز بوده، ادامه نمیدادند. چین و روسیه ماه گذشته در خصوص ارتقاء روابط دوجانبه خود به سطح مشارکت راهبردی فراگیر برای همکاری در عصر جدید صورت دادند (China.org.cn, June 6).
و در تاریخ 23 جولای، بمبافکنهای استراتژیک چین و روسیه نخستین گشت هوایی مشترک خود را صورت دادند که با پرواز در فضای هوایی آسمانهای میان کره جنوبی و ژاپن صورت گرفت (TASS, July 23).
با اطمینان میتوان گفت که روسیه تلاشهایی را برای تقویت موقعیتش در آسیای مرکزی و به ویژه تاجیکستان، از طریق حفظ مانورها با نیروهای نظامی تاجیک صورت داده است. و این نکته را نیز تحلیلگران همیشه اشاره میکنند که روسیه از حضور چین در حوزه نفوذش رنج میبرد (The News, July 17, 2018). هنوز اما واکنش و پاسخ روسیه در مورد مانور نظامی مشترک اخیر در آسیای مرکزی سکوت و یا رضایت بوده است، مانند آن چه در مورد پایگاه نظامی چین در تاجیکستان که اعلام شد پس از مشورت با مسکو صورت گرفته است.
روسیه بعضا اقدامات یکجانبهای برای ارتقاء جایگاه منطقهای خود انجام میدهد، اما تنها اندکی از این گامها با موفقیت همراه میشود. در حقیقت، به رغم فرض عمدهای که میگوید قدرت فزاینده چین به طور اجتنابناپذیری روسیه را از توسعه اتحاد دوجانبه دور میکند، رهبران کرملین بارها متذکر شدهاند که مسکو و پکن «متحدین طبیعی» هستند (Bangkok Post, October 14, 2014).
و همانطور که پیش از این در سال 2011 مشاهده شد، پوتین در دوره نخستوزیری اعلام کرد که «نبرد اصلی اکنون در حال انجام است، برای رهبری جهانی میباشد و ما با چین در این زمینه موافق نیستیم» (Premier.gov.ru, October 17, 2011).
لذا به نظر نمیرسد که مانورهای نظامی پیشرو در اواخر ماه جولای در تاجیکستان اوج نفوذ چین در آسیای مرکزی باشد. بلکه این اقدامات ممکن است آغازی بر پایان رویای هژمونیک روسیه در آسیای مرکزی باشد.
انتهای پیام/