گفتوگوی تفصیلی|قاضیزاده: هوای تازه با آدمهای کهنه سازگاری ندارد/ باید نسل جدید مدیران بر سرکار بیایند
یک عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس معتقد است از ۹۰ درصد ظرفیت مجلس به درستی بهرهگیری نمیشود. او میگوید که مجلس نسبت به دو قوه دیگر، از ظرفیت قانون اساسی بسیار بالایی برای روند اداره کشور برخوردار است.
گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم-میثم حمزهلو- احسان قاضیزادههاشمی عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی در بازدیدی که چندی پیش از تحریریه و بخشهای مختلف خبرگزاری تسنیم داشته است، گفتوگویی نیز با خبرنگاران پارلمانی این رسانه انجام داده که در بخش اول این گفتوگو به نحوه اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان پرداختهایم که مشروح آن را میتوانید در اینجا بخوانید.
همچنین در بخش دومِ گفتوگویی که با احسان قاضیزادههاشمی انجام دادهایم به جنبههای عملکرد مجلس دهم پرداخته شده است.
متن کامل گفتوگوی خبرنگاران خبرگزاری تسنیم با احسان قاضیزادههاشمی را زیر میخوانید:
**تسنیم: با سلام و ضمن خیر مقدم، به عنوان اولین سؤل بفرمایید که عمکرد مجلس را با توجه به وضع موجود کشور، چطور ارزیابی میکنید و اساسا مجلس دهم را نسبت به این وضعیت چقدر پاسخگو میدانید؟
**قاضیزادههاشمی:باید در ابتدا برای پاسخ به این سؤال، وضعیت فعلی را بررسی کنیم، وضعیت فعلی این است که مردم نسبت به عملکرد جریان دولت به یک معنی خاص، نقدهای جدی و عملکردی دارند و این نقدهای عمکردیشان از جنس کارآمدی است، اخیرا نیز اصلاحطلبان میخواهند مسیرشان را از دولت در ایجاد وضع موجود، جدا کنند، اما عملا موفق نبودهاند، زیرا هم تمامی مناصب و سِمَتها را در درون دولت در اختیار دارند و هم اینکه از طرف دیگر تمایلی به رها کردن این مسئولیتها ندارند.
به عنوان مثال، به تازگی نیز شاهد بودیم که دولت در تعیین سرپرست وزارت آموزش و پرورش، گزینه نشاندار اصلاحطلب را برگزید، گویی که میخواهند آقای بطحایی که گزینه اعتدالی در وزارت آموزش و پرورش بوده است را از بدنه دولت جدا کرده و به سراغ گزینه نشاندار اصلاحطلب بروند و این جلایگاه در دولت نیز در تصاحب گزینه نشاندار اصلاحطلب باشد.
با توجه به نظرسنجیهایی صورت گرفته، میزان رضایتمندی از دولت در دور دوم، نسبت به سال پایانی و نسبت به دولتهای قبلی، یعنی سال دوم دور دوم دولتها، پایینترین میزان مقبولیت را داشته که متعلق به این دولت بوده است، بنابراین جمیع جهات ناکارآمدی و عدم رضایت مردم از عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، بهخصوص دولت دوازدهم را نشان میدهد.
طبعا مردم مشکلات معیشتی، اقتصادی و رفاه اجتماعی دارند که در حوزه کاهش ارزش پول ملی، افزایش سرسامآور قیمت مسکن، قیمت خودرو و حوزههای معیشتی خودش را نشان داده است؛ این نابهسامانی از افزایش قیمت مواد غذایی ساده مانند لبنیات گرفته که نیاز اولیه زندگی مردم است، تا افزایش قیمت مواد پروتئینی نظیر گوشت، مرغ و مواد پروتئینی را شامل میشود که همه اینها افزایش قیمت داشته است، اما مردم و افکار عمومی، همه این مشکلات را در یک بسته در نظر میگیرند، یعنی دولت، مجلس و دستگاههای نظارتی را در یک بسته در نظر میگیرند، نمیگویند نهادهای کمکار و یا با کارآیی مناسب را از هم تفکیک نمیکنند، بلکه همه را در مجموعه حاکمیت قلمداد میکنند و نمیگویند.
**تسنیم: طبق آنچه حضرتعالی فرمودید، عملکرد دستگاههایی نظیر قوهقضائیه و یا سازمان بازرسی را در جلب اعتماد مردم نسبت به حاکمیت در حوزه مبارزه با گرانفروشی چطور ارزیابی میکنید؟
**قاضیزادههاشمی: قطعا نقش قوهقضائیه و بهخصوص سازمان بازرسی در برخورد با مفاسد و گرانفروشیها قابل توجه است و مردم نیز وقتی میبینند دستگاهی مانند تعزیرات حکومتی رفتارش تأثیری بر روی قیمت کالاها در بازار داشته است و یا نظارتی که سازمان بازرسی کل کشور بر روی بانک مرکزی و یا خودروسازها در حوزههای مختلف داشته است و این نظارت مؤثر بوده، موجب جلب اعتماد عمومی از مجموعه حاکمیت میشود، بنابراین نمیتوان گفت که مجلس چقدر توانسته در حل مشکلات مؤثر باشد، بلکه همه ارکان را باید در یک بسته کامل حاکمیتی در نظر گرفت.
معتقدم اگر نظارت دستگاه قضایی به واسطه سازمان بازرسی و سازمان تعزیرات حکومتی مؤثر و کارآمد بود، اثر وضعی در نوع قیمتها از حیث ثبات قیمتها میگذاشت، بنابراین این عدم رضایت از وضع موجود، موضوعی فراگیر از قوای سهگانه است، بهطوری که این مسئله را در نظرسنجیهای مختلفی که در بازه بین 15 فروردین تا 15 اردیبهشت امسال صورت گرفته نیز، مشاهده میکنیم؛ در تمامی این نظرسنجیها عدم رضایتمندی نسبت به مدیریت و توانایی دولت در مدیریت در حوزه اقتصادی را به وضوح میبینیم و دولت واقعا در حوزه مدیریت اقتصاد کشور ناتوان است.
**تسنیم: با توجه به اینکه شما معتقدید دولت در حوزه مدیریت اقتصاد کشور ناتوان است، این عملکرد را در میزان مشارکت مردم در انتخابات آینده و همینطور مطالهگریشان از دولت چگونه ارزیابی میکنید؟
**قاضیزادههاشمی: مردم با انگیزه و امید بالایی در همه ادوار انتخابات شرکت میکنند و به کاندیدای مورد نظرشان رأی میدهند، طبعا امروز نیز در شرایط موجود مطالبه این را دارند که بالاخره اثر رأیشان چه شده، اساسا این پرسش را از خودشان مطرح میکنند که رأی و انتخابات ما و صندوق رأی کجاست؟، اصولا ما در زمان انتخابات بین چه چیزی یا چه چیزهایی انتخاب کردهایم؟ اگر قرار باشد مردم به هر سمتی انتخاب کنند، اما پاشنه بر همان مسیر قبلی باشد، جای نگرانی دارد.
به طور کلی، همواره عملکرد دولتها در میزان جلب اعتماد مردم به حکومت و یا بالعکس تأثیرگذار هستند و این تأثیر نیز بسیار قابل ملاحظه است، قطعا عملکرد دولت فعلی نیز در این مسئله مثمرثمر است.
**تسنیم:ارزیابی شمل از روند اقدامات و فعالیتهای جریانات مختلف سیاسی، بهخصوص جریان اصولگرایی را در انتخابات آتی مجلس چیست؟
**قاضیزادههاشمی:جریان اصولگرا در این بین شاید چشم بر ناکارآمدی دولت و اصلاحطلبان داشته باشد، اما در یک سمت قضیه، برنامه، پلن، راهبرد، گفتمان و شیوهنامه دقیق اجرایی بسیار مهم است که در عرصه انتخابات باید ارائه و مشخص شود، یعنی صِرف اینکه دیگران ناکارآمد هستند و از ناکارآمدی بقیه و به تعبیری از بغض نسبت به بقیه، حبی نسبت به این جریان بهوجود آید، الزاما این طور نیست.
البته از سوی دیگر در جریان اصولگرایی، ممکن است چهرههای زیادی در شهرستانها کاندیدا شوند، البته در تهران هم این احساس تکلیف شرعی همواره به افراد دست میدهد، اما وحدت و انسجام در این جریان بسیار مهم است؛ اینکه با تکگزینهها ورود پیدا کنند، بسیار حائز اهمیت است، به طوری که متأسفانه این مسئله زیاد دیده میشود؛ باید انسجامبخشی در جریان اصولگرایی بهوجود آید.
حرف بنده این است که با توجه به شواهدی که وجود دارد، دوستانی که از سابق و در ادوار مختلف در جریان اصولگرا حضور پررنگ داشتهاند، همان عزیزان در قالب شورا و یا عناوین مختلفی نظیر "جمنا" و یا هر عنوان دیگری قصد ورود به عرضه انتخابات را دارند، این برنامهها در دورهای جمنا بود و دورههای دیگر اسامی متنوعی داشت، اینها خودشان میخواهند وارد میدان شوند؛ خواهش بنده این است که این عزیزان به جای اینکه بازیگر عرصه سیاست در عرصه انتخابات آینده باشند، در جایگاه کارگردان این عرصه ایفای نقش کنند، یعنی بازیگردانی کنند و یک پله عقبتر بایستند. چرا؟ چون در غیر اینصورت، شاهد بروز و ظهور گفتمانهایی نظیر برجام و ضد برجام، صلح و جنگ، آزادیهای مدنی و فرهنگی و حاکمیت خفقان فرهنگی خواهیم بود، به تعبیر دیگر دوگانههای سیاست داخلی و خارجی در مقابل مسائل فرهنگی شکل میگیرد.
جریانی که باید در یک فضای اقتصادی و عملکردی، برای اشتغال جوانان برنامه و پلن ارائه دهد، وارد یک فضای دوگانه سیاسی- فرهنگی میشود و این الزاما به معنی طراحی درست نیست.
دوستان ارزشی و قدیمی و همه کسانی که هموراه برای حضور در انتخاباتها احساس تکلیف میکنند، باید خودشان را از بازیگری در عرصه سیاست خارج کنند، این دوستان، مختص این جبهه و یا جریان خاص نیستند، ماشاءالله از همه گروههای مجموعه نیروهای اصولگرا با این ویژگیها وجود دارد، البته در همه جریانات نیز چنین افراد با چنین تفکراتی وجود دارند.
**تسنیم:همان طور که اطلاع دارید، جریان اصولگرایی در حال تشکیل شورایی به نام شورای وحدت برای ورود در عرصه انتخابات آینده مجلس است، عملکرد آن چگونه است؟
**قاضیزادههاشمی: اگر قرار باشد در ترکیب شورایی که به عنوان شورای وحدت نامگذاری شده، دوباره افراد قدیمی، خودشان میداندار شوند و دوباره اسامی خودشان را در لیست تهران قید کنند، در بر همان پاشنه خواهد چرخید؛ بنده پیشنهادم این است که ما با الگوگیری از بیانیه گام دوم انقلاب، دست به جوانگرایی در جریان اصولگرایی بزنیم و این جوانگرایی الزاما به مفهوم سن نیست، بلکه به معنی این است که یک نسل جدید و در واقع متفاوت از نسلهای قبلی و دارای ایدههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بروز کنند و گفتمانی سازنده، ایجابی و اثباتی و نه الزاما گفتمانی سلبی ایجاد کنند.
به اعتقاد بنده گفتمان جریان اصولگرایی باید آرمانگرایانه باشد، اصولا بیانیه گام دوم انقلاب نیز بر حفظ آرمانها و رعایت شعار ما میتوانیم استوار بود، این گفتمان باید بر پایه حرکت، تحرک، پویایی، عُرضهمندی، وقتگذاری و امید طرحریزی شود. اصلا اصل گفتمان امید باید در جریان اصولگرایی شکل بگیرد، امید به آینده، نسل نویی که بتواند برای آینده یک هوای تازه ایجاد کند، این چیزی است که ما همیشه انتظار داشتهایم، اما این هوای تازه و نسل نو، با آدمهای کهنه سازگاری ندارد؛ شما نمیتوانید آدمهای کهنهای را بیاورید و بعد شعار جوانگرایی بدهید، اگر آدمها تغییر نکنند، میگویند که قالب را رنگ کردهاید، گفتمان باید با آدمها سازگاری داشته باشد.
**تسنیم: ظاهرا در شورای وحدت به این نتیجه رسیدهاند که 50 درصد لیست متشکل از جوانها و مابقی از افراد قبلی باشند.
**قاضیزادههاشمی:در این مسئله هم نکته وجود دارد، جوان نباید ژن خوب، آقازاده و یا شاهزادهای در آن وجود داشته باشد، نباید جوانان رانتیر و آسانسوری باشند، نباید اینگونه باشد فردی را از جایی بیاورند و سریع منصب بالایی به او بدهند، جوانی باید باشد که در بستر سیاسی کشور طی مرتبه کرده و در محیطهای دانشجویی، اجتماعی، اقشار، اصناف، دانشگاهیان و دانشجویان و یا حتی در محیطهای کارگری، صنعتی، فرهنگی و معلمان کار اجتماعی اثرگذار کرده باشد و بهگونهای باشد که این محیطهای سیاسی را شکل داده و براساس توانمندی و شایستگی خودش رشد و ترقی کرده باشد، به تعبیری، روی پای خودش حرکت کرده باشد، نه اینکه عدهای دست و پای او را بگیرند و کمکش کرده باشند، یعنی باید برآمده از توانمندی و توان شخصیاش باشد.
البته جوانانی هم داشتیم که با رانت بالا آمدند، هر جا قرار گرفتهاند، کارنامه موفقی نداشتند و خرابکاری کردهاند، اینها با اشغال پُستهایی در محیطهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزش و پرورش رفتهاند، چون رانتی بالا آمدهاند، تجربههای منتج به شکستی داشتهاند، بنده به این نکته که اینکه جوان خطا نکند نیز قائل نیستم، اما این درصد خطا باید نرمال باشد، مثلا ممکن است ضریب خطا برای کسب تجربه، 20 تا 15 درصد باشد، اما نباید خطای فاحش باشد، خطاها بالای 40 یا 50 درصد، تجربه نیست، بلکه واژگونی است، بنابراین باید در عرصه جریان ارزشی، گفتمان با آدمها همخوانی داشته باشد، رفتارمان با عملکردمان باید یکی باشد و در عمل صداقت داشته باشیم.
معتقدم مردم سیاستمداران صادق، پاکدست، عامل به عمل میخواهند و از نفاق و دو رویی بیزارند، مردم از اینکه در خلوت و جلوت، رفتار، منش و سبک سیاستمداران با هم متفاوت باشد، بدشان میآید، نفاق بیانی و عملی خوشایند مردم نیست، جریان ارزشی واقعا باید به این موضوع به عنوان شعار پرداخته و یا حتی، سالمسازی سپهر سیاسی ایران را در سرلوحه کارهایش قرار دهد، یعنی بگوید من جریانم سلامت رفتاری، اخلاقی، مالی، سیاسی، کرداری دارد و با مردم نیز صادق است، صداقت با مردم خیلی مهم است.
**تسنیم:برخی معتقدند که تحریمها در بروز مشکلات فعلی کشور تدثیرگذار بوده و اگر هر مجلس و دولت دیگری روی کار بود، نمیتوانست با این مشکلات مقابله کند، به تعبیری بروز چنین مشکلاتی اجتنابناپذیر است، ارزیابی شما درباره این موضوع چیست؟
**قاضیزادههاشمی: معتقدم عمده مشکلات کشور در حوزههای مختلف، اعم از معیشتی و اقتصادی، ناشی از تحریمهای آمریکا و فشار غرب و همین طور ناشی از سوءمدیریت داخلی است، اما یک سری مشکلات عدیده نیز داریم؛ نباید سیاستمدارانمان به مردم دروغ بگویند، مردم اتفاقا سیاستمداران صادق را راحتتر همراهی میکنند، حتی با مشکلات کنار میآیند. یعنی ما اگر واقعا مشکلات داریم، باید صادقانه با مردم در میان بگذاریم، باید به مردم بگوییم که در کشور چه مشکلاتی داریم، اما از طرف دیگر راههایی را که برای حل مشکلات در پیش گرفتهایم را نیز با آنها در میان بگذاریم، از این طریق مردم را در جریان روند حل مشکلات قرار دهیم، قطعا مردم در این شرایط با دولت و مجموعه حاکمیت همراهی خواهند کرد و در این روند همراهی، گزارش نوبهای صادقانه نیز به مردم ارائه شود، معتقدم از این طریق میتوانیم به حل مشکلات و ایجاد اعتماد عمومی کمک کنیم.
مردم نوع رفتار سیاستمداران را خیلی خوب متوجه میشوند، مگر دوران 8 سال جنگ، چه وضعیتی بود که مردم هم فرزندانشان را به جبههها میفرستادند و هم مشکلات اقتصادی کشور را تحمل میکردند؟، دلیل آن این بود که مردم با دولتمردان و حکومت همراهی داشتند.
بزرگترین مشکل ما این است که مردم در بطن مشکلات، در خیلی جاها با تصمیمگیران و تصمیمسازان همراهی و یا حتی به آنها اعتماد ندارند.امروز بحران اعتماد در کشور ایجاد شده است، دلیل آن این است که از حاکمیت، بیصداقتی دیدهاند. وقتی مردم میبینند که مسئولان در خلوت و جلوت کار دیگری میکنند، اعتمادشان سلب میشود.
معتقدم جریان اصولگرایی نیز با روش فعلی که در پیش گرفته، پوستاندازی نمیکند، اگر این جریان به دنبال تغییر واقعی است، باید مغز، نوع نگاه و جنسش تغییر کند و این تغییر صرفا نباید در تاکتیک باشد، بلکه در راهبردها هم باید تغییر و تحرک ایجاد شود، در غیر این صورت، معتقدم اگر بخواهد همه درها بر پاشنههای قبلی بچرخد، قطعا ما در این دور انتخابات مجلس و یا حتی ریاستجمهوری سال 1400، شاهد حضور جریانات خارج از دو جبهه اصولگرا و اصلاحطلب خواهیم بود؛ ممکن است عملکرد دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب منجر به حضور پر رنگتر جریان سومی در عرصه سیاسی کشور شود و با شعار نفی همه جریانها و ناکارآمدی آنها به یک افق دیگری کشور را هدایت کند.
**تسنیم:به نظر شما شرایط برای ظهور و بروز جریان سوم وجود دارد؟
**قاضیزادههاشمی: بله، این پتانسیل وجود دارد و انرژی ذخیره شده مردمی فوقالعاده قوی هم برای آن ایجاد شده است.
**تسنیم: آیا فکر میکنید بارقههایی از جریان سوم در عرصه سیاسی کشورکلید خورده است؟
**قاضیزادههاشمی: البته لزوما به معنای کلید خوردن نیست و میتواند به صورت جرقه باشد.
**تسنیم: شما حضور و بروز جریان سوم را در فضای سیاسی کشور مطلوب میدانید؟
**قاضیزادههاشمی: با توجه به اینکه فضای سیاسی کشور غیرقابل پیشبینی است، بروز جریان سوم در این فضا را ناشی از ناکارآمدی عملکرد جریانات سیاسی موجود میدانم، زیرا جریانات سیاسی خودشان را با خواست مردم تطابق نمیدهند، بلکه میخواهند مردم خودشان را با اینها تطبیق دهند، مردم هم به دنبال جنس و نوع فکری میگردند که خودش را با خواست مردم تطابق دهد، نه مردم خودشان را با آنها تطبیق دهند.
مردم از بحثهای رفت و برگشتی جبهههای سیاسی و ایجاد تنشها ناراضی هستند، از ایجاد درگیری و مشاجرات خوششان نمیآید، میخواهند کشورشان مستقل باشد، اما کشوری داشته باشند که تعامل مثبت با دنیا هم داشته باشد، مردم از ایجاد تنشهای روزافزون با دنیا هم ناراضی هستند، در واقع قائل هستند که یک کشور جمهوری اسلامی مبتنی بر مبانی اسلامی و ایرانی داشته باشند، اما یک کشور مستقل، با رفاه اجتماعی و یک زندگی خوب و در شأن و منزلت جهانی را میخواهند، این شأن و منزلت در استقلال و هم در تعامل با کشورهای دنیا دستیافتنی است؛ مردم جنسی از سیاستگذاران را میخواهند که به فکرشان باشند و به تعبیری خودشان را برای مردم وقف کنند و فردی باشد که برای تعالی کشور با انرژی کار و فعالیت کند.
**تسنیم: آیا مسئولان فعلی کشور را با روحیه و انگیزه بالا برای خدمت و یا به تعبیر خودتان، وقف مردم، میدانید؟
**قاضیزادههاشمی: خیر، در حال حاضر کشور پیر، فرتوت و خسته اداره میشود، در این شرایط شاهد این هستیم که در ادارات شهرستانها نیز کارمندان به سر کارشان نمیآیند و اصولا مردم برایشان اهمیتی ندارد و یا حتی درِ اتاقهایشان به روی مردم بسته است، این نمونهها را در ادارات بخش و شهرستان شاهد هستیم، اما زمانی که مسئولی خودش را برای مردم وقف کند و ارتباط مستمر با مردم داشته باشد، وقتی خستگی و بیحوصلگی در رأس اداره کشور در دولت وجود داشته باشد، به شهرستان نیز سرایت میکند، ضمن اینکه ما نیازمند پاکسازی واقعی در ارکان مختلف ساختار اجرایی کشور نیز هستیم؛ البته معتقد به این نیستم که این پاکسازی حتما باید در یک سطح عالیه اتفاق بیافتد، بلکه معتقدم باید این تغییر در ردههای مدیران میانی و کارشناسی باشد
یکی از مشکلات دیگر، دستاندازی گسترده دولت به حوزه اقتصاد و معیشت مردم است، دولت روی هر چیزی که دست گذاشته، غیر از تورم گرانی، رانت و فساد چیز دیگری راشاهد نیستیم، البته مثالهای زیادی در این حوزه وجود دارد، مثلا در موضوع ارز 4200 تومانی و اختصاص 14 میلیارد دلار ارز برای کالاهای اساسی، روشهای نادرستی از سوی دولت در پیش گرفته شد که معتقدم اخبار خوبی در سالهای آتی در این باره منتشر خواهد شد، اصلا معلوم نیست این ارز به چه کسانی داده شده و یا حتی در چه جاهایی هزینه شده است؛ مثلا در حوزه نشر، از روزی که دولت روی قیمتها دست گذاشت، اوضاع کاغذ خراب شد، از روزی که دولت روی هر کالایی دست نگذارد، اوضاع سامان مییابد، مثلا دولت بر روی بازار شکر دست گذاشته، اما چغندرکاران تضعیف شدهاند.
اصلا وزارتخانهها برنامهای برای بهبود وضع معیشتی و اقتصادی کشور ندارند، مثلا وزارت جهاد کشاورزی برنامهای برای محصولات و کالاهای اساسی ندارد، اصلا برنامهشان برای تنظیم بازار مشخص نیست، اینکه همه چیز را معطل کنند که فضایی ایجاد شود، نشاندهنده مداخله دولت است که زیانبار بوده و رانت ایجاد میکند.
معتقدم دولتها باید رفاه بیشتر، سادهسازی و روانسازی اداره کشور را ایجاد کنند؛ مردم دولتی را نمیپسندند که با اقداماتش شرایط را دشوار کند، فکر میکنم در عرصههای مختلف فضای جریان ارزشی، باید این نگاه حاکم باشد تا موفقیت حاصل شود.
**تسنیم: مجلس در کجایِ وضع موجود کشور قرار دارد، اصولا ارزیابی شما از عملکرد هیئترئیسه، فراکسیونها و کمیسیونهای تخصصی برای بهبود وضع معیشتی و اقتصادی موجود کشور چیست؟
**قاضیزادههاشمی: معتقدم به دلیل اینکه مجلس دهم سه فراکسیونی بوده و هست، شاهد وضع موجود در تصمیمگیریهای صحیح برای امور کشور هستیم، به تعبیری فراکسیون مستقلان، به عنوان جریان سوم در مجلس مانند "پاندول" ساعت عمل میکند و در تصمیمگیری مقاطع حساس، از قبیل استیضاحها، سوال از وزرا و یا طرحهای مثمرثمر چرخش دارند و گاهی این چرخش باعث میشود تا روند طرحها و استیضاحها از انسجام کافی برخوردار نباشد که این امر منجر به چندصدایی از درون مجلس در موضعگیریها شده است.
البته در تعداد فراکسیون مستقلان نیز تعابیر مختلفی وجود دارد که در تصمیمگیریها نیز چرخشی عمل میکنند که همین امر باعث شد تا مجلس از ثبات و اتقان لازم برخوردار نباشد.
**تسنیم:فکر نمیکنید این به نوعی توجیه در ناکارآمدی مجلس است و نمیتواند برای مردم قانعکننده باشد، مثلا آیا میتوانیم به مردم بگوییم که چون مجلس سه فراکسیونی است، بنابراین، این مشکلات بهوجود آمده است..
**قاضیزادههاشمی: بنده این وضع را در مدیریت مجلس نیز مؤثر میدانم، متأسفانه موضوعی که در کاهش مشارکت در انتخابات میتواند مؤثر باشد، عملکرد مجلس است، کارنامه مجلس باید قوی و به روز باشد، رأیی که مردم در صندوق میریزند، انتظار دارند که اثر رأیشان را در روش اداره کشور ببینند، خیر؛ این توجیه برای حل مشکلات مردم و در ناکارآمدی مجلس دهم کافی نیست.
**تسنیم: با این توضیحات، فکر میکنید مجلس دهم کارنامه موفقی داشته که موجب جلب اعتماد عمومی مردم شود؟
**قاضیزادههاشمی: بنده از عنفوان جوانی در مسئولیتهای مختلف بودهام، در این سالها در هر 3 قوه مسئولیتهایی داشتهام و به عنوان مدیر میانی در بدنه 3 قوه حضور فعال داشتهام، واقعا مجلس نسب به دو قوه دیگر، که تجربه کار را در آنها داشتهام، از ظرفیت قانون اساسی بسیار بالایی برای روند اداره کشور برخوردار است، اما از 90 درصد ظرفیت مجلس به درستی بهرهگیری نمیشود. مجلس همیشه درگیر مجموعهای حواشی شده که این حواشی با زندگی روزمره مردم فاصله داشته است، هر وقت تجمع یا تحصنی مقابل مجلس شده، عدهای از نمایندگان پیگیری کردهاند، حتی دولت نیز در بسیاری موارد، مصوبات مجلس را اجرا نمیکند.
فراتر از تصویب قانون، نظارت بر اجرای قانون است، بسیاری از نمایندگان مجلس از قوانینی که در موضوعات مختلف در ادوار گذشته مجلس تصویب شده، اصلا خبر ندارند، یعنی هر مجلسی خودش موضوعی را پیگیری و تصویب کرده و بر آن نظارت میکند، ما برای برخی از موضوعات دو یا سه بار قانون تصویب میکنیم که این قوانین بعضا با هم در تعارض هستند که این تعارض در قوانین باعث میشود که حقوقدانان از آنها سوءاستفاده کرده و آن طور که خودشان میخواهند در دستگاهها اجرا کنند، این یعنی ناکارآمدی مجلس، این ضعف ساختاری مجلس است. معاونتهای قوانین و نظارت مجلس باید قویتر عمل کنند، باید هر نمایندهای حداقل 2 کارشناس و مشاور قانونی و نظارتی از طرف مجلس داشته باشد که نماینده را بهطور مستمر در موضوعات مختلف به روز کنند و به او مشورت بدهند.
پیشنهاد میکنم حداقل مرکز پژوهشهای مجلس سوابق قوانین را به نمایندگان اطلاع دهد تا از این طریق نماینده از آخرین سوابق قوانین مطلع باشد، چنین چیزی در مجلس نداریم، یعنی نماینده بنابر علایق و خواست خودش موضوعاتی را پیگیری میکند که این، به روند تصویب قانون نیز لطمه وارد میکند. معتقدم که مجلس قائم به فرد و نمایندهمحور است و هیچ خدمات ویژهای برای قانونگذاری به نمایندگان ارائه نمیدهد. اگر نمایندگان از سوابق قوانین در دورههای گذشته مجلس مطلع باشند، از اتلاف وقت و منابع مالی و موازیکاری جلوگیری میشود، بنده اطلاع دارم که بعضی موضوعات بیش از 5 بار متناسب با فضای جو مجلس، تصویب و بررسی شده است، البته بخشی از آن ناشی از ضعف اقتدار مجلس است، بنده از رئیس مجلس این انتظار را دارم که مجلس را در جهت اقتدار، توانمند، کارآمد و پاسخگو سوق دهد و نمایندگان مقتدر نیز از جایگاه نمایندگی مجلس، از سوی هیئترئیسه حمایت و صیانت شوند، از طرفی، بُعد نظارتی مجلس نیز باید تقویت شود.
انتهای پیام/