مهدی وجدانی: نیمی از نوازندگان ارکستر ملی غیرحرفهای بودند/ برخی مدیران از رهبری من در ارکستر ملی میترسند
مهدی وجدانی که سابقه رهبری ارکستر ملی ایران را دارد معتقد است که نیمی از نوازندگان این ارکستر حرفهای و نیمی دیگر غیر حرفهای هستند.
خبرگزاری تسنیم - ارکستر ملی ایران روزهای پرحاشیهای را میگذراند. فریدون شهبازیان پس از سه سال حضور در این ارکستر، چوب رهبری را کنار گذاشت و رفت. شهبازیان حتی پیشنهاد سِمت مشاوره در بنیاد رودکی را نپذیرفت. در هفتههای گذشته گفتوگویی مفصل با فریدون شهبازیان داشتم که در آن به بررسی سه سال حضورش در ارکستر ملی و علل رفتنش از ارکستر پرداختیم. در میان این گفتوگو پرسشی دربارهی چگونگی حضور مهدی وجدانی به عنوان رهبر مهمان ارکستر ملی ایران مطرح کردم و فریدون شهبازیان هم دراینباره توضیحهایی بیان کرد. شهبازیان به عنوان مدیرهنری ارکستر ملی ایران گفت که در آن زمان به هیچ وجه موافق حضور وجدانی در ارکستر ملی نبوده است و حضور او در ارکستر با نظر مدیران بنیاد رودکی و معاونت هنری صورت گرفته است.
پس از انتشار صحبتهای شهبازیان در خبرگزاری تسنیم، مهدی وجدانی در مقام پاسخگویی برآمد.
مهرماه 1396 مهدی وجدانی به عنوان رهبر مهمان ارکستر ملی ایران انتخاب شد. وجدانی در همان زمان مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر روابط عمومی جشنواره موسیقی فجر و مدیر روابط عمومی جشنواره موسیقی نواحی بود. همین سِمتهای دولتی موجب ایجاد حاشیههایی درباره حضور وجدانی در ارکستر ملی شد. وجدانی در آن زمان هیچ صحبتی درباره این حاشیهها نکرد.
در ادامه متن گفتوگو با مهدی وجدانی را میخوانید:
پس از گفتوگوی ما با فریدون شهبازیان نسبت به صحبتهای او درباره حضور شما به عنوان رهبر مهمان ارکستر ملی خواهان انجام این مصاحبه شدید. نظرتان درباره صحبتهای فریدون شهبازیان چیست.
آقای شهبازیان آهنگساز و تنظیم کنندهی آثار ماندگاری هستند که بسیاری از این آثار نوستالژی چندین دهه از مردم کشور ما بودهاند؛ آثاری مانند «گل گُلدون» از آثار ماندگار شهبازیان است که بیشتر مردم آن را شنیدهاند.
اما رهبری ارکستر با مقولهی آهنگسازی متفاوت است. رهبری ارکستر علم و فنی است که اگر کسی آهنگساز خوبی بوده، دلیل بر این نیست که رهبر ارکسترِ خوبی هم باشد.
بعد از اجرایم با ارکستر ملی به عنوان رهبر مهمان، باب رهبران مهمان برای ارکستر ملی باز شد. پیش از این در ارکستر سمفونیک رهبران مهمان میآمدند، اما در ارکستر ملی این امر اصلا وجود نداشت.
اشاره کنم به فرمایش آقای شهبازیان که ایشان در هیچ کدام از تمرینهای ارکستر ملی در زمان حضور من، نیامدند، اما در تمرینهای دیگر رهبران ارکستر حضور داشتهاند. سوال من این است که آقای واثقی یا خانم نزهت امیری رهبر ارکستر هستند؟ رپرتواری که این عزیزان رهبری کردهاند را با قطعهی «نینوا» یکی میدانید؟
آقای شهبازیان در صحبتهایش تاکید کرده که رهبریِ قطعهی «نینوا» کار بسیار دشواری است. در جلسهای که من و نماینده بنیاد رودکی و آقای شهبازیان و دستیار ایشان داشتیم، آقای شهبازیان تاکید داشت که قطعهی «نینوا» بسیار سنگین است. شهبازیان به عنوان رهبر دائم ارکستر اعلام کرد که ارکستر برای اجرای این قطعه نیاز به سه ماه تمرین دارد.
من در جواب گفتم، ارکستر با رهبر ارکستر حرفهای، این قطعه را با هشت جلسه تمرین میتواند اجرا کند. صورتجلسه تمرینهای من با ارکستر ملی ایران پنج یا شش جلسه است. یعنی مدل تمرینگیری و صداگیری من از ارکستر در این تعداد جلسه به جمعبندی رسید تا بتوانیم قطعهی «نینوا» را به صحنه ببریم.
شهبازیان گفته است که در هیچ کدام از تمرینهای من با ارکستر ملی حاضر نشده است. فکر کنم در تمرین دوم یا سومِ من با ارکستر ملی بود که آقای شهبازیان سر تمرین آمد و دقایقی از تمرین را دید. بعد از آن من را به دفترش دعوت کرد و به من پیشنهاد داد که در کنار اجرای «نینوا» چند قطعهی دیگر هم اجرا کنیم.
پارتیتور قطعههایی که پیشنهاد دادند را دیدم و گفتم که این قطعهها در شان ارکستر ملی نیست و من این قطعهها را اجرا نمیکنم.
جمعبندی من این بود که ارکستر ملی ایران در آن زمان به هیچ عنوان آمادگی اجرای قطعه با دستِ رهبر ارکستر را ندارد. من در همان جلسه اول این موضوع را به کنسرت مایستر توضیح دادم. کنسرت مایستر ارکستر به من گفت که پیش از این هم در تمرینها با دست رهبر ارکستر اجرا نمیکردیم و ارکستر با شانه کنسرتمایستر اجرا میکرده است. آن زمانی خیلی متعجب شدم چرا که برخی نوازندگان ارکستر ملی اِلمانهای رهبر ارکستر را درک نمیکردند و اصطلاحا چشمشان به رهبر ارکستر نیست. البته برخی از نوازندگان این موضوع را زود درک کردند و با ارکستر هماهنگ شدند.
آن زمان کنسرت مایستر ارکستر چه کسی بود؟ آیا او این حرفهای شما را تایید میکند؟
آقای جورابچی بودند که در کنار تعدادی دیگر از نوازندگان بسیار به اجرا کمک کردند حتی یک جلسه خارج از تمرین با من داشتند که در آن جلسه آقای مهدی جوانبخت نوازنده ویولای ارکستر ملی هم بودند و در آن جلسه به خواسته های من در خصوص چگونگی لحن و بیان کلیه رپرتوار و موزیکالیته مورد نظر من آرشه گذاری ها را انجام دادند.
در تمرینهایی که با ارکستر ملی داشتم؛ فهمیدم که ارکستر چند دسته است. یعنی به لحاظ کوالیتی و کیفیت نوازندگان تعدادی استاندارد هستند و تعدادی دیگر از نوازندگان اصلا مشخص نبود چهکار میکنند. من همانجا درخواست کردم که این نوازندگان ناهماهنگ از جلسههای بعد به تمرین ارکستر نیایند. اما جلسهای با من برگزار کردند و از من خواستند که کسی را از ارکستر کنار نگذارم. ولی تعدادی نوازنده به ارکستر اضافه کردیم که نوازندگان خوبی بودند تا بتوانند با ما اجرا کنند.
شما قرار بوده رهبر مهمان ارکستر ملی باشید و ارکستر را با همان بضاعتی که داشته رهبری کنید. اگر قرار باشد که هر رهبر مهمان نوازندگان ارکستر را تغییر دهد که شاکلهی ارکستر به هم میخورد.
طبیعی است همانطور که هم اکنون نیز با توجه به رپرتوار و سازهای مورد نظر رهبرارکستر تعدادی نوازنده اضافه میکند. من قبل از شروع اولین تمرین باتوجه به اینکه تمرینها را دیده بودم درخواست اضافه شدن تعدادی نوازنده از ارکسترسمفونیک تهران را داده بودم نه نوازندگانی خارج از نیروهای تحت امر بنیاد رودکی که آقای شهبازیان قویا رد کردند.
اینجا یک مشکل پیش میآید و آن هم اینکه اگر آقای شهبازیان گفتهاند برای اجرای «نینوا» سه ماه تمرین نیاز دارند، منظورشان با همان بضاعت و با همان نوازندگان ارکستر ملی بوده است. اگر شما نوازندگان ارکستر را تغییر دهید که دیگر آن ارکستر ارکستر ملی نیست. خب ارکستر سمفونیک را برای رهبری انتخاب میکردید.
اشتباه نشود من یک لشگر نوازنده نمیخواستم به ارکستر اضافه کنم. در نهایت هم با همان ارکستری که ایشان گفتند نیاز به 3ماه تمرین دارد اجرا رفتم و 2یا 3نوازنده فقط اضافه کردم.
نوازندگانی که شما به ارکستر اضافه کردید برچه اساسی انتخاب شدند؟ آیا برای آنها هم آزمونی برگزار شد؟
من بعد از اینکه با لیست پیشنهادیم مخالفت شد دیگر پیگیری نکردم اما در چند جلسه پایانی ظاهرا با هماهنگی مایستر و آقای شهبازیان دو یا سه نوازنده آمدند که یکیشان فوق العاده بود و پیشتر با رهبران قوی کار کرده بود و بعدها متعجب شدم چرا این نوازنده را آقای شهبازیان حفظ نکرد.
آقای شهبازیان دستیاری در ارکستر داشت که صاحب نظر بود و اینطور شنیدم که اگر ایشان به آقای شهبازیان میگفت که فلان نوازنده نباشد، آن نوازنده را کنار میگذاشت. در همان جلسه اول تمرین فهمیدم که این آقای دستیار، عیار نوازندگیش بسیار پایین است. خیلی تعجب کردم که آقای شهبازیان با آن همه تجربه به چنین شخصی اعتماد کرده است.
این دستیاری که میگویید نامش چه بود و نوازنده کدام ساز بود؟
ایشان نمیدانم بعدا با کدام معیار کارمند بنیاد رودکی هم شد. اصلا مایل نیستم اسم چنین شخصی را حتی به زبان بیاورم.
زمانی که وارد ارکستر شدم دیدم نوازنده مایستر بادیها آقای قیطاسی که نیازی به معرفی و گفتن رزومه قوی ایشان نیست، از ارکستر کنار گذاشته شده بود. من درخواست دادم که این نوازنده به ارکستر برگردد تا در اجرای من ارکستر را همراهی کند. آقای شهبازیان اصلا زیر بار نرفت و قبول نکرد که مایستر بادیها به ارکستر بازگردد. به نظرم حفظ چنین نوازندگان باید از امور مهم باشد چرا که وجودشان سبب اعتبار ارکستر است اما ایشان قبول نکردند.
باز هم شما خواستهاید که در ترکیب نوازندگان ارکستر دست ببرید. آیا در ارکسترهای مختلف دنیا چنین چیزی مرسوم است که رهبر مهمان ترکیب ارکستر را تغییر دهد؟
آیا درخواست برای بازگشت مایستر بادی ها یعنی تغییر ترکیب؟ ببینید من باتوجه به نیازم درخواست دادم که برخی نوازندگان از ارکستر سمفونیک به ارکستر ملی بیایند که آقای شهبازیان این مسئله را قبول نکرد.
اگر شما نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران را بیشتر قبول داشتید، چرا ارکستر سمفونیک را برای رهبری کردن انتخاب نکردید؟
خودم شخصا مایل بودم سنت شکنی در ارکستر ملی کنم و پای رهبر مهمان را باز کنم و از طرفی سال قبلش علی رهبری این قطعه را با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کرده بودند و میخواستم این قطعه به نام ارکستر ملی نیز ثبت شود.
آقای شهبازیان اعلام کردند «نینوا» بسیار سخت است. بله بسیار سخت است. در زمان حضور آقای شهبازیان در ارکستر ملی قطعهای از احمد پژمان اجرا نشد. قطعهای از آقای دهلوی نمیبینید، قطعهای از آقای حنانه نمیبینید. علت این امر این است که رهبر ارکستر باید مسلط به قطعه باشد.
یعنی شما میگویید آقای شهبازیان به آثار حنانه، دهلوی و یا احمد پژمان مسلط نیست.
رپرتواری که رهبر ارکستر برای اجرا انتخاب میکنید با توجه به توانایی ارکستر است. ارکستری که نوازندگانش نی نوا را میزنند حتما از پس کارهای استاد پژمان و حنانه هم برمیآید اما اینکه چگونه با ارکستر کار شود که برمیگردد به توانایی رهبر ارکستر.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید که به علت عدم توانایی نوازندگان ارکستر ملی درخواست کردید که بخشی از نوازندگان ارکستر ملی به تمرینهای شما نیایند. اکنون میگویید که قدرت نوازندگان ارکستر ملی بالاست. بالاخره تکلیف این نوازندگان چیست؟
همانطور که گفتم نوازندگان یکدست نبودند، تعدادی خیلی حرفه ای و تعدادی ضعیف. این موجب میشود فشار روی نوازندگان حرفهای بیشتر شود. انتظاری که از یک ارکستر استاندارد داریم حداقل ترکیب متوازنی از نوازندگان در سطح بالا است. در تمامی کنسرتهایی که آقای شهبازیان اجرا کرده، برخی از قطعههای خودش هم بوده است.
شما در صحبتهایتان تاکید کردید که شهبازیان یکی از آهنگسازان و تنظیمکنندگان برجسته موسیقی ایران است. آیا اینکه شهبازیان برخی از قطعههای خودش را با ارکستر اجرا کند، کارِ غیرقانونی یا غیراخلاقی یا غیر حرفهای است؟
اصلا غیرقانونی نیست اما سوال من این است چرا باید یک قطعه را بارها با تنظیمهای متفاوت با ارکستر تمرین و اجرا کنند؟ مگر ارکستر مونوپل شخصی ایشان است؟ بارها نوازندگان بعد از اجرایی که داشتم پیش من آمدند و همگی از آقای شهبازیان ابراز ناراضی کردند.
شما مدعی هستید که همهی نوازندگان ارکستر ملی از شهبازیان ناراضی بودهاند. پس چرا در این مدت این اعتراضها نمایان نشد. آیا تمام نوازندگان ارکستر فقط پیش شما آمدهاند و شکایت آقای شهبازیان را نزد شما آوردهاند یا اینکه پیش کسان دیگری هم این گلایهها را بردهاند؟ مثلا این نوازندگان میتوانستند اعتصاب کنند. یا درخواست تغییر رهبر ارکستر را به صورت کتبی به مدیران بنیاد رودکی بدهند. اما این نوازندگان سه سال با رهبری فریدون شهبازیان به کارشان ادامه دادند.
من بعد از اجرا با ارکستر ملی حتی در سایر کنسرتهای آنها نرفتم که مبادا حاشیه ای بوجود بیاید، در خصوص این مطلب هم بارها خواستم همین فرمایش شما را پیشنهاد بدهم که اگر معترضید اعلام کنید اما به این نتیجه رسیدم فردا ممکن است فکر کنند من به نوازندگان خط میدهم.
میخواهم نگاهی به لیستی از نفراتی که آقای شهبازیان از ارکستر ملی کنار گذاشتهاند بیاندازید. کسانی که آقای شهبازیان از ارکستر اخراج کرد الان در درجه یکترین ارکسترها مشغول اجرا هستند. وقتی اعلام میکنید در تمرین دیگر رهبران مهمان ارکستر ملی حاضر بودهاید و به تمرین من با ارکستر ملی نیامدید، شاید علتش این است که شما آشنایی چندانی برای رهبری قطعه «نینوا» نداشتید.
لطفا نام نوازندگانی که آقای شهبازیان از ارکستر اخراج کردهاند را برایمان بگویید و اشاره کنید که اکنون در کدام ارکسترها مشغول نوازندگیاند.
آقای قیطاسی، آقای جورابچی، آقای جوانبخت و بسیاری از نوازندگانی که الان در بسیاری ارکستر سازها در سطح بالایی ساز میزنند یا در خارج از کشور در ارکسترهای درجه یک مشغول به کار شدند،البته در این دو سال خیلی از نفرات دیگر هم خارج شدند که من اسامیشون رو نمیدونم و حتما از نوازندگان بپرسید معرفی میکنند.
لطفا نام ارکسترهایی که این نوازندگان در آنجا مشغول اجرا هستند را برایمان بگویید. برای مخاطبان ما جذاب است که بدانند این نوازندگان در کدام ارکستر درجه یکِ جهان مشغول نواختن هستند. مثلا آقای قیطاسی در کدام ارکسترِ درجه یکِ جهان مشغول اجراست؟ آیا غیر از این است که قیطاسی پس از ارکستر ملی، به ارکستر آقای خواجه امیری رفت تا در عرصه موسیقی پاپ کار کند؟
آقای قیطاسی نوازنده ای با استاندار جهانی است شما حتما این موضوع را از آقای رهبری استعلام کنید، ایشان در چندین کنسرت رهبری آثار آقای چشم آذر را داشته و تنظیمهای خیلی خوبی برای قطعات انجام داده، لطفا به لیست نوازندگانی که ایشان آنها را رهبری کرده بیاندازید آنوقت عیار کار ایشان مشخص میشود، ایشان در آن دوره برای ثبت رکورد گینس مدارک مورد نظر را آماده میکرد.
شما(شهبازیان) حتی به خودتان این زحمت را ندادید که بیایید و اجرای ارکستر را از نزدیک ببینید. کجای دنیای مدیر هنری و رهبر دائم چنین رفتاری را با رهبر مهمان میکند؟
به هر حال آقای شهبازیان با انتخاب شما به عنوان رهبر مهمان مخالف بوده است. به نظر طبیعی میآید که سرِتمرین و اجرای شما نیاید. از شما میپرسم، در کدام ارکستر حرفهای دنیا، رهبر مهمان بدون نظر مدیرهنری انتخاب میشود؟
خواهش میکنم زیرساختها و مدیریت بر ارکسترهای ما را با جهان مقایسه نکنید. ما تا حداقل در سطح ارکسترهای کشورهای همجوار مثل ترکیه و آذربایجان و ارمنستان در زمینه ارکستر بشویم خیلی طول میکشد.
من بعد از اجرای ارکستر ملی، چندین اجرای دیگر هم داشتم. اما اتفاقهای ارکستر ملی سبب شد که تا یک سال و نیم بعد، خیلی از نوازندگان به من مراجعه میکردند و از من میخواستند که به ارکستر بازگردم. اما متاسفانه این اتفاق رقم نخورد.
پس از رهبری ارکستر ملی چه ارکسترهایی را رهبری کردهاید؟
دو اجرای خیلی خوب و تجربه جالب داشتم با آقای مهیار علیزاده و گروه پرفورمنس در تالار وحدت، دو شب هم با ارکستر بزرگ زهی و آقای سامان احتشامی مجدد در تالار وحدت.
به خاطر حواشی که برای من با ارکستر ملی پیش آمد، الان مدیران ما میترسند که به من پیشنهاد حضور در ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک را بدهند.
کدام یک از مدیران از این مسئله ترس دارند؟ علت ترسشان چیست؟
در دوره آقای ترابی که مدیر دفتر موسیقی بودند به ایشان گفتم باتوجه به صحبتهایی که به طور ضمنی با من شده اگر میتوانید زمینه را فراهم کنید، در آن دوره من مذاکراتی را با آقای شهرداد روحانی داشتم اما او گفت حضور شما در آن ارکستر ممکن است برای ما دردسر درست کند. من بعد از آن صحبت با آقای ترابی و دیگر مدیران کنونی معاونت هنری، برای همیشه متوجه شدم تا حضور تیم مدیریت کنونی، من جایی در این دو ارکستر نخواهم داشت.
در حال حاضر هم هیچ ایدهایی برای حضور در ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک ندارم. چون دوست ندارم با ورود من به ارکسترها، برای مدیران چالش ایجاد کنم.
متاسفم که آقای شهبازیان فکر میکرد که اگر من به ارکستر ملی بیایم، جای ایشان را میگیرم.
شهبازیان پس از اجرای شما دو سال دیگر هم رهبر ارکستر ملی باقی ماند.
آقای صفیپور مدیرعامل بنیاد رودکی در جلسهای به من گفتند که خوشحال میشویم با ما همکاری کنید. صفیپور به من گفت که ارکستر سمفونیک یا ارکستر ملی هرکدام را میخواهید در اختیارتان قرار میدهیم.
به نظر شما در ارکسترهای معتبر دنیا، رهبر مهمان را چه کسی انتخاب میکند؟
رهبر دائم و مدیر ارکستر یعنی کسی که صاحب ارکستر است.
شما طوری میگویید ارکسترهای معتبر دنیا انگار ما در طول سال میزبان چندین ارکستر سمفونیک طراز اول دنیا هستیم و اوضاع ارکسترداری ما استاندار جهانی دارد، الان مگر رهبران مهمان را چه کسانی به ارکسترها معرفی میکنند؟
زیرساخت ارکسترهای ما باید درست شود. در دوره من شخصی مدیریت ارکسترها را داشت که هر بار من سر تمرین ارکستر ملی رفتم غرق آثار آقای شهبازیان بود و با من جبهه داشت اما ظاهر را حفظ میکرد. الان هم ظاهرا مدیریت ارکسترها دست شخصی است که سواد موسیقایی ندارد. گفتگو با هنرمند و نوازنده و رهبر ارکستر آداب خودش را دارد و بهتر است کسی در این امور باشد که شرایط موزیسینها را کاملا درک کند .
من پیشنهاد دادم چون ارکستر سمفونیک به بلوغِ داشتن رهبر مهمان رسیده بود، گفتم بیایید سنت شکنی کنیم و به عنوان رهبر مهمان به ارکستر ملی بیایم. آقای صفیپور از من خواست که این ماجرا را با آقای شهبازیان مطرح کنم. منم به گفتهی آقای صفیپور آمدم و این موضوع را با آقای شهبازیان مطرح کردم.
آیا ارکستر ملی تا پیش از شما هیچگاه رهبر مهمانی نداشت؟
در دوره آقای شهبازیان نداشت.
وقتی شما به ارکستر ملی آمدید، مدت کوتاهی از حضور آقای شهبازیان در ارکستر ملی گذشته بود. الان هم که نگاه میکنیم در طول سه سال گذشته، ارکستر ملی رهبران مهمان زیادی داشته است.
از همان ابتدا هم آقای شهبازیان با حضور من در ارکستر ملی مشکل داشت. ایشان هیچ همکاری با من نداشت. فکر میکنم آقای شهبازیان گمان میکرد که من ممکن است جایگاهش در ارکستر ملی را بگیرم.
مگر شما آن زمان سه سِمت دولتی نداشتید؟ آیا با وجود مشغلههای دولتی، میتوانستید رهبر دائم ارکستر ملی هم باشید؟ یعنی با وجود آن همه مشغله باز هم میتوانستید جای شهبازیان را هم در ارکستر ملی بگیرید؟
کار اداری من هیچربطی به کار هنری ام ندارد و اصلا تداخلی باهم نداشته و ندارند. البته این سوتعبیر به وجود آمده بود که من چون مدیر روابط عمومی معاونت هنری بودم از این طریق وارد شدم اما حقیقتا اینطور نبود و این پیشنهاد از سوی آقای صفی پور داده شد. حتی من از آقای مرادخانی خواستم اگر حضورم سبب ایجاد دردسر و حواشی برای معاونت هنری میشود به ارکستر نروم اما ایشان مخالفت کردند و خواستند با قدرت مباحث هنریم را پیگیری و انجام دهم.
کماکان منتظرم که آقای شهبازیان این پرسش را پاسخ دهد که با کدام تکنیک، با کدام علم و با کدام توان در زمینه رهبری ارکستر در طی سه سال گذشته ارکستر ملی را رهبری کرده است. چون هیچ یک از رهبران ارکستر و هیچ یک از نوازندگان ارکستر آقای شهبازیان را تایید نمیکنند.
من تا حالا ندیده بودم که رهبر ارکستر در میان اجرا دست خواننده را بگیرد یا چوب رهبری اش را جابجا کند.
وقتی آقای شهبازیان رهبر ارکستر ملی ایران شد، معاون هنری وزیر ارشاد آقای مرادخانی بود که با شما ارتباط نزدیکی داشت و دارد. همان زمان هم شما مدیر روابط عمومی معاونت هنری بودید و در عین حال مدیر روابط عمومی جشنواره موسیقی فجر و جشنواره موسیقی نواحی را هم برعهده داشتید. چرا همان زمان در جایگاه حقوقیتان نسبت به حضور آقای شهبازیان در ارکستر ملی به طور رسمی موضع نگرفتید. یا اینکه چرا همان زمان در جایگاه هنریتان درباره انتخاب شهبازیان به عنوان رهبر ارکستر ملی موضع نگرفتید.
من حرف نزده و اجرا نرفته هزار جور برچسب بهم چسباندند حالا چه برسد حرفی هم میزدم، اما حقیقتا در دوره ای که سمتی در معاونت هنری داشتم فقط سعی داشتم کمک کنم و شما حتما میتوانید از آقای رهبری این موضوعات را بپرسید که من در آن دوره چقدر زمان میگذاشتم برای ایشان و حتی حفظ ایشان در ارکستر سمفونیک حتی برای بار دوم که ایشان آمدند من با ایشان جلسه ای داشتم و اعلام کردم حضور مجدد ایشان را . اما اینکه بخواهم از جایگاه اداریم یا هنریم انتقادی کنم اصلا این کار را نمی کنم .
اگر مدرک و سندی مبنی بر اعمال نفوذم برای رهبر مهمان ارکستر ملی شدن من دارند ارائه کنند.
همه اذعان میکنند که ارکستر ملی در اجرای قطعهی «نینوا» صدادهیاش بسیار بهتر از هر اجرای دیگری بود.
منظورتان از همه چه کسانی است؟
من بعد از اجرا حتی همین اکنون بعد از سالها با نوازندگان ارکستر و کسانی که آمدند و دیدند حتی تعدادی اهالی رسانه. فیلم اجرای من موجود هست حتما با سایر اجراها مقایسه کنید.
همزمان با آخرین اجرای آقای شهبازیان با ارکستر ملی ایران، من هم با سامان احتشامی در تالار وحدت کنسرت داشتم. کنسرت من با سامان احتشامی در تالار وحدت کمتر از 24 ساعت سولدآوت شد. اما چند هفته از آغاز بلیتفروشی کنسرت شما با ارکستر ملی گذشته بود و کسی بلیتهای شما را نخرید، در نهایت بنیاد رودکی اعلام کرد که هر کسی بلیت رایگان میخواهد اعلام کند تا در اختیارش بگذاریم.
کنسرت اخیر شما با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد. علت این استقبال را حضور خودتان در ارکستر میدانید یا حضور و محبوبیت سامان احتشامی؟
ما برای کنسرت آقای احتشامی طراحی داشتیم و اسمش را گذاشتیم شب سامان احتشامی همانطور که برای ارکستر ملی داشتم و رفتم سراغ نی نوا وگرنه قطعاتی دیگر اجرا میکردم. از حق نگذریم سامان احتشامی وارث نسل گذشته موسیقی ایرانی با ساز پیانو است و هنرمند توانمند و بزرگی است و حتما نام ایشان و اینکه برای نخستین بار با ارکستر بزرگ روی صحنه میروند سبب شد بلیت ها در کمتر از 24 ساعت به فروش برسد. البته مدیریت پروژه آقای احتشامی خیلی فوق العاده عمل کردند و طراحی جدیدی از مکانیزم فروش بلیت ارائه کردند.
تفاوت کنسرت من و کنسرت ارکستر ملی با آقای شهبازیان در اینجاست. خواهش میکنم لطفا به من حسادت نکنید.
آقای شهبازیان چطور به شما حسادت میکند؟ اگر منظورتان توضیحاتش درباره رهبری مهمان شما در ارکستر ملی است که باید بگویم، آقای شهبازیان فقط پاسخ پرسشی را داد که من با او مطرح کرده بودم.
حتما که ایشان شخصیت بالایی دارند اما تعاریف من با شما در این خصوص متفاوت است. من عدم همکاری ایشان با خودم را اینطور معنی میکنم که ایشان شاید جایگاه رهبری ارکسترشان را در مقابل جوانان این فن در خطر میدیدند. من خواهش میکنم از همه مدیران که لطفا از جوانها حمایت کنید.
زمانی که آقای پاشا هنجنی برای نوازندگی نی آمدند و با ما تمرین کردند. در پایان تمرین گفتم نظر شما چیست. گفت من با توجه به حاشیهها اینجا آمدم تا از نزدیک تمرین را ببینم و اگر شما و ارکستر در حد اجرای این قطعه نباشید، به یک بهانهای دیگر سرِ تمرین نیایم. اما هنجنی از تمرین و ارکستر راضی بود و حتی مصاحبه هم کرد.
-----------------------------
گفتوگو: یاسر شیخی یگانه
-----------------------------
انتهای پیام/