«بند به بند با گام دوم»-۱۵|چرا مردم ایران در دوران قاجار و پهلوی تحقیر و عقبمانده شدند؟
مردم ایران در دوران قاجار و پهلوی به دلیل شکست در جنگهای نظامی و از دست دادن سرزمینهای بسیاری تحقیر شدند و در نتیجه سلطه دیگر کشورها بر ایران دچار عقبماندگی علمی، اقتصادی و فرهنگی شدند.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از 22 بهمن 97 و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی ایران است، فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانان بر مشکلات گذشته و ناکامیها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت 40ساله انقلاب میسر نمیشود.
خبرگزاری تسنیم، در راستای تبیین این بیانیه، در سلسله گزارشهایی به بررسی بندهایی از این بیانیه میپردازد تا شناخت رهنمودهای رهبر انقلاب در شروع فصل جدید جمهوری اسلامی راحتتر صورت گیرد.
در ادامه پانزدهمین گزارش را با موضوع "انحطاط در دوران پهلوی" میخوانید:
رهبر انقلاب اسلامی در بندی از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی عنوان فرمودهاند: «انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت.»
سلطنت پادشاهان قاجار از سال 1174 شمسی با تاجگذاری آقامحمدخان قاجار آغاز شد و تا سال 1304 ادامه یافت. پس از آن نیز پهلوی اول و دوم تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بر کشور ایران حکومت کردند. نفوذ جدی استعمار به ایران چند سال پس از آغاز سلطنت قاجار و با سفر جان ملکمِ انگلیسی به ایران صورت گرفت.
سلطنت قاجار مصادف با حوادث گوناگونی همچون جنگهای ایران با روسیه، انعقاد قراردادهای مختلف با روسیه و انگلیس و واگذاری امتیازاتی به آنان، انقلاب مشروطیت و جنگ جهانی اول بود.
در دوره فتحعلی شاه قاجار جنگهای ایران و روسیه (2 جنگ بزرگ در یک دوره 25 ساله) رخ داد که در نتیجه این جنگها ایران شکست خورد و با انعقاد عهدنامههای گلستان و ترکمنچای بخشهایی از خاک کشورمان (قفقاز و ترکمنستان امروزی) به امپراتوری روسیه پیوست. انگلیس نیز در دوره قاجار توانست امتیازهای رویترز و دارسی را از ایران دریافت کند. ایران همچنین در این دوره بنا بر قرارداد 1907 (قرارداد سنپترزبورگ) بین دو کشور انگلیس و روسیه تقسیم شد. پس از انقلاب اکتبر 1917 روسیه نیز قرارداد 1919 ایران و انگلیس به امضا رسید که طبق این قرارداد تمام امور کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان انجام میگرفت. گرچه این قرارداد به دلیل مغایرت با قانون اساسی مشروطه و مخالفتهای با آن اجرایی نشد، اما یک سال بعد با کودتای انگلیسی (کودتا 3 اسفند 1299 با طراحی آیرونساید ژنرال انگلیسی اجرا شد) رضاخان میرپنج فرمانده کل قوا شد.
آیرونساید ژنرال انگلیسی و عامل کودتای 3 اسفند 1299 بود که در پی آن رضاخان، سپهسالار شد
حیات پهلوی اول و دوم نیز با نفوذ و سلطه انگلیسیها گره خورده است. رضاشاه با کودتای 3 اسفند 1299 روی کار آمد و سپس به سلطنت رسید. شهریور سال 1320 و پس از آغاز جنگ جهانی دوم، نیروهای نظامی شوروی از شمال و نیروهای نظامی انگلیس از جنوب به مرزهای کشور تهاجم کردند. با حرکت نیروهای نظامی روس و انگلیسی به سوی تهران، رضاشاه استعفا داد و با کشتی انگلیسی به آفریقای جنوبی تبعید شد. پس از سقوط رضاشاه، نمایندگان اشغالگران در خصوص انتخاب پادشاه جدید به مذاکره پرداختند که در نهایت محمدرضا پهلوی (فرزند رضاشاه) به پیشنهاد انگلیس به عنوان شاه ایران انتخاب شد.
در دوران قاجار و پهلوی علاوه بر مناطقی که بر اساس عهدنامههای گلستان و ترکمنچای از ایران جدا شدند، بخشهای وسیعی از آسیای میانه، افغانستان، بلوچستان و سیستان نیز از ایران منفک شدند. در دور قاجار همچنین به جدایی بخشهای وسیعی از کردستان رسمیت داده شد. بحرین نیز در آخرین سالهای حکومت محمدرضا شاه پهلوی از ایران جدا شد. در مجموع بیش از 3 میلیون و 600 هزار کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شد که این مساحت بیش از دو برابر مساحت کنونی ایران است.
شکست ایران در جنگهای دوره قاجار، جدایی بخشهای وسیعی از سرزمین ایران و حکومت دیکتاتوری رضاشاه موجب شد که ملت ایران حقیر بشود. در دوره رضاشاه بسیاری از مردم ایران توسط حکومت کشته شدند. کشتار مردم در مسجد گوهرشاد، زمیندارانی که زمینهای خود را به رضاشاه ندادند و نویسندگان و شعرا همچون فرخی یزدی، میرزاده عشقی و واعظ قزوینی موجب شد که موجی از خفقان و هراس در جامعه به وجود بیاید. خوی دیکتاتوری رضاشاه با تاسیس ساواک در دوران محمدرضا شاه نیز ادامه یافت.
شکست نهضت مشروطه پس از پیروزیای که به دست آمده بود و تکرار این شکست در جریان ملی شدن صنعت نفت را هم باید به لیست شکستهایی که موجب تحقیر مردم ایران شد، اضافه کرد.
در دوران قاجار و پهلوی، روشنفکرهای غربزده مکمل پازل تحقیر ایران در کنار شکستهای ایران و دیکتاتوری پهلوی بودند. این روشنفکرها معتقد بودند که باید از غرب تقلید کنیم و سر تا پا فرنگی شویم. یکی از آن روشنفکرهای غربزده سیدحسن تقیزاده رئیس مجلس سنای ایران بود. او استاد اعظم لژ فراماسونری، عاقد پیمان دارسی در سال 1312 و از مشروطهخواهانی بود که بهشدت ضددین بود و به مبارزه با دین میپرداخت. تقیزاده از چهرههای مؤثر تاریخ مشروطیت و مشهور به غربگرایی است. او معتقد بود که «از ناخن پا تا موی سر باید غربی شد» و میگفت: «اولین بمب تقلید از غرب را در ایران منفجر کرد».
بر اثر تسلط سیاستهای استعماری و استبدادی و سلطنتهای موروثیِ خاندانی و تبعیت از نسخه روشنفکرهای غربزده و تقلید از غرب، ایران در دوران قاجار و پهلوی دچار عقبماندگی علمی شود. در سالهای پایانی حکومت پهلوی ایران با فروش روزانه 6 میلیون بشکه نفت رتبه 52 رشد علمی ایران در جهان و رتبه 40 سرعت رشد علمی را در جهان داشت که پس از انقلاب اسلامی، رتبه رشد علمی ایران به 16 رسید و در سرعت رشد علمی نیز اول شد.
عقبماندگی علمی ایران در دوران قاجار و پهلوی همراه با عقبماندگیهای اقتصادی، فرهنگی و نظامی هم بود. در سالهای پایانی دوره قاجار و در دوره احمدشاه قاجار قحطی بزرگی در کشور به وجود آمد که حدود 10 میلیون نفر بر اثر گرسنگی و بیماری فوت کردند. دولت انگلیس و حکومت احمدشاه قاجار طبق اسناد تاریخی عاملان این قحطی بزرگ و نسلکشی ایرانیان بودند.
در پایان دوره قاجار بر اثر قطحی بزرگ حدود 10 میلیون نفر کشته شدند. دولت انگلیس و حکومت احمدشاه قاجار عاملان این قطحی بزرگ بودند.
عقبماندگی اقتصادی ایران در دوران پهلوی نیز ادامه داشت. در این دوران بسیاری از مناطق ایران و بسیاری از مردم از امکانات اولیه محروم بودند، به طوری که مردم بشاگرد (در جنوب شوق استان هرمزگان) به دلیل اینکه جادهای نداشته و لابهلای کوهها محصور شده بودند، به کلی فراموش شده بودند. چند هزار نفر از مردم بشاگرد تا پیروزی انقلاب در فقر و گرسنگی کامل زندگی میکردند که در سال 61 به صورت اتفاقی و به واسطه کنجکاوی دو تن از مسئولان هلال احمر که برای امداد به مناطق جنگ زده با هلی کوپتر از فراز بشاگرد عبور کرده و وضع اسفناک و پوشش فقیرانه آن ها را دیده بودند، بشاگرد با 900 روستا را کشف کردند.
بشاگرد منطقهای بزرگ در جنوب شرق استان هرمزگان است که در دوره پهلوی این منطقه با 900 روستا به دلیل محصور بودن بین کوهها و نداشتن جاده، مردم آن در فقر کامل زندگی میکردند.
راه آهن هم که در دوره رضاشاه در ایران احداث شد با هدف تجاری و مسافربری برای تاجران و مردم ایران نبود، بلکه یک خط آهن نظامی برای انگلیس بود. هدف دولت انگلیس از احداث این خط آهن، حمله احتمالی به شوروی و مقابله با آن بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران درگیر یک جنگ تحمیلی از سوی عراق با حمایت بیش از 50 کشور شد. این جنگ گرچه 8 سال به طول انجامید و طولانیترین جنگ قرن بیستم لقب گرفت، اما در نتیجه آن و برخلاف تمامی جنگها در دوران پهلوی و قاجار، بخشی از کشور در دست دشمن باقی نماند. پس از آن نیز به دلیل قدرت نظامی که ایران به دست آورده بود، علیرغم تهدیدهای گوناگون و متعدد، اقدام نظامی علیه ایران صورت نگرفت.
انتهای پیام/