تبدیل "گوشیهای هوشمند" به سمبلی برای خودخواهیهای افراد جامعه
همه میخواهند بگویند ما در این جامعه یک نقش را ایفا کردهایم اما به این موضوع فکر نمیکنند که نقشی که انتخاب کردهاند تا چه اندازه میتواند در جامعه مخرب باشد؛ اگر این نقش در جهت نقد و در رابطه با کمبودها و مشکلات جامعه بود، تاثیرگذار بود اما ...
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ تا همین چند دهه پیش برای ثبت خاطرات و لحظات زندگی مجبور بودیم دوربینهای بزرگ فیلمبرداری خانگی و عکاسی را با خود حمل کنیم اما با روی کارآمدن گوشیهای هوشمند و امکان استفاده از دوربین این تلفنهای همراه، این امکان بهوجود آمد تا در هر شرایط و لحظهای بتوان خاطرات و لحظات را ثبت کرد و حتی در فضای بزرگتری مثل فضای مجازی به انتشار گذاشت.
با پیشرفت گوشیهای هوشمند و روی کار آمدن مدلهای جدید با قابلتهای بالا، کمکم شاهد بودیم که بازار سلفیها داغ شد، پس از گذشت مدتی هم این تلفنهای همراه کارایی خود را به عنوان یک وسیله ارتباطی از دست داده و کاربرد اسلحه پیدا کردهاند! اسلحهای که در برخی موارد صاحب خود را نشانه میرود و در برخی موارد نیز افراد بیگناهی را نشانه میگیرد که قصور و تقصیری ندارند و قربانی خشم موجود در جامعه میشوند!
سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که آیا در دنیای مدرن، کار تلفنهای همراه به واقع همین است و آیا در تمام دنیا از تلفنهای کوچک همراه به همین منوال استفاده میشود؟!
با فراگیر شدن گوشیهای هوشمند، نخستین موضوعی که باب شد بحث سلفی گرفتن بود؛ موضوعی که با آسیبها و حواشی بسیاری همراه شد و خیلیها هم در این راه جان خود را از دست دادند! سلفیها تا جایی پیش رفت که خیلیها خود را در خطرناکترین شرایط ممکن قرار میدادند و عکس سلفی میگرفتند و در فضای مجازی منتشر میکردند تا با بازخورد بیشتری همراه باشند!
این موضوع ادامه داشت تا جاییکه حتی در مواردی مثل ساختمان پلاسکو نیز شاهد هجوم افراد مختلف و سلفی گرفتن با ساختمان فروریخته پلاسکو بودیم حتی در ماجرای سیل اخیر نیز شاهد بودیم که برخی افراد در خطرناکترین منطقه ممکن قرار میگرفتند و با وجود اینکه سیل هر لحظه به آنها نزدیک میشد مشغول گرفتن سلفی بودند!
این موضوع حتی واکنش برخی مسئولین را هم در پیداشت و خیلی از مسئولان نسبت به این موضوع هشدار دادند چرا که 3 نفر در همین حال جان خود را از دست داده بودند! با همه این اوصاف در چند ماه اخیر شاهد موج جدیدی از آسیبهایی هستیم که به واسطه گوشیهای هوشمند و فضای مجازی شکل گرفته است! با کوچکترین برخورد، تلفن همراه یک نفر شروع به فیلمبرداری میکند؛ این موضوع به نوعی به یک راهکار برای مقابله یا تبعیضها تبدیل شده است اما به نظر میآید که در این مورد هم زیادهرویهایی صورت میگیرد!
تا پیش از این ثبت وقایع یکی از جذابترین کارها برای کاربران فضای مجازی بود، این روزها ثبت تنشها و خشونتهای موجود در جامعه جای آن را گرفته است! این کار حتی در بین سلبریتیها نیز رونق دارد چرا که چندی پیش فرهاد مجیدی سرمربی فعلی تیم ملی فوتبال امید ایران هم در برخورد با یک پلیس راهنمایی و رانندگی، ویدئویی از او گرفته بود و در فضای مجازی منتشر کرده بود! ثبت عکسهایی از آزاده نامداری، رامبد جوان و حتی لاله اسکندری در خارج از کشور هم جزوی از این موضوع محسوب میشود. وجود افرادی که خود را شهروند خبرنگار معرفی میکنند و کوچکترین مسئله را به یک معضل بزرگ بدل کرده، از آن فیلم میگیرند و در فضای مجازی منتشر میکنند سبب شده تا خشونت در جامعه افزایش یابد و این روزها با روی دیگری از خشونت نهان در جامعه مواجه باشیم! خشونتی که میرود تا به یک آسیب تبدیل شود.
اکثر گزارشهای شهروند خبرنگاران برای نشان دادن خودشان است
دکتر امیرمحمود حریرچی؛ جامعه شناس و آسیبشناس اجتماعی در این باره به آفتاب یزد میگوید: «این موضوع هم از بقیه مسائل ما جدا نیست چرا که ما این روزها یاد گرفتهایم به شکلهای مختلف خود را به نمایش بگذاریم! در برخی از موارد حتی شاهد سلفیهایی در حد خودکشی بودهایم! علاوه بر این، این روزها همه گزارشگر شدهاند اما گزارشگرهایی که گزارش بیهوده میدهند در واقع اخبار زرد را گزارش میکنند!
این اخبار زرد ممکن است چند روزی ورد زبانها شود اما واقعیت این است که تاثیری بر جامعه نخواهد گذاشت! در واقع این گزارشها بیشتر برای نشان دادن خودشان مطرح میشود و اصلا به این موضوع توجهی نمیشود که این گزارشها چه تاثیری میتواند در جامعه خواهند داشت! به این دلیل میگویم اخبار زرد است که برای مثال ما در رابطه با سیل فقط چند هفته اول با گزارشهای مردمی روبهرو بودیم و حالا دیگر کسی در رابطه با آنها خبری نمیدهد و حتی نمیپرسند که سیلزدهها امروز کجا هستند و زندگیشان چگونه سپری میشود!
کسی درباره مسائل و مشکلات مردم صحبت نمیکند، از فقر و بیکاری چیزی نمیگوید و بیشتر به سمت اخبار تنشزا میروند! نقد جامعه چیز بدی نیست اما این گونه نقدها جامعه را به سخره گرفتن است!»
تبدیل گوشیهای تلفن همراه به سمبلی برای خود خواهیهای افراد جامعه
او ادامه داد: «همه میخواهند بگویند ما در این جامعه یک نقش را ایفا کردهایم اما به این موضوع فکر نمیکنند که نقشی که انتخاب کردهاند تا چه اندازه میتواند در جامعه مخرب باشد؛ اگر این نقش در جهت نقد و در رابطه با کمبودها و مشکلات جامعه بود مطمئنا تاثیرگذار بود اما اینکه با ایجاد تشویش و برای مطرح کردن خودمان جامعه را به سخره بگیریم نه تنها تاثیرگذار نخواهد بود بلکه در خیلی از موارد تاثیر عکس هم خواهد داشت!
من منشا این موضوع را در خودخواهی افراد میدانم که گوشیهای تلفن همراه امروز به سمبلی برای این نوع خود خواهیها تبدیل شده است! گوشیهای همراه سبب شده که افراد دچار دو نوع شخصیت باشند؛ یک شخصیت واقعی و یک شخصیت مجازی؛ افرادی که معمولا از شخصیت واقعی خودشان راضی نیستند و دیگران هم رضایتی نسبت به آنها ندارند، یک شخصیت مجازی برای خودشان تعریف کردهاند که در خیلی از مواقع هیچ شباهتی هم به شخصیت واقعیشان ندارد؛ حالا آن شخصیت مجازی را با استفاده از شخصیت واقعیشان به نحوههای مختلف به نمایش میگذارند؛ این نشان میدهد که ما با دنیای مجازی رو به رو هستیم که با دنیای واقعی خیلی فاصله دارد و کاملا سیاه است و موضوع صادقانهای در آن دیده نمیشود!»
ریختن قبح خشونت در جامعه
این جامعهشناس در رابطه با تاثیر دنیای سیاه مجازی بر افزایش خشونت در جامعه گفت: «این موضوع از دو بعد بر جامعه تاثیر گذاشته است؛ بعد اول آن افسردگیهای موجود در جامعه است که سبب شده همه افراد جامعه به نوعی تنها باشند و با تنهاییشان درگیر باشند، نکته حائز اهمیت این است که در دنیای سیاه مجازی که برای خودشان درست کردهاند هر روز بیشتر از دیروز افسرده میشوند!
بُعد دوم هم افزایش خشونت در جامعه است که این روزها با انواع و اقسام آن رو به رو هستیم! آمار و ارقام نشان میدهد که جامعه ما روز به روز در حال خشنتر شدن است، این گزارشگران خشونت را در جامعه افزایش میدهند و در واقع قبح خشونت در جامعه را میریزند!
ما امروز خشونت را به وضوح در جوانانمان میبینیم؛ این دنیای سیاه فرصت را از افراد میگیرد که در مقابل موضوعی که پیش آمده است خودشان را کنترل کنند، بنابراین به بدترین نحو ممکن برخورد میکنند و باز هم این موضوع توسط گزارشگران ضبط میشود و این چرخه کماکان ادامه مییابد!
ما بلد نیستیم چگونه از گوشیهای هوشمند همراهمان استفاده کنیم و این دقیقا مشکل ماست چرا که ما سواد رسانهای کافی در این رابطه نداریم و همین موضوع سبب شده که به دنیای سیاه مجازی آلوده شویم. نبود سواد رسانهای، سواد عاطفی را هم از ما گرفته است چون ما از طریق این گوشیها، سواد عاطفی به دست نمیآوریم؛ مردم نسبت به هم بیرحم شدهاند و تنها میخواهند خودشان را تحت هر شرایطی به دیگران نشان بدهند حتی از طریق له کردن و خردکردن شخص دیگری.
این دنیای مجازی مدل ایرانی است، دنیای رسانهای که ما آن را بومیسازی کردهایم و در این کار هم به خوبی عمل نکردیم! هیچ جای دنیا این طور نیست و این بومیسازی تنها در کشور ما اتفاق افتاده است چون ما تکنولوژی را وارد کشورمان کردهایم اما از فرهنگ استفاده از آن باز ماندهایم؛ همین عامل هم سبب شده که گوشیهای هوشمند به اعتیادی بدتر از مواد مخدر برای ما تبدیل شوند.»
اعتیاد به گرفتن فیلم و عکس و انتشار آنها در فضای مجازی این روزها آرامش جامعه را سلب کرده و کارشناسان بر این باورند که این اتفاق در پی خودخواهی جامعه شکل گرفته و به خشونت دامن میزند! آیا زمان آن نرسیده که مثل سایر کشورها، فرهنگ استفاده از گوشیهای همراه را آموزش ببینیم؟!
انتهای پیام/