کاظمی: بیدل یکی از پنج رباعیسرای بزرگ زبان فارسی است
محمدکاظم کاظمی که اخیراً کتاب «گزیده رباعیات بیدل» او منتشر شده، معتقد است که بیدل یکی از پنج رباعیسرای بزرگ زبان فارسی است. او در گفتوگویی با تسنیم به تلاش فارسیزبانان برای معرفی بیشتر «الماس درخشان هند» اشاره کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدکاظم کاظمی که از مهاجران افغانستان در کشور است، در سالهای اخیر سهم قابل توجه و غیر قابل انکاری در پیوند میان فارسیزبانان و اعتلای فرهنگ کشورهای فارسیزبان داشته است. به همت او و مانند او، در سالهای اخیر فصل جدیدی در روابط فرهنگی میان کشورهای فارسیزبان ایجاد شده است. کاظمی در کارنامه کاریاش علاوه بر دفترهای متعدد شعری که مخاطبان بسیاری در میان فارسیزبانان دارد، پژوهشگری است که در سالهای گذشته تلاش کرده تا به زوایای جدیدی از ادبیات بپردازد. انتشار آثاری مانند «این قند پارسی»، «شعر مقاومت افغانستان»، «مرقع صد رنگ»، «گزیده غزلیات بیدل»، «شعر پارسی» و «روزنه» او را به عنوان یکی از چهرههای توانمند در حوزه پژوهشهای ادبی مطرح کرده است.
از کاظمی اخیراً کتابی با عنوان «گزیده رباعیات بیدل» منتشر شده است؛ کتابی که به گفته او برای مخاطب عام نوشته شده تا از مراجعه به دیوان کامل شاعر آینهها تاحدودی بینیاز باشد. رباعی که اکثر پژوهندگان آن را قالبی کاملاً ایرانی دانستهاند، یکی از قالبهای کوتاه شعری است، با مجالی اندک اما محمل اندیشههای بزرگ. در این میان، سهم بیدل در اعتلای رباعی فارسی و گشودن دریچههای نو بیبدیل است؛ به طوری که سالیان سال پیامها و حکم او در سرودههایش ورد زبان و آویزه گوش هر کمالجویی بوده است. کاظمی که پیش از این «مرقع صد رنگ» را با همین موضوع و مضمون منتشر کرده، در کتاب جدید خود حدود 600 رباعی از شاعر بیدل هند را به علاقهمندان ادبیات فارسی ارائه کرده است. به گفته کاظمی، او یکی از پنج رباعیسرای بزرگ زبان فارسی است. خبرگزاری تسنیم ، به همین مناسبت گفتوگویی با او انجام داده که در ادامه میخوانید:
*تسنیم: آقای کاظمی! پیشتر هم از شما کتابی با عنوان «مرقع صد رنگ» منتشر شده بود که حاوی 100 رباعی از بیدل بود. کتاب جدید شما با اثر قبلی چه تفاوتی دارد؟ آیا تکمیلکننده آن است؟
کتاب قبلی که درباره رباعیات بیدل منتشر شده بود، در واقع کتابی از مجموعه صد شعری انتشارات سپیده باوران بود که در آن تنها 100 رباعی از این شاعر گزینش و ارائه شده بود. در واقع این 100 رباعی، به معنی گزیده کامل رباعیات او نبود؛ بیدل رباعیات قوی دیگری هم دارد که جاندار و ارزشمند بود که ما به زحمت آنها را کنار گذاشتیم و در این مجموعه نیاوردیم. بیدل چهار هزار رباعی دارد که از این میان، 500 تا 600 رباعی قابل توجه دارد که میتواند برای مخاطب عام جذاب باشد.
برای نگارش «گزیده رباعیات بیدل» چند هدف را مد نظر قرار دادهام؛ نخست آنکه بتوانم چکیدهای از رباعیات این شاعر توانمند را در دسترس مردم و مخاطب عام قرار دهم تا این دسته از مخاطبان از مراجعه به دیوان اصلی بینیاز باشند و خواندن دیوان باشد برای کسانی که متخصص این حوزه هستند یا علاقهمندند که درباره شعر او بیشتر بدانند و بخوانند. دومین هدف این بود که رباعیات و اصطلاحات دشوار حتماً با شرح منتشر شود تا مخاطب با آن ارتباط بهتری برقرار کند.
کتاب با مقدمه سیدعلی میرافضلی، از صاحبنظران قالب رباعی و آشنا به سبک هندی، به کوشش انتشارات سپیدهباوران منتشر شده است. مقدمه میرافضلی بر این کتاب از نقاط قوت کار محسوب میشود.
*تسنیم: شاعران بزرگ و نامداری در ادبیات فارسی به قالب رباعی توجه نشان دادهاند؛ از خیام که نامش با این قالب گره خورده تا سنایی، عطار، مولانا و دیگران. جایگاه بیدل در رباعیسرایی به چه صورت است؟ بیدل در قالب غزل، دریچههای جدیدی به روی شعر فارسی گشود، جایگاه او در قالب رباعی به چه صورت است؟
بیدل از نظر تعداد رباعی، یکی از پرکارترین شاعران ماست. از او حدود چهار هزار رباعی به یادگار مانده است. به نظر میرسد که قالب رباعی در کنار قالب غزل برای او جدی بوده است؛ این در حالی است که بعضی از شاعران رباعی را در حد تفنن میدانستند و در کنار دیگر قالبها، به این قالب نیز توجه کردهاند. اما برای بیدل قضیه متفاوت بوده است. برای او رباعی قالبی جدی بود و این را از تعداد سرودههای او در این قالب میتوان یافت؛ به طوری که جز معدود شاعرانی مانند سحابی استرآبادی کسی به این اندازه رباعی ندارد.
بیدل؛ یکی از پنج رباعیسرای بزرگ زبان فارسی
طبیعتاً در بین قالبهای شعری بیدل، غزلهای او بیشتر مطرح و برجسته است؛ زیرا در این قالب آمیزش بیشتر عشق و عرفان و معرفت رخ داده است. در رباعیها جنبههای تغزلی که شعر را جذاب میکند، کمتر است. رباعی بیشتر حاصل تأملات بیدل است، اما در عین حال از این جهت که شاعر، شاعر صاحب فکر است و تأملات بسیاری دارد، رباعیات او گفتنیهای بیسیاری دارد. اگرچه به مرتبه غزلیات او نمیرسد اما با دیگر قالبهای او مانند قصیده و مثنوی همپایه است و حتی گاه از برخی از قالبهای او مانند قصیده نیز فراتر میرود.
بیدل یکی از پنج رباعیسرای بزرگ زبان فارسی است. اگر خیام، بابا افضل کاشانی، مولانا و احیاناً یکی دو شاعر دیگر را که تعداد قابل توجهی رباعی دارند، در نظر نگیریم، باید گفت که ما شاعر رباعیسرا در ادبیات کهن که از بیدل نیرومندتر باشد، به ندرت داریم. اگر بخواهیم به دنبال شاعر کهنی باشیم که در رباعی تواناست، بیدل یکی از این شاعران خواهد بود.
*تسنیم: بیدل از شاعران سبک هندی و از سرآمدان این سبک است. ما در سرودههای او به ویژه در غزلیات با نازکاندیشیها و پرداختن به مضامین جدید مواجه هستیم که گاه دریافت آن، دشوار مینماید. ظهور ویژگیهای این سبک در رباعیات او به چه صورت است؟ آیا قالب رباعی ظرفیت پرداختن به این ویژگیها را دارد؟
تأملات و موشکافیهای بیدل در رباعیات او نیز دیده میشود. تنها تفاوتی که دارد این است که در رباعیات فضا بازتر است و چهار مصراع دارد و این چهار مصراع مجال بهتری است برای آنکه تصویر متراکم را بازتر کند. اگر تصویر داشتن، نکتهپردازیها و ریزهکاری داشتن، نازکاندیشیهای شاعر و ... را ملاک کار مکتب هندی بدانیم، این ویژگیها در شعر بیدل هست اما در رباعیات این موضوع یکمقدار بازتر به چشم میخورد. اگر گاه این تصاویر متراکم و متزاحم است، در رباعی کمتر دیده میشود. نکته دیگر که در رباعیات او هست و در غزلیات او کمتر دیده میشود، توجه شاعر به عناصر و پدیدههای محیط اطراف است که این موضوع هم از جمله ویژگیهای سبک مکتب هندی است. در کل خصوصیات مکتب هندی در رباعیات او نیز محسوس است.
*تسنیم: شما اشاره کردید که بیدل یکی از پنج رباعیسرای بزرگ ادب فارسی است. او بر شاعران بعد از خود چه تأثیری گذاشته و بیشترین تأثیر را از کدام شاعر در این قالب پذیرفته است؟
رد پای بسیاری از رباعیسرایان آن زمان از جمله ظهیری ترشیزی، طالب آملی و به خصوص سحابی استرآبادی در شعر بیدل آشکار است. در مقدمه مفصل سیدعلی میرافضلی بر این کتاب، آبشخورهای شعر بیدل بیان شده و گفته است که شاعر از بسیاری از رباعیسرایان قبل از خود متأثر بوده است.
ظرفیت سبک هندی پس از بیدل تکمیل شد
بیدل در اواخر دوره سبک هندی میزیست. نه تنها در رباعی که در غزل هم ما شاهد این موضوع هستیم که تأثیری که او از گذشتگان خود پذیرفته بسیار بیشتر از تأثیری است که بر آیندگان خود گذاشته است؛ چون بعد از او سبک هندی متروک شد. تعدادی از شاگردان بیدل هم بودهاند که از او تأثیر پذیرفتهاند، اما اینکه او بر رباعیسرای بزرگ بعد از خود تأثیر گذاشته باشد، این اتفاق نیفتاده است. در غزل هم اینچنین است. در غزل هم بعد از او ما شاهد غزلسرای بزرگی که متأثر از او باشد، نیستیم. ظرفیت سبک هندی پس از بیدل تکمیل شده بود؛ کسانی که بعد از او در این حوزه کار کردند یا بیشتر تقلیدی عمل کرده و ضعیف بودهاند یا مکتب خود را تغییر دادهاند.
*تسنیم: سیدحسن حسینی که در کتاب «بیدل، سپهری و سبک هندی» به حل برخی از دشواریهای شعر بیدل پرداخته، بیدل را الماس درخشانی توصیف میکند که باید از لابلای خروارها زغال که به مرور زمان تلنبار شده بیرون کشید تا بتوان تراشهای درخشان آن را دید. طی سالهای اخیر تلاشهایی در قالب تصحیح متن، پژوهش، نقد و تحلیل و ... به منظور شناخت بهتر بیدل و شعر او انجام شده است. این پژوهشها و تلاشها چقدر این امکان را برای ما فراهم کرده که این المالس درخشان را بهتر بشناسیم؟
اولینبار که کتاب «شاعر آینهها» به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی منتشر شد، بسیاری میگفتند که احتمالاً کسی دیگر به سراغ این شاعر نخواهد رفت. اما پس از آن دیدیم که دیوان بیدل بارها و بارها چاپ شد. بازچاپ دیوان او نشان از این داشت که جامعه به شعر، اندیشهها و سبک بیدل توجه دارد. اما در میان برخی از مخاطبان از جمله خواص اهل شعر و اهالی حلقههای ادبی بیدل شهرت بیشتری دارد.
بیدل؛ الماس درخشان هند
در بین عموم مردم افغانستان نیز غالباً شعر حافظ و سعدی مطرح است، اما در بین حلقههای تصوف، خانقاهها، انجمنهای ادبی و در میان فرهیختگان جامعه و علاقهمندان به شعر، سرودههای بیدل بیشتر خوانده میشود و اقبال به آن بسیار است. در ایران هم به همین صورت است. در سالهای گذشته به صورت جدی به این شاعر توجه شده است؛ به گونهای که میزان سرعت توجه به این شاعر در طول سالهای اخیر بیش از دیگر شاعران است. البته ما انتظار نداریم که شعر بیدل همان عمومیت را پیدا کند که شعر حافظ و سعدی در جامعه دارد.
*تسنیم: به نظر میرسد که میزان توجه و تحقیقات بر شعر بیدل در شبه قاره بیشتر از دیگر مناطق بوده است؟
قبلاً بله. در دورهای کاملترین آثار درباره آثار و سرودههای این شاعر و زندگی بیشتر در هندوستان، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان انجام شده است. آثاری چون «نقد بیدل» از صلاحالدین سلجوقی، «واژهنامه شعر بیدل» اثر اسدالله حبیب، «فیض قدس» اثر خلیلالله خلیلی، «احوال و آثار میرزا عبدالقادر بیدل» از عبدالغنی، «عبدالقادر بیدل دهلوی» از پروفسور نبی هادی و کتابهای دیگری از این دست که در آن مناطق نوشته شده است. اما طی سالهای اخیر عمده تحقیقات در ایران انجام شده است.
به میزانی که در ایران طی سالهای گذشته کار تحقیقی در قالب کتاب و پایاننامههای دانشگاهی و تصحیح متن از آثار بیدل انجام شده، در دیگر کشورهای فارسیزبان مانند افغانستان صورت نگرفته است. در افغانستان نیز تحقیقات بیدلپژوهی هست و گزیدههایی از سرودهها و تصحیحی از دیوان او در کشورهای اروپایی انجام شده، اما کیفیت این آثار در حوزه پژوهش و تصحیح به اندازه کارهایی که در ایران انجام شده، نیست؛ البته باید این را در نظر داشت که افغانستان طی دهههای اخیر همواره درگیر جنگ بوده و اهالی ادب آن یا پراکنده شده یا فوت کردهاند و در مجموع مملکت در حال بحران و اوضاع نابسامانی است که این مسئله روی کارهای تحقیقاتی نیز تأثیر منفی گذاشته شده است.
*تسنیم: شعر بیدل هم از جهت محتوایی و هم از نظر زبانی و پرداختن به مضامین جدید، در اوج است. از سوی دیگر، ما در سالهای اخیر در شعر امروز با تنزل زبان و همچنین محتوا مواجه هستیم. شعر بیدل چه درسهایی برای شعر شاعران جوان امروز دارد؟
شعر بیدل - هرچند شعر او مسلک عرفانی متصوفانه نیست- اما جنبههای عاشقانه آن همراه با عرفان است. شعر او عشق را همراه با نجابت و شرم دارد و از این جهت بیدل در عرصه عاشقانهسرایی، شاعر نجیب و محفوظی است که از این نظر میتواند بر شعر عاشقانه ما تأثیرگذار باشد. در کنار این مسائل، توجه شاعر به مسائل اجتماعی از دیگر موضوعاتی است که میتواند بر شاعر امروز اثرگذار باشد. هرچقدر به منابع غنی توجه کنیم، تأثیر بیشتر خواهیم گرفت. من در سلوک شخصی و شعر خودم از این موضوعات متأثر بودهام؛ به طوری که برخی از جنبههای معنوی سرودههای بیدل بر اشعار انعکاس داشته است.
انتهای پیام/