دایرههای بسته بسته قدیمیها
بدنه تئاتر ایران که شامل هنرمندان تثبیتشده با قدرتهای همجانبه است تمایلی به حضور جوانان در عرصههای فکری و تصمیمگیری تئاتر ندارد و چشم ما همواره با نامهای تکراری عجین شده است.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
دفتر پژوهشهای اداره کل هنرهای نمایشی، در میانه اردیبهشتماه به مدت سه روز نشستهای کارشناسی با موضوع جشنواره فجر مهیا میکند و از دو طیف جوان و پیشکسوت تئاتر دعوت میکند تا نقطه نظرات خود را درباره بایدها و نبایدهای جشنواره تئاتر فجر بیان کند. مسیر جلسات خبر از یک وضعیت متناقض میداد و آن هم فقدان انطباق نظرات دو طیف بود. در حالی که گروههای پیشکسوت پس از انتفاع از جشنواره تئاتر فجر و تئاتر دولتی اکنون از تغییر شکلهای ایدئالیستی میگفتند، در آن سو جوانان چشماندازی نسبتاً رادیکال و مبتنی بر خلاقیت ارائه میدادند. آنان از وضعیتی سخن میگفتند که میتوان در آن حیات تازهای از یک جشنواره طلب داشت.
نگارنده نیز در این جلسات به عنوان یکی از سخنرانان دعوت شده و درباره حذف جوانان از پروسه سیاستگذاری جشنواره تئاتر فجر گفتم، از اینکه اداره کل هنرهای نمایشی هیچ اراده و توانایی در جلب نظر یا بهرهگیری از انرژی فکری آنان ندارد و اساساً جشنواره تئاتر فجر محملی برای بدنه تثبیت شده تئاتر است. بدنهای که همواره در بیست سال گذشته ارکان مختلف تئاتر را از آن خود کرده است و تمایلی به ورود نسل جدید به عرصههایی چون برگزاری جشنواره یا سیاستگذاری و حتی کیوریتوری یک جشنواره در قامت مدیر هنری هم ندارد. نمونه جذابش انتخاب مجید قناد به عنوان دبیر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان است. با نگاهی به چهار دبیر این جشنواره میتوان فهمید سیر سنی دبیران به سوی پیر شدن سوق یافته است. از پیام دهکردی که در زمان دبیری جشنواره 37 سال داشت به قناد با 64 سال سن رسیدهایم. در این میان از شهرام کرمی و مریم کاظمی نیز درست بر نمودار نزولی میان این دو نقطه قرار گرفتهاند.
وضعیت اما به همین ختم نمیشود. فرصت دادن به جوانان حتی در کوچکترین رخدادها نیز به چشم نمیآید. برای مثال در یک فرایند پیشابرگزاری در جشنواره، همانند خوانش متون ارسالی، این فرصت به جوانان داده نمیشود تا با توجه به ایدههای تازه و موفقیتهای اخیرشان، فرصت تأثیرگذاری بر یک رویداد هنری را داشته باشند. روز گذشته حمیدرضا آذرنگ از سه خوانشگر متون جشنواره فتح خرمشهر رونمایی کرد، سه اسم منتشر شده حداقل در طی پنج سال گذشته تکراریترین اسمهای ممکن در تمامی جشنوارهها بودهاند. ترکیب نادر برهانی مرند، محمد چرمشیر و محمدامیر یاراحمدی همواره پای ثابت جشنوارههای فجر، کودک و عروسکی بوده است. این در حالی است که جشنواره فتح خرمشهر، حداقل در مرحله خوانش - که اهمیت تبلیغاتی چندانی برای دبیر جشنواره ندارد - میتواند فرصتی برای عرض اندام جوانانی باشد که در همین فجر اخیر به موفقیت رسیدهاند.
پیام لاریان سه دوره متوالی در فجر موفق به کسب بیش از شش تندیس شده است. او حتی در یک دوره دو بار جایزه نمایشنامهنویسی را دریافت کرده است؛ اما شانس او برای تأثیرگذاری در جشنواره صفر است. علی شمس سال گذشته با دریافت جایزه بینالملل نمایشنامهنویسی فجر، تالار وحدت را ترک کرد؛ اما این هنرمند جایی در فهرست آقایان ندارد. محمد مساوات به قول همان بدنه تئاتری یکی از موفقترین آرتیستهای روزگار است؛ اما نامش هیچگاه بر تارک جشنوارهها نیست. این وضعیت برای مرتضی شاهکرم هم رخ نمیدهد که در فجر جایزهاش را بابت یک اثر با موضوع دفاعمقدس دریافت کرده است و در دو سال گذشته به واسطه متون جنگیش شناخته شده است.
در نشست «آسیبشناسی جشنواره تئاتر فجر» به صراحت اعلام کردم بدنه تئاتر و اداره کل هنرهای نمایشی نسل جوان را نمیخواهد و حتی با این نسل دشمنی دارد. به نظر نسل حاکم از نسل جوان واهمه دارد، واهمهای که میشد در گفتار محمد چرمشیر در نشست بخش نمایشنامهنویسی تئاتر فجر شنید و بدان اندیشید. جایی که او با محافظهکاری تمام مشکلات تئاتر را گردن نسل جوان انداخت.نسلی که بدون شک شکل کنونی نوشتار را با واسطه یا بیواسطه از چرمشیر آموخته است و اساساً در مسیر تقلید کردن از اوست. چرا که چرمشیر بدنه قدرتمندی در کیهان پرآشوب تئاتر ایران است و هر آنچه مینویسد، چه خوب و چه بد، بخشی از گیشهسازی تئاتر میشود. با این حال مقلدان او مورد شماتت قرار میگیرند؛ چون جوان هستند.
این وضعیت برای دیگر چهرههای شاخص بدنه نیز صادق است. از مدیران اداره کل هنرهای نمایشی با انتخابهایشان در موقعیتهای مختلف تا دبیران جشنوارهای که حتی در نشستهای آسیبشناسی در ظاهر طرف جوانان را میگیرند؛ اما در باطن در همان مسیر سابق خویش حرکت میکنند. با حذف جوانان از فرایند طبیعی آیندهای تیروتار در انتظار تئاتر ایران خواهد بود.
انتهای پیام/