کارشناس و برنامهساز تلویزیون: برنامهسازی به خلاقیت نیاز دارد نه ذوقزدگی!/ اسیر فضای مجازی و سطحینگری شدیم
مریم جلالی گفت: ما متأسفانه خودمان اسیر فضای مجازی و سطحینگری شدیم، این سطحینگری به برنامهسازی، مدیریت برنامهها و نظارت بر برنامهها سرایت کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مشکل برنامهسازی امروز تلویزیون جدی است چون پژوهش و تحقیق فراموش شده و کارها دقایق آخر به تصویب میرسند. سوژهها و پرداختها کلیشهای و تکراری شدهاند به تعبیر مریم جلالی برنامهساز، پژوهشگر و کارشناس مولف رادیو و تلویزیون بزرگترین مشکل برنامهسازی فقدان توجه به چرایی المانهای برنامهسازی است. در حوزه ساختار و تکنیک کاملا مقلدانه رویه برنامهسازی پیش میرود و در این میدان کسی به فکر خلاقیت و نوآوری نیست. هرچند وقت یک بار مثل مُدِ لباس، یک نوع برنامهسازی اصطلاحاً روی بورس میآید؛ یک زمانی برنامههای گفتگومحور یا همان تاکشو، یک مقطعی رئالیتیشو و الان هم چند صباحی است ساخت استعدادیابی طرفدار زیادی دارد.
یک اتفاقی که امسال در برنامههای رمضانی افتاد شاهد یک نوع ذوقزدگی بودیم که بدون تحقیق و پشتوانه اندیشهای لازم روی آنتن میرفتند. در صورتیکه برای ساخت برنامههای مناسبتی میتوان از مدتها قبل برنامهریزی داشت مثلاً از الان میتوان برای ماه رمضان سال آینده طراحی برنامه را آغاز کرد. اما باز هم باید منتظر بمانیم در دقایق آخر رسیدن به مناسبتی مثل رمضان کار به تهیهکننده و عوامل برنامهساز واگذار شود و تهیهکننده هم در چند روز مانده به این ماه مبارک، مجری خودشان را معرفی میکنند و طراحی نهایی کار هم در واپسین لحظات بسته میشود.
مریم جلالی پژوهشگر، برنامهساز، مجری و گوینده مولف و کارشناس رادیو و تلویزیون در خصوص مشکلات و ضعف برنامهسازی این روزهای رسانهملی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: اگر بخواهم توصیف وضعیت موجود برنامهسازی تلویزیون را انجام بدهم سه ضلع مهم برنامهسازی احساس خوبی ندارند. نارضایتی گریبان کارشناسهای رسانه، سیاستگذاران رسانه و مخاطبین را گرفته است. زیرا ما از فقدان تحقیق و پژوهش لازم رنج میبریم. برنامههایی که هیچ بینندهای ندارند و یا بیننده از تماشایشان لذت نمیبرند نه عالمانه و نه محققانه ساخته نمیشوند. ما علت و معلول این اتفاق و احساس را پیدا کنیم چرا همچنین برنامههایی وجود دارند؟ چون برنامهسازان با حضور تکنولوژی، تعدد کانالها و فضای مجازی خودشان را با این تغییر رویکردها وفق ندادند. هنوز با آن روشهای قدیمی و سنتی برنامهسازی اتفاق میافتد انگار متوجه این تغییر رویه نشدهاند. باید این تغییر کارکرد و رویکرد برنامهسازی خصوصاً در مناسبتها اتفاق بیفتد. در واقع باید یک مدیریت فرهنگی خلاقانه حاکم شود و نه از روی ذوق صرف کاری انجام ندهیم. همان لحظهای که ایده به نظر میرسد روی آنتن اجرایی نشود! زیرا ایده باید از ذهن بگذرد، کنکاش و تحقیق بر روی آن اندیشه صورت بگیرد و پس از خردورزی به مرحله اجرا درآید.
وی بزرگترین مشکل برنامهسازی را فقدان توجه به چرایی المانهای برنامهسازی دانست و افزود: بزرگترین مشکلی که در برنامهسازی میبینم فقدان توجه به چرایی المانهای برنامهسازی است. در واقع بیشتر از توجه به چرایی، به چگونگی توجه میکنیم. من چرا این مهمان را دعوت کردم، این دکور را استفاده میکنم و با این هدف و موضوع به سراغ ساخت این برنامه میروم. برخلاف این رویه من اعتقاد دارم به چرایی در برنامهسازی توجه شود چگونگی پیدا میشود. اگر ذوقزده، مقلّدانه، بدون زیرساخت معنادار، معنایی و فلسفی برنامهای تولید شود یا در واقع آن برنامهسازی از فقدان توجه به چرایی رنج ببرد، برنامه هیچ حسّ تأثیرگذاری به مخاطب القاء نخواهد کرد. چون غفلت از چرایی، راه چگونگی را هموار میکند؛ مثلاً مهمان را دعوت کردم درگیر چگونگی میشوم و هدف رسانهای آن برنامه محقق نمیشود.
جلالی خاطرنشان کرد: من بدانم چرا این مهمان را دعوت کردم میدانم نحوه گفتگو و پرسش و پاسخ از مهمان و هدف رسانهای برنامه چگونه باید پیش برود. متأسفانه امروز در حوزه ساختار و تکنیک کاملاً مقلدیم و هیچ رویکرد خلاقانهای نسبت به این مقوله نداریم. مثل مُدهای لباس، یک دورهای برنامههای گفتگومحور، رئالیتیشو و استعدادیابی مُد میشود. در صورتیکه بایستی براساس چراییهایمان به ساختار و اعتقاد در برنامهسازی برسیم. اینکه برنامهساز ما بداند کارمندی نباید رفتار کند و حتماً دغدغهمند تحقق اهداف برنامه باشد. متأسفانه امروز برنامهها شبیه به هم ساخته میشوند و درگیر یک نوع گزاره قطعی هستند. مثلاً میگویند ستارهها نه، مجری بازیگر نه و یا از خواننده و بازیگر استفاده نشود. این انتخابها وقتی در خدمت برنامه باشد و هیچگونه ذوقزدگی در کار نباشد همهچیز براساس مبنا و هدف جلو میرود.
این کارشناس و پژوهشگر برنامهسازی رادیو و تلویزیون با اشاره به لاغر شدن طرح و برنامه، گفت: امروز برنامهسازی از عدم هدفمندی رنج میبرد، چون طرح و برنامه لاغر شده است. وقتی از طرح و برنامه صحبت میکنیم یعنی خط و مشی و نقشه راه برنامه! غفلت از رفتار هدفمند، برندسازی و برنامهسازی شاخص را نیز دچار چالش کرده است. همه تحت تأثیر محیط نزدیک هستیم و هیچ پیوست رسانهای برای برنامههای پخش شده در سیمای جمهوری اسلامی ایران اتفاق نمیافتد. این تحت تأثیر محیط نزدیک شدن باعث میشود یک برنامه سحر علیرغم ایدهآل بودن دیده نشود. همه درگیر قلهها هستیم و یک برنامه در هنگامه افطار آنقدر نجیب و صمیمی است که هیچکس آن را نمیبیند. برای اینکه درگیر زرق و برق رسانهای و تبرج و هیاهوی رسانهای شدیم و به آن عمق و تعمق رسانهای توجه نداریم.
جلالی با بیان اینکه میتوانیم از الان برای رمضان سال آینده برنامهریزی کنیم، تأکید کرد: گذشته همیشه شیرین بوده و همین سریالها و برنامههایی که الان کسی نمیبیند چند سال دیگر نوستالژی فردای ما میشود. منتها، مدیریت فرهنگی باید هوشمندانه جانمایی پیام و رسالت تعیین کند. ولی واقعاً میوه مصنوعی میشود در ظاهر زیبا ولی دورخیز معنایی و تحقیق و پشتوانه اندیشهای ندارد. در یک ضربالعجلی اتفاقی میافتد و ذوقزدگی را به اوج میرساند. در صورتیکه میتوانیم از الان برای رمضان سال آینده برنامهریزی کنیم. از تمام برنامهسازان ایام ماه مبارک سوال کنید به شما میگویند دو هفته مانده به رمضان، برنامه افطار یا سحر به آنها واگذار کردند. این تصمیمگیری و ضربالعجل بر روی آنتن خودش را نشان میدهد آنقدر ضعیف هستند که به چشم مخاطب هم میآید.
وی با بیان اینکه مردم ما نیازمند دید تازه در برنامهسازی هستند، افزود: حتماً روانشناسی و جامعهشناسی را باید در برنامهسازی مدنظر قرار دهیم. نگاه خلاقانه اهمیت دارد؛ چه کارهایی کردیم که نباید بکنیم و ضعفهایی که وجود دارد را رفع کنیم. کار نوآورانه انجام شود که مردم نیازمند دید تازه هستند. رمضان تکرار شدنی است اما بایستی میان برنامههای رمضانی سال 97 با 98 وجه تمایزهایی وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی میافتد که زاویه نگاه تازه، عمق معنا و رویکرد تازه معنایی با بهرهمندی از آدمهای تازه و ساختارهای نو به منصه ظهور میرسد. اگر قرار باشد همان مدل قبلی با اشکالات موجود روی آنتن برود در واقع تکرار مکررات کردهایم. مثلا اگر در همه برنامههای رمضانی، خواننده دعوت کنند یا همراه با شادی باشد هیچ ثمرهای برای مخاطب ندارد.
جلالی در پایان خاطرنشان کرد: تماشاگر تلویزیون به دنبال تفاوت در برنامهسازی است. فکر میکنم رفتار رسانهای ما دچار افراط و تفریط شده است و تعادل میان پژوهش، تحقیق و محتوا بایستی رعایت شود چرا که این گزاره قطعی نیست. چه برنامههایی در ایام رمضان روی آنتن رفته و شرافت برنامهسازی داشته است اما تحت یک گزاره واقعی که همه برنامههای تلویزیون خوب نبودند، دیده نمیشوند. شاید یکی از دلایل فاصله گرفتن برنامهسازی تلویزیون از روزهای اوج خودش این نکته باشد که همه اسیر فضای مجازی شدیم. برنامهسازی از یک معضل سطحینگری رنج میبرد؛ متأسفانه این سطحینگری به برنامهسازی، مدیریت برنامهها و نظارت بر برنامهها سرایت کرده است.
انتهای پیام/