امام خمینی(ره) آموزههای مهدوی را از قلم به عمل تبدیل کرد
امام(ره) با طرح اندیشه مهدویت همان اهداف آیندهنگرانه خویش را پی میگرفت و معتقد بود برای دستیابی به آینده مطلوب باید از اکنون زمینههای لازم را فراهم آورد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مسئله مهدویت و ظهور حضرت مهدی(عج) جزو بنیادیترین و پویاترین مسائل دینی، اعتقادی و اسلامی به خصوص از منظر مکتب وحی و مکتب اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است. وجود آیات و روایات فراوان در زمینه مهدویت، آخرالزمان و ظهور دلیلی بر این واقعیت است. از منظر قرآن و روایات، تمام پیامبران و خوبان عالم، اندیشه مهدویت و بسترسازی برای حکومت پایانی دنیا و یا به تعبیری تشکیل آرمانشهر ظهور را در سر میپروراندند و اهداف خویش را در این مسیر به کار میگرفتند. حتی این بزرگواران با فهم این مسئله که خداوند زمین را به ارث صالحان در خواهد آورد آنجا که فرمود: «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ و ما بعد از ذکر در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد»، اولین و آخرین درخواستشان از خداوند قرارگیری در جرگه صالحان بود.
از دیگر سو هر یک از اهلبیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان صاحبان اصلی امر ظهور و به عنوان ادامهدهندگان مسیر به سوی ظهور، در طول زندگانی پر برکت خویش به تبیین و تشریح آموزههای مهدویت بر اساس آیات قرآن میپرداختند تا حدی که بیشترین احادیث موضوعی شیعه اختصاص به این مسئله دارد. علل غیبت امام زمان (عج)، آثار و فواید امام غایب، تبیین و تشریح وظایف منتظران در عصر غیبت، علائم و شرایط ظهور، ویژگیهای یاران و دولت مهدوی (عج)، معرفی مقاطع مختلف آخرالزمان، اوضاع جهان قبل از ظهور، معرفی وعدههای خداوند، رجعت یا بازگشت مردگان به دنیا، ویژگیهای عصر ظهور و ... بخشی از موضوعات مربوط به مهدویت و ظهور از منظر روایات است.
امام خمینی(ره) با همین رویکرد آموزههای مهدوی را به صورت کاربردی به منصه ظهور رساند تا حدی که مهمترین هدف قیام خویش را بسترسازی برای حکومت عدل الهی معرفی کرد. نشان به اینکه به بهانههای مختلف در سخنرانیهای متعدد اندیشه مهدویت و بسترسازی ظهور را مهمترین آرمان انقلاب اسلامی ایران معرفی کردند. به عنوان مثال طی سخنانی فرمودند: «انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد». (68/1/2) این اندیشه به قدری در تفکر امام(ره) ریشه دوانده بود که عدم همسوییِ مسئولان نظام با بسترسازی ظهور را خیانتی سهمگین معرفی کرده و در پیامی دیگر فرمود: «مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.»
برخی دیگر از سخنان امام(ره) که نشاندهنده تفکر مهدویت امام در فرآینده انقلاب اسلامی است، شامل این موارد است: «امیدوارم که این انقلاب، یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه برای ظهور حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداء باشد». (صحیفه، ج16 ص88) «امید است که این انقلاب جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفداء منتهی شود». (همان، ج 15، ص 75).
بخش دیگری از سخنان امام(ره) اختصاص به وظایف منتظران ظهور داشت. درباره دیدگاه امام خمینی(ره) در زمینه وظایف منتظران در عصر غیبت باید گفت حضرت امام(ره) با ژرف اندیشی تمام، انتظار فرج را «انتظار قدرت اسلام» معنا کرده و فراهم آوردن مقدمات ظهور را یکی از وظایف منتظران میدانست و میفرمود: «همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاءالله تهیه بشود». (صحیفه نور، ج 7، ص 255)
این اندیشه متعالی امام(ره) بود که دهان جاهلان نسبت به نظریه حکومت را میبست. در واقع امام(ره) با طرح اندیشه مهدویت همان اهداف آیندهنگرانه خویش را پی میگرفت و معتقد بود برای دستیابی به آینده مطلوب باید از اکنون زمینههای لازم را فراهم آورد. جالب است پژوهشگران و تحلیل گران غربی، کسانی چون مارتین کرامر، برنارد لوئیس، مروین زونیس، دانیل برومبرگ، مایکل ام. جی، فیشر که از نخستین سال های پیروزی انقلاب اسلامی در کنفرانس بین المللی دانشگاه تل آویو (1984 م.) به بررسی و تحلیل نقش آموزههای شیعی در انقلاب اسلامی ایران پرداختند، به این موضوع توجه و در مقالات خود بر آن تأکید کردهاند؛ به عنوان نمونه مارتین کرامر در مقدمه مجموعه مقالات این کنفرانس می نویسد: «طرفداران پرشور امام خمینی او را نایب امام، یعنی نماینده امام غایب میدانند. چنین عنوانی، به این معناست که پیروان امام خمینی قدرت او را الهی و مشروع میدانند. جاذبه امام خمینی و علما، بازتابی از ستایش ائمه است. بدون داشتن چنین ستایشی، انسان نمیتواند بر نظریه امام خمینی درباره حکومت، صحه بگذارد». (تشیع، مقاومت و انقلاب: مجموعه مقالات کنفرانس بین المللی دانشگاه تل آویو 1984، ص 17)
حال که چهل بهار از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد باید دید فرهنگ جامعه ما تا چه حد به آموزههای مهدویت گره خورده است و یا برنامههای فرهنگی و سینمایی ما چه سهمی از آموزههای مهدویت را به کار خود اختصاص دادهاند. اگر مهدویت را در یک تعریف کلی جامع ارزشهای دینی و اخلاقی بدانیم، مشاهده میکنیم نه تنها آموزههای ارزشمند مهدوی در فرهنگ جامعه رسوخ نکرده بلکه گاهی از ابتداییترین ارزشهای دینی و فرهنگی خویش فاصله گرفته است؛ این شکاف یا به وسیله تلاش دشمنان در قالب پروژه نفوذ میتواند باشد و یا کمکاری خودیها؛ در هر صورت ادامه چنین روندی به سود جامعه نخواهد بود.
انتهایپیام/