معامله قرن؛ اهداف ترامپ از یک طرح ۹۹ درصد شکست خورده
معامله قرن همچون «هدیه قدس و جولان» صرفا نوعی واکنش انفعالی و تبلیغاتی به شکستهای جریان عبری – عربی – آمریکایی در منطقه است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بیش از یک سال است که آمریکایی ها با «هدیه کردن قدس و جولان به اسرائیل» هیاهوی تبلیغاتی «معامله قرن» با عنوان «طرح صلح» را در فضای سیاسی و رسانه ای مطرح کرده اند. طرحی با هویج هایی مثل: ماندن فلسطینیان در چند محله از قدس، ایجاد یک جاده معلق بین غزه و کرانه باختری، و باز شدن محاصره غزه به روی مصر و اسرائیل و در قبالش آنچه برای همیشه از فلسطینی ها گرفته می شود: برچیده شدن مقاومت ضداسرائیلی و پایان آرمان کشور فلسطین از نهر تا بحر، فلسطینی ها حق استقلال سیاسی و تشکیل کشور مستقل با ارتش و نیروی دفاعی را برای همیشه از دست می دهند، حق بازگشت آوارگان (نیمی از فلسطینیان آواره اند) منتفی می شود، شهرک سازی های صهیونیست های افراطی در سرزمین های 1967 قانونی و تثبیت می شود. قدس که در منابع حقوقی بین المللی به عنوان شهری اشغال شده شناخته می شود، رسما متعلق به اسرائیل می شود.
بار مالی و هزینه بالای سیاسی این طرح نه به دوش آمریکا یا اسرائیل که به دوش کشورهایی مانند عربستان ، امارات و… افتاده و قرار است با چماق هایی مثل تنبیه اقتصادی و سیاسی و نظامی ارائه شود.
اما سوال این است که معامله قرن طرحی واقعی و برای موفقیت است یا یک هیاهوی تبلیغاتی؟! اهدافش چیست؟ واقعا حل مسئله فلسطین یا بهانه ای جدید برای کشتار بیشتر فلسطینیان؟!
حقیقت آن است که طرح معامله قرن از پیش طرحی کاملا شکست خورده و ناکام است. این طرح نه بین فلسطینیان با اسرائیل که طرفین آن کشورهای «عربی عبری» (عربستان، امارات، بحرین، عمان) با اسرائیل و آمریکا هستند، نه مردم فلسطین نه هیچ یک از سازمان های فلسطینی کوچکترین موافقتی حتی لفظی را به همراه نداشته است. حتی دولت خودگردان فلسطین و محمود عباس با رشوه 10 میلیارد دلاری بن سلمان حاضر به پذیرش این طرح نشده و آن را به جهنم حواله کرده است. آمریکا و اسرائیل علیرغم تلاش های گسترده و اطلاع رسانی قطره چکانی و شعبده بازی های رسانه ای برای کادوپیچی این طرح در یک سال گذشته، موفق نشده اند کشورهای مهم دیگری مثل اردن، ترکیه، کویت، مصر و.. را با خود همراه و همصدا کنند و این کشورها علاوه بر محور مقاومت (ایران، لبنان، سوریه، عراق، یمن و..) از مخالفان جدی طرح مذکور هستند. در افکار عمومی فلسطینیان و جهانیان نیز کاخ سفید جایگاه قدیمی و سنتی خود را بهعنوان میانجی بین فلسطینیان و اسرائیلیها از دست داده و عصر کمپ دیویدها و اسلوها به پایان رسیده است. ترجمان این طرح در ذهن فلسطینیان، نابودی آرمان فلسطین و تشکیل کشور مستقل و کامل فلسطین است. چیزی که رویا و آرزوی هر فلسطینی در هر جای دنیاست.
شکست طرح چنان آشکار است که اسرائیلی ها خود به آن اذعان دارند. تسفی بارئیل تحلیلگر و پژوهشگر صهیونیست در هاآرتص تصریح می کند: "طرح صلح آمریکا به فلسطینیان یک معامله مالی را در برابر ادامه اشغال گری پیشنهاد داده است فلسطینیان هرگز در مقابل دریافت میلیاردها دلار (کنفرانس بحرین)، مسأله خود را نخواهند فروخت."
پس هدف ترامپ و داماد یهودی اش از این طرح از پیش شکست خورده چیست؟
این طرح از پیش شکست خورده چند هدف دارد:
1. مشروعیت دادن و توجیه بخشیدن به تجاوزات بیشتر اسرائیل علیه فلسطینیان خصوصا جنایات علیه غزه و ارائه چهره ای صلح ستیز از فلسطینیان
طی دو دهه اخیر و خصوصا در یک سال گذشته به دنبال راهپیمایی های بازگشت چهره اسرائیل در افکار عمومی جهان روزبه روز منفورتر شده است. اسرائیل در راهپیمایی های کاملا مسالمت آمیز اهالی غزه برای بازگشت به شهرهایشان، طی 60 جمعه، بیش از 300 نفر را کشته و بیش از 30 هزار نفر را زخمی کرده و تحت فشارهای رسانه ای مجبور به گشایش نسبی حصر غزه شده و اینک به دنبال راهی برای فرار از فشار افکار عمومی جهانی است. گمان آمریکایی ها و اسرائیلی ها بر این است که مخالفت فلسطینیان با طرحی با رنگ و لعاب «صلح و رفاه و رفع حصر غزه و..» به آن ها مشروعیت برای سرکوب بیشتر خواهد داد. آن ها بر این باورند که طرح می تواند حتی به ایجاد اختلافات داخلی بین بخشی از فلسطینیان راحت طلب با رهبران مقاومت منجر شود و وحدت و یکپارچگی ملت فلسطین را مخدوش کند. اما واقعیت درست بر خلاف این زعم و گمان است. برای فلسطینیان زمان طرح های سازش به پایان رسیده است. آن ها در این 71 سال آنقدر اندوخته اند و جهان دیده اند که بفهمند هر طرح سازشی صرفا برای اشغال گری و جنایت بیشتر خواهد بود، نه رفاه و امنیت شان.
2. تامین امنیت اسرائیل
اسرائیلی ها از پیشرفت های نظامی حماس در وحشت و اضطراب دائمی اند. طی سه سال گذشته گروه های مقاومت علاوه بر اسلحه، شروع به ساخت راکت و موشکهای دست ساز کرده اند و در یک جنگ 24 ساعته حدود 400 بار گنبد آهنین اسرائیل را سوراخ کرده اند. ارتقای دقت و برد موشکهای کوچک مقاومت که حتی تا تلاویو رفته و امنیت پوشالی اسرائیلی ها را به بازی گرفته است، امنیت اسرائیلی ها چه در مناطق نزدیک به غزه و چه در دیگر شهرها با انتفاضه ها و عملیات های مکرر استشهادی به شدت متزلزل شده و چه راهی برای رفع آن بهتر از خلع سلاح فلسطینیان با دست خودشان!
3. ممانعت از ارسال هر نوع کمکهای بشردوستانه به فلسطینیان
ترامپ تاجری خسیس و بخیل است. طی یک سال گذشته به دنبال مخالفت فلسطینیان با «هدیه قدس به اسرائیل» کمک های ظاهرا بشردوستانه خود به آن ها و دولت خودگردان را قطع کرده و به دنبال تحریم کامل مالی فلسطینیان توسط دیگر کشورهاست. مخالفت فلسطینی ها با معامله قرن می تواند بهانه ای برای تحت فشار گذاشتن سایر کشورها توسط آمریکا باشد تا معیشت فلسطینیان از این که هستند نیز تنگ تر شود.
4. بهانه برای تشدید حملات و کشتار فلسطینیان
آمریکاییها بر این باورند مخالفت قاطعانه رهبران و مردم فلسطین با طرح تبلیغاتی «صلح و رفاه» و وانمایی چهره ای صلح ستیز از فلسطینیان، می تواند مشروعیتی برای حملات بیشتر اسرائیل علیه آنان باشد و توجیهی رسانهای برای سرکوب بیشتر. لذا بی جا نیست اگر بگوییم هدف اصلی معامله قرن، دستاویزی برای کشتار بیشتر فلسطینیان و نسل کشی شدیدتر آنهاست.
5. ترمیم چهره داخلی ترامپ برای انتخابات بعدی
ترامپ به دنبال عملیات روانی و کسب پرستیژ داخلی است. او در همه وعده های انتخاباتی اش از جمله حل مناقشات آمریکا با دیگر کشورها از کره شمالی، تا ونزوئلا، ایران، و حتی روابط تجاری با چین و.. ناکام مانده یا به خواسته های اصلی خود نرسیده است. حتی طرح انتقال سفارت آمریکا از تلاویو به قدس نیز که با سرو صدا و هیاهو آن را به عنوان یک پیروزی سیاسی بزرگ برای آمریکا! قلمداد می کرد، در عمل هیچ آورده ای نداشته و حتی ده کشور در کل دنیا حاضر به همراهی با آمریکا نشدند.
معامله قرن همچون «هدیه قدس و جولان» صرفا نوعی واکنش انفعالی و تبلیغاتی به شکست های جریان عبری – عربی – آمریکایی در منطقه است. آمریکایی ها مجبورند در منطقهای که هر روز یک شکست تازه تجربه می کنند، با طبل و دهل جار بزنند که ما با طرحی جدید برای پیروزی آمدیم!
آنچه در این میان حائز اهمیت است، مخالفت های گسترده مردمی در جهان اسلام و خصوصا کشورهای «عرب عبری» با طرح موضوع است. این طرح علی الظاهر قرار است تا چند هفته دیگر علنی شود و روز قدس بهترین فرصت برای فریاد فروخفته مردمان کشورهای عربی است که حاکمانشان خاک فلسطین را به اخم و لبخند آمریکا (نه حتی دلارهای آمریکا) می فروشند. نکته دیگر آنکه موضع گیری قاطع و شفاف مقامات جمهوری اسلامی علیه این معامله شرم آور، آبی است بر آتش آمریکا در منطقه. در حالی که بعضی کشورهای مهم اسلامی مثل ترکیه و مالزی، کویت، لبنان، عراق و سوریه رسما به مخالفت با این طرح پرداختهاند، تشکیل جبههای از حامیان آزادی فلسطین در مقابل جبهه «عربی عبری» می تواند بهترین راهکار مقابله با یارگیری آمریکا در منطقه و بازگشت ثبات و امنیت و خروج آمریکا از غرب آسیا باشد.
نویسنده: دکتر محمد عبدالهی
انتهای پیام/