دلاویز: منِ بچه شهرستانی چگونه می‌توانم در کشورم اخلال کنم؟!

به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم؛ احسان دلاویز در ادامه محاکمه  بدهکاران و مدیران بانک سرمایه با دستور قاضی مسعودی مقام در جایگاه متهم قرار گرفت و درباره معاونت در اخلال در نظام اقتصادی از حیث پولی و خیانت در امانت در 5 فقره تسهیلات به مبلغ یک هزار و 75 میلیارد ریال، گفت: اتهامات را رد می‌کنم و دفاع حقوقی را به وکیل می‌سپارم.

 وی اضافه کرد: عناوینی که در کیفرخواست بنده تفهیم شده چهار عنوان است که بر اساس فعل ادعایی توسط متهم اصلی (رضوی) مطرح شده و در تحقیقات بعدی بارها این اظهارات از سوی رضوی پس گرفته شده و در دادگاه اقرار کرده که تحت شرایطی این حرفها را زده است. برای رد اتهام دلایلی دارم؛ از جمله اینکه در اظهارات رضوی و خانم کاظمی تناقض‌هایی وجود دارد. مثلا رضوی اعلام کرده 2 میلیارد به من دادند ولی خانم کاظمی می‌گوید چهار میلیارد تسهیلات گرفته شده است.

دلاویز افزود: در جایی اعطای این تسهیلات اعلام شده که برای افزایش حد اعتباری بوده و در جایی دیگر گفته شده که برای گرفتن تسهیلات بوده است. اگر مبلغی داده شده باید روایتی یکسان وجود داشته باشد ولی مسائل حاشیه‌ای در این زمینه وجود دارد. مانند مسائلی که در زمان بازداشت در آگاهی مطرح شده است.

این متهم  با اشاره به نحوه احضارش به دادسرا گفت: در نیمه دوم اسفند سال 95 پیامکی دادند که تماس بگیرم و بعد اعلام کردند به دادسرا مراجعه کنم. نمی‌دانم چرا اینجا هستم ولی دلیل عمده‌ای پشت این قضیه است و آن دوستی با امامی و رضوی است. در سال‌های 90 تا 92 من ارتباط کاری و فرهنگی با این افراد داشتم و هیچ دوستی میان من و رضوی وجود نداشت. رضوی بعد از طرح موضوع در دادسرا از من حلالیت طلبید و من او را حلال کردم.

این متهم گفت: موفقیت من وابسته به هیچ نهاد و جناح و فردی نبوده و هیچ دوستی بین من و رضوی وجود ندارد چون رضوی انسانی تندخو و عصبی مزاج است و در برخورد با دیگران از موضع بالا صحبت می‌کرد و بنده نه تندخو بودم و نه عصبی مزاج. رضوی سیراب از ارتباطات در هر حوزه‌ای بود و هرگز نیازی به من نداشت و تلاقی ارتباط ما در بخش فرهنگی و سینمایی بوده وگرنه من هیچ نقطه مشترکی در هیچ حوزه‌ای با او نداشتم.

وی افزود: بعد از دوسال تماس گرفتند که به دادسرا مراجعه کنم در حالی که فرزندم تازه به دنیا آمده بود و اصرار داشتند که فوراً به دادسرا بروم. قاضی صلواتی مبلغی را اعلام کرد تا به من تفهیم کند ولی من نمی‌دانستم این مبلغ بابت چیست و رضوی اشاره کرد که این مبلغ همان وامی است که از بانک سرمایه گرفته است. با توجه به شناختی که اهالی سینما از من داشتند فعالیت‌هایی را انجام دادیم. رضوی در اوج کارهای من وارد شد و پروژه شاهگوش و شهرزاد پرحاشیه را به صورت مشترک آغاز کردیم.

وی خود را مسئول جذب اسپانسر، سرمایه گذار و تبلیغ سریال نمایش خانگی شاهگوش دانست و گفت: من در بسیاری از کارها حضور داشتم ولی اسمم نبود و یا در برخی موارد اسم بود اما حضوری نداشتم.

این متهم از  امامی به عنوان یک انسان با تقوا  نام برد و گفت: برعکس رضوی که هیچ نقطه مشترکی با او پیدا نمی‌کردم با امامی نقاط مشترک فراوان داشتم و او به شدت به من اعتماد پیدا کرد. امامی یک تولید کننده فیلم بود و پدرش چهره ماندگار نساجی است.

وی افزود: با وجود اینکه من رسانه‌ای هستم ولی اهل سکوتم. چند سال است که به شاهگوش و شهرزاد می‌تازند. نام شهرزاد در ابتدا، سریال «روزی روزگاری عاشقی» بود و به حسن فتحی پیشنهاد ساخت آن را دادم. رضوی تهیه کننده شهرزاد نبود و او جزو صنف تهیه‌کنندگان نیست و از  رسانه‌ها می‌خواهم تا مقداری تامل کنند.

دلاویز افزود: شش ماه  طول کشید تا 300 میلیون تومان فراهم کردم و به اسماعیل عفیف دادم که قرار بود مجری طرح شهرزاد باشد. این فیلم در 15 شهریور 92 در وزارت ارشاد به ثبت رسید. یک سال پس از تولید شاه گوش به فتحی  پیشنهاد تولید شهرزاد را دادم و 300 میلیون تومانی را که از شاهگوش بدست آورده بودیم در این راه هزینه کردیم. پولی که از شاهگوش به دست آوردیم بیشتر از تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون بود و دلیلی ندارد پول از جای دیگری بیاید.

دلاویز افزود: کارگردان این اثر یعنی فتحی سال ها بعد از تولید شهرزاد در جشنواره فیلم فجر در سال 96 گفت که شکست، یتیم است و پیروزی صد پدر دارد و من گفتم می‌ترسم از اینکه روزی برسد که در کنج خانه بنشینم و مخفی کنم که چه نقشی در آن فیلم داشتم و حالا آن زمان فرا رسیده است.

دلاویز در ادامه ارائه دفاعیات خود در پرونده محاکمه بدهکاران کلان و مدیران بانک سرمایه در شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی به برخی حاشیه‌سازی‌ها علیه عوامل و بازیگران سریال شهرزاد و شاهگوش اشاره و اظهار کرد: در یک جشنواره‌ای، حسن فتحی کارگردان سریال شهرزاد به من گفت که "احسان جان شکست یتیم است و پیروزی هزار پدر دارد و اگر می‌خواهی در جاهای مختلف درباره تو صحبت کنم." به فتحی گفتم نیازی به این کارها ندارم اما ترسم از این است که روزی برسد نقش خود را در تهیه این سریال‌ها در کنج خانه پنهان کنم و متأسفانه این روزها رسیده است.

وی اضافه کرد: چرا افراد شریفی مانند علی نصیریان که شغلشان بازیگری است باید جواب بدهند که در فیلمی با پول آلوده بازی کرده‌اند؛ در حالیکه این موضوعات اصلا ارتباطی به بازیگران و عوامل سریال شهرزاد ندارد؛ به خدا این افراد بیگانه هستند و هرگز قصدی نداشتند که بیایند و در کاری مشارکت کنند که آلوده به پولهایی بوده است.

این متهم افزود: در این دادگاه هر اتفاقی بیفتد به خدای بزرگ می‌سپارم اما اخلاقم اجازه نمی‌دهد از این افراد که به آنها ظلم شده، دفاع نکنم؛ بازیگران و عوامل سریال شهرزاد و شاهگوش نباید پاسخگو باشند بلکه کسی که تسهیلات را گرفته و در جایی مانند تولید این سریالها به کار برده باید پاسخگو باشد.

دلاویز درباره سید محمد امامی گفت: تا مقطعی که با امامی کار می‌کردم، او را از نظر مالی انسانی شلخته شناختم و تمام کارهای امامی را فردی به نام قادری به عنوان کارپرداز انجام می‌داد و تمام پولها به حساب قادری می‌رفت و از حساب او نیز خارج می‌شد.

وی در ادامه به ادعای رضوی مبنی بر پرداخت چک‌هایی به او اشاره کرد و گفت: اخیراً به تعداد زیادی از این چک‌ها دسترسی پیدا کردم که این چک‌ها توسط آقای قادری استفاده شده و به تهیه‌کننده و بازیگران پرداخت شده است؛ وصول این چک‌ها دلیل نمی‌شود که همه سوءنیت داشته باشند؛ در مورد رضوی و امامی نیز همین وضعیت حاکم بود و بدون هیچگونه سوءنیتی با یکدیگر تعاملات ملکی داشتند.

این متهم با بیان اینکه چک‌های منتصب به وی مربوط به سه ماه پس از منفک شدن از مجموعه امامی است، گفت: وقتی این چک‌ها را که توسط قادری به آنها دسترسی پیدا کردم و ردیابی شد، متوجه شدم چک‌های مذکور سه ماه بعد از آن تاریخی است که از مجموعه امامی جدا شده‌ام.

دلاویز افزود: در دادسرا به من فشار می‌آوردند که هرچه از رضوی می‌دانی را اعلام کن؛ از رضوی و ارتباطاتش اطلاعاتی داشتم اما از نظر من، تخلفی در این فضاها صورت نگرفته بود و اخلاقاً نیز از اینگونه رفتارها بیزار بودم و بنابراین هیچ چیزی نگفتم.

وی همچنین به تبلیغ شرکت فاطمی متعلق به هادی رضوی در سریال شاهگوش اشاره کرد و گفت: آقای رضوی به‌عنوان حامی و اسپانسر با شاهگوش همراهی داشت و وقتی می‌توانستم از این راه درست با آقای امامی پول دربیاورم، نیازی نبود به سمت تخلف بروم حتی یک روز امامی به من گفت ک چرا همه زندگی‌ات را روی شاهگوش گذاشته و کار دیگری انجام نمی‌دهی.

این متهم در ادامه با شهادت گرفتن از مدیران بانک سرمایه که در دادگاه حاضر بودند، گفت: این افراد می‌توانند شهادت بدهند که در طول این مدت هیچ تماس، نامه و پیامی را در کل مجموعه بانک سرمایه از من دریافت نکرده‌اند؛ این در حالی است که در کیفرخواست دادسرا آمده که من از نفوذ قابل توجهی در بانک سرمایه برخوردار بودم.

دلاویز به ارتباط خود با علی بخشایش مدیرعامل پیشین بانک سرمایه که در دادگاه‌های ویژه مفاسد اقتصادی به 20 سال حبس محکوم شده است، گفت: سال 91 و 92 با بخشایش آشنا شدم و نه نفوذی روی او داشتم و نه هرگز خواسته‌ای از او مطرح کردم و هر بار که یکدیگر را می دیدیم بحثمان درباره انتشار کتابی درباره خاطرات بخشایش بود که هیچ وقت هم اتفاق نیفتاد.

وی اضافه کرد: البته پیشنهادهایی به بخشایش درباره فعالیتهای بانک از جمله ورود به فضای هنر و خرید و فروش مجسمه‌های هنری و همچنین فعالیت در یک پروژه نفتی داشتم که هیچ کدام از این پیشنهادها عملی نشد. 

این متهم تأکید کرد: هیچ وامی نه برای خودم و نه برای دیگران دریافت نکرده‌ام و اصلا ادبیات وام گرفتن را نمی‌دانم و اینکه در رسانه‌ها به عنوان تسهیلات‌گیرنده کلان اعلام می‌شوم، برایم تلخ است در صورتی که در طول فعالیتهای هنری خود حتی یک آگهی دولتی نگرفته‌ام.

دلاویز با بیان اینکه گرانترین مجله ایران را از بابت تولید و آگهی داشته است، گفت: خواهرزاده، برادرزاده و داماد هیچ مسئولی در جمهوری اسلامی نیستم و کل ماجرای زدن من از نیمه سال 95 با خط رسانه معاند یعنی آمدنیوز شروع شد زیرا روح الله زم از عشق من به این کشور و نظام کینه و تنفر داشت.

وی تأکید کرد: دعاگوی این نظام هستم که من بچه شهرستانی را از 17 سالگی عزت داده و حالا چگونه می‌توانم در کشورم اخلال کنم.

این متهم گفت: من فرزند یک معلم بازنشسته در شهرستان گچساران هستم و هرگز بچه یک معلم و فرهنگی دست در جیب معلمان دیگر نمی‌کند و هرگز اجازه نمی‌دهم در کنارم افرادی قرار گیرم که از این کارها انجام داده‌اند و اگر هم رفتارهایی دیده‌ام که ناشایست بوده به اندازه خودم اقدام کرده‌ام.

انتهای پیام/