دیدگاه منتقد: آقای روحانی! ادامه دولت شما را به رفراندوم بگذاریم؟
حسن روحانی در دیدار خود با فعالان رسانه بار دیگر به موضوع اصل ۵۹ قانون اساسی و برگزاری رفراندوم اشاره کرد، اما این درخواست را در چه موضوعی میتوان انجام داد؟
محمدمهدی حجتّی از دانشآموختگان علوم سیاسی در گزارش تحلیلی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، نوشته است؛ حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور شب گذشته در دیدار با اصحاب رسانه با طرح دوباره مسئله رفراندوم، خواستار استفاده از اصل 59 قانون اساسی شد.
روحانی با بیان اینکه اصل 59 قانون اساسی، اصلی بنبستشکن است و میگوید در هر زمان لازم دریچه بهروی مردم باز است، میگوید: حالا چهموقع باید از این اصل استفاده کرد یا آیا باید قبلاً استفاده میکردیم، موضوعی دیگر است.
رئیس جمهور با اشاره به درخواستش از رهبر معظم انقلاب در سال 83 برای برگزاری رفراندوم و همهپرسی، گفت: در سال 83 از رهبر معظم انقلاب خواستم تا موضوع هستهای را به آراء مردم بگذارند، که ایشان هم استفاده از این اصل را خوب دانسته و قبول کردند، اما در مورد زمان اجرای آن مطلبی عنوان نشد و پس از آن هم دولت تغییر کرد و روند بهشکل دیگری ادامه یافت، اما به هر حال اصل 59 در هر مقطعی میتواند راهگشا باشد.
طبق اصل 6 قانون اساسی جمهوری اسلامی، امور کشور باید بهاتکای آراء عمومی اداره شود. انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.
اصل 59 قانون اساسی هم میگوید "در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراء عمومی باید بهتصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد".
در واقع درخواست همهپرسی در ایران برعهده قوه مجریه و براساس اصل 110 نیز، فرمان آن توسط رهبری صادر میشود و رئیسجمهور تنها موظف است نتیجه همهپرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی، امضاء کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد".
هاشمی رفسنجانی سال 82 خواستار برگزاری رفراندوم برای برقراری ارتباط با آمریکا شد که واکنش اصلاحطلبان را در پی داشت
هرچند همهپرسی و برگزاری رفراندوم یکی از ظرفیتهای قانون اساسی است که تاکنون جز در مورد قانون اساسی و بازنگری آن در سال 68، در مورد موضوع دیگری انجام نشده اما بهنظر میرسد درخواستهایی که در گذشته برای برگزاری رفراندوم انجام میشد، بیشتر رنگوبوی سیاسی و برای دور زدن راههای قانونی و دموکراتیک بوده و پس از چندی فراموش میشد.
اولینبار ابوالحسن بنیصدر در سخنرانی خود خواستار این بود که برای موضوعات مهم رفراندوم برگزار شود. وی که در موضوعات مهم کشور همچون اداره صحیح جنگ و اداره کشور با نخستوزیر و مجلس شورای اسلامی اختلاف شدید داشت، برای رهایی از آنها آنچه وی "بنبست" مینامید، مراجعه به آراء عمومی را مطرح میکرد که با واکنش امام خمینی(ره) روبهرو شد.
اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در سال 82، در گفتگویی با مجله راهبرد خواستار برگزاری رفراندوم برای برقراری رابطه با آمریکا شده بود. این درخواست هاشمی در شرایطی مطرح میشد که آمریکا به عراق حمله کرده بود و آن زمان برخی اصلاحطلبان حامی رئیس دولت اصلاحات، این اظهارات هاشمی و تلاشهای او برای برقراری ارتباط با آمریکا را گامی برای کسب قدرت عنوان میکردند.
سید محمد خاتمی نیز پس از اتفاقات سال 88، در اظهارنظری خلاف قانون اساسی خواستار برگزاری همهپرسی برای مشروعیت دولت قانونی احمدینژاد آن هم از طریق مجمع تشخیص مصلحت شده بود! یعنی همهپرسی علیه انتخابات!
روحانی نیز پیش از این چندبار مسئله برگزاری همهپرسی را پیش کشیده است. وی در سالگرد پیروزی انقلاب در سال 96 نیز گفته بود "اصل 59 قانون اساسی میگوید در برخی موارد قانونگذاری و اعمال قوه مقننه در مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، مراجعه به آرای مستقیم مردم است. اگر در دو تا مسأله اختلاف نظر داریم، جناحها اختلاف دارند، دعوا و شعار ندارد، صندوق آرا را بیاوریم و طبق اصل 59 قانون اساسی هرچه مردم گفتند، به آن عمل کنیم".
عباس عبدی معتقد است اصلاحطلبان هرگاه بخواهند حال طرف مقابل را بگیرند و آنها را در موضع تدافعی قرار دهند، پیشنهاد رفراندوم میدهند!
اما هدف رئیسجمهور از درخواست برگزاری رفراندوم چیست؟ و چرا در شرایطی که قانون اساسی و قانون عمومی کشور ظرفیتهای بسیاری را در اختیار رئیسجمهور گذاشته، وی معتقد است از طریق همهپرسی مشکلات را حل کند؟
عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی، سال گذشته در یادداشتی با اشاره به اینکه سازوکار برگزاری رفراندوم در کشور ما فراهم نیست، پیشنهاد همهپرسی را بهانهای از سمت اصلاحطلبان برای برانگیختن جناح مقابل دانسته و مینویسد "اصلاحطلبان و منتقدان نیز متوجه ماجرا هستند. هرگاه بخواهند حال طرف مقابل را بگیرند و آنها را در موضع تدافعی قرار دهند، پیشنهاد رفراندوم میدهند!".
سعید حجاریان نیز در واکنش به سخنان روحانی درباره فراندوم گفته بود "اگر مقصود ایشان {روحانی} اختلاف جناحها بر سر سیاستهاست، طبیعتاً قوه مقننه بنا به کارکردش این اختلافات را حل میکند و اگر مجلس در این امر ناموفق بود مجمع تشخیص مصلحت نظام به موضوع ورود کرده و حل اختلاف میکند... واقعیت این است که ایشان بهعنوان حقوقدان میخواهند مسئلهای سیاسی را از طریق حقوقی حل کنند که طریقی است صعب و دشوار".
پیشنهاد روحانی برای رفراندوم تاکنون درباره موضوع مشخصی نبوده اما این پیشنهاد هربار موجب واکنش برخی از منتقدان او شده و فضای سیاسی کشور را دوقطبی میکند و پس از چندی به فراموشی سپرده میشود ولی دستکم یک بار این پیشنهاد رئیسجمهور را میتوان جدی گرفت تا آنچه بهعقیده برخی صاحبنظران بازی دولت او با افکار عمومی است محقق نشود.
با این حال مسئله اصلی در رفراندوم، سؤالی است که به همهپرسی گذاشته میشود. با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصادی و گرانیهای همهروزه و نرخ افسارگسیخته دلار، نمایندگان مجلس میتوانند دغدغه اصلی امروز مردم را به رفراندوم بگذارند و طرحی تهیه کنند تا در یک همهپرسی از مردم پرسیده شود که؛ آیا مردم موافق ادامه کار دولت فعلی با توجه به مشکلات فراوان اقتصادی هستند یا خیر؟ یا اینکه؛ با توجه به ناتوانی دولت روحانی در تنظیم بازار و بحران کمبود مواد غذایی همچون گوشت و شکر آیا بر سر کار بودن دولت را بهصلاح میدانند؟
البته تأکید داریم که دولت حجتالاسلام روحانی همچون سایر دولتهای برآمده از رأی مردم به کار خود تا پایان دوره قانونیاش ادامه دهد و وضعیتی را که پیش آمده بهبود ببخشد، با این حال از آنجا که خود آقای روحانی بعضاً ــ آنطور که صاحبنظران میگویند، با انگیزههای سیاسی ــ سخن از رفراندوم میکند، میتوان به ایشان گفت که چنین سؤالات کلیدی هم برای رفراندوم وجود دارد.
باتوجه به اینکه در برخی نظرسنجیها بخش قابل توجه و اکثریت مردم به کارآمدی دولت روحانی امید ندارند و تقریباً اکثریت اصلاحطلبان و حامیان روحانی نیز به منتقدان جدی وی تبدیل شدند، میتوان پیشبینی کرد که آقای روحانی چندان هم به رفراندومهای جدی علاقمند نباشند.
انتهای پیام/*