از خیامخوانی بر ویرانههای مرو تا شعرهای دم مرگ؛ نگاهی به تاریخ پر فراز و فرود رباعی فارسی
سیدعلی میرافضلی که نامش با رباعی گره خورده است،در «چهار خطی» نگاهی انداخته است به تاریخچه سرودن رباعیات معروف فارسی در گذر تاریخ پرفراز و فرود ایران.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «کتاب چهار خطی»، نوشته سیدعلی میرافضلی است که از سوی نشر سخن روانه بازار کتاب شده است. میرافضلی که چندسالی است در حوزه قالب شعر رباعی تحقیق و پژوهش میکند، در کتاب جدید خود به کند و کاوی در تاریخ این قالب شعری در ادبیات فارسی پرداخته است. کتاب حاضر حاصل تلاش 25 ساله او در این حوزه است که به صورت پراکنده گاه در کانال تلگرامیاش با عنوان «چهار خطی» منتشر شده است. به گفته او؛ تاریخ رباعی فارسی، سرشار از افت و خیز و فراز و فرود است و مرور این تاریخ پر برگ و بار، رنج و لذتی توأمان دارد؛ رنج سفر در سنگلاخ تجربههای ناشناخته و راههای ناپیموده و لذت مجاورت روح با پارهای از بهترین آفریدههای ذهن بشر.
میرافضلی در بررسی رباعیات فارسی و تاریخ آنها، به آثار گذشته اکتفا نکرده است؛ از این نظر دامنه هزارسالهای از این آثار ارائه شده است؛ از زمانی که رباعی شکل گرفت تا آثاری که در دهه 90 خلق شدند. همچنین در انتخاب اشعار، تنوع موضوعی نیز در نظر نویسنده بوده است. او در مقدمه این کتاب مینویسد: برای شناخت تاریخ رباعی، باید سراغ سرچشمهها رفت و منبع اصلی این شناخت، دفترهای شعر و دواوین شعر است؛ چه آنها که چاپ شدهاند و چه آنها که به صورت دستنویس باقی ماندهاند. اتکای صرف پژوهشگران به تعدادی از تذکرههای چاپی، بیشترین آسیب را به تحقیقات ادبی رسانده است. مرور فهرست منابع این کتاب و کتابهای پیشین من گوه روشن روشی است که در پیش گرفتهام و بدان باور قلبی دارم.
در بخشهایی از این کتاب درباره اثری از قطران تبریزی میخوانیم:
قطران تبریزی(د.485ق):
از چشم و دل من، آب و آتش خیزد
وز هر دو، زمانه رستخیز انگیزد
نشگفت اگر حور ز من بگریزد
کز آتش و آب، هر کسی پرهیزد
*
جمالالدین اصفهانی(د.588ق):
صبر، از دل ریش من، همی بگریزد
با دیده من، خواب همی نامیزد
وین هر دو اگر چنین بود، نیست عجب
کز آتش و آب، هر کسی پرهیزد
قطران، یکی از قدیمیترین شاعران آذربایجان است و ناصر خسرو(د.481ق) در روزگار جوانی قطران، به سال 438 ق در تبریز او را ملاقات کرد و ذکرش را در سفرنامه خود آورد: «در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست». مقایسه این دو رباعی که حدود یک قرن با هم فاصله دارند، تغییر در پسندها و شیوههای شاعری این دو دوران را به خوبی نشان میدهد. مهمترین آنها که مد نظر من است، نظام قافیهبندی دو رباعی است. تا اوایل قرن ششم هجری، رباعیات چهار قافیهای بر رباعیات سه قافیهای غلبه داشتند و از اواسط قرن ششم، این روند بر عکس شد و شیوه غالب در قالب رباعی تبدیل شد.
از جمله دلایل تغییر نظام قافیهها، آسان شدن سرایش رباعی و مهمتر از آن، پررنگ شدن نقش مصراع چهارم بود که به جذابیت رباعی افزود. درنگی که به خاطر ناهمگونی ضربآهنگ قوافی در مصراغ سوم به وجود میآید، به ذهن مخاطب مجال میدهد که مصراع چهارم را پر رنگتر ببیند و در آن دقیقتر شود. از این امکان جدید، بسیاری یا استفاده نکردهاند یا درست استفاده نکردهاند.
انتشارات سخن «کتاب چهارخطی» را در 1100 نسخه و در 412 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
انتهای پیام/