حجت‌الاسلام پناهیان: صداوسیما برای اقبال مخاطب نباید دست به هر کاری بزند

حجت‌الاسلام پناهیان: صداوسیما برای اقبال مخاطب نباید دست به هر کاری بزند

تصور می‌کنم رسانه ملی نیاز به حکیمانی دارد که حرف‌های عمیق بزنند و برای افزایش مخاطب نیاز به هر کاری نیست؛ قطعاً در این راستا پول در خدمت صداوسیما خواهد بود نه صداوسیما در خدمت پول.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همین چند روز پیش بود که رئیس سازمان صداوسیما در افتتاحیه «ایران‌‌پرس»، «العالم سوریه» و دیگر شبکه‌های برون‌مرزی بر این نکته تأکید کرد باید بیانیه «گام دوم» جزو دغدغه‌های رسانه ملی باشد. یا معاون سیما به ساخت سریال و برنامه در زمینه مهدویت و یا الگوسازی برای جوانان بتوانند کارکردی تصویری، نمایشی و برنامه‌ای داشته باشند جزو مسائل و دغدغه‌هایی است که سال‌ها مطرح می‌شود اما این شعارها، گفته‌ها و تأکیدها کمتر جامه عمل به خود گرفته و کماکان منتظر هستیم رسانه ملی برای مهدویت، جوانان و بیانیه «گام‌دوم» به نسخه‌های عملیاتی برسد. حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، حکمت را حلقه مفقوده‌ای دانست که رسانه‌ها خاصه صداوسیما از آن غافل شده و به‌واسطه حضور پررنگ حکیمان، محتوای عمیق و دقیقی را مردم در رادیو و تلویزیون دنبال می‌کنند.

مشروح این گپ‌وگفت را در ادامه می‌خوانید:   

به‌تصویرکشیدن یک الگو برای هنرمندان کار سختی است

*یک نکته‌ای که شاید در رسانه ملی مغفول مانده الگوسازی درست برای جوانان جامعه است. صداوسیما نه سریالی درباره اسطوره‌ای چون حضرت علی‌اکبر(ع) ساخته و نه توانسته برای جوانان برومند این مرز و بوم که در جبهه‌های حق علیه باطل به شهادت رسیده‌اند کارهای نمایشی مؤثری انجام دهد تا جوانان بدانند برای رسیدن به سعادت و سرمنزل‌های درست در جامعه باید چه رویکردهایی را پیش‌ِروی خودشان قرار دهند... .

اساساً الگوساختن خیلی کار سختی است. ما برای عبرت گرفتن کارهای بهتری می‌توانیم تولید کنیم یعنی افرادی که در زندگی‌شان شکست خورده‌اند و یا به سرمنزل و نتیجه‌ای دست پیدا نکرده‌اند برای به‌نمایش گذاشتن این تیپ افراد چه جوان و غیرجوان حتماً می‌توانیم کارهای هنری و رسانه‌ای انجام بدهیم اما در معرفی الگو، ناتوان بودیم و نتوانستیم روند تکوین یک شخصیت برتر را به‌تصویر بکشیم. متأسفانه نتوانستیم رمان و کتاب‌هایی را به‌نگارش درآوریم که چطور یک فرد روند سعادت و کمال را یک به یک طی می‌کند و به بالاترین حد خودش می‌رسد. این برای هنرمندان ما کار بسیار دشواری است چون باید تمام این مسیر را خود این هنرمند طی کرده باشد تا بتواند الگوهای برجسته را به‌نمایش بگذارد.

ناتوانی ما جوانان را تحت تأثیر تبلیغات غربی‌ها قرار داد

هنرمندان ما راحت می‌توانند شخصیت افرادی را که به نتایج خوبی نرسیدند با نگاه از بالا به پایین تشریح کنند و عبرت‌آموز هم می‌شود. ولی ما علی‌رغم این‌همه الگو برای جوانان که نمونه بارز آن قطعاً شهدا هستند منتها هنر هنوز آن‌طور که باید و شاید در خدمت به‌تصویر کشیدن زیبایی‌ها و روند تکوین شخصیت بلند آن‌ها برنیامده است. مگرنه اگر ما توانسته بودیم الگو را معرفی کنیم و به‌تصویر بکشیم جوان‌های ما تحت تأثیر تبلیغات غیرانسانی غربی‌ها قرار نمی‌گرفتند. البته این وضعیت تنها مخصوص هنرمندان ما نیست! ما طلبه‌ها، اهالی حوزه‌ و کسانی که به تبلیغ معنویت می‌پردازند ادبیات قوی و مناسبی برای توصیف زیبایی‌های معنوی ندارند.

جوانان نه از آموزش‌های دینی و نه محصولات رسانه‌ای‌مان بهره نمی‌برند

ما طلبه‌ها بیشتر در حوزه‌های علمیه پاسخ به شبهات یاد می‌گیریم و همواره دنبال اثبات حقانیت معنویت هستیم. اما در به‌تصویر کشیدن زیبایی‌های معنویت مهارت و دانش لازم نداریم، اتفاقاً توصیف زیبایی‌های معنویت فراتر از توصیف حقایق، فارغ از دانش نیاز به حکمت و مهارت دارد، منتها ما در حوزه بیشتر از توصیف حقایق به اثبات حقانیت معنویت می‌پردازیم، در واقع برای نفی باطل ادبیات‌مان طراحی شده و در مقابل آن اثبات حق؛ برای تبیین چگونگی شکل‌گیری معنویت وجود یک انسان، توانمندی نداریم. البته به این دلیل جوانان نه آن‌چنان از آموزش‌های دینی ما سود می‌برند نه آن‌چنان از محصولات رسانه‌ای و هنری که بخواهد آن‌ها را به قله‌ها برساند.

باید معارف دینی تبیین شوند تا به سریالی برای مهدویت برسیم

*تلویزیون وعده‌هایی برای ساخت برنامه و سریال نمایشی خاصه مهدویت داده ولی هنوز کار مؤثری به منصه ظهور نرسیده است، به‌نظر شما رسانه ملی در این خصوص باید چگونه گام بردارد؟

واقعیت ماجرا این است که درباره امام حسین(ع) و آنچه از مظلومیت اهل‌بیت(ع) مطرح می‌شود بیشتر کار هنری و رسانه‌ای تولید شده و می‌توانیم در این راستا گام برداریم و این‌که چگونه واقعه کربلا شکل گرفت ما هزاران بیت شعر و کتاب‌های متعدد و تحلیل‌های گوناگون داریم ولی این‌که چگونه حکومت امام زمان(عج) جامعه را اداره خواهد کرد به‌ندرت در یک کتاب یافت می‌شود. وقتی در مقام تبیین اولیه معارف دینی قدم‌های شایسته و بایسته‌ای در موضوع مهدویت برداشته نشده چه‌انتظاری دارید رمان، داستان، فیلمنامه و سریال و فیلم سینمایی تولید شود؟

محصولات فرهنگی مهدویت نیاز به پژوهش‌های حوزه علمیه دارد

همان قدر که از معارف برای مردم تبیین شده که "آقایی پشت‌پرده غیبت است، او امام زمان(عج) است و او را دوست داشته باشید"، یا مطرح می‌کنند "برای فرج آن حضرت دعا کنید که او جهان را پُر از عدل و داد خواهد کرد."، بدون اینکه بگوییم او چگونه این کار را انجام خواهد داد، بدون اینکه دقیق ترسیم کنیم زندگی در چنین جامعه‌ای چه وضعیتی خواهد داشت، خیلی اجمالی در شعرها، سروده‌ها و کلیپ‌های ما تجلی پیدا کرده ولی به همین مقدار اندک قانع شدیم. اگر بخواهیم فیلمسازی کنیم و خیلی از جزئیات را به‌تصویر بکشیم که آن جامعه و حکومت موعود چگونه خواهد بود کتاب‌هایش باید از حوزه علمیه دربیاید و پژوهش‌های علمی لازم باید در حوزه انجام شده باشد تا نخبگان فرهنگی بتوانند این پژوهش‌ها را به محصولات فرهنگی و هنری تبدیل کنند.

صداوسیما باید از کار تبلیغاتی و فرمایشی فاصله بگیرد

*این روزها بسیاری برای بیانیه «گام‌دوم» حرف‌های متعددی می‌زنند از جمله رئیس سازمان صداوسیما که تأکید کرده برای این فرمایش اخیر رهبر معظم انقلاب برنامه‌سازی، فیلمسازی و کارهای نمایشی انجام شود. به‌نظر شما رسانه ملی باید در این راستا چگونه عمل کند؟

صداوسیما باید از کار تبلیغاتی و فرمایشی برای آگاهی بیشتر جامعه از بیانیه «گام‌دوم» فاصله بگیرد و یک کار حقیقی انجام دهد، چون این بیانیه نامش "گام دوم" است، یعنی باید گامی برداشته شود. اگر به متن این بیانیه توجه کنید مقام معظم رهبری حدوداً 40 مرتبه از نام جوان یا جوانان در این بیانیه استفاده کرده و این سؤال پیش می‌آید که؛ چرا این‌قدر بر نقش جوان تأکید شده است؟ این نکته باید آدمی را به‌فکر فرو ببرد که در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی نسبت به یک موضوع واضح و بدیهی غفلت شده که رهبر انقلاب در یک بیانیه مرقوم فرموده‌اند که از این قشر پراستعداد و باانرژی برای رساندن جامعه به سعادت بهره‌برداری بهتری شود.

چرا آن‌قدر به جوانِ جامعه ما بی‌اعتنایی می‌شود؟

این مغفول ماندن استفاده درست و بهینه از نقش جوانان در جامعه به‌خاطر آن است که در سبک زندگی هم جنبه‌های قانونی و هم جنبه‌های فرهنگی جوان در جامعه مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته است. اساساً جوانی در جامعه ما خیلی دیر شروع می‌شود شاید یکی از علت‌های آن همین جریان دبیرستان باشد. چرا باید جوان‌های 15ساله دوباره پشت میز قرار بگیرند و به آن‌ها دانش‌آموز اطلاق شود؟ این رویه آموزشی در کشور یک روحیه بی‌تعهدی و بی‌مسئولیتی در جوان‌ها ایجاد می‌کند و در واقع جوان را حداقل چهار سال از دوران جوانی‌اش پشت نیمکت‌های دبیرستان قرار داده‌ایم. در حالی که ما باید مدرسه را تا پایان پانزده‌سالگی به پایان می‌رساندیم و این جوان را وارد محیطی تحت عنوان «دانش‌سرا» می‌کردیم و در آن‌جا رفتارهای متفاوتی از جنس احساس مسئولیت و تعهد را در وجود این انسان تقویت می‌کردیم، به‌طوری که وقتی از دانش‌سرا بیرون می‌آید یا به‌سراغ مدارج عالی علمی می‌رود و یا شغل و کاری را انتخاب می‌کند. یا با وضعیت فعلی آموزشی، دبیرستان‌هایمان را متحول کنیم تا جوان‌ها، کارآمدتر و هدفمندتر پرورش پیدا کنند.

بیانیه «گام دوم» نباید حالت موعظه برای ما به خودش بگیرد

متأسفانه از این دوران به‌خوبی استفاده نشده و طبیعتاً زندگی دیرتر شروع می‌شود. ازدواج و داشتن شغل عقب می‌افتد و با شعار دادن هم کاری جلو نمی‌رود. باید در این راستا اقدام عملی صورت بگیرد و نقش رسانه خصوصاً صداوسیما کار عمیق و دقیق است که با کنکاش به منصه ظهور می‌رسد. باید برای این سؤالات، پاسخ‌های منطقی و اصولی داشته باشند که؛ چرا آن‌قدر لازم است به مسئولین تذکر داده شود از جوانان درست استفاده کنند یا ساختارهایی که موجب می‌شود این اتفاق بیفتد تغییر کنند؟ حتماً قانونی می‌تواند تصویب بشود یا کار تحقیقی برای تغییر سبک زندگی در دستور کار داشته باشیم. الآن اداره جامعه ما نباید به شنیدن نصیحت اکتفا کند و این نصیحت‌ها را راهبرد بداند و برای آن برنامه‌ریزی و اقدام به‌موقع داشته باشند.  بیانیه «گام دوم» نباید حالت موعظه برای ما به خودش بگیرد، چرا که موعظه به این معناست که دقت عمل را بالا ببرد اما اینجا همه‌چیز خوب نیست و ساختارها به‌خلاف پیشنهادها و دغدغه‌هاست. این اتفاقات و لایه‌ها را باید به‌خوبی رسانه نشان دهد تا نقاط ضعف و قوت پنهان، پیدا شوند.

آثار فاخر و ماندگار را وجود حکمت، تولید می‌کند

*شما سال‌ها به‌طرق مختلف با رسانه ملی کار کرده‌اید و با مسائل مختلف کارهای نمایشی و برنامه‌ای آشنایی دارید. نکته‌ای که امروز در تلویزیون زیاد وجود دارد مباحث اسپانسرینگ و تبلیغاتی صرفاً برای درآمدزایی و اتفاقات برنامه‌ای و سریالی بدون سرمنزل مشخص که فقط نشان از توجه برخی از مدیران رسانه‌ملی به زرق‌وبرق‌ها و استفاده از سلبریتی‌های متعدد دارد، نظر شما در این باره چیست؟

یک شاعر چقدر باید حکیم و عارف باشد تا اشعار و ابیات جاودانه‌ای بسراید و علما و اندیشمندان تا عوام جامعه همه به‌پاس شعر و ابیات او بایستند و از او تقدیر کنند؛ حتی ابیاتش را سرمشق زندگی‌شان قرار دهند. آن شاعر اگر صرفاً آگاه به متون ادبی باشد و از حکمت لازم برخوردار نباشد طبیعتاً اثر ماندگار قابل اعتنایی تولید نخواهد کرد. این اتفاق برای یک رمان‌نویس و فیلمساز هم می‌افتد. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم هنرمندان ما با حکمت نباشند و بعد از آن طرف آثار فاخر و ماندگاری را تولید کنند. این شدنی نیست فکر می‌کنم ما امروز یک حلقه مفقوده‌ای داریم و آن حکیمانی هستند که بایستی در سازمان صداوسیما و دیگر رسانه‌های ما حاضر باشند و از ابزارهای موجود ارتباطی، حکیمانه در جهت حقایق عمیق، زیبا و پیچیده استفاده کنند، به‌گونه‌ای که مردم هر موقع پای تلویزیون می‌نشینند، حرف‌های عمیق بشنوند.

حرف‌های عمیق را حکیمان رسانه‌ای می‌زنند

البته امکان دارد برخی از حرف‌های عمیق را متوجه نشوند اما لذت می‌برند و احساس می‌کنند حرف عمیقی گفته شده است، به عمق ادبیات حافظ پی نمی‌برند ولی حس می‌کنند حرف عمیق و زیبایی زده شده است. هر مقداری درک می‌کند و لذت می‌برد همان‌قدر بهره می‌برد. یک انسان در طول عمرش و در هر مرحله از زندگی خودش رشد می‌کند و پا به سن می‌گذارد کتاب حافظ برای او حرفی برای گفتن دارد این است که حافظ را ماندگار می‌کند. باید حرف‌های عمیق زده شود و این اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه آدم‌های عمیق و اصطلاحاً حکیمان رسانه‌ای بر سر کار باشند. البته نمی‌خواهم بگویم آدم‌های عمیق در رسانه نیستند ولی آثاری که دیده می‌شود عمر چندانی ندارند و این نشان‌دهنده یک اشکالی است که وجود دارد.

پول در خدمت رسانه قرار خواهد گرفت نه رسانه در خدمت پول!

تصور می‌کنم ما حرف عمیق بزنیم جذابیت فوق‌العاده‌ای خواهد داشت و صداوسیما نیاز ندارد که هر کاری انجام دهد تا مخاطب جذب شود. برای انواع صنوف، گروه‌های سنی و انواع مخاطبین برنامه خواهیم ساخت مشروط بر اینکه باید با حکمت و عمیق رفتار کرد. در این راستا دانش، معلومات دینی و جهت‌گیری صرف انقلابی کفایت نمی‌کند. اهالی رسانه و هنر به اولین موضوعی که باید توجه کنند حکمت است یا حکیمانی که از سر حکمت بیایند به تدبیر بپردازند. ما اگر از حکمت برخوردار شویم چون مخاطب فراوان خواهد شد دغدغه مالی هم نخواهیم داشت؛ در واقع پول در خدمت رسانه قرار خواهد گرفت نه رسانه در خدمت پول.  

گفتگو از مجتبی برزگر

انتهای پیام/*

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران