تکرار|مهدی کوشکی، پرکارترین کارگردان تئاتر۹۷
مهدی کوشکی با چهار نمایش و بازی در چندین نمایش پرکارترین کارگردان سال ۹۷ تئاتر ایران بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهدی کوشکی سال 97 را با انرژی مضاعفی آغاز کرد. او که در تماشاخانه مستقل تهران اقدام به برگزاری کلاسهای بازیگری کرده بود، در طی 12 ماه سال 97 موفق به اجرای چهار نمایش، با چهار گروه متفاوت شد. نمایشهایی که عمدتاً محصول حضور خودش و چند بازیگر آماتور بود.
مهدی کوشکی: ما دیگر تقدسی در تئاتر نداریم
او بهار را با «شیطونی» آغاز کرد. نمایشی که میتوان شاکله دیگر آثار سال 97 کوشکی دانست. نمایشی که همه چیزش عجیب و غریب میآمد. دو رفیق به مدت دو ساعت در یک پژو نشسته و در پی انتقام هستند. آنها مدام آهنگ گوش میدهند، آهنگی که نه از طریق ضبط که توسط دو خواننده روی ماشین به گوششان میرسد. بازیگران هر چه میگویند به صورت علائم روی پرده پشتسرشان نمایان میشود. علائم به شدت حاوی خشونت هستند، همانطور که کل نمایش نیز با خشونتی عریان دنبال میشود.
کوشکی تابستان را با «تئاتر بد» دنبال کرد. نمایشی که بازآفرینی اثری به همین نام در تماشاخانه دا بود و کوشکی دوباره با طراحی تازه آن را اجرا کرده بود. نمایش ترکیبی از حرفهها و آماتورها بود؛ اما پاییز و «سیزده» محصول آماتورها و کلاسهای بازیگری کوشکی بود. نمایشی که حجم خشونت آن به مراتب بیشتر از دو اثر پیشین و حتی اثر اخیر کوشکی بود. تعداد زیاد بازیگر روی صحنه و حجم قتلها و مرگها شایان توجه بود.
کوشکی زمستان را با نمایش «هفتمین جان سگ» و با حضور بازیگران حرفهای دنبال کرد. نمایش برخلاف دیگر نمایشها در مستقل تهران روی صحنه نرفت و حال و هوای مشابهش نتوانست چندان مانند سه اثر قبل مورد توجه قرار گیرد. از همین رو کوشکی تصمیم گرفته تا بهار را با نمایش «سیزده» آغاز کند.
درباره آثار 97 کوشکی میتوان گفت در هر چهار نمایش مهدی کوشکی خبری از دکور نیست. آکسسوار چندان جز یک شی شاخص همانند خودرو در «شیطونی» و «هفتمین جان سگ»، آب در «تئاتر بد» و موبایل در «سیزده» در صحنه وجود ندارد. لباس بازیگران نیز متحد الشکل است. گویی همه از یک بستر برآمدهاند و همه از یک مادر زاده شده باشند. قرار نیست لباسها و ظاهر بازیگران هویتی ویژه به آن اعطا کند. کنشهای دراماتیک به حداقل وجه ممکن خود میرسند تا جایی که در «هفتمین جان سگ» عملاً هر کنش در شکل فیزیکی حذف میشود. همه چیز در یک سکون خلاصه میشود. قرار است همه چیز در یک بستر زبانی بستهبندی شود. زبان زنجیری میشود که کلیت نمایش را در خود هضم میکند. زبان پوششی میشود که ما آن را میبینیم و تلاش میکند ما را از دیدن بسیاری چیزها محروم کند.
انتهای پیام/