حمله به بازار و احتکار خانگی مستند شد
مستند «برادرم یعنی» در جدیدترین برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» نمایش داده شد و مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «برادرم یعنی» به کارگردانی احسان کاریزی در برنامه به اضافه مستند به نمایش درآمد و پس از آن نشست کارشناسی برنامه با حضور ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و احسان کاریزی کارگردان این مستند برگزار شد.
در ابتدای این نشست کارشناسی، ابراهیم رزاقی صحبت کرد و درباره این مستند گفت: این مستند مظلوم بودن تولیدکنندهها را نشان میدهد. در حقیقت، اقتصاد ایران به گونهای اداره میشود که تولید کننده در آن، هیچ جایگاهی ندارد. البته بعضی از تولیدکنندهها هستند که با کلکهای مختلف، در این عرصه میمانند اما تعدادشان بسیار کم است. یکی از نکات مهمی که در این مستند وجود داشت، موضوع فرهنگ مصرفگرایی بود. در این فیلم دیدید که بسیاری از مردم تحت تاثیر تبلیغات سوء، دست به خریدهای گسترده مواد غذایی میزدند. این مساله باعث میشود که در بازار با کمبود کالا مواجه شویم و قیمت اجناس بالا برود. در طرف مقابل، فروشنده نیز خیلی به این افزایش قیمت توجه ندارد و از این که کالای خود را با 2-3 برابر قیمت میفروشد، راضی است.
در ادامه، احسان کاریزی صحبت کرد و در مورد دغدغه خود از ساخت این مستند گفت: ایده این مستند زمانی در من ایجاد شد که دیدم در چند ماه اخیر و با جدی شدن تحریمها، هجمه روانی سنگینی در بازار و مردم ایجاد شد. این ترسها و نگرانیها، ذهن من مستندساز را نیز به خود مشغول کرده بود. در همین ایام، میدیدید که مردم برای خرید مایحتاج اولیه خود، به شدت عجله میکردند و همین مساله باعث شده بود که کمبود یک سری از اجناس و کالاها در بازار ایجاد شود. وقتی در بازار قدم میزدم و با چنین صحنههایی روبهرو میشدم، جدای از این که آیا مسئولین کار خود را به درستی انجام میدهند یا خیر، احساس میکردم که باید کاری انجام دهم. این که من هم به بازار حمله کنم و به صورت بیرویه خرید کنم، باعث میشود که جنس گران شده و همسایه نیازمند ما، قدرت خریدش پایین بیاید. در همین مقطع، احتکار بسیار زیاد شده بود و عدهای از بازرگانان بازار، نگران بودند و میگفتند که فضا حفاظتی شده است. در همین زمان با آقای رحیمی آشنا شدم و داستان مستند «برادرم یعنی» بر همین اساس جلو رفت. وقتی صحبتهای ایشان را میشنیدم با خود فکر میکردم که سرگذشت آقای رحیمی تا چه اندازه شبیه به حال و هوای همین روزگار است.
رزاقی در بخش دوم صحبتهای خود گفت: در ایام ابتدایی امسال که آن مشکلات ایجاد شد، عدهای از نقش آمریکا در ایجاد چنین فضایی صحبت میکردند اما باید بگویم که چنین نیست چرا که به قول امام خمینی، آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. این مسئولین داخلی هستند که امکان چنین وضعی را به وجود آوردند. مگر قیمت دلار از 20 تومان به 10 تومان نیامد؟ آیا قبلا نمیتوانستند چنین کاری کنند؟ در همان زمان، عدهای بودند که به راحتی دلارهای ارزان قیمت را گرفتند و نمیدانم که چه کار کردند. این دست مسائل باعث شد که معیشت مردم به هم بریزد. دقت کنید که سیاستهای تعدیل اقتصادی که همان سیاستهای سرمایهداری است، در مقطعی در ایران اجرا شد اما جوابگو نبود. سیاستهای تعدیل اقتصادی میگوید که هر جایی که دولتی است را باید خصوصی کرد. در پشت این قضیه چه دلیلی وجود دارد؟ میگفتند که سود ندارد. این موضوع غلط است. کافی است که یک آدم مدبر را بالای سر آن بگذارید تا به راحتی جواب بگیرید. علاوه بر این، مسئولین ما هیچ دفاعی از تولید داخل نکردند. ما نفت میفروشیم و همه چیز را وارد میکنیم. این کار به نفع صادر کننده خارجی و تولیدکننده داخلی تمام میشود.
این کارشناس اقتصادی به نقش مردم در گذر از این مشکلات اشاره کرد و گفت: رهبری میفرمایند که مردم باید مطالبه کنند و آتش به اختیار عمل کنند. مطالبه کردن به چه معنایی است؟ هر چند وقت یکبار میبینید که کارگران کارخانههای مختلف به دلیل این که چند ماه از حقوق خود را دریافت نکردهاند، در جلوی مجلس تجمع میکنند اما موثر واقع نمیشود. در اینجا کسی که ضرر میکند کارگر و تولیدکننده داخلی است. وقتی یک مسئولی به تولیدکننده داخلی بها نداد، اتفاقات بسیار بدی رخ میدهد.
کاریزی در پاسخ به صحبتهای ابراهیم رزاقی بیان داشت: در ابتدا باید به صحبتهای قبلی آقای رزاقی اشاره کنم. ایشان گفتند که با فوت امام، کسانی روی کار آمدند که فرهنگ سرمایهداری را در کشور پیاده کردند. حال سوال من این جا است که کسانی که امروز به عنوان مقام مسئول در راس کار هستند، آیا در روزگار ابتدای انقلاب، در صف دوم نبودند؟ آیا مسئولان ما از آن اخلاق درست فرهنگی تاثیر نگرفته بودند؟ آیا ما نتوانستیم که بذر اخلاق فرهنگی را به صورت درست در جامعه بپاشیم تا امروز درگیر مشکلات نباشیم؟
این کارگردان و مستندساز ضمن اشاره به نقش مردم در وضعیت بحرانی اقتصادی گفت: اگر مردم دروننگری و سلوک درونی خود را تقویت کنند و به خیرخواهی روی بیاورند، درگیر یک سری واکنشهای هیجانی نمیشوند. متاسفانه میدیدید که بعضیها با یک خبر، خانهشان را میفروختند و به دلار تبدیل میکردند. باید بگویم که در چنین شرایطی توجه به عنوان این فیلم، «برادرم یعنی»، برای همه واجب است. همه کاسب، هم مسئول و هم مردم باید نگاه اخوت و برادری داشته باشند تا بتوانیم این شرایط را پشت سر بگذاریم.
رزاقی بیان داشت: در پاسخ به سوال اول شما باید بگویم که در دوران دفاع مقدس، ما را تحریم اسلحه کردند و هیچ کس به ما اسلحه نفروخت. نتیجه چه شد؟ ما اسلحه ساز شدیم. در آن زمان، برد موشکهای ما 3 کیلومتر بود اما اکنون موشکهای ما با برد 2000 کیلومتر، نقطهزن است. همچنین به لطف تحریم، صنایع هستهای ما پیشرفت کرد. در حقیقت، وقتی ما را تحریم میکنند، نقطه ضعف ما را بهمان نشان میدهند. وقتی یک کشور میگوید که ما دیگر از شما نفت نمیخریم، نقطه ضعف ما را نشان میدهد. آیا ما نمیتوانیم این نفت را تبدیل کنیم و مجددا آن را بفروشیم؟ در مقابل، تفکر دیگری نیز وجود دارد. دشمن میگوید که شما فعالیت هستهای خود را متوقف کنید تا بگذاریم نفت بفروشید. بعد از مدتی میگوید که باید فعالیت موشکی خود را هم نابود کنید و این روند ادامه دارد. حال سوال اینجا است که ما چرا این خط انهدام را رفتیم؟
وی ضمن اشاره به الگوهای غلط در جامعه، آنها را زمینهساز انحراف دانست و گفت: دقت داشته باشید که اولین الگو برای مردم، مسئولان هستند. وقتی مردم میبینند که فلان مسئول ماشین میلیاردی دارد، با خود چه فکری میکنند؟ دومین الگو، آموزشهای مدرسهای است که از اول ابتدایی تا آخر به بچهها داده میشود. ما چه مسائلی را به بچههایمان آموزش میدهیم؟ سومین الگو نیز رسانهها هستند. متاسفانه در کنار رسانههای خارجی که تلاش میکنند، ارزشها را از بین ببرند، گاها دیده میشود که یک رسانه داخلی نیز تمام کسانی که در دفاع مقدس شرکت کردند و شهید شدند را به این مساله متهم میکند که آنان نمیدانستند راه درست چه بوده است.
ابراهیم رزاقی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن اشاره به نقش مردم در بروز مشکلات اقتصادی ابتدای امسال گفت: پیش از هر چیز باید تعریف درستی از مردم را بدانیم. 80 میلیون ایرانی مردم را تشکیل میدهند. هر کدام از آنان، از نظر منافع متفاوت هستند. برای مثال، 10 درصد از مردم ایران، 30 درصد منافع ملی را با خود میبرند و در مقابل 50 درصد مردم ایران، 20 درصد از منافع ملی را با خود میبرند. مگر آن 50 درصد چه قدر پول دارند که بیایند و دلار و سکه بخرند؟ حال در مقابل، کسی که 35 هزار سکه میخرد، چه ضرری میزند؟ بنابراین وقتی میگوییم که مردم به سکه روی آوردهاند، چه کسی عامل اساسی بوده است؟ قطعا مردم ضعیف جز این دسته نبودند. وقتی یک نفر میآید و چند هزار میلیارد خرید میکند، بر روی بازار تاثیر میگذارد. مساله دوم این است که کدام رسانهها از فعالیتهای مردم ایران اطلاعات میدهد؟ عمدتا رسانههای خارجی هستند. حال سوال بعدی این است که چه کسانی میتوانند در بازار نقش داشته باشند؟ قطعا خود آن شخص وارد بازار نمیشود بلکه گروهی دارد که آنان وارد بازار شده و اقدام به خرید میکنند. البته این موضوع این ابهام را هم به وجود میآورد که چرا بانک مرکزی به یک نفر 35 هزار سکه میفروشد؟ در حقیقت، میخواهم بگویم که عدهای هستند که دست بالا را دارند و بقیه مردم ضعیف هستند. جنگ امروز کشور، جنگ اقتصادی است و وقتی که رسانهها در کنار این جنگ نیایند، قربانیان آن معلوم نیستند. اگر اکنون آمار بگیرید، احتمالا باید آن رقم 50 درصد مردم ضعیف به 70 درصد رسیده باشند و تعداد زیادی از کارگران و قشرهای ضعیف زیر خط فقر رفته باشند.
کارگردان مستند «برادرم یعنی» در مورد تغییرات بازار از احتکار به گرانفروشی گفت: انتخاب سوژه این مستند یعنی آقای مجید رحیمی، دقیقا به دلیل ظرفیتهای خاص اخلاقی بود که ایشان در کسب و کار خود داشت. ایشان بک گراندی را در مسائل تولیدی در گذشته داشت. باید بگویم که هیچ چیز این مستند نمایشی و از پیش تعیین شده نیست. البته ما موقعیت نمایشی طراحی کردهایم اما هر آنچیزی که در این فیلم آمده است، وام گرفته از سبک زندگی ایشان و اخلاق ایشان در کسب و کار او است. در مورد نقش مردم در این بحران، باید بگویم که به صورت کلی سیستم تربیتی انسان، قائل به الگوبرداری است و آموزشهای زیادی را از این منظر میگیرد. احساس میکنم که در شرایط امروز، اگر مردم به جای الگوبرداری از دانه درشتها و مسئولانی که به درستی برای مردم کار نمیکنند، به الگوهای ارزشی خوب خودمان برگردند، آنان میتوانند با همدلی در کنار هم زندگی کنند. آن چیزی که دوران ابتدای انقلاب و دفاع مقدس را متفاوت با دیگر زمانهای کشور کرد، ارزشها بود. مردم باید نگاه خود را از فلان دانه درشت که به یکباره، کل سکههای بازار را خریداری میکنند، برداشته و به سمت الگوهای خودمان برگردند.
رزاقی در مورد روشهای تغییر الگوی مردم گفت: به نظرم این تغییر الگوها باید به وسیله هنر به وجود بیاید. چنین مستندهایی واقعا تاثیرگذار است و نتایج خوبی را به همراه دارد. مردم باید مطالبه موثر از مسئولین داشته باشند. متاسفانه باید بگویم که این روزها، انصاف در کاسبی کمرنگ شده است. مثلا قبلا اگر کسی جنس فاسد میفروخت، آن را پس میگرفت و کلی عذرخواهی میکرد اما اکنون اینگونه نیست. همچنین میبینید که جنس در یک مغازه هزار تومان به فروش میرسد در حالی که همین کالا در مغازه دیگر 9 هزار تومان به فروش میرسد. منطق آنان برای این کار این است که وقتی جنس را ارزان خریدم باید ارزان بفروشم و وقتی گران خریدم باید گران هم بفروشم. این چه منطقی است؟
انتهای پیام/