نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|چه کسی دروغهای ترامپ را باور میکند؟
آنها قدرت اثرگذاری روسیه را نمیبینند٬ بهار عربی را درست تحلیل نمیکنند٬ نمیتوانند ببینند که ایران چه نفوذ منطقهای قابل توجهی دارد٬ مقاومت حکومت سوریه را نمیبینند٬ فاصله گرفتن آلمان از آمریکا٬ قدرت گرفتن عجیب چین و خیلی چیزهای دیگر را نمیبینند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد. تسنیم تلاش میکند در این مورد٬ مطالب متنوع حوزههای مختلف را ترجمه کند اما این بار٬ نظر به اهمیت موضوع خروج آمریکا از سوریه٬ مطالب مرتبط با این بحث٬ مورد توجه قرار گرفته است.
چه کسی دروغهای ترامپ را باور میکند؟
بارش دوست ار/ روزنامه جمهوریت
همچنان که میدانید چند روز پیش روزنامه برجسته واشنگتنپست در یک گزارش تهیه اعلام کرد: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به طور میانگین در سال 2018 میلادی هر روز 15 بار دروغ گفته است.
ابعاد اخلاقی این مسئله را یک سو بگذاریم و به این فکر کنیم که آن صندلی که ترامپ بر روی آن نشسته٬ یک صندلی معمولی نیست. او رئیس جمهور آمریکاست و تمام تصمیمات و رفتارهای او بازتابهای سیاسی خاصی دارد و بسیاری از مسائل جهان را تحت تاثیر قرار میدهد و بدون شک٬ ترکیه نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر تصمیمات٬ اقدامات٬ دروغها و رفتارهای ترامپ قرار میگیرد.
اما یکی از مشکلات بسیار جدی که در کشور ما وجود دارد این است که در حال حاضر بخش قابل توجهی از جامعه ما از مردم عادی بگیر تا استادان دانشگاه٬ نویسندگان٬ روزنامهنگاران٬ روشنفکران و افراد نخبه همگی باور و اعتماد کاملی به دروغها و رفتارهای ترامپ و آمریکا دارند.
آنها به شکل عجیبی شیفته آمریکا هستند و خیلی وقتها احساس غرور میکنند از این که از ارزشهای آمریکایی دفاع کنند. آنها بدون اینکه بخواهند مدافع امپریالیسم میشوند و حتی گاهی به چنین چیزی افتخار میکنند.
فرقی نمیکند از کدام جناح باشند. از پان ترکیستها بگیر تا محافظهکاران اسلامگرا و سوسیال دموکراتها و دیگران. به همین خاطر است که این افراد در نگرشها، تحلیلها و رویکردهای سیاسی شان تجدید نظر نمیکنند و نمیبینند که این دنیا چقدر تغییر کرده است.
آنها قدرت اثرگذاری روسیه را نمیبینند٬ بهار عربی را درست تحلیل نمیکنند٬ نمیتوانند ببینند که ایران چه نفوذ منطقهای قابل توجهی دارد٬ مقاومت رژیم سوریه را نمیبینند٬ فاصله گرفتن آلمان از آمریکا٬ قدرت گرفتن عجیب چین و خیلی چیزهای دیگر را نمیبینند. مهم این است که آنها نمیخواهند باور کنند که آمریکا ضعیف شده و عقب نشسته است.
به طور کلی میتوان گفت که رفتارهای امپریالیسم در منطقه و مداخلههای بینتیجه آمریکا در مسائلی همچون افغانستان٬ عراق٬ سوریه٬ انقلابهای رنگی٬ مسائل فلسطین٬ لبنان٬ یمن٬ بحرین و سایر نقاط جهان ارتباط مستقیمی با نیازهای امپریالیستی دارد. اگر اقتصاد سیاسی را نفهمیم و ابعاد نیازهای اقتصادی امپریالیسم را تحلیل نکنیم٬ نمیتوانیم در این مورد به نتایج روشنی برسیم.
سال نو و مخالفت با چند صدایی در ترکیه
رضا تورمن/ پایگاه اینترنتی خبری تی 24
یک سال را پشت سر گذاشتیم و سال دیگری آغاز شد، خیلیها معتقدند باید تبریک گفت و بعضی نیز چنین میاندیشند که سال نو امیدی برای رسیدن به موفقیتهای جدید است.
مهم این است که همه کسانی که در این سال نو در این کشور زندگی میکنند در یک نقطه واحد به هم برسند و یک نقطه اشتراک داشته باشند. نقطهای به نام اجازه دادن به بیان افکار «دیگری» و امکان فراهم شدن جامعه چند صدایی در ترکیه.
نگاهی بیندازیم به تاریخچه موسیقی غرب. به یاد داشته باشیم که چه مخالفتهای گستردهای با موسیقی چند آوایی یا چند صدایی صورت گرفته است.
تاریخ کلیسا پر است از بازتاب صدای مخالفینی که موسیقی چندآوایی یا چند صدایی را حملهای به موسیقی کلاسیک تک صدایی کلیسا میدانستند به همین خاطر بود که در سال 1324 میلادی به دستور پاپ اعظم موسیقی چند آوایی ممنوع و اعلام شد که این موسیقی میتواند حمله به سنتهای موسیقی دینی کلیسا باشد.
اما بازگردیم به اکنون، به ترکیه، در کشور ما چه میگذرد؟ متاسفانه در کشور ما جایی برای جامعه چند صدایی وجود ندارد. میخواهند یک ترکیه تکصدا به وجود بیاورند و کاری کنند که حزب حاکم تعیین کند که رویکرد سیاسی و اندیشه سیاسی هر کسی به چه شکلی باشد.
این از ویژگیهای رژیمهای خودکامه است که میخواهند تمام شهروندان یک کشور درست مانند حاکمین فکر کنند.
نگاه کنید به سخنرانیها و گفتههای رئیس جمهور این کشور. اردوغان در سخنرانیهای خود٬ حزب جمهوری خلق یعنی مهمترین حزب مخالف دولت را به عنوان مهمترین تهدید علیه ترکیه تلقی میکند!
در عین حال رهبران سومین حزب مهم این کشور یعنی حزب دموکراتیک خلقها را به زندان میفرستد و کاری میکند که اگرچه حزب تعطیل نشده، اما در عمل هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. در گام بعدی در سخنرانیهای خود کاری میکند که دوقطبی اجتماعی و سیاسی در ترکیه به تمام معنی کلمه شکل بگیرد و این دو قطبی برای همه ما مشکل ایجاد خواهد کرد.
سال 2018 برای همه ما سال مهمی بود، سالی که نظام سیاسی ترکیه به طور کامل تغییر یافت و تمام قدرت و اختیارات سیاسی و اجرایی این کشور در دست یک فرد قرار گرفت.
آن هم بدون هیچ دستگاه نظارتی خاصی که بتواند از او بازخواست کند. در چنین سالی بود که ما وارد مقطع جدیدی شدیم. مقطعی که در آن هیچ کسی نمیتواند در مقابل رئیس جمهور بایستد.
او به راحتی حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در مورد آزادی دمیرتاش را رد کرد. او قانون را زیر پا گذاشت و با وجود آن که در ماده نود و چهارم قانون اساسی ترکیه آمده است که رئیس مجلس نمیتواند در آیینهای سیاسی شرکت کند٬ اما به راحتی رئیس مجلس را به عنوان نامزد حزب خود در انتخابات استانبول معرفی کرده و لازم نمیبیند که او از پست فعلی خود استعفا دهد.
این ساختار سیاسی چنین عمل میکند و به دنبال آن است که شهروندان٬ همه خود را مقید به آداب و اصولی بدانند که از دید دولت و حزب حاکم٬ به عنوان شهروندان خوب و مطلوب تلقی شوند.
برخورد خاص اردوغان و باغچلی با یک دعوای استانی
حسین گولرجه/ روزنامه استار
میدانیم که ائتلاف جمهور٬ یعنی ائتلاف دو حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان و حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی٬ ائتلاف سیاسی و فکری مهمی است و قرار است این ائتلاف به شکل جدی بر سرنوشت ترکیه و آینده کشور تاثیر بگذارد، اما برخیها محتوای فکری و اهمیت سیاسی موضوع را درک نکردند و گهگاه دست به اقدامات و بیان اظهاراتی میزنند که ممکن است به ائتلاف بزرگ لطمه بزند.
چند روز پیش شاهد این بودیم که در استان سامسون بین کادرهای برتر این دو حزب یک دعوای سیاسی مهم به وجود آمد. حزب حرکت ملی در سامسونگ اعلام کرده بود که میخواهد 7 شهرداری از مجموع 18 شهرداری استان را در اختیار بگیرد.
اما مسئول شاخه استان سامسون حزب عدالت و توسعه٬ با این امر مخالفت کرده و اعلام کرده بود: در حال حاضر٬ اختیار این شهرداریها را در دست داریم و در انتخابات نیز نامزد معرفی میکنیم و همه آنها را به دست خواهیم آورد.
چرا باید شهرداریها را به حزب حرکت ملی بدهیم؟ آنها نهایتاً باید به گرفتن دو یا سه شهرداری راضی شوند.
از دیگر سو یکی از نمایندگان حزب حرکت ملی در مجلس پشت تریبون رفته و اعلام کرد: اصلاً لازم نیست ائتلافی بین ما و حزب عدالت و توسعه به وجود بیاید. ما راه خودمان را میرویم و تمام شهرداریها را در دست میگیریم.
وقتی که دعوا بین دو حزب بالا گرفت٬ همه منتظر آن بودند که اردوغان و باغچلی به عنوان بزرگان و رهبران حزب٬ تصمیم قاطعانهای در برابر این موضوع بگیرند.
اردوغان فوراً دستور داد مسئول شاخه استانی حزب اخراج شود. در طرف مقابل دولت باغچلی نیز دستور داد نماینده حزب او با درخواست اخراج از حزب٬ روانه کمیسیون دیسیپلین حزبی شود تا همه بدانند که این ائتلاف برای این دو رهبر مهم ترکیه تا چه اندازه اهمیت دارد.
آیا در دست گرفتن اختیارات یکی دو شهرداری کمتر و بیشتر مهمتر است یا ایستادگی در برابر ائتلافی به نام ذلت (کنایه به ائتلاف ملت) و مبارزه با فتح الله گولن، پ.ک.ک و داعش و دیگران؟
انتهای پیام/