آموزش زبان دوم در ایران؛ از رؤیا تا واقعیت/آیا یادگیری زبان دوم سن ایدهآلی دارد؟
هنوز پرسشهای بیپاسخی در کشور درباره یادگیری زبان دوم وجود دارد. آموزش زبان دوم در ایران، به ویژه از سنین کودکی، معمولاً قاعدهمند و منطبق بر روش علمی خاصی صورت نمیگیرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یادگیری زبان دوم در جهان در حال گسترش است. یادگیری زبان دوم، جهانی جدید پیش روی زبانآموز میگشاید؛ دنیای دو زبانهها از جهان ذهنی تکزبانهها گستردهتر، متنوعتر و عمیقتر است. بررسیهای آماری نشان میدهد که هرساله بر تعداد کسانی که به زبان دوم مسلط میشوند، افزایش مییابد. طبق بررسیهای صورت گرفته، 90 درصد کودکان اروپایی به یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم پرداختهاند. همچنین 56 درصد شهروندان اروپایی به دو زبان تکلم کردهاند. آمارها، اطلاعات جالبتری نیز در اختیار پژوهشگران حوزه زبان و فرهنگ قرار میدهد. بنا بر اطلاعات ارائه شده، بیش از چهار میلیون بریتانیایی در سال 2011 زبان اول آنها انگلیسی نبوده و 43 درصد از افرادی که در تورنتو زندگی میکنند، زبان اول آنها نه انگلیسی است و نه فرانسه؛ اطلاعاتی که شاید بیانگر تأثیر مستقیم مهاجرتهای چند ساله اخیر به کشورهای مهاجرپذیری مانند کانادا و انگلستان باشد. براساس اطلاعات زبانهای وبگاه اتنولوگ، پاپوآ در گینه نو با 830 زبان متفاوت، از جمله مناطقی است که بیشترین تنوع زبانی را دارد. همچنین کشورهایی مانند چین با 296 زبان و ژاپن با 16 زبان متنوع از جمله کشورهای آسیایی هستند که در آنها تنوع زبانی فراوانی دیده میشود.
ذهن دو زبانهها چطور کار میکند؟
ویویان کوک، دیوید سینگلتون، از زبانشناسان، در کتاب «مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم» معتقدند که دوزبانهها با تعریفی که ما معمولاً از آنها داریم، متفاوت است. از نظر این پژوهشگران، دوزبانه به کسانی اطلاق میشود که مهارتهای زبانی آنها در یک سطح باشد. به عنوان نمونه، کسی که فارسی زبان مادری اوست، به همان میزان بر این زبان مسلط است که به زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم. به عبارت دیگر، دوزبانهها، در این تعریف، توانایی استفاده از مهارتهای زبانی در موقعیتهای گوناگون به یک اندازه دارند. با این تعریف، تعداد دوزبانههای دنیا بسیار اندک است. اما یادگیری زبان دوم، به هر اندازه که باشد، به زبانآموز مهارتهایی را میدهد که تکزبانهها از آن محروماند.
یک زبان دیگر، یعنی بینشی دیگر از زندگی
یکی از موضوعات مهم در بحث یادگیری زبان دوم، زمان آموزش است. مسئلهای که هنوز پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد. به اعتقاد این نویسندگان، هیچ سند و مدرکی دال بر اینکه دو زبانگی، به خودی خود، میتواند برای کودک مضر باشد وجود ندارد. بسیاری بر این باورند که دوزبانگی، از جهات گوناگونی مثل کاربرد زبان، استدلال و درک همنوعان، برای کودکان یک مزیت است. به عنوان مثال، کودکان کانادیی مدارس دوزبانه در انتقال مفهوم به فردی که چشمهایش بسته بود، از کودکان تکزبانه موفقتر عمل کردند؛ زیرا آنها نسبت به نیازهای ارتباطی افراد حساسیت بیشتری نشان میدادند. در مجموع باید گفت که وقتی شما زبان دیگری را یاد میگیرید، شیوه تفکر شما تغییر مییابد. یک دلیل سنتی برای آموزش زبان دوم به کودکان این بود که این موضوع میتواند مغز آنها را رشد دهد.
«مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم» در ادامه به مقایسه افراد دوزبانه و تکزبانه میپردازد تا خواننده را با تفاوت چشمگیر نظام ذهنی این دو دسته آشنا کند. به گفته نویسندگان؛ انگلیسیزبانان به رنگ «آبی» یک عنوان اطلاق میکنند؛ خواه آبی آسمانی باشد یا آبی روشن. اما گویشوران زبانهای دیگر برای آبی روشن و آبی تیره دو واژه متفاوت به کار میبرند. جایی که گویشور انگلیسی تنها یک رنگ را میبیند، گویشوران دیگر زبانها دو رنگ را میبینند؛ به عبارت دیگر نحوه درک انسان از جهان پیرامونش متأثر از زبان اوست.
آموزش زبان دوم در ایران؛ از رؤیا تا واقعیت
آموزش زبان دوم در ایران، به ویژه از سنین کودکی، معمولاً قاعدهمند و منطبق بر روش علمی خاصی صورت نمیگیرد. به همین دلیل، بسیاری از کسانی که از سنین کودکی به آموزشگاههای زبان رفته یا در مدارس سالها به تحصیل زبان دوم پرداختهاند، قادر نیستند به صورت معمولی تکلم کنند و همه مهارتهای زبان دوم را بیاموزند. در این میان، سودجویی برخی از مراکز مانند برخی از مهدهای کودک نیز مزید بر علت شده است. هر از چندگاهی آگهی تبلیغاتی مختلفی از سوی مهدهای کودک منتشر میشود که نوید آموزش زبان دوم و حتی سوم کودک شما را میدهد. این در حالی است که به دلیل نبود نظارت منسجم و علمی، روشهای به کار گرفته شده برای یادگیری زبان دوم به این گروه سنی، ممکن است به مهارتهای زبانی آنها آسیب زند.
در حالی جریان نابسامان مهدهای کودک به فعالیت خود در زمینه آموزش زبان دوم و سوم ادامه میدهد که تحقیق انجام شده میان کودکان اروپایی در سال 2009 نشان میدهد که در مجموع 73 درصد از کودکان اروپایی در دوره مدرسه زبان دوم را یاد میگیرند و نه قبل از آن. از سوی دیگر، تحقیقی در سال 2008 در ایالت متحده آمریکا حکایت از آن دارد که تنها 18 درصد از مدارس ابتدایی این کشور به آموزش زبان دوم میپردازند. در تمامی کشورهای اروپایی، ملاک برای یادگیری زبان دوم، تسلط کودک بر زبان مادری یاد شده است؛ امری که در ایران به آن توجهی نشده و هم والدین و هم معلمان آموزشگاهها با یک شعار غیر منطقی «هرچه زودتر، بهتر» به آموزش زبان دوم به کودکان میپردازند؛ والدین با رؤیای آینده بهتر و آموزشگاهها با سودای پول بیشتر.
با توجه به این موضوع، باید گفت متأسفانه هنوز پرسشهای بیپاسخی در کشورمان در این رابطه وجود دارد. کتاب «مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم» شاید نتواند به همه پرسشها در این زمینه پاسخ دهد، اما منبع مناسبی است برای درک مفهوم و ارزش زبان دوم. این کتاب به تازگی با ترجمه ایران محرابی ساری، دانشآموخته زبانشناسی همگانی از دانشگاه علامه طباطبایی از سوی انتشارات نویسه پارسی در 300 صفحه به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/