بیشترین آسیب‌های طرح افزایش سن ازدواج متوجه زن است

بیشترین آسیب‌های طرح افزایش سن ازدواج متوجه زن است

پژوهشگر و فعال حوزه زنان و خانواده گفت: این طرح نمی‌تواند مانع ازدواج در سن نیاز شود. بلکه آسیب‌ها در این حوزه را زیاد می‌کند چرا که هیچ جایگزینی برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی ارائه نمی‌دهد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، طرح افزایش حداقل سن ازدواج با پیگیری‌های فراکسیون زنان مجلس دهم در دست بررسی قرار دارد، اما این طرح همزمان با طی مراحل رسمی در مجلس مورد نقد بسیاری از استادان دانشگاه، پژوهشگران و فعالان حوزه زن و خانواده واقع شده است حتی تا جایی که عده‌ای آن را از مصادیق بارز کپی‌برداری از غرب و خشونت علیه زن و خانواده برشمرده‌اند.

در این زمینه با توران ولی مراد با 40 سال سابقه پژوهشگری و فعالیت در حوزه زن و خانواده، مدیر شبکه ایران زنان و شورای همکاری زنان به گفتگوی تفضیلی پرداخته‌ایم که مشروح آن در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

کار مجلس و دولت دخالت در اختیارات قانونی و شرعی مردم نیست بلکه ارائه تسهیلات است

اساسا چقدر طرح افزایش سن ازدواج را در حیطه وظایف دولت و مجلس می‌بینید؟

ببینید دولت و مجلس برای این نیستند که اختیارات مردم را محدود کنند مخصوصا موضوعاتی که از نظر قانونی در حوزه شخصی آن‌ها قرار دارد دولت و مجلس برای این هستند که به مردم تسهیلات و آموزش بدهند و روشی را به کار بگیرند که از آسیب مردم پیشگیری شود و در صورتی که مشکلاتی وجود دارد بتوانند مشکلات مردم را رفع کنند.

متاسفانه این طور می‌بینم که هم دولت و هم مجلس برای اینکه کار خودشان را راحت بکنند وظایف اصلی‌شان که در حوزه آموزشی، فرهنگ سازی و ایجاد تسهیلات و کاهش آسیب‌ها از طریق آموزش و ایجاد مراکز هست را رها کردند و در حق انتخاب مردم دست می‌برند و آنچه قانون و شرع به مردم بخشیده است را می‌خواهند از مردم بستانند و جا دارد که صریحا بپرسیم به شما چه که در حق انتخاب مردم دست می‌برید؟

نمی‌توان سن واحدی برای ازدواج همه افراد تعیین کرد

چرا نمی‌شود سن دقیق و واحدی برای ازدواج تعیین کرد؟

نکته دیگر این است که ایران دارای جغرافیای متغیر و ملونی است دارای آب و هوا، اقوام و فرهنگ‌های متعددی است عده‌ای در شهر‌های کوچک، برخی در شهر‌های بزرگ یا روستا و یا ایلات و عشایر زندگی می‌کنند که هر کدام از این‌ها شرایط جسمانی، تربیتی و فرهنگی متفاوتی را برای فرد شکل می‌دهد.

شاید در جایی شرایط به گونه‌ای باشد که شرایط جسمی و روحی فرد ایجاد کند که او دوست داشته باشد در سنین پایین تری ازدواج کند و در جای دیگر شرایط محیطی، فرهنگی و تربیتی به گونه‌ای باشد که فرد در سنین بالاتر هم نخواهد وارد زندگی مشترک شود.

مردم هرگز خود را معطل مجلس و دولت نمی‌کنند/طرح افزایش حداقل سن ازدواج نیازهای طبیعی را نادیده می‌گیرد

چقدر اینچنین طرح‌هایی مورد پذیرش مردم واقع می‌شوند؟
آنچه دولت و مجلس از آن غفلت کرده‌اند این است که با وضع قوانینی که از ازدواج در سن نیاز جلوگیری می‌کنند تصور کرده‌اند که می‌توانند مانع تصمیم گیری و افعال مردم شوند وقتی فردی در خود حس نیاز به ازدواج داشته باشد معطل دولت و مجلس و قوانینی که خلق می‌کنند، نمی‌ماند، آن‌ها ازدواج شان را انجام می‌دهند.

در فرهنگ بومی ما خانواده‌ها دوست دارند که جوانان خود را قبل از اینکه به روابط غیراخلاقی آلوده شوند به سمت ازدواج و زندگی مشترک راهنمایی کنند لذا قانون افزایش حداقل سن ازدواج تنها مانع ثبت ازدواج‌ها در سن نیاز می‌شود، اما مانع از انجام آن نخواهد شد، چون که این قانون نیاز طبیعی فرد را نادیده می‌گیرد و به همین دلیل ضمانت اجرایی ندارد.

کدام مدل بهتر است: تحصیلات به قیمت معطل کردن نیازهای طبیعی یا ازدواج در سن نیاز؟

در این میان تکلیف تحصیلات چه می‌شود؟

آیا جوانانی که ادامه تحصیل می‌دهند، به دانشگاه و تحصیلات تکمیلی می‌روند و در دنیای فانتزی درگیر آلودگی‌هایی از جمله روحی و روانی می‌شوند مدل بهتری از زندگی هستند یا دختری که در شهر یا روستا در سنین نیاز وارد زندگی مشترک می‌شوند و به موقع به نیاز خود پاسخ می‌دهند؟ اگر دوست داشتند ادامه تحصیل می‌دهند اگر هم دوست نداشتند راه دیگری انتخاب می‌کنند. ببینید شواهد هر دو تجربه جلوی چشم ما است کسی نمی‌تواند منکر تاخیر بیش از حد جوانانی شود که یکسره مسیر تحصیل را انتخاب کردند.

بیشترین خطر طرح افزایش حداقل سن ازدواج برای زنان و دختران است

بیشترین خطر چنین طرحی متوجه کیست؟
با چنین وضعی طرح افزایش حداقل سن ازدواج آسیب‌های دیگری را برای جامعه به وجود می‌آورد و به خصوص خطر بیشتر این قانون متوجه حوزه زنان است چرا که وقتی زنی ازدواج می‌کند اگر آن را ثبت کند برای زن امتیاز‌های حقوقی مشخص دارد.

طرح افزایش حداقل سن ازدواج مانع ثبت رسمی ازدواج‌ها می‌شود نه انجام آنها

یعنی صرفا عقد ثبتی و رسمی حذف می‌گردد درست است؟
در خانواده‌های ایرانی مرسوم است که وقتی دختر و پسر در دوره آشنایی هم به سر می‌برند یک صیغه محرمیت بین آن‌ها خوانده می‌شود و چنانچه به توافق قطعی برسند وارد عقد ثبتی و محضری می‌شوند، اما کاری که قانون افزایش حداقل سن ازدواج می‌کند این است که این دوره موسوم به آشنایی و ازدواج موقت را طولانی‌تر می‌کند؛ بنابراین به این صورت نیست که اگر این قانون وضع شد مردم هم حتما آن را اجرا می‌کنند و دیگر به سمت ازدواج در سن نیاز نمی‌روند بلکه تنها مانع ثبت ازدواج‌ها به صورت رسمی می‌شود که آسیب‌های زیادی برای خانواده به همراه دارد.

افق دید در طرح افزایش حداقل سن ازدواج غرب است نه مسال داخل کشور

این طرح قطعا برخاسته از فرهنگ بومی و ملی نیست چقدر الگوگیری از غرب است؟
در کشور ایران جریان‌هایی که متن خود را با افق‌های غرب تعیین می‌کنند متاسفانه تعریفی که از خشونت علیه زن ارائه می‌دهند مطابق تعریف‌های کنوانسیون‌های بین المللی و غربی است.

مثلا داشتن حجاب از منظر غرب خشونت علیه زن است، اما قرآن مستقیما عنوان می‌کند که اگر زنان می‌خواهند که ایذاء (اذیت) نشوند و مورد آزار و خشونت قرار نگیرند حجاب داشته باشند بنابراین به تعبیر قرآن خود بی‌حجابی یکی از ریشه‌های خشونت علیه زن است.
فرهنگ ایرانی با غربی بسیار متفاوت است

چقدر جامعه ایرانی و غربی با هم تطابق دارند که بشود چنین الگوبرداری هایی کرد؟
ولیکن در کشور ما ازدواج و داشتن رابطه عاطفی، فرزندآوری و داشتن خانواده حق زن است و هر کاری که باعث شود او از این حقوق خود باز بماند عین خشونت علیه زن است، اما چون در کشور‌های غربی داشتن رابطه جنسی آزاد است یعنی از هر سنی بچه‌ها حتی از سنین ابتدای نوجوانی می‌توانند با هم باشند یعنی از لحظه‌ای که احساس کردند دوست دارند که رابطه جنسی داشته باشند می‌توانند این کار را انجام دهند و هیچ جلوگیری هم از این موضوع انجام نمی‌شود.

در جامعه غربی هم روابط نامشروع هست و هم سقط جنین/ دختران مجرد باردار و فرزندان بدون پدر معضلی برای غرب شده است

عاقبت الگوهای غربی در مورد آزادی روابط جنسی چیست؟

اما در همان جوامع غربی ما شاهدیم که دختران مجردی که در اثر رابطه‌های نامشروع باردار شده‌اند به عنوان معضلی بر روی دست جامعه و خانواده مانده‌اند و این موضوع هم اکنون یک معضل جدی برای جامعه غربی است و چون نمی‌توانند جلوی این نوع روابط را بگیرند مسئله آزادی سقط جنین را مطرح می‌کنند که این‌ها آسیب و نهایت خشونت علیه یک زن است چرا که بدون آنکه حقوق قانونی داشته باشد مورد استفاده جنسی قرار می‌گیرد و باردار می‌شود که آثار روحی و جسمی نامطلوب بسیاری برای زن به همراه دارد.

اگر دختر، بچه را سقط نکند و نگه دارد کسی مسئولیت آن را به عنوان پدر نمی‌پذیرد لذا مجبور به سقط جنین می‌شود که ممکن است سقط جنین چندین بار در طول زندگی یک دختر اتفاق بیفتد.

حتی اگر سقط جنین هم نکند آن بچه به عنوان یک بچه بدون پدر و مادر به مراکز نگهداری دولتی و از طریق آن‌ها به خانواده‌های دیگر سپرده می‌شود چرا که یک دختر دبیرستانی بدون همسر نمی‌تواند از آن بچه نگهداری کند.

فایده ازدواج رسمی در سن نیاز برای مجموع افراد خانواده و جامعه است

چرا مردم ایران و به عبارتی جهان سنت ازدواج با عقد رسمی را در تاریخ خود حفظ کرده‌اند؟
چارچوب ازدواج و قوانین مربوط به آن که در فرهنگ ما مرسوم است در مجموع دارای امتیازاتی است که امتیازات آن هم حقوق زن را پوشش می‌دهد هم مرد و هم بچه را و به همین دلیل است که به عنوان یک رسم فطری باقی مانده است، چون خرد جمعی در جامعه به این رسیده که ازدواج بهترین فرم برای همه است ازدواج که به صورت رسمی صورت بگیرد رابطه جنسی برقرار می‌شود که حاصل آن بچه است و آن بچه دارای متکفلینی به اسم پدر و مادر است.

نمی‌توانیم همه بلوغ‌ها را معطل بلوغ اقتصادی کنیم/دولت و مجلس موظف به ایجاد تسهیلات برای تشکیل و حفظ خانواده هستند

چرا در طرح افزایش حداقل سن ازدواج از سن کودکی صحبت می‌کند؟ اساسا کودکی تا کجا ادامه دارد؟

بله مسئله دیگر نسبت دادن کلمه کودکی به فرد بالغ در طرح افزایش حداقل سن ازدواج است. بلوغ دارای ابعاد مختلفی است بلوغ روانی، جسمی، جنسی، عاطفی، اجتماعی، اقتصادی. اما باید توجه کنیم که وقتی در مورد بلوغ اقتصادی صحبت می‌کنیم منظور این است که فرد کاملا می‌تواند تمام نیاز‌های مادی خودش و اطرافیانش را پوشش دهد آیا هم اکنون افراد چهل پنجاه ساله چنین امکانی دارند که این انتظار را از فرد بالغ 16 ساله داشته باشیم؟

بنابراین وقتی که جنبه‌های دیگر بلوغ یعنی روانی، عاطفی و جنسی در فرد پیدا شده است نمی‌توانیم آن‌ها را معطل نگه داریم به این امید که روزی فرد به بلوغ اقتصادی برسد؛ لذا باید اجازه دهیم که مردم خودشان انتخاب کنند که با توجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و علایقی که دارند زمان ازدواج خود را انتخاب کنند.

اگر بحث کودکی را برای فرد 18 ساله مطرح می‌کنند باید پاسخ این را بدهند که چرا به فرد 50 ساله بی‌مسئولیت و وبال جامعه آن را نسبت نمی‌دهند؟

از سویی اگر جامعه دوست دارد که زودتر وارد زندگی مشترک شود، اما به دلیل شرایط اقتصادی نمی‌تواند دولت موظف است که این موانع را در اسرع وقت برطرف کند.

بجای وزارتخانه‌های حوزه آموزش و فرهنگ، خانواده را مجازات نکنید/اگر دختر و پسر نامحرم را کنار هم دیدید تعجب نکنید چرا که جلوی ارضای شرعی نیاز آنها را گرفته‌اید

نمی‌شود منکر برخی مشکلات در مورد ازدواج در سن پایین شد،نظر شما راجع به آن چیست؟

بله در صورتی که فردی تمایل به ازدواج داشته باشد ولی دارای اشکالاتی برای آمادگی و ورود به آن است راه حلش این نیست که قانون وضع کنیم که همه افراد ازدواج نکنند راه حلش آموزش است.

مبحث بلوغ اجتماعی و رفتاری مبحثی است که آن هم نیاز به فعال شدن دستگاه‌های آموزشی و فرهنگی مثل وزارت‌های آموزش و پرورش، علوم تحقیقات و فناوری، ارشاد و ... است که بتوانند فرد را برای داشتن زندگی مشترک موفق آموزش دهند.

در این زمینه هم می‌توان برنامه‌های بلندمدت تعریف کرد که در اسناد بالادستی کشور هم این موارد وجود دارد و هم به صورت کوتاه مدت از برگزاری کارگاه‌های آموزشی، ورک شاپ‌ها برای جوانان استفاده کرد.

مورد دیگر این است که تا فردی بالغ نشود و احساس نیاز به ازدواج نکند که به سمت ازدواج نمی‌رود و یکی از شرایط ورود فرد به ازدواج این است که خود حس نیاز به این مسئله داشته باشد لذا به جای وقت گذاشتن روی تعیین سن ازدواج و دخالت در اختیارات مردم بهتر است که امکانات و تسهیلات برای ورود آن‌ها به زندگی مشترک در نظر گرفته شود، چون نیاز و هرمون در بدن آن بچه وجود دارد و از بین نمی‌رود و اگر در جای خود پاسخ داده نشود نهایتا شاهد این خواهیم بود که مثلا دختر و پسر نامحرمی در پارک نیاز‌های خود را پاسخ می‌دهند.

جایگزین ازدواج رسمی چیست؟روابط آزاد نامشروع غربی؟

در غرب اگر جلوی ازدواج گرفته می‌شود روابط ازاد جنسی با همه مخاطراتی که گفتید وجود دارد ارائه کنندگان طرح افزایش سن ازدواج چه جایگزینی دارند؟
یک آسیب دیگر این است که وقتی فرد برای نیاز خود پاسخ درست پیدا نکند و به سمت روابط متعدد کشیده می‌شود و حتی ممکن است در یک زمان ارتباطات موازی داشته باشد که صدمه این مورد بیشتر است. یعنی کسی که می‌آید جلوی ازدواج را می‌گیرد باید بگوید جایگزینش چیست؟ آیا چیزی جز رابطه جنسی آزاد آنهم به مدل غربی است؟ این افراد صراحتا بگویند می‌خواهند جامعه ایرانی را غربی کنند؟
عده‌ای از خود غرب غرب‌ترند/ همه ابتکار غربگراها در حوزه خانواده الگوی فنلاندی بود

چرا غربگراها به دنبال رویکردهای جدید غرب در حوزه خانواده نمی‌روند؟
کسانی که مدل نگاه و افق دید آن‌ها غربی است تماما به آنچه غرب دیکته می‌کند اعتماد دارد مگر در دوره معاونت امور زنان ریاست جمهوری خانم مولاوردی شاهد این نبودیم که ایشان تیمی را به فنلاند فرستادند تا مبتنی بر الگوی فنلاندی مدلی را برای خانواده طرح ریزی کنند.

امروز شاهدیم که پس از آسیب‌های بسیاری که بر روح فرد، خانواده و جامعه در غرب وارد شده است برنامه‌ها به سمت خانواده محوری بازگشته است، اما غرب گرا‌ها در ایران چشم خود را روی این بخش از تحولات جامعه غربی بسته‌اند و اصرار دارند که راه شکست خورده غرب را یکبار دیگر به زن و خانواده ایرانی تحمیل کنند.

غربگراها شعار اسلامی می‌دهند که پست بگیرند اما عینا خود غرب را پیاده می‌کنند/ زنی غربی که رابطه آزاد جنسی و سقط جنین متعدد داشته الگوی زن ایرانی نسیت

این غربگراها اطلاع ندارند که در حکومت اسلامی وذیل قوانین اسلام باید فعالیت کنند؟

کسانی که چشم انداز و افق دیدشان غربی است تنها جرات نمی‌کنند که بگویند ما غربی فکر می‌کنیم چرا که پست‌هایی را که هم اکنون در دست دارند به خاطر پذیرش ظاهری چارچوب‌های اسلامی و حکومت اسلامی است و اگر از اول بگویند که ما چارچوب اسلامی را قبول نداریم و ما نگاه مان غربی و سازمان ملل است آن پست و مقام را از دست می‌دهند.

کرسی مسئولیت را به اسم اسلام می‌گیرند، اما آنچه پیاده می‌کنند عملا غیر اسلام است شاید خودشان به صورت رادیکال از سقط جنین دفاع نکنند، اما عقبه آن‌ها این کار را برایشان انجام می‌دهد چرا که این جریان غرب‌گرا با حلقه سکولار واسط خودش موارد غربی را وارد حوزه زن و خانواده می‌کند.
مثلا در موردی که خانم مولاوردی ادعا می‌کند که
10 هزار امضا برای آن جمع کرده است اساسا توسط خانمی در لندن شروع شد که افتخارش این است که در طول زندگی اش سه بار سقط جنین کرده است کسی که مرتبا حرف از آزادی رابطه جنسی می‌زند.

راه تغییر قانون این نیست که از خارج نامه و امضا جمع کنند با راهنمایی آن‌ها کمپین بزنند راهش این بود که ایشان یک کمیته تخصصی تشکیل دهند لایحه‌ای بنویسند با برخی دفاتر لابی بکنند در دولت و سپس در مجلس تصویب بکنند و اگر در این راه دچار مشکلاتی شد آن را رسانه‌ای کنند.

خانم مولاوردی در تفاهم نامه‌ای که با صندوق جمعیت امضا کرده بود پذیرفته بود که تیمی را برای آموزش به فنلاند بفرستد تا به آن‌ها بگویند که در حوزه خانواده چه کار باید بکنند و چه کار نباید بکنند لذا این گونه از مسئولان چشم انداز و افق دیدشان غرب است.

تصویب طرح افزایش حداقل سن ازدواج آسیب‌های فراوانی را به حقوق زن وارد می‌کند/ پای تعهدات بین المللی در میان است

طرح افزایش حداقل سن ازدواج موازی کدام اسناد بین المللی تنظیم شده است؟

چنین افرادی هرگز از ابتدا نمی‌گویند که غرب‌گرا هستند، اما باید توجه کنند که چنین قوانینی که کپی‌برداری از غرب است، چون از دل فرهنگ بومی و دینی نیستند توسط مردم اجرا نمی‌شوند حتی اگر مصوب شود فقط باعث آسیب بیشتر به خانواده و مخصوصا به زن می‌شود وقتی زن با ازدواج رسمی حقوق خودش و فرزندش مشخص است مصوب کردن قانون افزایش حداقل سن ازدواج فقط آسیب‌ها در این حوزه را زیاد می‌کند چرا که خانواده‌ها در زمان نیاز فرزندان به ازدواج چاره‌ای جز ازدواج آن‌ها ندارند و منتظر قانون و دولت و مجلس نمی‌مانند.

این دست از قوانین تعهدات جریان غرب گرا به اسنادی، چون سند توسعه پایدار
2030 و سند توسعه هزاره را مشخص می‌کند در این اسناد اهداف و زیر مجموعه‌هایی برای آن اهداف تعریف شده است که یکی از آن اهداف بالا بردن سن ازدواج تا 18 سالگی است لذا این مسئولان غرب گرا، چون باید پاسخگوی تعهدات خودشان به غرب باشند باید گزارشی از اجرایی شدن آن تعهدات در ایران را خدمت غرب تحویل دهند.

براساس آمار رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس میزان رضایتمندی زنانی که زیر سن
18 سالگی ازدواج کرده‌اند بسیار بالاتر از این سن است. سن 18 سالگی ازدواج را غرب‌گرا‌ها از کجا آورده‌اند جز از اسناد و تعهدات بین المللی؟ حتی در برخی ایالات آمریکا سن ازدواج زیر 18 سال است چرا این قسمت از غرب را نمی‌بینند؟

ممنوعیت حضور دختران متاهل در مدارس از مصادیق خشونت علیه زن است

راه حل شما برای اینکه ازدواج در سن نیاز مانع ادامه تحصیل دختران نشود چیست؟

اگر عنوان می‌شود که دختری با ازدواج کردن نمی‌توان ادامه تحصیل دهد و اجازه حضور در مدرسه ندارد خب شما چرا جلوی نیاز طبیعی دختر را می‌گیرید مانع حضور دختر در مدرسه را بردارید.

اول اینکه چه کسی گفته همه باید طبق مدل دیکته شده غربی کار کنند یعنی حتما تا آخر متوسطه و تحصیلات دانشگاهی ادامه دهند و بعد به سراغ پاسخگویی به نیاز‌های طبیعی، روحی و عاطفی خود بروند ثانیا تسهیلاتی قرار دهید که این زن مورد تظلم قرار نگیرد و در حق او اجحاف نشود و یا نگران وضعیت اقتصادی درون خانه‌اش نباشد دولت و مجلس موظفند که موانع مقابل حقوق طبیعی و شرعی افراد را بردارند.

منبع:راه داتا

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران