آیا خانه هنرمندان، خانهی "هنرمندان" است؟
رجبی معمار در سودای تبدیل کردن خانه هنرمندان ایران، به نهاد صنفی هنرمندان است، در حالی که کمتر هنرمندی این خانه را خانهی خود میداند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کمیسیون فرهنگی مجلس 9 مهر جلسهای با موضوع طرح تغییر نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزارت فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامی تشکیل داده و به نظر میرسد که در این جلسه اعضای کمیسیون فرهنگی با افزودن نام هنر به وزارت فرهنگ و ارشاد توافق داشتهاند.
در همین باره مجید رجبیمعمار مدیرعامل خانه هنرمندان در بابِ اهمیت درج نام هنر در عنوان وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبتهایی را مطرح کرده است که در اینجا این صحبتها را بررسی میکنیم.
بخشی از صحبتهای رجبی معمار را با هم میخوانیم: «یکی از مهمترین وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیدگی و حمایت از رشتههای گوناگون هنر است که حداقل 2 معاونت اصلی این وزارتخانه یعنی معاونت هنری و معاونت سینمایی را شامل میشود. همچنین بخشی از وظایف حوزه معاونت فرهنگی در حوزه شعر و ادبیات قرار دارد که به مسأله هنر برمیگردد. هنرمندان و انجمنهای هنری تأکید دارند که حتما واژه هنر برای این وزارتخانه صراحتا قید شود. خانه هنرمندان مدتهاست همراه با مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کمیسیون فرهنگی مجلس این بحث را مطرح کرده است که مورد قبول این وزارتخانه و کمیسیون فرهنگی هم قرار گرفت. این طرح در سیر بررسی و تصویب است و ان شاءالله به صحن علنی مجلس ارایه شود.»
خواندن صحبتهای رجبی معمار چند پرسش را در ذهن ما ایجاد میکند؛ نخست آنکه؛ همین «خانه هنرمندان ایران» که آقای رجبی معمار مدیرعامل آن است و نامِ بسیار زیبایی هم دارد؛ آیا به راستی خانهی هنرمندان است؟ آیا فعالیتها و ماهیت این نهاد با نامش، سنخیت لازم را دارد؟
اردیبهشت 1391 هنوز در حافظهی اهل هنر مانده است. زمانی که حسین علیزاده، یکی از مهمترین چهرههای هنریِ کشور، میخواست نشست خبریاش را در خانه هنرمندان برگزار کند، اما مسئولان آنجا چنین اجازهای به او ندادند. پس از آن زمان بود که حداقل بسیاری از اهالی موسیقی به روشنی درک کردند که خانهی هنرمندان، خانهی آنان نیست.
خانه هنرمندان ایران حتی به بزرگترین چهرههای هنری هم رحم نکرده و هرکدام که میخواهند برنامهای در این نهاد داشته باشند، باید تا قِرانِ آخرش را بپردازند.
در همین چند سال گذشته آمارها نشان میدهد که خانه هنرمندان کمترین میزان توجه را به هنر موسیقی داشته است و تمرکزش بر برگزاری نمایشگاههای حوزه تجسمی بوده است. آنجا هم البته بیشترین تمرکز بر روی نمایشگاههایی است که بیشترین درآمدها را برای خانه هنرمندان و مسئولانش داشته باشد. از سوی دیگر تماشاخانه ایرانشهر(این تماشاخانه را مدیر خانه هنرمندان اداره میکند) هم بیش از هر جای دیگری به سمت تئاترهای تجاری رفته است. اصلا حضور سلبریتیها در تئاترها و بالا رفتنِ قیمت بلیت تئاتر از همین تماشاخانه ایرانشهر آغاز شد.
هنر موسیقی در خانه هنرمندان به برگزاری چند کنسرتِ خاص آن هم از سوی آدمهایی خاص در طول سال، خلاصه میشود.
پس ناگفته پیداست که عنوانِ یک ارگان به هیچ وجه نمیتواند ملاکِ کارکرد آنجا باشد. البته که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید در عنوانش «هنر» هم داشته باشد. اما اینکه چه کسی و چه کسانی و به چه نیتی درباره این موضوع اعلام موضع میکنند، مسئلهی دیگری است.
رجبیمعمار در بخش دیگری از صحبتهایش اینگونه گفته است: «این تغییر هیچ هزینهای بر دولت و دستگاههای اجرایی که در حوزه فرهنگ و هنر کار میکنند، تحمیل نخواهد کرد. هر نوع تغییری در مجلس از این جهت ممکن است مورد مخالفت بعضیها قرار بگیرد که هزینهای را به دولت اضافه کند، این تغییر هزینهای ایجاد نخواهند کرد بلکه نتیجه مثبتی که دارد ابراز علاقه مسئولان و قانونگذاران کشور به موضوع هنر است و قطعا باعث دلگرمی اهل هنر خواهد شد.»
اندیشهی یک مدیر هنری در کشور تنها در هزینه نداشتن محدود میشود. او گمان میکند اضافه شدنِ «هنر» به عنوانِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باعث دلگرمیِ هنرمندان میشود. در حالی که تغییر رویکردهای این وزارتخانه و البته جدیتش در عملی کردنِ مطالبات هنرمندان است که به هنرمندان دلگرمی میبخشد؛ نه یک تغییر نامِ کوچک.
از آقای رجبی معمار باز هم باید پرسید؛ نهادی که شما آن را اداره میکنید، عنوانش «خانه هنرمندان ایران» است؛ به راستی همهی هنرمندان ایران، این نهاد را خانهی خود میدانند.
خانهای که در سالهای اخیر جای هر بیزینسی به آنجا باز شده و هر تاجری بر در و دیوار این خانه نگاهِ درآمدزایی داشته است. خانهی هنرمندان کارش به کافهداری و فروش غذا هم رسیده است. شاید بهتر باشد، آقای رجبی معمار به جای تصمیمگیری دربارهی اضافه شدن یا نشدنِ «هنر» به عنوانِ یک وزارتخانه، به فکرِ ترمیمِ اعتبار از دست رفتهی خانه هنرمندان ایران باشد.
چرخش خانه هنرمندان از شهرداری به وزارت ارشاد
از زمانی که شهرداری تهران، حمایتهای مالیاش را از خانه هنرمندان سلب کرد، این خانه به سمت وزارت ارشاد متمایل شده است. رجبی معمار که مسئولان شهرداری تهران را مخالف خود دید، تصمیم بر تغییر رویکرد به سمت وزارت ارشاد گرفت. او اکنون بیش از هر زمانی به وزارت ارشاد نزدیک است. آنها در تازهترین سودایی که در سر دارند، به دنبال این هستند که خانه هنرمندان را به نهادی صنفی برای هنرمندان تبدیل کنند.
به راستی، جایی که براساس بیزینس و پول اداره میشود، چطور میتواند نهادی صنفی برای هنرمندان باشد. جایی که یک شبه تمایلش از شهرداری را به سمتِ وزارت ارشاد تغییر میدهد، چطور میتواند نهادی صنفی برای دفاع از حقوق هنرمندان باشد.
به هر روی اینگونه به نظر میرسد که اضافه کردنِ واژهی «هنر» به نامِ وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای نزدیکیِ نامِ این نهاد با نامِ خانه هنرمندان ایران است. شاید آنها از این راه میخواهند زمینهی تبدیل کردنِ خانه هنرمندان به نهادِ صنفی هنرمندان را هموارتر کنند.
انتهای پیام/