یادداشت|چنبره دلار بر بورس کشور
شاخصهای بورس چگونه بازیچه دلالهای کوچه پسکوچهها شدند؟
خبرگزاری تسنیم، بورس طی ماههای گذشته نقش ضربهگیر تبلیغاتی را برای دولتمردان بازی کردهاست؛ هر زمان فشار افکار عمومی و منتقدان درباره افزایش قیمت ارز، رشد نرخ تورم و.... افزایش مییافت، پشت اعداد و ارقام پرطمطراق شاخص کل سنگر میگرفتند و اندازه تیترهای رسانههای دولتی را بزرگتر میکردند که "شاخص بورس رکورد تاریخی خود را شکست". این پروپاگاندا البته باعث نشد کارشناسان از طرح این پرسش بگذرند که در اوج شرایط ناپایدار اقتصاد ایران چگونه و چرا بورس که قاعدتا باید دماسنج اقتصاد کشور باشد، هیچ تناسبی با حال و هوای بیتاب اقتصاد ندارد. رکوردشکنیهای پیدرپی شاخص کل بورس طی 6 ماهه نخست سال جاری آن هم در روزهایی که التهاب در اغلب بازارهای ایران به اوج خود رسیدهبود، این سؤال را دوباره در کانون توجه محافل کارشناسی قرار داد که این بازار و شاخصهای آن تا چه حد میتوانند بیانگر و نشانگر آنچه واقعا در اقتصاد کشور میگذرد، باشند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ فعالترین و متغیرترین بازیگر اقتصاد ایران طی 6 ماهه اخیر رفت تا با بررسی نسبت و کنش و واکنشهای این بازیگر و بورس، ارزیابی دقیقی از واقعنمایی شاخصهای بازار سرمایه داشت.
دلار؛ فتنهگرچموش اقتصاد ایران
ناگفته پیداست که نرخ دلار خصوصا از فرودین سال جاری تا همین روزها، التهابآفرینترین متغیر اقتصاد ایران بودهاست. دامنه این التهابات البته تنها محدود به بازارهای کالایی نبوده و شرکتهای بورسی را نیز به شدت متأثر کرده، تأثیری که اگرچه هر دو جنبه مثبت و منفی را داشته اما کفه مثبت آن سنگینتر بودهاست. نگاهی به شرایط شرکتهای بورسی طی بهار 97 بخوبی این تأثیرپذیری را نشانمیدهد.
رکوردهای تاریخی، کانال شکنیهای دنبالهدار
اگرچه بورس سال 97 را با روندی صعودی آغاز کرد اما در ادامه تحت تاثیر تحولات برجام و سیاست های جدید ارزی با آرامش بیشتری به فعالیت خود ادامه داد. با اظهار نظر ترامپ در خصوص برجام و تا حدودی شفاف شدن فضای ارزی کشور، آنچه به وضوح مشاهده شد افزایش تقاضای سهام از سوی بازیگران بازار بود. رشد شاخص در اواسط اردیبهشت ماه در حالی صورت گرفت که عمده تقاضای سهامداران در نمادهای کوچک مشاهده شد. گواه این نکته نیز بازده مثبت شاخص هم وزن در دومین ماه سال بود. برهمین اساس، شاخص هم وزن توانست با رشدی بیش از 4 درصد به کار خود خاتمه دهد. تقاضای خرید آن دوره که عمدتا از سوی سهامداران عمده آغاز و به سهامداران خرد سرایت کرد ، فضای بورس تهران با چرخش قابل ملاحظه ای همراه کرد و زمینه ساز تحولات چشمگیر خردادماه بورس شد. شاخص کل که در آخرین روز اردیبهشت در میانه های کانال 95 هزار واحدی به کار خود پایان داده بود، در نخستین روزهای خرداد نیز با نوسان های محدود به کار خود ادامه داد. به طور سنتی ، شروع خرداد با افزایش ترافیک برگزاری مجامع شرکت ها همراه می شود. از این روز بازیگران بازار طی این مدت استراتژی خرید خود را با نتایج این مجامع تخمین می زنند و این موضوع یکی از دلایل روند آرام بازار در هفته های اول خرداد بود اما این روند دوام چندانی نداشت و بورس تهران تحت تاثیر تحولات اقتصاد کلان در حوزه ارز و سکه و همچنین روند بازارهای جهانی توانست با گشایش های بسیاری همراه باشد.
در روز 23 خرداد نماگر بورس تهران توانست، با جهش بی سابقه 2هزار و 768 واحدی، سه کانال شکنی متوالی در یک روز داشته باشد. شاخص بورس در آن روز توانست به رقم 99 هزار و 146 واحد برسد و رکورد تاریخی جدیدی را به ثبت برساند. اما این پایان ماجرا نبود و در روز های بعد نیز این رکوردشکنی ها ادامه داشت. تا جایی که طی 6 روز معاملاتی همراه با 10 کانال شکنی، بازدهی بورس به بیش از 10 درصد رسید . به این ترتیب نماگر شاخص در آخرین روز فصل بهار در کانال 108هزار و 872 واحدی آرام گرفت و بدین ترتیب فصل طلایی بازار سرمایه رقم خورد.
صدرنشینها
گذشته از شاخصهای کلان، مرور فهرست شرکتهایی که بیشترین افزایش ارزش سهم و تأثیر مثبت را در شاخص داشتهاند بروشنی از نقش افزایش قیمت ارز در بازار سرمایه کشور خبر میدهد.
آمارها حاکی از آن است که طی سه ماه نخست سال، صنایع محصولات چوب با 70 درصد رشد، استخراج کانه فلزی وفلزات اساسی با رشد تقریبی 50 درصدی در صدر صنایع پیشتاز بورسی قرار داشته اند.
این آمار همچنین نشان میدهد ارزش سهام سه صنعت فلزات اساسی، استخراج کانی های فلزی و محصولات شیمیایی حدود 36 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. طی این مدت بیشترین رشد مربوط به گروه فلزات اساسی بوده که تقریبا 20 هزار میلیارد تومان به ارزش آن اضافه شده است.
در این میان صنعت محصولات چوبی بیشترین رشد را تجربه کرد. سهام شرکت فیبر ایران که تنها نماینده این صنعت در بازار سرمایه است از ابتدای فروردین تا پایان خرداد ماه 75 درصد افزایش قیمت داشت.
پس از آن صنعت استخراج کانه های فلزی با 44 درصد عنوان دومین صنعت پربازده بهار 97 را به خود اختصاص داد. در این صنعت چادرملو با 48 درصد پربازده ترین شرکت بود. گل گهر و کنور نیز به ترتیب با 46 درصد و 45 درصد در رتبه های دوم و سوم این رده بندی قرار گرفتند. اما بازدهی سه ماهه بمیلا از این گروه منفی 1 درصد بود.
فلزات اساسی سومین صنعت پربازده سه ماهه ابتدایی امسال بود. میانگین بازدهی این صنعت در بهار سال جاری 33 درصد بود. البته در گروه فلزات اساسی سهم هایی هم بودند که بازدهی بیش از میانگین صنعت کسب کردند. سهام ارفع از این گروه 55 درصد رشد داشت. ذوب 40 درصد، فولاد مبارکه 36 درصد و فولای 30 درصد افزایش قیمت داشتند. کمترین بازدهی این گروه نیز به فولاد امیر کبیر کاشان و نورد و لوله اهواز تعلق داشت. با وجود اینکه فلزات اساسی سومین صنعت و گروه پربازده بهار 97 بود اما در همین گروه برخی از نمادها از جمله فولاد کاویان، نورد قطعات فولادی، گروه صنعتی سدید، لوله و ماشین سازی و سپنتا بازدهی منفی داشتند.
همانگونه که از نامهای بالا پیداست، شرکتهای صادرکننده آن هم صادرکنندگان مواد خام معدنی، نیمه خام پتروشیمی، سیمانیها و... با افزایش قیمت ارز طی ماههای گذشته بیشترین جهش را در ارزش سهام داشتهاند. مقایسه نمودار شاخص کل و شاخص صنعت در بهار و تابستان امسالبروشنی گویای این تأثیر گذاری است.
ولی نادی قمی، مدیرعامل تأمین سرمایه امین با بیان اینکه"شرکتهای بورسی طی سه ماه اول سال سودی حدود 14.4 هزار میلیارد تومان کسب کردهاند و سرمایه آنها افزایش 38 درصد افزایش داشتهاست"، میگوید: صنایع شیمیایی، فلزات اساسی و فرآوردهای نفتی به مدد افزایش نرخ ارز و قیمت های بالای مواد خام در بازار جهانی توانسته اند به عنوان گروه پیشرو در بازار باشند اما این سود توجیه کننده ارزش بازار سهام نیست.
او اشاره به اینکه با مراجعه به سال 91 می توان سنجه ای برای ارزیابی آینده بازار سهام به دست آورد، اضافه میکند "رشد انفجاری کمیت های پولی طی سال های قبل از سال 91 اثر خود را در قیمت ارز و سایر دارایی ها و نیز کالا و خدمات نشان داد. به طوری که دلار حدود 1800 تومانی ابتدای سال 91 با رشد 94 درصدی در پایان همان سال به حدود 3500 تومان رسید اما شاخص بورس با 46 درصد افزایش از 26 به 38 هزار واحد رسید و توانست کمتر از نصف افزایش ارزش دلار را جذب کند. رشد انفجاری شاخص بورس در سال 92 را نمی توان به واکنش توأم با تاخیر بازار سهام به افزایش ارزش دلار در سال گذشته نسبت داد بلکه محرک اصلی بازار سهام در آن سال، انتخابات ریاست جمهوری و به پیروزی رسیدن تیم دولت تدبیر و امید بود. به نحوی که با وجود کاهش قیمت دلار از 3500 تومان به کمتر از سه هزار تومان، بازار سهام توانست رشد حدود 60 درصدی را بعد از انتخابات تجربه کند و به اوج تاریخی در دی ماه 92 برسد. درحال حاضر اگر بازار سهام بخواهد کل تغییرات ارزش دلار را جذب کند، باید اتفاقات با اهمیتی در حوزه سیاست بین المللی و در جهت کاهش ریسک ها رخ بدهد بنابراین با ادامه روند موجود، حداکثر شاهد انعکاس 50 درصد تغییرات نرخ ارز در بازار سهام خواهیم بود که به نظرمی رسد احتمال وقوع آن چندان بالا نباشد".
سونامی نقدینگی در بوررس
گذشته از تأثیرگذاری ارز، بنظرمیرسد بخشی از تحولات فعلی بورس نشانگر روند طبیعی اقتصاد نیست و محصول موجهایی است که نقدینگی هزار و 600 هزار میلیارد تومانی براه انداخته است. بر این اساس این میزان نقدینگی با توجه به اینکه به سمت تولید هدایت نشده است، پس از درنوردیدن بازار مسکن، طلا، سکه و ارز حالا سراغ بازار بورس آمده است. لذا از آنجا که به میزان نقدینگی سرگردان در کشور ارز وجود ندارد، این موجها یکی پس از دیگری رخ داده و درنهایت هم خاموش خواهند شد. در واقع نقدینگی هزار و 500 هزار میلیارد تومانی این ابتکار عمل را به دست کسانی داده است که با خرید سهام با شناوری اندک با معاملات صوری و درون گروهی قیمت آن را نجومی کرده و در بیاطلاعی مردم صف خرید ایجاد میکنند، آنگاه یک مسابقه برای خرید این سهام در برخی افراد ناآگاه ایجاد میشود و پس از فروش آرام سهم طراحان بازی، آن سهم بهشدت سقوط میکند.
انتهای پیام/