موسیقی در سکوت خلق میشود / چغازنبیل؛ بزرگترین و نخستین معبد یکتاپرستی
نشست «اندیشه اسلامی در ایران معاصر» با سخنرانی پوران درخشنده، پریچهر خلوتی، شکرخدا گودرزی و دکتر یغمایی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، این روزها نهمین دوره کوتاه مدت هم اندیشی بین المللی با موضوع «اندیشه اسلامی در ایران معاصر»، در تهران در حال برگزاری است. در راستای همین نشست ها عصر روز گذشته سه شنبه سوم مهر 1397 نشستی با همت کنسرواتوار تهران و موسسه آموزش عالی نهاوند برگزار شد.
در این برنامه پوران درخشنده، پریچهر خلوتی، شکرخدا گودرزی و دکتر یغمایی به سخنرانی درباره هنرهای مختلف در ایران پرداختند.
در ابتدای برنامه بابک رادمنش آهنگساز و خواننده موسیقی ایرانی به نواختن ویلن پرداخت و چند قطعه از ساختههای خودش را اجرا کرد.
تعداد بانوان کارگردان در ایران از هر کشوری بیشتر است
پوران درخشنده کارگردان، فیلمنامه نویس و تهیه کننده سینمای ایران نخستین سخنران این مراسم بود. درخشنده در صحبتهایش به بیان تاریخچهای از سینمای ایران و نقش بانوان در این سینما پرداخت. در ادامه متن صحبتهای پوران درخشنده را میخوانید:
سینما در ایران حدود 120 سال سابقه دارد. اما سینمایی که مردم با آن ارتباط داشتهاند حدود 100 سال سابقه دارد. نخستین فیلم ناطق سینمای ایران دختر لر نام دارد که در بمبئی ساخته شده است. نخستین سینما برای حضورمردمی در سال 1305 ساخته شده است.
سینمای ایران به دو دوره قبل و بعد از انقلاب تقسیم میشود. سینمای پیش از انقلاب به عنوان سینمای فیلم فارسی شناخته میشود و سینمایی سرگرمکننده و سطحی بوده تا سینمایی اندیشمند. معدود کارگردانانی در سینمای ایران بودند که از سال 1340 تا 1357 موج نویی را در سینمای ایران شروع کردند؛ مهرجویی، کیارستمی، حاتمی و کیمیایی از این کارگردانان بودند.
پس از انقلاب سینما برای مدتی کوتاه تعطیل شد اما بعد از آن به سرعت کارش را ادامه داد. از سال 1362 سینمای پس از انقلاب کارش را شروع کرد. این سینما هدفش ساخت فیلمهای ارزشمندی بود که حرفی برای گفتن داشته باشند.
آن زمان بین سی تا پنجاه فیلم در سال تولید میشد. در آن سالها جشنواره بین المللی با عنوان فیلم فجر در کشور طرح ریزی شد. این کار برای معرفی هنرمندان جوان گام های بزرگی را برداشت.
در ادامه بزرگترین نهاد صنفی سینمای ایران با عنوان خانه سینما تاسیس شد. سینمای پس از انقلاب با کنار زدن فیلمهای فارسی، آثاری را ساخت که جنبههای فرهنگی داشتند.
پس از انقلاب ورود فیلمهای خارجی ممنوع و فقط فیلمهای ساخت داخل در سینماها اکران شد. این فرصتی بود برای خلاقیت فیلمسازان ایرانی که کم کم توجه جشنوارههای جهانی را به سوی سینمای ایران جلب کنند.
سینمای ایران راهش را ادامه داد و جریانهای انحرافی نتوانستند آن را منحرف کنند. در حال حاضر سینمای ایران سالانه حدود 120 فیلم تولید میکند.
فیلمهای سینمای ایران تا کنون جوایز بسیاری مانند جایزه جشنواره برلین، سه قاره، اسکار، نخل طلای جشنواره کن، جایزه طلایی جشنواره توکیو، گلدن گلوب، اسکار بهترین فیلم خارجی زبان، قرقاول طلایی و نخل طلای بهترین بازیگر مرد را کسب کرده است.
از سال 1364 اولین فیلمساز ایرانی وارد عرصه سینمای ایران شد. در حال حاضر حدود 10 فیلمساز زن در ایران مشغول کار هستند و حدود 200 کارگردان داریم که در حوزه ساخت فیلم کوتاه فعالیت می کنند. این حجم از حضور بانوان در عرصه سینما در هیچ کشوری دیده نمیشود.
ما آثار آهنگسازان قدیمی را بازخوانی میکنیم
پریچهر خلوتی خواننده و سرپرست گروه «پریشاد» یکی دیگر از سخنران این مراسم بود. او در صحبتهایش ضمن معرفی بخشی از فعالیتهایش، به بیان تاریخچهای از موسیقی ایرانی و البته حضور زنان در عرصه موسیقی ایران پرداخت. در ادامه متن صحبتهای پریچهر خلوتی را میخوانید:
من به مدت 18 سال با وزارت ارشاد کار کردهام و سالی دوبار در تالار وحدت کنسرتهایمان را برگزار میکنیم. کنسرتهای ما در ایران تنها ویژه بانوان است.
موسیقی در ایران به دوره باستان و بعد از اسلام تقسیم میشود. موسیقی ایران با کشورهای همسایه مانند ترکیه، عراق و دیگر کشورها ارتباط برقرار کرد. در شاهنامه فردوسی درباره موسیقی صحبت شده و شخصیتهای اساطیری به سازهایی مانند سرنا علاقه داشتهاند. در زمان خسروپرویز موسیقی باستان به اوج خود رسید. سازهای آن زمان؛ عود هندی، سنتور، قره نی و ... بوده است.
هفت مقام و 360 ملودی در زمان ساسانیان وجود داشته است.
در دوره صفویه موسیقی به رکود میرود. در حال حاضر موسیقی در ایران دارای هفت دستگاه است؛ دستگاههای ماهور، سه گاه، چهارگاه، نوا، راست پنجگاه، شور و همایون.
امروز در موسیقی بانوان امکان ساخت و انتشار آثار جدید وجود ندارد. به همین دلیل ما آثار آهنگسازان قدیمی را بازسازی و بازخوانی می کنیم.
بزرگترین و نخستین معبد یکتاپرستی در ایران قرار دارد
دکتر یغمایی یکی دیگر از سخنران این مراسم بود که دربارهی معماری در ایران به بیان نکاتی پرداخت. بخشی از صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
پروفسور اشمیت در حفاریهایی که در شوش داشت لوحی را پیدا کرد که پس از بررسیها نشان داد که ما در 6 هزار سال پیش موسیقی داشتهایم و نوازندگان از سوی یک شخص رهبری میشدهاند.
اصفهان در دوره صفویه پایتخت ایران بوده است. البته قزوین پایتخت اصلی آنها بود و به علت گرفتاریهایی که عثمانیها برایشان ایجاد کردند، مجبور شدند اصفهان را به عنوان پایتخت برگزینند.
نمایندگان کشورهای اروپایی برای کمک گرفتن از شاهان صفوی به اصفهان سفر میکردند. ایننمایندگان در ایران ماندگار شدند و همین ماندگاریشان موجب شد که شاهان صفوی دستور بدهند در طبقه ششیم عالیقاپو، اتاق موسیقی را برای این نمایندگان کشورهای اروپایی بسازند تا آنها در آنجا بتوانند موسیقی بشنوند.
برمبنای مطالعات جامعی که انجام شده؛ بزرگترین و نخستین معبد یکتاپرستی در ایران قرار دارد و نامش چغازنبیل است. این معبد به صورت برج ساخته شده و به صورت منشوری به ارتفاع 52 متر ساخته شده است. برای ساخت این معبد خاک را تبدیل به خشت کردهاند، خشت را در کورهها پختهاند و در نهایت معبد را با آجر ساختهاند. چهار نوع آجر در این معبد به کار رفته است.
در اینبنا 6 هزار آجر لعابدار وجود دارد که اصطلاحا به آنکاشی میگویند ایننشانمیدهد که ما در این معبد و برای نخستین بار کاشی را ابداع کردهایم.
برای نخستین بار هم روی این کاشیها به خط میخی خطاطی کردهایم.
در دوره ماد شهر مادی را داریم که در حفاریهای هگمتانه کشف شده است. در این شهر هر ساختمان در 300مترمربع ساخته شده که حیاطی مرکزی دارند و دورتادور این حیاط اتاقها شکل گرفتهاند.
در دوره هخامنشی ما زیباترین ساختمان جهان را در تخت جمشید داشته ایم. 500 سال بعد شهری شبیه به تخت جمشید در یونان شکل میگیرد.
ارگبمیکی از معماریهای دوره اشکانیان است.
موسیقی در سکوت خلق میشود
شکرخدا گودرزی کاگردان و نمایشنامه نویس تئاتر، آخرین سخنران این مراسم بود. او در صحبتهایش به بیان تاثیرپذیریِ تئاتر ایران از روسیه پرداخت. در ادامه متن صحبتهای گودرزی را میخوانید:
استانیسلاوسکی و چخوف از استادان همه ما هستند. ادبیات روسیه در ایران تاثیر بسیاری داشته است. بسیاری از بناهای داخل ایران را روس ها ساخته اند. این همجواری با روسها بر درام نویسیِ ایران بسیار تاثیرگذار بوده است. اولین نمایشنامههایی که در ایران نوشته میشود براساس همین مکاتب روسیه هستند.
بسیاری از اپرت هایی که در ایران شکل می گیرد تحت تاثیر اپراهایی است که در آذربایجان و تاجیکستان شکل گرفته است.
گروه هنرملی با اهتمام شاهین سرکیسیان به وجود میآید و در ادامه کسانی مانند مشایخی، نصیری، بهرامبیضایی، عزت اله انتظامی و دیگران این گروه را تکمیل میکنند. این آغازی برای اجتماعی شدن تئاتر است. اولیننمایشنامه براساس نوشتههای هدایت و به نام دردسرهای آمیزیدالله است.
از این زمان به بعد نویسندگانی مانند اکبر رادی و بهرام بیضایی به وجود میآیند.
آنچه تئاتر امروز ایران نیاز دارد توجه به داشتههای ایران است. توجه به متون کهن و آنچه از فلاسفه و اندیشمندان ایرانی به جا مانده است.
بحث بیننور و ظلمت در ایران باستان مطرح شده و بسیار مهم است.
لازمه تفکری که نزد مولانا شکل میگیرد حکمت اشراقی ملاصدرا است. پایه های عرفان را باید در اندیشه سهروردی پیدا کنیم.
آنچه ما در ادبیات به آن وابستهایم کاری است که فردوسی کرده است.
امروز در تئاتر فرم بیشتر از محتوا مورد توجه قرار میگیرد و دنیا معناگریز شده است. در چنین اوضاعی انسان بیشتر به شکل توجه میکند و معنا را چندان درک نمیکند.
شاید راه برگشتن به دوستی و مودت، بازگشت به معناست. یکی از راههای بازگشت به معنا در متون رخ میدهد.
شتابی را دنیای معاصر به ما داده است که نمونه اش همین شتاب من در سخن گفتن است. من کلی مطلب دارمکه باید آنها را بیان کنم. اما برای رسیدن به آرامش از شما میخواهم که نفس عمیق بکشید و به خودتان فکر کنید. این برگشت به خود نوعی تولید است و در این سکوت است که موسیقی خلق میشود.
انتهای پیام/