یادداشت| نارضایتی از پیمان امنیتی در افغانستان؛ آیا محور آمریکایی جایگزین میشود؟
نخبگان سیاست افغانستان در حالی خواستار بازنگری پیمان امنیتی کابل و واشنگتن شدند که ارگ ریاست جمهوری به دلیل کمکهای مالی و نظامی گسترده آمریکا به افغانستان، آمریکا را به دیده یک حامی قوی و بدون جایگزین برای افغانستان مینگرد.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، اعضای پارلمان و جمع بزرگی از نخبگان سیاسی افغانستان با اشاره به افزایش تلفات افغانها در این کشور، پیمان امنیتی با آمریکا را ناکارآمد و یک پیمان یکجانبه خواندهاند که نیازمند بازنگری است.
اما اشرف غنی، تکنوکرات تحصیلکرده غرب از آغاز ورود به ارگ ریاست جمهوری و با امضای پیمان امنیتی آمریکا سعی کرده که از منافع واشنگتن در افغانستان عدول نکند، در حالیکه وضعیت افغانستان دچار یک رکود شده و ترامپ نیز این روزها دل خوشی از او ندارد.
نارضایتی از پیمان امنیتی آمریکا
اعضای مجلس افغانستان، برخی نمایندگان مجلس سنا، احزاب سیاسی و چهرههای پرنفوذ در افغانستان با اشاره به افزایش تلفات و ناامنیها، تشدید اختلافات، تنشهای سیاسی و گسترش فعالیت گروه تروریستی داعش در افغانستان به ادامه همکاری دولت افغانستان با این پیمان معترض هستند.
«همایون همایون» معاون اول رئیس مجلس نمایندگان درباره افزایش تلفات در افغانستان گفت: با وجود پیمان امنیتی، هر روز 300 الی 400 افغان در کشور کشته میشود.
در همین راستا ائتلاف منتقد آمریکا متشکل از چهرههای پرقدرت و پرنفوذ در افغانستان همچون حامد کرزی، حنیف اتمر، محمد محقق، یونس قانونی، احمد ولی مسعود، کریم خلیلی، عبدالهادی ارغندیوال، انورالحق احدی و تعدادی دیگر نیز در نشستی در خانه «صبغتالله مجددی» گفتند: آمریکا طی این مدت به تعداتش عمل نکرده و از همین رو نیاز است تا در رابطه با این پیمان، بازنگری صورت گیرد.
در حال حاضر چنین انتقاد گستردهای پیرامون بازنگری و حتی لغو پیمان امنیتی در افغانستان، پس از امضای پیمان امنیتی میان کابل و واشنگتن در سال 2014 میلادی مطرح شده است.
وضعیت افغانستان پس از انعقاد پیمان امنیتی با آمریکا
«حامد کرزی» و بخش عظیمی از مردم افغانستان با امضای پیمان امنیتی آمریکا با دولت این کشور موافق نبودند و روابط کرزی با دولت اوباما در واپسین روزهای دولت گذشته افغانستان، به همین دلیل به یک تنش و دلسردی شدید آمریکا از کرزی مبدل انجامیده بود.
«اشرف غنی» همسو با سیاستهای ایالات متحده در منطقه، برای بقای قدرت خود میکوشد که رفتاری مخالف سیاست کرزی در برابر آمریکا اتخاذ کند.
او با امضای پیمان امنیتی آمریکا به عنوان نخستین اقدامش پس از تحلیف ریاست جمهوری، نشان داد که به حمایت آمریکا خوشبین، وابسته و متعهد است.
اما پس از امضا شدن این پیمان و روی کار آمدن دولت وحدت ملی در افغانستان، ولایت استراتژیک قندوز در شمال افغانستان دو مرتبه طی سالهای 2015 و 2016 سقوط کرد و مدیریت و اداره بسیاری از ولسوالیها میان دولت و گروه طالبان پاسکاری شدند.
«گروه طالبان» در سه سال اخیر با استفاده از ضعف و سردرگمی دولت وحدت ملی به قدرتی مضاعف دست یافت که طبق آخرین آمار «اداره بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان» در حال حاضر 44 درصد جغرافیای افغانستان تحت نفوذ و کنترل طالبان است.
همچنین گروه طالبان موفق شده است تا عملیاتهای ویژه و جنگهای پراکنده خود را به طور همزمان در چندین نقطه از سرتاسر افغانستان مدیریت کرده و قدرت نظامی دولت کابل را به چالش بکشد.
«گروه تروریستی داعش» نیز پس از امضای پیمان امنیتی از شرق افغانستان ظهور کرد و اکنون به طور منظم و سازماندهی شده در حال قتلعام شیعیان کابل و هرات و انجام حملات و فعالیتهای تروریستی در برخی ولایتهای این کشور است.
آگاهان افغانستان همچون «وحید مژده» بر این باورند که داعش افغانستان محصول اتاق فکر آمریکا و عربستان است و طرح تهدید رقبای منطقهای آنها را دنبال میکند.
اکنون گروه داعش توانسته است تا شمال افغانستان را به یک منطقه ناامن مبدل کند و به نقل از «ضمیر کابلوف» نماینده ویژه کرملین در امور افغانستان، گزارشهای بسیاری از انتقال داعشیها از سوریه و عراق توسط آمریکا به شمال افغانستان و همچنین کمکرسانی آمریکا به این گروه منتشر شده است.
استعفای اتمر؛ تغییر «محور روسیه و چین» به جای «محور آمریکایی»
«حنیف اتمر» مشاور مستعفی شورای امنیت ملی و استراتژیست دولت وحدت ملی، کسی بود که پیمان امنیتی آمریکا را با حضور «جیمز کانینگهام» سفیر وقت آمریکا در افغانستان امضا کرد.
اما زمانی که چندی قبل استعفانامهاش منتشر شد، دلایل کنارهگیری وی از حکومت وحدت ملی نشان از «اوج اختلافات» میان او و اشرف غنی داشت.
این مسئله نشان از متزلزل شدن جبهه ائتلاف آمریکایی و تلاشها برای شکلگیری ائتلافی با محوریت روسیه و چین برای در دست گرفتن کنترل منطقه است که مدیریت «جنگ و صلح و انتخابات» افغانستان، از الزامات این طرح است.
اتمر طی سه سال اخیر به عنوان مشاور امنیت ملی افغانستان چند بار به «روسیه» سفر کرد و پیرامون موضوعاتی همچون ایفای نقش کرملین در روند صلح و درخواست کمک تسلیحاتی روسیه به افغانستان صحبتهای جدی داشت.
آمریکا از دخالت روسیه در قضیه صلح با طالبان و همچنین هر نوع مداخله نظامی در افغانستان ناراضی است. سایر بازیگران قدرت همچون «انگلیس» نیز گویا از مأموریت فرسایشی و بینتیجه آمریکا در منطقه و همچنین مانورها و یکهتازیهای ترامپ به تنگ آمدهاند.
اتمر دلایلش برای جدا کردن راه خود از اشرف غنی را در این موارد تشریح کرد: اختلافات جدی با سیاستها و روشهای سطح رهبری دولت در عرصه حفظ و تحکیم وحدت و اجماع ملی، تامین صلح و امنیت، مدیریت سیاسی و امور انتخابات، حکومتداری خوب و تحکیم روابط منطقهای و بینالمللی کشور در ماههای اخیر.
در حالی که تحلیل مشخصی از این استعفا در افکار عمومی و رسانههای افغانستان منتشر نشد اما امر واضح این است که اختلافنظرها میان طرفین به اندازهای جدی و عمیق بود که اتمر سریعا پس از کنارهگیری از دولت در خانه «صبغتالله مجددی» و در کنار چهرههایی همچون حامد کرزی، یونس قانونی و محمد محقق، مخالفت خود با تداوم پیمان امنیتی میان آمریکا و افغانستان اعلام کرد.
تیم مشاوران اشرف غنی در ارگ همچون «فضل محمود فضلی» نیز پس از خروج اتمر از ارگ، به بستن اتهامهایی علیه اتمر و رسانهای کردن آن اتهامها آغاز کردند تا مانع قدرت یافتن اتمر در فعالیتهای پس از ارگ شوند.
شکست پیمان امنیتی واشنگتن
به نظر میرسد وضعیت بحرانی و نامطلوب افغانستان برای افغانها، دامنه نارضایتیها از آمریکا و سیاستهای ناکامی که واشنگتن در افغانستان دنبال میکند را رو به گسترش خواهد برد.
در حال حاضر بغرنج شدن وضعیت موجب شده تا غیر از تعداد اندکی از ارگنشینان، اکثریت الیت سیاسی اعم از اعضای پارلمان و احزاب، از برآیند پیمان امنیتی آمریکا و تداوم سیاستهای کاخ سفید در افغانستان رضایتی نداشته باشند.
آمریکا به منظور ایجاد تهدید برای رقبای منطقهایاش همچون روسیه و چین، گروه تکفیری و تروریستی را در افغانستان ایجاد و حمایت کرد که این گروه تاکنون جنایات زیادی در این کشور مرتکب شده و پتانسیل فاجعه را در افغانستان و منطقه رقم زده است.
نتیجه مأموریتی که آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر در افغانستان آغاز کرد، چیزی غیر از فقر، جنگ، ناامیدی و تلفات هر روزه افغانها نبوده و فعالیتهای ایالات متحده زیر چتر پیمان امنیتی با کابل نیز وضع را بدتر از قبل کرده است.
بحران افغانستان ریشه در تضاد منافع منطقهای دارد و شواهد نشان میدهند که ائتلافی با محوریت چین و روسیه تلاش میکنند حضور بحرانساز آمریکا را زیرسوال ببرند و طرحی واقعگرایانه و سازنده برای افغانستان ارائه کنند.
روسیه و چین تاکنون نشان دادهاند امنیت خودشان را در گرو امنیت افغانستان و منطقه میدانند و بر خلاف آمریکا که طی این سالها از آب گلآلود وضعیت فعلی ماهی مراد گرفته است، به حل بحران افغانستان و حل مناقشه میان طالبان و دولت کابل خواهند پرداخت.
گروه طالبان نیز به عنوان یک بازیگر قدرتمند و انکارناپذیر افغانستان، با ایجاد روابط استراتژیک با قدرتهای منطقه به قدرت یافتن این ائتلاف و سروسامان بخشیدن به وضعیت افغانستان کمک خواهد کرد.
انتهای پیام/.