نشست علمی «نگاهی به شرق»|موسوی: سیاست خارجی باید از بلاتکلیفی خارج شود؛ نگاه به شرق راهبرد باشد نه تاکتیک
استاد روابط بینالملل با اشاره به موضوع نگاه به شرق در سیاست خارجی کشور گفت: نگاه به شرق "راهبرد باشد نه تاکتیک"
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، سید رسول موسوی استاد روابط بینالملل و از دیپلماتهای سابق وزارت خارجه، در نشست "تبیین راهبردهای سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران با موضوع (نگاه به شرق)" که 24، شهریور در موسسه پژوهشی _فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور اساتید و شخصیتهایی همچون علیاکبر ولایتی، برگزار شد، با ارائه مقالهای با موضوع "نگاه به شرق، تاکتیک یا استراتژی" نکاتی را مطرح کرد.
**تاریخچه علمی نگاه به شرق
وی در بخش ابتدایی سخنان خود با اشاره به تاریخچه "نگاه به شرق در سیاست راهبردی کشورهای مختلف جهان" اظهار داشت: سیاست نگاه به شرق به عنوان استراتژی، راهبرد و یا رویکرد در بین کشورهای مختلف جهان سابقه داشته، دارای تاریخچهای است و منحصر به ایران نیست.
این استاد روابط بین الملل افزود: در تاریخ معاصر و پس از جنگ جهانی دوم، آلمان، اولین کشوری بود که به شکل جدی سیاست نگاه به شرق را با عنوان "سیاست شرقی" دنبال کرد. بعد از جنگ جهانی دوم به خصوص بین سالهای 1349 تا 1355 آلمان با معضلات و مشکلات ناشی از این جنگ دست به گریبان بود.
وی در همین زمینه تصریح کرد: آلمان در آن دوران به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شده بود و هر کدام به سمت کشوری تمایل داشتند؛ لذا این موضوع مشکلاتی را ایجاد کرده بود. در چنین شرایطی آلمان غربی با انتخاب سیاست شرقی توانست معضلات خود را به شکلی مدیریت و در نهایت برطرف کند. نگاه به شرقی که آلمان انتخاب کرده بود؛ این بود که چگونه با کمک روسیه و همسایههای شرقی نظیر لهستان بتواند مسائل موجود خود را برطرف کند. در این راستا سفرهایی به مسکو و ورشو صورت گرفت و پیمان "مسکو و ورشو" امضا شد. این سیاست در نهایت موجب شد آلمان مسائل موجود را به شکلی برطرف کنند و پس از آن این دو دولت (آلمان غربی و آلمان شرقی) با عنوان یک ملت و دو کشور در سال 1373 یک کرسی پیدا کردند و روابط خاصی را با یکدیگر در پیش گرفتند که تا فروپاشی دیوار برلین پیریزی شد. استراتژی نگاه به شرق آلمان در زمان فروپاشی این کشور به عنوان یک سیاست موفق عمل کرد.
موسوی تأکید کرد: نگاه به شرق تنها مورد توجه آلمان قرار نگرفت.کشورهای دیگری مانند کره جنوبی آن را تحت عنوان "سیاست راهبردی کره شمالی" دنبال کردند. ترکیه نیز در قالب دیگری سیاست شرقی را با عنوان "تیروکمان" دنبال میکند.
وی در توضیح این موضوع گفت: آنها معتقدند در سیاست تیر و کمان، تیرما، به سمت غرب است اما زه کمان مقابل شرق قرار دارد. هرچه نفوذ ما در شرق بهتر و بیشتر شود، این تیر بهتر به سمت غرب پرتاب میشود.
این استاد روابط بین الملل با بیان اینکه روسها نیز سیاست نگاه به شرق را دنبال میکنند که مفصلتر از سایر کشورهاست،گفت: آنها این سیاست را تحت عنوان "اوراسیا" مطرح میکنند. این پدیده را هم در بحث هستیشناسانه و چیستی و هم در بحث استراتژی و راهبردی مدنظر دارند. البته باید گفت سیاست نگاه به شرق این نیست که کشورها بر این اساس تنها این سیاست را دنبال میکنند بلکه این سیاست را در کنار سیاستهای دیگر مورد توجه قرار میدهند.
**نگاه به شرق در آمریکا نیز دنبال میشود
موسوی یادآور شد: چین نیز سیاست نگاه به شرق را توسط «جیانگ زمین» تحت عنوان "به سوی غرب" مطرح کرد. چینیها در راهبرد توسعه مبنای اصلی را همکاری با غرب میدانند اما در سیاست به سوی غرب با کشورهای همسایه خود و به خصوص شرق به دنبال همکاری و ادامه مسیر هستند. اروپاییها نیز سیاست نگاه به شرق را تحت عنوان "سیاست همسایگی شرقی" مدنظر قرار میدهند که گویای ارتباط و همکاری با کشورهایی نظیر ارمنستان، گرجستان، آذربایجان، اوکراین و مولداوی است. نگاه به شرق در آمریکا نیز دنبال میشود؛ لذا سیاست نگاه به شرق بحثی منحصر به ایران نیست و در همه کشورها به عنوان یک راهبرد در کنار سایر راهبردها دنبال میشود.
**راهبردهای سیاست خارجه ایران در تاریخ معاصر
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نوع راهبردهایی که ایران طی 200 سال اخیر در حوزه سیاست خارجی دنبال کرده است،گفت: در دوران قاجار شاهد نفوذ روسیه و انگلیس در ایران بودیم. البته ایران تلاش میکرد با کمک نیروی سومی خود را از فشار روسیه و انگلیس نجات دهد. در دوران "فتحعلی شاه" و با معاهده "فین کنشتاین" ایران تلاش کرد به نوعی خود را از فشار روسیه و انگلیس خارج کند اما چون در آن زمان چندان به اوضاع فضای بینالمللی واقف نبود، پس از توافق ناپلئون با کشورهای اروپایی عملا معاهده با ایران به شکست منجر شد.
این استاد روابط بین الملل خاطرنشان کرد: در دوران امیرکبیر به نوعی گرایش به آلمان و سایر کشورها مطرح بود. البته همیشه دعوت از نیروی سوم برای خروج از فشار انگلیس و روسیه در راهبردهای سیاست خارجه ایران در آن دوران وجود داشت اما وقتی عملا آلمان نیز در آن مقطع نتوانست در این زمینه موفق عمل کند، آمریکا انتخاب شد که اوج آن در دوران ملی شدن صنعت نفت بود اما آمریکا نیز نتوانست تکیهگاه خوبی برای نهضت ملی نفت باشد.
موسوی افزود: پس از این دوران ایران با "سیاست نه شرقی و نه غربی" وارد صحنه جدید و عرصه بین الملل شد و آن را به عنوان یک راهبرد اساسی دنبال کرد. انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر موضوع عدم وابستگی به قطبهای غربی و شرقی شکل گرفت.
**بلاتکلیفی راهبردهای اساسی سیاست خارجی در دوران گذار
وی در ادامه گفت: فروپاشی نظام دوقطبی و اینکه چه نظامی جایگزین آن شود از جمله بحثهای آکادمیک و جایگاه تصمیم سازی ایران است. البته در این دوران مدام مطرح میشود که ما در دوران گذار قرار داریم که بنده معتقدم باید به نوعی در این خصوص تصمیمگیری کرد و به راهبرد مشخصی رسید، زیرا این شرایط ما را در وضعیتی بلاتکلیفی قرار داده که باید در آن تجدید نظر کنیم.
**دنیا فقط غرب نیست و غرب فقط آمریکا نیست
این استاد روابط بین الملل در بخش پایانی سخنان خود و در خصوص موضوع "چیستی و هستی شناسی نگاه به شرق" یادآور شد: نگاه به شرق یک واژه جغرافیایی نیست بلکه مضمونی کارکردگرایانه است و این شناخت را مطرح میکند که دنیا فقط غرب نیست و غرب فقط آمریکا نیست. در این نگاه روسیه، چین، هند و آمریکای لاتین میتوانند مورد توجه قرار گیرند به طوری که میتوانند نسبت به رفع نیازهای ما اقدام کرده و با این نگاه امکان تحرک بیشتری برای دنبال کردن منافع ملی داده شود.
موسوی در جمعبندی سخنان خود گفت: باید گفت سیاست و راهبرد نگاه به شرق میتواند در کنار سایر راهبردها مورد توجه قرار گیرد. در یک جستجوی تاریخی مشاهده کردیم که ایران به خاطر فشارهای موجود همواره به دنبال نیروی سومی بوده که بدون وابستگی به شرق و غرب بتواند آن را به عنوان راهبردی اصلی و مطمئن برای تأمین نیازها و حفظ منافع خود و همچنین جایگاه خود در نظام بین الملل دنبال کند.
وی با بیان اینکه مشکلی که در این زمینه در کشور وجود دارد این است که نگاه به شرق همواره به عنوان یک راهکار و یک تاکتیک اضطراری مورد توجه قرار گرفته است، گفت: هرجا غرب با ما همراهی نکرد آن را مطرح کردیم و هر جا غرب همراه ما بود این راهبرد را کنار گذاشتیم. لذا به عنوان یک راهبرد اضطراری و گزینه مقطعی مورد توجه قرار گرفت که به نظر باید آن را به شکل یک راهبرد بلند مدت و اثرگذار دنبال کرد.
این استاد روابط بین الملل در پایان گفت: باید از این شرایط بلاتکلیفی و دوران گذار فعلی که باعث میشود نتوانیم به نتیجه مشخصی برسیم خارج شویم تا بتوانیم راهبرد مورد نیاز کشور را نه در قالب سیاست اضطراری بلکه یک راهبرد اساسی دنبال کنیم و جایگاه خود را در عرصه بینالملل ارتقا بخشیم.
انتهای پیام/