یادداشت|اردوغان، باغچلی و ملازگرد؛ کردها تبدیل به "دیگری" میشوند؟
امروز نهصد و چهل و هفتمین سالگرد پیروزی لشکر ترکها بر سپاه رومیان در جنگ ملازگرد است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، 947 سال پیش و در چنین روزی سپاهیان ترک بر سپاهیان رومی پیروز شدند و به این ترتیب، دروازه منطقه گسترده آناتولی به روی ترکها باز و فتوحات سلجوقیان در آناتولی کامل شد.
فرمانده این فتوحات یکی از چهرههای نامدار دوران اقتدار سلجوقیان به نام سلطان آلپ آرسلان سلجوقی (عضدالدین ابو شجاع آلپ ارسلان محمد)، داماد طغرل بیگ مشهور است. طغرل، موسس سلاجقه و پدرزن و عموی آلپ ارسلان، به حیات غزنویان و آل بویه پایان داده و با عباسیان روابط مستحکمی به وجود آورد و داماد او نیز در تاریخ این منطقه، دست به اقدامات مهمی زد که شرح آن در این مجال کوتاه نمیگنجد.
کوتاه سخن آن که نبرد تاریخی ملازگرد، نقطه آغاز بسیار مهمی برای فتوحات بعدی ترکها در سرزمین کنونی ترکیه، شکست دادن کامل بیزانسیها و نزدیک شدن به قسطنطنیه یا استانبول امروز است که موجبات اصلی جنگهای صلیبی را فراهم آورد و عملاً با این پیروزی بزرگ، سنگ بنای تاسیس امپراتوری بزرگ عثمانی، نهاده شد.
حالا و در روزگار امروز، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه همراه با دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی به منظور گرامیداشت جشن پیروزی ملازگرد، هر دو باهم به این شهر کوچک بیست هزار نفری میروند، اما ملازگرد کجاست و گذشته از مسئله فتوحات تاریخی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و موقعیت سیاسی امروز ترکیه، چه اهمیت دیگری دارد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که مهمترین بعد جغرافیایی ملازگرد قرار گرفتن آن در استان کردنشین موش در جنوب شرقی ترکیه و موقعیت کوهستانی و دشت و ییلاقهای این منطقه است که کردهای کرمانج و کردهای زازا در این منطقه، اندوخته فرهنگی و اجتماعی عظیمی دارند و از مدتها پیش در این منطقه زندگی میکنند.
موش و به تبع آن ملازگرد، از دیرباز محل درگیریهای گسترده بین پ.ک.ک و ارتش ترکیه بوده است، اما از چند سال پیش تاکنون، در معادلات مرتبط با جنگ چریکی و سپرهای دفاعی و سلاحهای هجومی پ.ک.ک، همه چیز عوض شده و در شرایط فعلی، هواپیماهای بدون سرنشین، پ.ک.ک را چنان زمین گیر کردهاند که نه تنها رئیس جمهور بلکه رهبر یک حزب مهم راست افراطی یعنی دولت باغچلی با آن مواضع رادیکال ضد کُرد، به راحتی به ملازگرد میروند تا در مراسم سالروز ظفر، حضور پیدا کنند.
تقویت همزمان دو گفتمان ضدآمریکایی و ملی گرایی ترکی
یکی از مهمترین ابعاد بزرگداشت نبرد ملازگرد، تابلوی سیاسی کنونی در ترکیه است که در آن، همه چیز تحت تاثیر فضای حماسی ضدآمریکایی قرار گرفته و اتاق فکر آکپارتی یا حزب حاکم با آن ماشین تبلیغاتی و رسانهای عظیمش، تصمیم گرفته تا به منظور متحد کردن مردم در برابر تهدیدات و خطر تحریم اقتصادی دونالد ترامپ علیه ترکیه، تهییج عواطف ملی گرایانه را در اولویت قرار دهد.
نگاهی گذرا به متن کامل سخنرانی رجب طیب اردوغان در ششمین کنگره حزب عدالت و توسعه که در18 آگوست برگزار شد، نشان میدهد که او در کل سخنرانی مفصل خود، تنها یکبار به کردها اشاره کرد. این در حالی است که او و داوودواوغلو در کنگرههای پیشین دهها بار بر برادری کُرد و ترک تاکید میکردند و حتی از اشعار شعرای عارف مسلک کُرد، مثالها میآوردند!
اما این بار فقط به این اکتفا کرد که بگوید: «در این سرزمین، ترک، کُرد، لاز و چرکز همه با هم هستند!» اما از دیگر سو، وقتی که اردوغان میخواهد هواداران خود و حتی هواداران احزاب دیگر را به منظور مقابله با سیاستهای آمریکا، اقناع کند، چنین اصطلاحاتی به کار میبرد: «ملت ترک»، «اقتصاد ترک»، «لیره ترک» و ... الخ.
یعنی حتی از به کاربردن عبارت اقتصاد ترکیه ابا دارد و عامدانه از «اقتصاد ترک» حرف میزند. او حتی وقتی که میخواهد مردم را به فروش دلارهایشان ترغیب کند، میگوید: «تو ترک هستی، باید لیره ترک در جیبهایت داشته باشی!»
القصه، این روزها در ترکیه و در سخنرانیهای اردوغان و دیگر سران حزب عدالت و توسعه، تاکید ویژه بر ملیت ترکی حتی از تاکیداتی که به اسلامیت و مسلمان بودن مردم ترکیه اشاره میکند، بیشتر شده است. چرا؟ به دو دلیل. دلیل نخست همان بود که به آن اشاره شد؛ تهییج احساسات و عواطف ملی گرایانه به منطور گردهم آوردن تمام مردم ترکیه زیر یک چتر و همصدا کردن آنان در برابر تهدیدات اقتصادی و سیاسی آمریکا.
اما دلیل دوم، چیزی است که مشخصاً به دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی ربط دارد. همان حزبی که اگر در «ائتلاف جمهور» به داد اردوغان و حزب عدالت و توسعه نمیرسید، رقبای اردوغان میتوانستند سمت و سوی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و نتایج آن را در مسیری دیگر پیش ببرند.
باغچلی که پیشتر در جریان مذاکرات صلح با پ.ک.ک بر سر اردوغان داد میزد و به او هشدار میداد که مذاکره با پ.ک.ک و دعوت بارزانی به دیاربکر، فرجامی جز تجزیه ترکیه ندارد، در معرکه بزرگ انتخابات، به داد اردوغان رسید و ائتلاف این دو، جانی دوباره به گفتمان ملی گرایی راست ترکی داد.
حالا شرایط طوری شده که ماه عسل این دو حزب، ناتمام به نظر میرسد و اردوغان خطاب به باغچلی اعلام میکند: خط تلفن من به طور 24 ساعته به روی شما باز است و هر ساعت که بخواهید میتوانید تماس بگیرید.
ناگفته نماند به موازات تمام این رویدادها، در جبهه کُردی خبری نیست و حزب دموکراتیک خلقها (HDP) که بعد از زندانی شدن صلاح الدین دمیرتاش و دیگر رهبرانش به اغما رفته، هیچ هدف و برنامه روشنی برای پیوستن به مشارکت سیاسی و اجتماعی در ترکیه ندارد و در گوشهای از مجلس و صحنه سیاسی ترکیه، مانند یک مهمان بی صدا و ساکت نشسته و چیزی نمیگوید که نشان دهد این حزب هم به ترکیه تعلق دارد و میتواند در خط و ربط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن کشور، جایگاهی داشته باشد.
با وجود آن که این حزب در شرایط سخت و دشوار انتخابات امسال، توانست 67 کرسی از 600 کرسی پارلمان را به دست آورد، اما همچنان تحت تاثیر خط غالب چپ ترک و پ.ک.ک، عملاً نه کاری به مناطق کردنشین ترکیه دارد و نه توان آن را دارد که با حزب حاکم و دیگر احزاب ترکیه، وارد گفتوگو شود.
سران پ.ک.ک هم که به خاطر حملات هوایی اخیر، تعداد قابل توجهی از مسئولان و فرماندهان رده بالای خود را از دست دادهاند، ظاهراً غیر از شمال سوریه و مساله «حزب اتحاد دموکراتیک» (PYD) به چیز دیگری نمیاندیشند.
اردوغان نیز ظاهراً در مورد پرونده کردها به باغچلی چک سفید امضا داده و وعده داده که جز راهکار نظامی و بمباران و زندان، سراغ هیچ ابزار دیگری نرود. در چنین شرایطی است که حضور اردوغان و باغچلی در ملازگرد و تاکیدات هزارباره آنها به پیروزی «ترکها» و «ملت ترک»، از کردهای ترکیه، یک عنصر بیگانه و «دیگری» میسازد که نمیتواند خود را با شرایط ترکیه منطبق کند و این معنایی نخواهد داشت جز تشدید دوقطبی اجتماعی و قومی و تداوم معضلات و مشکلات فعلی.
یادداشت: محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه
انتهای پیام/