ترجمه و تفسیر آیاتی که رهبر انقلاب در پیام به حجاج استفاده کردند
در روایتى که در تفسیر «على بن ابراهیم» آمده مىخوانیم: «هنگامى که ابراهیم چنین دستورى را دریافت داشت عرض کرد خداوندا، صداى من به گوش مردم نمىرسد، امّا خدا به او فرمود: «علیک الاذان و على البلاغ! تو اعلام کن و من به گوش آنها مىرسانم»...
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، به مناسبت فرارسیدن ایام حج ابراهیمی، پیام حضرت آیتالله خامنهای به حجاج بیتالله الحرام، صبح امروز توسط حجتالاسلام والمسلمین قاضیعسکر نماینده ولیّفقیه و سرپرست زائران ایرانی در مراسم برائت از مشرکان در صحرای عرفات قرائت شد. معظمله در آغاز این پیام به آیات 27 و 28 سوره مبارکه حج اشاره کردند و با استناد به این آیات، بیانات خود را آغاز کردند.
برای اطلاع بیشتر از معانی و مفاهیم آیات فوق به تفاسیر معتبر مراجعه شده است که برای درک بیشتر از آیات تقدیم حضورتان میشود.
وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ (27)
«و در میان مردم به حجّ (خانه خدا) اعلان عمومی کن تا (در نتیجه دعوتت تا روز قیامت، مردم ) پیاده و سوار بر شتران لاغری که از هر راه دور و درازی روانه شدهاند به سوی تو روی آورند.» ( ترجمه آیت الله مشکینی)
تفسیر المیزان
(تأذین ) به معنای اعلام کردن با صدای بلند و ندا کردن است و (حج ) در لغت به معنای قصد است که در اصطلاح به قصدخانه خدا یا قصد عمل حج اطلاق میشود. (رجال ) جمع (راجل) به معنای پیاده و (ضامر) یعنی لاغری که از زیاد راه رفتن لاغر شده باشد و (فج ) یعنی راه دور. این آیه عطف به آیه سابق است که مخاطب آن ابراهیم (ع) است و معنای آیه واضح است، یعنی ای ابراهیم، در میان مردم مراسم حج را اعلام کن که مردم بهصورت پیاده یا سوار بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری خواهند آمد. و لفظ (کل) در اینجا افاده کثرت میکند نه استغراق و کلیت.
تفسیر نمونه
بعد از آماده شدن خانه کعبه براى عبادتکنندگان، خدا به ابراهیم (ع) دستور مىدهد: در میان مردم براى حج، اعلام کن تا پیاده و سوار بر مرکبهاى لاغر، از هر راه دور قصد خانه خدا کنند (و اذن فى الناس بالحج یاتوک رجالا و على کل ضامر یاتین من کل فج عمیق).
«اذن» از ماده اذان به معنى اعلام و «رجال» جمع «راجل» به معنى «پیاده»، و «ضامر» به معنى حیوان لاغر، و «فج» در اصل به معنى فاصله میان دو کوه و سپس به جادههاى وسیع اطلاق شده و «عمیق» در اینجا به معنى دور است.
در روایتى که در تفسیر «على بن ابراهیم» آمده مىخوانیم: «هنگامى که ابراهیم چنین دستورى را دریافت داشت عرض کرد خداوندا، صداى من به گوش مردم نمىرسد، امّا خدا به او فرمود: «علیک الاذان و على البلاغ! تو اعلام کن و من به گوش آنها مىرسانم»
ابراهیم بر محل مقام برآمد، و انگشت در گوش گذارد و رو به سوى شرق و غرب کرد و صدا زد و گفت: «ایها الناس کتب علیکم الحج الىالبیتالعتیق فاجیبوا ربکم: اى مردم حج خانه کعبه بر شما نوشته شده، دعوت پروردگارتان را اجابت کنید»
و خداوند صداى او را به گوش همگان حتى کسانى که در پشت پدران و رحم مادران بودند رسانید، و آنها در پاسخ گفتند: لبیک اللهم لبیک !... و تمام کسانى که از آن روز تا روز قیامت در مراسم شرکت مىکنند از کسانى هستند که در آن روز دعوت ابراهیم را اجابت کردند.
و اگر حجاج، پیاده را مقدم بر سواره ذکر کرده به خاطر این است که مقام آنها در پیشگاه خدا افضل است چرا که رنج این سفر را بیشتر تحمل مىکنند، و به همین دلیل در روایتى از پیامبر (ص) مىخوانیم: کسى که پیاده حج مىکند در هر گام، هفتصد حسنه دارد در حالى که سوارهها در هر گام، هفتاد حسنه دارند.
و یا به خاطر این است که اهمیت زیارت خانه خدا را مشخص کند که باید با استفاده از هرگونه امکانات به سوى او آیند و همیشه در انتظار مرکب سوارى ننشینند.
تعبیر به «ضامر»، (حیوان لاغر) اشاره به این است که این راه، راهى است که حیوانات را لاغر مىکند چرا که از بیابانهاى سوزان و خشک و بىآب و علف مىگذرد و هشدارى است براى تحمل مشکلات این راه.
و یا اینکه حیواناتى را انتخاب کنند، ورزیده و چابک و پر تحمل، حیواناتى که در میدان تمرین، لاغر شده و عضلاتى صفت و محکم دارند که در اینگونه راهها حیوانات پروارى به کار نمىآید (و انسانهاى پرورش یافته در ناز و نعمت نیز مرد این راه نیستند).
تعبیر به «من کل فج عمیق» اشاره به این است که نه فقط از راههاى نزدیک بلکه از راههاى دور نیز باید به سوى این مقصد حرکت کنند (کلمه «کل» در اینجا به معنى استقراء و فراگیرى نیست بلکه به معنى کثرت است.
مفسر معروف «ابوالفتوح رازى» در ذیل این آیه سرگذشت جالبى را از مردى به نام ابوالقاسم بشر بن محمد نقل مىکند که مىگوید: در حال طواف پیر مردى را دیدم در نهایت ضعف و ناتوانى که آثار رنج سفر در چهره او نمایان بود و عصا به دست گرفته طواف مىکرد، نزدیک او رفتم و از او پرسیدم از کجا مىآیى؟ گفت: از راهى بسیار دور و پنج سال است که راه سپردهام تا به اینجا رسیدهام! از رنج سفر، پیر و ناتوان شدهام، گفتم به خدا سوگند این مشقتى بزرگ و در عین حال اطاعتى نیکو و محبتى صادقانه در پیشگاه حق است.
از شنیدن این سخن شاد شد و لبخندى بر روى من زد و این دو بیت را قرائت کرد:
زر من هویت و انشطت بکالدار * و حال من دونه حجب و استار!
لا یمنعنک بعد من زیارته * انالمحب لمن یهواه زوار!
«آنکس را که دل به او بستهاى زیارت کن، هر چند خانه تو دور افتاده باشد و حجابها و پردهها میان تو و او جدائى بیفکند.»
دورى راه هرگز نباید مانع تو از زیارتش گردد چرا که دوست و عاشق به هر حال باید به زیارت محبوبش رود! آرى جاذبه خانه خدا آنقدر زیاد است که دلهاى سرشار از ایمان را از تمام نقاط دور و نزدیک به سوى خود جلب و جذب مىکند، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، از هر نژاد و قبیله از راه دور و نزدیک لبیک گویان، عاشقانه به سوى او مىآیند تا جلوههاى ذات پاک خدا را در آن سرزمین مقدس با چشم جان تماشا کنند و رحمت بى دریغش را در روح خود لمس کنند.
لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ...
تا (در آنجا) بر سر منافع (دنیوی و اخروی بسیار) خود حضور یابند و نام خدا را در ایامی معین، یاد کنند... (الهی قمشهای)
تفسیر نمونه
در این آیه، در یک عبارت بسیار فشرده و پر معنى به فلسفههاى مختلف حج پرداخته، مىفرماید: آنها به این سرزمین مقدس بیایند «تا منافع خویش را با چشم خود ببیند» (لیشهدوا منافع لهم ).
مفسران در تفسیر کلمه منافع در اینجا سخن بسیار گفتهاند، امّا کاملاً روشن است که هیچگونه محدودیتى در این لفظ نیست تمام منافع و برکات معنوى و نتائج مادى، فوائد فردى و اجتماعى، فلسفههاى سیاسى و اقتصادى و اخلاقى را همه شامل مىشود.
آرى، باید مسلمانان از همه نقاط جهان از میان تمام قشرها به آنجا رو آورند تا شاهد و ناظر این منافع باشند، چه تعبیر زیبائى؟ شاهد و ناظر باشند، و آنچه را با گوش شنیدهاند با چشم ببینند!.
لذا در کتاب کافى از امام صادق (ع) مىخوانیم، ربیع بن خثیم از امام، تفسیر این کلمه را خواست، امام در پاسخ فرمود: «منافع» دنیا و «منافع» آخرت را هر دو در بر مىگیرید.
ایام معلومات چیست ؟
در آیات فوق خداوند دستور مىدهد در «ایام معلومات» یاد او کنید، و در آیه 203 سوره بقره همین امر به صورت دیگرى آمده است: و اذکروا الله فى ایام معدودات : «خدا را در ایام معدودى یاد کنید».
در اینکه «ایام معلومات» چیست؟ و آیا با «ایام معدودات» که در سوره بقره آمده یکى است یا متفاوت است؟ میان مفسّران گفتگو است و روایات نیز در این زمینه متفاوت است: گروهى از مفسران، طبق بعضى از روایات اسلامى، معتقدند که منظور از ایام معلومات، 10 روز آغاز ذیحجه است، و ایام معدودات، «ایام التشریق» یعنى روزهاى یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذیحجه است، روزهایى که نورانى و روشنى بخش همه دلها است.
در حالى که گروهى دیگر، طبق بعضى دیگر از روایات، گفتهاند: هر دو اشاره به ایامالتشریق است، و ایام تشریق را گاهى همان سه روز گرفتهاند و گاهى روز دهم یعنى عید قربان را نیز بر آن افزودهاند.
جمله «فمن تعجل فى یومین فلا اثم علیه» (کسى که در دو روز مراسم ذکر خدا را بجا آورد، گناهى بر او نیست) که در سوره بقره آمده نشان مىدهد که ایام تشریق بیش از سه روز نیست، زیرا تعجیل در آن، سبب مىشود که یک روز از آن کاسته و تبدیل به دو روز گردد.
ولى با توجه به اینکه در آیات مورد بحث، بعد از ذکر ایام معلومات مساله قربانى آمده و مىدانیم قربانى معمولاً در روز دهم انجام مىگیرد، این موضوع تایید مىشود که ایام معلومات 10 روز آغاز ذىالحجه است که به روز دهم، روز قربانى ختم مىگردد، و به این ترتیب تفسیر اول که دوگانگى مفهوم ایام معلومات با ایام معدودات باشد، تقویت مىشود.
اما با توجه به وحدت تعبیرهائى که در دو آیه وارد شده، بیشتر این مساله به ذهن مىرسد که هر دو اشاره به یک مطلب است، هدف در هر دو توجه به یاد خدا و نام خدا در ایام معینى است که از دهم ذىالحجه شروع مىشود و به سیزدهم پایان مىیابد.
انتهای پیام/