نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|روابط آنکارا-واشنگتن را مدتی فریز کنیم/ آیا هدف نهایی در ایران، تغییر نظام است؟
تهدیدات آمریکا علیه ترکیه، توجه اغلب ستون نویسهای روزنامههای مشهور ترکیه را به سوی خود جلب کرده و درعین حال، تنشها و چالشهای حزبی نیز مورد توجه آنان قرار گرفته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستون نویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنان به عنوان «گوشه نویس» یاد میشود، نقش مهمی در هدایت افکار عمومی ترکیه و بالا رفتن میزان محبوبیت و فروش روزنامههای این کشور دارند. آنان نه تنها در تعیین اصلیترین موضوعات سیاسی روز در سطح جامعه، بلکه در مشخص کردن موضوعات اصلی نزد گردانندگان شبکههای تلویزیونی و برنامههای گفتوگو محور هم نقش دارند و گهگاه بسته به میزان محبوبیت و اثرگذاری، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، به مسئولین هم، مشورت میدهند. تسنیم بر آن است تا هر هفته دو بار، گزیدههایی از مهمترین ستونهای روزنامههای ترکیه را به خوانندگان خود ارائه دهد.
روابط ترکیه و آمریکا را مدتی در فریز بگذاریم
سدات ارگین / حریت
مدتهاست از ایستگاه چهل سالگی حیات روزنامه نگاریام گذشتهام. در این چهل سال، همواره با سیاست خارجی ور رفتهام و غالباً زوم من بر روابط ترکیه و آمریکا بوده و چندین سال به عنوان خبرنگار حریت، عمر من در واشنگتن و راهروهای کنگره، کاخ سفید و پنتاگون سپری شده است.
من، هم دوران تحریم تسلیحاتی آمریکا علیه ترکیه و تلاش بلنت اجویت در سال 1978 برای رفع این تحریم را به خاطر دارم، هم بهتر شدن روابط در دوران تورگوت اوزال و هم پوشاندن سر افسران میت ترکیه با گونی در شهر سلیمانیه کردستان عراق را دیدهام. حفط این روابط هیچگاه آسان نبوده و با وجود آن که ترکیه و آمریکا، متفق هم هستند، اما خیلی وقتها نتوانستهاند درک روشنی از هم داشته باشند. من در طول تمام این سالها، شاهد این نبودهام که تنش در این رابطه دو سویه، تا این اندازه عمیق و پیچیده شود. به نظرم این بار، مشکلات ما با دفعات قبلی خیلی فرق دارد. بسیاری مسائل پیچیده در هم تنیده شده و تبدیل به یک گره کور شده است.
معتقدم هر دو طرف مقصرند. مثلاً آنکارا میتوانست مساله کشیش برونسون را زودتر حل کند و از دیگر سو، آمریکا نیز در میزبانی از فتح الله گولن، بیشرمی را به اوج رسانده است.
اعتراف میکنم که نمیدانم این رابطه در چه مسیری پیش میرود. تنها چیزی که میدانم، این است که این رابطه به آسانی، بهبود نخواهد یافت.
فکر میکنم که خیر و مصلحت هر دو سو در این است که مدتی این رابطه را در یخچال فریزر بگذارند. چگونه؟ باور کنید نمیدانم.
احزاب مخالف دچار تنش شدهاند، آکپارتی در چه حال است؟
عبدالقادر سَلوی / حریت
این روزها شاهد بروز تنش و بحران جدی در دو حزب مخالف هستیم. یکی حزب خوب که هنوز هم تکلیف رهبری آن و تصمیمات مرال آکشَنر روشن نیست و دیگری حزب جمهوری خلق به رهبری کمال کلیچدار اوغلو.
احزاب ترکیه در حال تلاش برای ورود به انتخابات محلی شهرداریها هستند و درست در این شرایط، محرم اینجه به دنبال تغییرات بزرگ است. از او میپرسند مگر الان زمان تغییر و تحول است؟ در جواب میگوید: بله. دقیقاً. وقتش همین الان است، اما ظاهراً هواداران حزب، مانند اینجه فکر نمیکنند.
سوال اینجاست: در شرایطی که احزاب مخالف با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند، حزب حاکم، یعنی حزب عدالت و توسعه چه میکند و در چه حال است؟ در این شرایط، حزب عدالت و توسعه، پروژه آماده سازی برای حضور در رقابتهای حساس انتخابات محلی را کلید زده و در حال طی مسیر است.
در هجدهم آگوست، کنگره برگزار میشود و حزب عدالت و توسعه، بسیاری از مسئولین اصلی را تغییر خواهد داد و شاهد عزل و نصبهای بسیاری در بخشها و نهادهای مختلف این حزب خواهیم بود. رئیس جمهور اردوغان، از مشاورین و مسئولین طلب لیست کرده و از آنان خواسته اسامی افرادی را در اختیارش بگذارند که برای ورود به مهمترین نهاد حزب یعنی شورای مرکزی تصمیم گیریهای سیاسی، مناسب هستند.
بنابراین، اردوغان بعد از تغییر نظام سیاسی کشور، تغییر در مجلس ملی و همچنین اعلام اسامی اعضای کابینه، حالا سراغ حزب میرود تا آکپارتی کاملاً تازه شود و بسیاری از مسئولین جدید که به قول اردوغان باید به جای «من»، از «ما» دم بزنند، به میدان بیایند. بعد از تغییرات حزب و معرفی مسئولین جدید هم نوبت به تعیین نامزدهای نهایی برای انتخابات شهرداری های سراسر کشور خواهد رسید.
سیاستی به نام تهدید اقتصادی
جمیل اَرتَم / ملیت
تنشهای دیپلماتیک طولانی مدت بین کشورهای مختلف، پیش از هر چیز دیگری، بر اقتصاد تاثیر میگذارد و وقتی که اختلاف، به درازا میکشد، همه میفهمند که موازنه اقتصادی قبلی، از میان رفته است.
حالا میخواهیم در مورد تهدیدات آمریکا علیه ترکیه صحبت کنیم. البته میدانیم که فقط ترکیه مورد تهدید تحریمهای اقتصادی قرار نگرفته و آمریکا در حق چندین کشور دیگر نیز دست به چنین تهدیداتی زده و به ویژه از وقتی که دونالد ترامپ بر سر کار آمده، استفاده از سیاست تهدید به تحریم اقتصادی، فزونی گرفته است.
صد البته نمیتوان این سیاست را فقط به ویژگیهای شخصیتی ترامپ ربط داد. حتی نمیتوان مساله را چنین تبیین کرد که این فقط دستاورد فعالیتهای یکنفره ترامپ در فضای مجازی و توییتر است. خیر. این سیاست خود آمریکاست.
واقعیت این است که آمریکا به دنبال قدرت گمشده پیشین است که حالا موازنه اقتصادی بر آن سایه انداخته و واشنگتن به شدت خواهان آن است که قدرت خود را بازگرداند. آمریکا دارد همه را امتحان میکند تا بفهمد آیا این همان دنیای قبلی دوران تک قطبی بعد از فروپاشی شوروی است یا همه چیز تغییر کرده است. شاید باید این فرصت را به آمریکا داد که خود را و جهان را بیازماید و در عین حال، چنین چیزی را برای کشورهای در معرض تهدید نیز به مثابه فرصتی تلقی میکنم که میتوانند به آمریکا نشان دهند آیا دنیا تغییر کرده یا نه.
آیا هدف نهایی در ایران، تغییر نظام است؟
سَویل نوریِوا/ ستار
اظهارات پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا درمورد ایران، مهم است. او اعلام کرد که هدف آمریکا، تغییر رژیم سیاسی نیست. این سخنان پمپئو، در واقع اشارهای است به رنگ و بوی سیاستهای آمریکا در مورد آینده ایران. همان آمریکایی که در آن؛ نئو مسیحیان راست افراطی و صهیونیستها، قدرت را به تمامی در دست گرفتهاند. البته چنین چیزی برای خود آمریکا نیز، مشکلات بسیاری به وجود میآورد. چرا که یک نگرش تند دینی با ماهیت و ساختار سیاسی آمریکا که به دنبال مدیریت جهان است، به هیچ وجه منطبق نیست.
در شرایط فعلی، شاهد این هستیم که بنیامین نتانیاهو از هر فرصتی استفاده میکند تا دستاورد بیشتری به دست بیاورد و به همین منظور، آتش بر بنزین مشکلات خاورمیانه میریزد.
واقعیت این است که ایران، دولت مهمی است و بازی با جایگاه ایران در منطقه، ممکن است منجر به لغزاندن همه سنگهای دیگر شود! به همین خاطر، روحانی هم در مورد تهدید علیه ایران و منطقه، به این اشاره کرده که اگر در ایران خون ریخته شود، تمام منطقه دچار خشونت و خونریزی خواهد شد. این نشان میدهد که در چنان شرایطی، ایران ابایی از جنگ نخواهد داشت و به نظر میرسد در چنین شرایطی، آمریکا فقط به دنبال این است که مانع از گسترش نفوذ ایران در منطقه شود.
توپچیهای آکپارتی
عایشه یلدرم / جمهوریت/ جمهوریت
احمد شیک از نمایندگان مجلس و از اعضای حزب دموکراتیک خلقها (HDP) از تریبون مجلس در حال سخنرانی بود. او خطاب به نمایندگان حزب عدالت و توسعه (AKP) گفت:«لازم است که از همین تریبون، ماهیت سیاسی حزب شما را برایتان معنی کنم تا بدانید چه هستید و چه هدفی دارید. رسیدن به اقتدار، چنان کِبر و غروری در شما به وجود آورده که میخواهید این غرور و خود بزرگبینی را با دروغ و جهالتتان پنهان کنید، اما همه شما را میبینند و ماهیتتان معلوم است. به همین خاطر از شدت ناتوانی و عجز، به تمام مخالفین خود، حملهور میشوید.»
وقتی که سخنان احمد شیک به این جمله رسید، مورد هجوم یکی از نمایندگان حزب عدالت و توسعه قرار گرفت. او فقط به تکان دادن دست و فریاد زدن و تهدید شفاهی اکتفا نکرد، بلکه با صدای بلند خطاب به احمد شیک اعلام کرد: «چهار چشمی مراقب حرکات تو هستم و تو را زیر نظر دارم.»
نمایندهای که این سخنان تهدیدآمیز را بر زبان آورد، همان آلپای اوزالان است که در روز تایید اعتبارنامه نمایندگیاش، آشکارا اعلام کرد که در مجلس، ماموریت خود را حراست از رژیم اقتدار یکنفره میداند! این ذات، که از دنیای فوتبال به حزب عدالت و توسعه و به میدان سیاست و پارلمان آمده است، قبلاً حرکات و رفتارهای زشتی انجام داده که فایلهای ویدیویی آن دست به دست میچرخد و حالا هم گمان میکند که مجلس، میدانی است برای کله زدن، لگد زدن و قاپیدن توپ!
البته توجه حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان به فوتبالیستها و آوردن آنان به میدان سیاست، مسبوق به سابقه است و افراد زیادی را از چمن فوتبال به میدان تبلیغات آورده است. دیدیم که با مسعود اوزیل هم چه کردند. اوزیل به خاطر عکسی که با اردوغان گرفته بود، عملاً با اقدامی عجیب، آلمان را به دو نیمه تقسیم کرد. این در حالی بود که بسیاری اظهارات او را صادقانه نمیدانستند و معتقد بودند که حزب عدالت و توسعه است که این مساله را به یک جنگ نژادپرستانه تبدیل کرده است.
از یاد نبریم که دنیز ناکی هم یک فوتبالیست ترکیهای بود که به خاطر هجوم نژادپرستان، ناچار شد ترکیه را ترک کند، اما کسی از او حمایت نکرد. چرا؟ چون هم کُرد بود و هم خارج از دایره توپچیهای حزب عدالت و توسعه.
انتهای پیام/