گزارش تسنیم|واکنش تکفیریهای ادلب به توافقنامه خروج رزمندگان شیعه از شهرهای فوعه و کفریا
پیگیری مواضع چهرههای سرشناس تکفیری استان ادلب نشان میدهد دو گروه موافق توافق فوعه و کفریا بوده، دو گروه مخالف سرسخت آن و یک گروه نیز منتقد آن در شرایط فعلی هستند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اجرای توافقنامه اخیر بر سر دو شهر شیعهنشین «فوعه» و «کفریا» واقع در استان ادلب، گرچه موجب شادمانی دوستداران انسانیت و حامیان جبهه مقاومت شد که بالاخره بعد از 4 سال مقاومت سرسختانه، محاصره این دو شهر به پایان رسید؛ اما از سوی دیگر اختلافات زیادی را در جبهه تکفیریهای استان ادلب ایجاد کرد.
در این زمینه شیخ عبد الرزاق المهدی، مفتی بزرگ و سرشناس تکفیریهای ادلب در متن کوتاهی در کانال تلگرامی خود نوشت: «واکنشها به توافقنامه فوعه و کفریا را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ موافقان، مخالفان و بالاخره منتقدان این توافق که هر یک برای خود استدلالی دارند.»
به عقیده عبد الرزاق المهدی، موافقان این توافق دستاورد آن را «سیطره سرزمینی بر منطقه جغرافیایی فوعه و کفریا»، «آزاد شدن نزدیک به 1500 نفر از زندانیهای نظام سوریه» و «بازگشایی جاده ارتباطی مستقیم میان ادلب و پایانه مرزی باب الهوی» میدانند.
اما مخالفین این توافق هشدار میدهند که «پرونده فوعه و کفریا، آخرین برگههای در دست معارضین ادلب بود تا به واسطه آن در برابر نظام سوریه مقاومت کنند و حالا با این توافق، عملا این برگه امتیازگیری از بین رفته است.» و منتقدین این توافق به بیان عبد الرزاق المهدی «از اصل خروج [مجاهدین] شیعه از فوعه و کفریا حمایت میکنند؛ اما این توافق را ضعیف دانستهاند به طوری که هیچ توازنی میان امتیازات داده شده و گرفته شده وجود ندارد!»
با این حال پیگیری مواضع چهرههای سرشناس تکفیری استان ادلب نشان میدهد در هر سه دسته موافقین، مخالفین و معارضین توافقنامه فوعه و کفریا میتوان تفاوتهایی را مشاهده کرد به طوری که در مجموع باید مواضع نیروهای تکفیری در قبال این توافق را در پنج دسته کلی تقسیم کرد؛ به طوری که دو گروه موافق توافق بوده، دو گروه مخالف سرسخت آن و یک گروه نیز منتقد آن در شرایط فعلی میباشند. در ادامه با ذکر نمونههایی، هر پنج گروه مخالف را تشریح خواهیم کرد:
1. موافقین توافق؛ حامیان سرسخت ابومحمد الجولانی
بیتردید مجری این توافق، ابو محمد الجولانی فرمانده گروه تروریستی «هیئت تحریر الشام» و مؤسس گروه تروریستی «جبهه النصره» وابسته به سازمان القاعده است. به همین علت، مفتیهای افراطی هوادار وی که در ادبیات سیاسی معارضین سوری به «مرقع» یا «توجیهگر» مشهورند، با ادبیات عجیب و غیرمنتظرهای از این توافق حمایت کردهاند.
شیخ علی العرجانی از مفتیهای تکفیری مستقر در ادلب که اصالتی کویتی دارد و برای حمایت از جبهه النصره به ادلب مهاجرت کرد و این روزها به گروه تروریستی تکفیری حرکة نور الدین الزنکی نزدیک شده است، در مورد این مرقعین میگوید: «همه فعالین میدانی [شمال سوریه] میدانند که مرقعین در تصمیمگیریهای تحریر الشام از کمترین اعتبار برخوردارند. آنها تنها و تنها یک وظیفه دارند و آن هم توجیه تصمیمگیریهای تشکیلات و رهبری است...»
در میان این مرقعین، سه نفر بیشتر از دیگران در مورد توافقنامه فوعه و کفریا صحبت کردند. این سه نفر عبارتند از «ابو الفتح الفرغلی»، «مظهر الویس» و «ابو الیقظان». ابو الیقظان با حضور در میان اتوبوسهایی که در دروازههای ورودی شهرهای فوعه و کفریا متوقف بودند تا وارد آن شده و مجاهدین را به حمص منتقل کنند، فیلمی از خود منتشر کرد و در آن ادعا کرد: «با خروج این افراد، دو شهر به مناطق تحت تصرف اهل تسنن اضافه شد. امروز با افتخار میگوییم سرتاسر استان ادلب از وجود شیعیان پاک شده است و این دستاورد حاصل مجاهدتهای(!) هیئت تحریر الشام است!»
از نظر این گروه، باید از توافق فوعه و کفریا حمایت کرد؛ زیرا یک منطقه از سیطره شیعیان خارج شده و همین موضوع برای حمایت از آن کفایت میکند. مظهر الویس در این مورد در کانال شخصی خود در تلگرام با الهام از گفتمان رادیکال سلفیگری نوشت: «اساسا هدف از جهاد، زدودن پرچمهای شرک و برافراشتن پرچم توحید است! خواه این پرچم در یک کشور به وسعت سرزمینی خلافت عثمانی باشد؛ خواه در یک منطقه کوهستانی کوچک شامل چند غار و گردنه! بیتردید توافق فوعه و کفریا از همین سنخ است.»
2. موافقین توافق از نظر توجیه استراتژیک!
شاخصترین افراد این گروه را میتوان «عبدالله المحیسنی» و «احمد موفق الزیدان» دانست. «احمد موفق الزیدان» مسئول دفتر شبکه الجزیره در پاکستان بود و از همان دوره با سران القاعده و شخص بن لادن پیوند برقرار کرد. با توجه به ملیت سوری وی، با آغاز بحران سوریه به زادگاه خود بازگشت و طی این مدت گرچه سعی دارد ژست استراتژیک اختیار کند؛ اما همواره در مواقع مختلف هماهنگی کامل خود را با جهتگیری کلان تروریستهای تکفیری و شخص عبدالله المحیسنی نشان داده است.
احمد زیدان در صفحه شخصی خود در توییتر در مورد این توافق نوشت: «اجرای توافق فوعه و کفریا، اصلیترین انگیزه و بهانه نظام و نیروهای نزدیک به ایران را برای عملیات در ادلب از میان میبرد. انگیزه اصلی نیروهای نزدیک به ایران برای عملیات در ادلب، رفع محاصره از دو شهر فوعه و کفریا بود و حالا با منتفی شدن خروج آنان، عملا آنان انگیزه خاصی برای عملیات در ادلب نخواهند داشت!»
عبدالله المحیسنی نیز با حضور در شهر فوعه و اقامه نماز جمعه در مسجد شیعیان این شهر، توافق فوعه و کفریا را نشان دهنده اراده خداوند برای پیروزی اهل تسنن بر شیعیان دانست(!) و تأکید کرد که اجرای این توافق، روحیه و اراده تروریستهای سلفی جهادی است و از این منظر از اجرای این توافق حمایت کرد. به نظر میرسد از نظر المحیسنی، شکستهای متعدد دو سال اخیر تروریستهای تکفیری در سوریه، باعث شد آنان نیازمند یک مسکن برای تقویت روحیه خود باشند و از این منظر، توافق بر سر فوعه و کفریا ضروری بود.
یادآوری می شود که رهبر سابق ائتلاف تروریستی «جیش الفتح» را باید یکی از شناخته شدهترین مفتیهای سلفی تروریستهای استان ادلب دانست که برای حضور در جبهه النصره از عربستان به سوریه مهاجرت کرد؛ اما مدتی بعد به علت اختلاف نظر با ابومحمد الجولانی از النصره جدا شد.
3. مخالفین این توافق از منظر سلفی تکفیری
بخشی از نیروهای تکفیری از منظر استراتژیک به شدت با این توافق مخالفت کردند. به عنوان نمونه میتوان «علی العرجانی» را نام برد که میگوید: «مهمترین برگهای که در اختیار معارضین سوری در ادلب قرار داشت، محاصره همین دو شهر بود. مهمترین عامل اجتناب نظام و نیروهای همپیمان برای عملیات در ادلب، نگرانی در مورد سرنوشت افراد محاصره شده در این دو شهر بود که در صورت آغاز حمله در ادلب، امکان حمله به آنان از طرف معارضین بالا میرفت!»
«ابو الریان المأسدة» یکی دیگر از مشایخ سرشناس معارضین سوری بود که در این مورد گفت: «این روزها ادلب بیشتر از هر زمانی از سوی نظام و ارتش سوریه تهدید میشود و در این شرایط باید همه ابزارهای قدرت در دست معارضین بماند. به راستی قابل باور نیست که به این راحتی مهمترین برگه را از دست بدهیم!»
4. مخالفین توافق از منظر ژستهای ملیگرایانه
طیفی از معارضین سلفی تکفیری سوریه طی دو سال اخیر مواضع ملیگرایانه نیز اختیار میکنند که اوج تلاشهای آنان، برافراشتن پرچمهای معارضین سوری (پرچم تاریخی سوریه در دوره اشغال فرانسه) توسط دو گروه سلفی تکفیری «احرار الشام» و «حرکة نور الدین الزنکی» بود.
در همین راستا «شیخ حسن الدغیم» در یادداشت کوتاهی با مطلع «برای خدا سپس برای وطن» نوشت: «والله ما راضی به این نیستیم که هیچ شهروند سوری خانه و دیار خود را ترک کند؛ خواه آن کسی که از درعا به شمال آمد و خواه آن شیعهای که از فوعه به حمص مهاجرت میکند! والله ما با ترک فوعه از سوی شهروندان و سکان اصلی آن موافق نیستیم و آرزو داریم هر شهروند سوری آزادانه در شهر خود با امنیت و شرافت زندگی کند؛ خواه علوی باشد، خواه سنی، شیعی، عرب،کُرد یا هر مذهب یا نژاد دیگر!»
با این حال در ادامه طی یک فرار به جلو سعی کرد از سویی جنایت آواره کردن بومیان منطقه را به گردن حزب الله بیندازد(!) و از سوی دیگر خود را از فشار چهرههای برجسته تکفیری برهاند: «باید صریحا بگوییم که افراد مسلح حق حضور در فوعه و کفریا را نداشتند و باید از این منطقه خارج میشدند؛ اما این به معنی تأیید خروج شهروندان غیرنظامی نیست! کما اینکه نباید فراموش کنیم که مسئولیت اصلی این رخداد ناگوار بر عهده نظام سوریه، جمهوری اسلامی ایران و... میباشد!!!»
5. منتقدین توافق از منظر جزئیات آن
مهمترین وجه تمایز منتقدین و مخالفین توافق، اختلاف آنان بر سر اصل توافق است. گروه نخست، اصل توافق را رد نمیکنند یا دست کم آن را در مقایسه با اشکالاتی که بر جزئیات آن وارد است، چندان قابل اعتنا نمیدانند!
شیخ صالح الحموی در این مورد مینویسد: «صرف نظر از فشارهای بین المللی و منطقهای برای اجرای این توافق، نباید فراموش کرد که برخی جزئیات آن واقعا شرمآور است. مثلا اینکه تحریر الشام اسامی زندانیانی که نظام سوریه آنان را به معارضین تحویل میدهد را ملاحظه نکردهاند و دمشق میتواند هر کسی را به عنوان زندانی تحویل دهد! همچنین تحریر الشام میتوانست مبارزین حاضر در فوعه و کفریا را وادار سازد تا تسلیحات خود را تحویل دهند.»
شیخ ماجد الراشد (ابو سیاف) از باسابقهترین تروریستهای تکفیری حاضر در ادلب که از زندانهای آل سعود به سوریه آمد نیز در انتقاد از این توافق نوشت: «ابتدا 7هزار مسلح فوعه و کفریا وارد قلمرو نظام میشوند و در مرحله بعد تازه نظام باید 1500 زندانی را تحویل دهد. این سبک از توافق واقعا شرمآور است!»
فادی حسین از خبرنگارانی که سابقا به الجولانی در النصره نزدیک بود و اکنون سالهاست در آمریکا زندگی میکند نیز در مورد این توافق نوشت: «هر طور حساب کنیم این اهمال واضح قابل توجیه نیست که تحریر الشام حتی لیست 1500 زندانی که قرار است تحویل بگیرد را نمیداند!»
انتهای پیام/