حجاب در جام/ گفتوگو با زهرا خلجی، دختر ایرانی محجبه حاضر در جامجهانی
پشت ویلچر زهرا نعمتی ایستاده بود و او را در حرکتدادن چرخهای ویلچر کمک میکرد؛ مربی تیم هم بود و لباس زیبای کاروان تیم ملی ایران را هم به تن کرده بود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،پشت ویلچر زهرا نعمتی ایستاده بود و او را در حرکتدادن چرخهای ویلچر کمک میکرد؛ مربی تیم هم بود و لباس زیبای کاروان تیم ملی ایران را هم به تن کرده بود. اما همه اینها را چیزی تحتالشعاع قرار داده بود تا بالاتر از زهرا نعمتی پرچمدار کاروان ایران در المپیک ریو، سپیده خدابندهلو در صدر اخبار قرار گیرد و با نوع پوشش خود یعنی چادری که به سر داشت خبرساز شود. آنقدر که دوستانش تحسینش کنند و المیرا شریفیمقدم، مجری شبکه خبر در تعریف از او بنویسد: «ظاهر آراسته، سربند به رنگ پرچم، پوشش خوشرنگ زیر چادر، لبخند دلنشین، وقار و متانت و... .» البته دشمنان او و حجابش هم ، کمپین راه بیندازند که بلاکش کنید و فحش و ناسزا روانهاش کنند. البته این ماجرا اولینبار نبود و نمونهاش را در المپیک لندن هم دیده بودیم و گلنوش سبقتاللهی، شاگرد سپیده خدابندهلو در جریان آن رقابتها همین پوشش را انتخاب کرده بود و آن جا هم لنز دوربینها تصاویرش را منعکس کرده بودند. آخرینبار هم نبوده و نیست؛ چراکه در آخرین آوردگاه بسیار مهم جهانی یعنی جامجهانی فوتبال روسیه نیز زهرا خلجی، عضو تیم اجرایی ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران با حضور در ورزشگاه آن هم با پوشش چادر خبرساز شد. نکته مثبت و قابلتامل و البته وجه تمایز این حضور در ورزشگاه و در برابر دوربینها سوای جایگاههای این افراد، تنشهایی است که در کشور نسبت به ورود بانوان به ورزشگاههای فوتبال وجود دارد. موضوعی که بسیاری از مسئولان و نهادهای تصمیمگذار در کشور نسبت به آن واکنش نشان دادهاند و از جهتی متاسفانه آنچنان آن را تبدیل به دغدغه اصلی جامعه کردهاند که انگار اولویت دیگری برای رسیدگی به وضعیت بانوان در کشور وجود ندارد. با این مقدمه گفتوگوی «فرهیختگان» با زهرا خلجی، دانشجوی دکتری مدیریت برنامهریزی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات را میخوانید. در آغاز گفتوگو، سوالاتی درباره درخواست ما برای روایت این حضور و چرایی آن شروع شد.
ورود به ورزشگاه برای شما چه حسی داشت؟
خردادماه امسال فرصتی پیش آمد تا برای اولینبار در جامجهانی فوتبال در کشور روسیه حضور داشته باشم. این فرصت از دو جهت برایم تازگی داشت، اول اینکه به جهت ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاه در ایران تصویر گنگ و نامفهومی از آن داشتم که باید اعتراف کنم فوقالعاده هیجانی عالی و مفید بود و کاش ما هم میتوانستیم با اصلاح مقررات این شرایط را برای بانوان و دختران ایرانی فراهم کنیم. دوم اینکه به جهت اعتقاد و باور قلبی (و البته نه اجبار کاری و اداری و قانونی) اینجانب چادر را بهعنوان حجاب از کودکی انتخاب کردهام و همیشه با آن مانوس بودهام؛ بنابراین در این سفر هم با وجود توصیه برخی دوستان مبنیبر پوشش مانتو، با حجاب چادر به این سفر رفتم و این باورم تقویت شد که وقتی انتخاب حجاب، قلبی و نه از روی تظاهر باشد دیگران هم به ما احترام میگذارند و این موضوعی بود که من در چشمان متعجب و درعینحال توام با احترام خیلی از کسانی که با آنها روبهرو یا همکلام شدم، به وضوح دیدم.
خب حالا شما در یک قدمی ورود به ورزشگاه قرار دارید. اتفاقی که تا بهحال در کشور خودمان تجربه نکردهاید و آنجا با اینکه خانمهای زیادی در ورزشگاه هستند حساسیتهایی به خاطر حجابتان برای شما ایجاد شده است. از حالا به تعریف فضای داخل ورزشگاه بپردازید و بازخوردهایی که دریافت کردید.
همانطور که انتظار داشتم فضای هیجانانگیزی بود. بههرحال بالاترین سطح مسابقات فوتبالی در جریان بود و من هم داخل ورزشگاه بودم. جاییکه خیلی از دختران و زنان ایرانی دوست دارند حضور داشته باشند اما این همه اتفاقات ورزشگاه نبود. به محض ورود من به ورزشگاه نگاهها و سوالها حتی متفاوتتر از خیابانهای شهرهای روسیه بود. این سوالات و نگاههای متعجب نهفقط از سوی خارجیها بلکه از سوی ایرانیها بیشتر و جدیتر بود. بارها هموطنانم از من سوال کردند چرا چادر سرت میکنی؟ آیا اجباری برای این حجابت داشتی؟ یک عده فکر میکردند که من دختر یک سیاستمدار هستم.
اما واقعا هیچکدام از اینها نبود، من خیلی محکم جواب میدادم که این اعتقاد شخصی من است. نهتنها اینجا که هرجای دیگری از دنیا هم باشم، این حجاب را حفظ خواهم کرد. جالب اینکه محل کار من هم الزام چادرداشتن را ایجاد نکرده بود و حتی گفته بودند اگر اذیت میشوی با مانتو در روسیه اقامت داشتهباش اما من دوست داشتم با این حجاب آنجا حاضر شوم. خارجیها برعکس هموطنان خودم، نگاههای مهربانتری داشتند و فقط میخواستند بدانند اهل چه کشوری هستم اما نگاههای بعضی از هموطنان بار بیاحترامی داشت.
شما درحال حاضر و به هر دلیلی تجربه حضور در ورزشگاه فوتبال با حجاب کامل و آن هم در یک کشور دیگر را دارید. موضوعی که مجموع تمام این شرایط را شاید تا بهحال کسی نداشته است؛ با این تجربه، نظر شما در ارتباط با ورود خانمها به ورزشگاهها چیست؟
از نظر من مهمترین موضوع، بحث فرهنگسازی است. فرهنگسازی هم مقولهای زودرس نیست و قطعا آغاز و انجام آن زمانبر خواهد بود. ورود یک خانم به ورزشگاه تجربه و اتفاق لذتبخشی است. این حس مشترکی است؛ همانطور که برای یک آقا حضور در ورزشگاه و تشویق تیم محبوبش هیجانانگیز است، برای خانمها هم همینطور خواهد بود. اما این حضور به خاطر وجود محدودیتها و شرایط خاص خانمها نیازمند وضعیتی است که بتواند تضمینکننده باشد. تضمینکننده امنیت و جایگاه خاص خانمها که قانون و الزام به شرع میتواند آن را ایجاد کند. وقتی هم خانمها و هم آقایان به قانون پایبند باشند، به نظر من مشکلی برای ورود خانمها به ورزشگاه وجود ندارد.
در این ارتباط و سوای رعایت قانون و شرع موضوع دیگری که ذیل همان فرهنگسازی تعریف میشود، اقداماتی است که باید ابتدا از سوی نهادهای مسئول، سپس از سوی خانوادهها و خود افراد انجام بشود. ما باید محیطهای محض ورزشی و فرهنگی خانمها را افزایش دهیم. خانمها را باید بیشتر درگیر فضاهای مخصوص خودشان کنیم؛ پارکهای مخصوص بانوان و محیطهای اجتماعی بانوان. به نظر من یکی از دلایلی که موضوعی نظیر ورود به ورزشگاه برای خانمها تبدیل به دغدغه میشود، این است که در سایر حوزههای مربوط به آنها کمکاریهایی وجود دارد. حتی همین منع حضور هم خودش باعث میشود ولع خانمها بیشتر شود و این طبیعی است، آدم نسبت به آن چیزی که منع میشود کشش بیشتری دارد و این موضوع باید موردتوجه قرارگیرد.
از منظری دیگر اما خانواده و شخص نیز در ایجاد وضعیت مطلوب و فرهنگسازی در این حوزهها تاثیرگذار است. خیلی از خانمها درک درستی از جایگاه زن در اجتماع ندارند. مادری که میخواهد نسلی را تربیت کند باید بداند حجاب چیست؟ فعالیت و کنش اجتماعی چیست؟... مادری که اینها را بداند میتواند تاثیرگذار باشد. مادرفرزندی که اهل مطالعه باشد، بهتر میتواند این فضای اجتماعی را درک کند. ایکاش خانمها حداقل یکبار کتاب «فاطمه فاطمه است» را بخوانند.
همانطور که در پاسخ سوال قبل گفتید، واقعا ورود به ورزشگاه میتواند یک دغدغه اصلی برای خانمها باشد؟
ما در حوزه سیاسی و اجتماعی خانمهای فعالی داریم. در دورههای قبل حتی وزیر خانم داشتیم. اما در برخی دیگر از حوزهها قصوری وجود دارد که این ورود به ورزشگاه بهعنوان نوعی مبارزه و مقابله مطرح میشود. این موضوع اصلا پیچیده نیست، چراکه پیچیدهتر از آن کمکاریهای فرهنگی است که حالا از همان میترسیم. ما نتوانستیم شعائر عرفی و فرهنگی را به خوبی درونی کنیم و حالا میترسیم که با ورود خانمها به امنیت و عفت آنها خدشهای وارد شود. اگر در حوزه فرهنگسازی خوب عمل میشد، بازشدن درهای ورزشگاه به روی خانمها اصلا کار سختی نبود.
سوالات من تمام شد و حالا اگر موضوعی را خودتان میخواهید اضافه کنید بفرمایید.
بار دیگر تکرار میکنم که ماجرای پوشش چادر من کاملا شخصی و عقیدهای است که به آن باور دارم. حضور در جامجهانی روسیه و ورزشگاه هم تجربه متفاوت و هیجانانگیزی بود و امیدوارم تمام خانمها و دختران کشور نیز ضمن رعایت موازین شرعی و قانونی آن را تجربه کنند و درنهایت در این رقابتها ایران هم با ورزش به رخ جهانیان کشیده شد و هم با هنر که توسط تیم ارکستر سمفونیک ایران و اجرای قطعات ماندگار تاریخساز شد.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/