پرونده ویژه؛ جنگ ۳۳ روزه| عبرتهای دشمن صهیونیستی از جنگ لبنان
شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه باعث تغییر رویکرد مبارزاتی و مبانی استراتژی نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری العهد در مقالهای به بررسی نتایج جنگ 33 روزه بر رژیم صهیونیستی پرداخته و مینویسد که این جنگ بیشترین تاثیرگذاری را در مانورهای دشمن صهیونیستی و استراتژی این رژیم در جنگ فراگیر با محور مقاومت داشته است. تل آویو در روند اقدامات بعد از جنگ به دنبال درس گرفتن و عبرت گرفتن از شکستهای موجود در این جنگ و مشخص کردن نتایج و عوامل شکست در جنگ و سطح مسئولیت مقامات سیاسی یا نظامی اسرائیل در قبال این شکستها بوده است. به این ترتیب است که امروز میبینیم استراتژی دشمن صهیونیستی در مورد جنگ احتمالی آینده به شکل قابل توجهی تغییر کرده و در روندی کاملا متفاوت قرار گرفته است.
در این مقاله به دروس و عبرتهای بر گرفته توسط دشمن صهیونیستی از شکست جنگ جولای در ابعاد تاکتیکهای نظامی و عرصه میدانی میپردازیم:
عبرتهای تلآویو از جنگ 33 روزه
دشمن صهیونیستی متوجه شد که ویژگی برتری فنی در امکانات باعث شد اسرائیل در برابر تعهدات و ایمان و صبر و صداقت نیروهای مقاومت ناتوان باشد. این در حالی است که در حال حاضر تفاوت قابل توجهی در توانمندیها و تکنولوژیهای میان دو طرف وجود ندارد و حزبالله لبنان به تاکتیکهای مبارزاتی جدیدی دست پیدا کرده که آنها را در جریان این درگیریها ابتکار کرده است. حزب الله لبنان از طریق همزیستی با خطرات مختلف و ثبات قدم در مواضع هدف قرار گرفته، به عملیات خود ادامه میدهد.
دشمن صهیونیستی متوجه شد که مانورهای صورت گرفته در مورد جنگ سنتی که در تاریخ طولانی جنگهای گذشته موفقیت خود را نشان داده بود، با شکست مواجه شده است. از جمله این مانورها برتری در تعداد خودروهای زرهی در عرصه میدانی بود که ارزش و فایده خود را در نوع مبارزاتی حزب الله لبنان از دست داده است. در اینجا باید به کمینگاه تانکهای مرکاوا در منطقه وادی الحجیر یا سهل الخیام و حتی الطیبه اشاره کرد که تعدادی از عناصر مقاومت که از عدد انگشتان دو دست فراتر نمی رود، این عملیاتها را انجام دادند. آنها با سلاحهای متوسط این دستاوردها را رقم زدند. حتی سلاح های آنها که کورنت ضد تانک بود، از دقت اصابت بالایی نیز برخوردار نبود.
دشمن همچنین متوجه شد که مانورهای صورت گرفته در رابطه با عملیات ویژه نظیر هلیبرن نیروها قبل از حمله زمینی در محورهای وسیع و برای حمایت از نیروها و تامین پیشروی آنها نیز فایده خود را در برابر مبارزان حزبالله از دست داده است. چرا که آنها روش مبارزه از نزدیک را از طریق نیروهای ویژه خود دنبال میکنند. در این شرایط یگانهایی که برای حمایت از محور هجومی به پشت خطوط دشمن می شوند به عنوان نقطه ضعف اسرائیل به کار گرفته می شود. به همین علت بود که هدف اساسی از پیشرویها و تسلط بر اراضی غربی رود لیتانی به نجات نیروهای هلی برن شده و بیرون کشیدن کشتهها و زخمیهای یگانهای ویژه اسرائیل از منطقه درگیری تبدیل شد.
نگاهی به فاجعه صورت گرفته در عملیات شکست خورده هلیبرن نیروهای رژیم صهیونیستی در ارتفاعات الغندوریه و الفرون در ورودی های وادی الحجیر این موضوع را اثبات میکند. این در حالی است که عملیات مذکور بزرگترین عملیات هلی برن نیروهای دشمن صهیونیستی در جریان جنگ 33 روزه بوده است.
دشمن صهیونیستی همچنین متوجه شد که تمامی بخشهای جبهه داخلی این رژیم در برابر موشکهای حزب الله لبنان آسیب پذیر است، علاوه بر اینکه این سرزمینها در برابر موشکهای حزبالله و هواپیماهای اطلاعاتی بدون سرنشین نیز بی پناه است و سکوهای پرتاب موشک به آن دسترسی دارند. این سکوها می توانند حجم گستردهای از موشکها را در حجمها و بردهای مختلف در طول روز بدون توقف به سمت فلسطین اشغالی شلیک کنند.
تغییرات استراتژیک تاکتیکهای نظامی دشمن
تلآویو استراتژی هجومی خود را به استراتژی دفاع موفقیتآمیز و تاثیرگذار تبدیل کرد تا بتواند از عمق سرزمینهای اشغالی حفاظت کند. به این ترتیب مفاهیم ساختار قدرت و توانمندیهای نظامی رژیم صهیونیستی و همچنین مبانی رویکردهای مبارزاتی ارتش اسرائیل تغییر کرد.
رژیم اسرائیل در استراتژی جدید اهمیت بالایی به موازنه تسلیحاتی و مانورهای گسترده خود میدهد تا بتواند در برابر موشکها و هواپیماهای بدون سرنشین از حریم هوایی خود حفاظت کند. این رژیم همچنین در مانور های ویژه یگان های خود یا مانورهای مشترک با متحدانش به ویژه نظامیان آمریکایی بر روند تقابل حداکثری با موشکهای حزبالله تمرین میکند که عمق سرزمینهای اشغالی و جبهه داخلی این رژیم را هدف قرار میدهند.
در همین راستا فعالیت گستردهای برای توسعه سامانههای دفاع ضد موشکی خود انجام میدهد تا از منظر برنامههای سنتی خود برای توسعه تسلیحات هوایی و نیروهای زرهی به سیستمهای جدید دست پیدا کند.
این موضوع از نظر رویکردهای مالی و سازمانی اهمیت بالایی برای اسرائیل دارد، چرا که باعث میشود رژیم صهیونیستی جبهه داخلی خود را تقویت کرده و نقاط دفاع مدنی و استقرار پناهگاهها را تا بالاترین حد ممکن میان شهرکنشینان و شهرهای سرزمینهای اشغالی افزایش دهد. رژیم صهیونیستی همچنین به دنبال آموزش شهرک نشینان در زمینه نحوه تعامل با عناصر غریبهای است که در هر درگیری احتمالی آینده در داخل سرزمینهای اشغالی نفوذ خواهند کرد. این موضوع به صورت ویژه در منطقه الجلیل مطرح شده و در عمق اراضی اشغالی نیز مد نظر قرار میگیرد.
علاوه بر فضای داخلی، در عرصه بینالمللی و منطقهای نیز جنگ استراتژیک رژیم صهیونیستی به تلاش برای ممانعت از نفوذ ایران و حزب الله لبنان در جولان اشغالی و جنوب سوریه و تمامی اراضی این کشور تبدیل شده و رژیم اسرائیل تلاش دارد جلوی این نفوذ را در مناطق اطراف خود از لبنان گرفته تا یمن و عراق و سوریه و غزه بگیرد.
تل آویو در حال حاضر این نفوذ را یک خطر استراتژیک فراروی خود میداند و به همین علت به آمریکاییها فشار وارد کرده تا توافقنامههای بین المللی نظیر توافق هسته ای با ایران را لغو کند. اسرائیل تلاش میکند جلوی نفوذ ایران در منطقه را بگیرد. این در حالی است که این رژیم نیز مانند آمریکا اعتقاد دارد که موشکهای بالستیک ایران میتواند برای رژیم صهیونیستی بسیار خطرناک و تاثیرگذار باشد.
انتهای پیام/