حتی اتیوپی محصولات تراریخته وارداتی را پس فرستاد/ موش آزمایشگاهی کشورهای تولیدکننده تراریخته شدهایم
دکترای ژنتیک و اصلاح نباتات دانشگاه تهران گفت: حتی کشوری مثل اتیوپی حدود ۱۲ سال پیش وقتی متوجه شد محصولات وارداتی تراریخته است، این محمولهها را برگرداند، اما متاسفانه عدهای در کشور به واردات محصول تراریخته افتخار می کنند!
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ دکتر محمدرضا بیهمتا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در رشته ژنتیک و اصلاح نباتات طی گفتگویی به تشریح ابعاد واردات و کشت محصولات تراریخته پرداخته که در ادامه آمده است.
چرا مدافعان محصولات تراریخته اصرار دارند، دستآوردهای بیوتکنولوژی را به عنوان دستآوردهای مهندسی ژنتیک تبلیغ کنند؟!
متاسفانه در کشور ما مسئله تراریخته به یک بحث نزدیک به سیاسی تبدیل شده و وقتی این طور میشود افرادی که تخصصی در این زمینه ندارند یک مقدار احساسی برخورد میکنند و در نتیجه به آن سرمنزل مقصود که واقعیت است، نخواهیم رسید.
اگر علم بیوتکنولوژی را درست تعریف کنیم قسمت کوچکی از بیوتکنولوژی، مهندسی ژنتیک است. از نظر علمی ما اجازه نداریم دستآوردهای بیوتکنولوژی را به عنوان دستآوردهای مهندسی ژنتیک تبلیغ کنیم، چرا؟ چون میبینیم خیلی از موافقین بیچون و چرای تراریخته برای اینکه حرفشان به کرسی بنشیند مرتب دستآوردهای بیوتکنولوژی رابه عنوان دستآوردهای مهندسی ژنتیک تبلیغ و مطرح میکنند.
در صورتی که باید دستآوردهای خود مهندسی ژنتیک را مطرح کنیم چون بیوتکنولوژی دامنهای وسیع از شاخهها چون کشت بافت، جی نو میکس، ترنس کریپتومیکس، متابولمیکس و... هست لذا ظلم و بسیار غیرعلمی است که تعریف بیوتکنولوژی محدود به مهندسی ژنتیک شود و صحیح نیست دستآوردهای یک مجموعه بزرگتر را به عنوان دستآوردهای یک مجموعه کوچکتر جا بزنند.
ما از دستآوردهای متعدد بیوتکنولوژی در حال استفاده کردن هستیم مثلا در حفاری یا پزشکی قانونی که در هیچ جا هم مورد بحث و مناقشه نیست اما قسمتی از بیوتکنولوژی که مورد مناقشه است مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته است که مستقیما با سلامت جمعیت و طبیعت ارتباط دارد.
دوستداران تراریخته، تراریخته را پشت دستآوردهای بزرگ بیوتکنولوژی قایم و بزرگنمایی میکنند؛ وقتی چیزی را زیادی بزرگ کنید به راحتی زمین میخورد و در حقیقت با این رویکرد به علم، پیشرفت کشور و چه بسا سلامت جمعیت ظلم میشود، هر چیزی در جایگاه خودش باید باشد و این انتقاد من به موافقین تراریخته است که خیلی شتابزده و شیفتهوار عمل میکنند.
به نظر شما چه نقدی به منتقدان تراریخته وارد است؟
از طرف دیگر همه نه اما برخی از منتقدین تراریخته میگویند با تراریخته قیافه آدم مثل خوک میشود یا انگشت اضافه در میآورد این همان قسمت احساسی و غیرعلمی است که نباید توجه کنیم و بهتر است با چنین مواردی غیرعلمی خود را بازیچه موافقین بیچون و چرای تراریخته قرار ندهیم.
آمار و اطلاعاتی که در حوزه مصرف تراریخته در جهان میدهند درست نیست
چه کشورهایی تراریخته مصرف میکنند؟
نکته بعدی این است که در آمار و ارقامی که ارائه میشود باید دقت کرد مثلا موافقین بیچون و چرای تراریخته مدعی هستند که اروپا از محصولات تراریخته استفاده میکند اما وقتی اروپا را بررسی میکنیم میبینیم کشوری مانند رومانی که جایگاهی ندارد، مصرفکننده تراریخته است ولی کشوری مثل آلمان میگوید من استفاده نمیکنم یا در جایی میگوید زیر یک درصد کشت میکنم آنهم نه برای خوراک مردم و یا شرکتی مثل بایرن آلمان فقط کشت و صادرات را انجام میدهد ولی در آلمان استفاده نمیشود یا مثلا سوئیس صادرکننده این محصولات است ولی خودش استفاده نمیکند.
اطلاعات و آمار و ارقامی که داده میشود باید دقیق و رسمی باشد وقتی اسم از اروپا میآورید باید اروپا را تفکیک کنیم، آلبانی و رومانی را هیچ وقت با سوئیس، انگلیس، فرانسه و آلمان یکسان نمیدانیم و اگر هم یک خبر کوچکی باشد مثل اینکه آلمان یک درصد کشت کرده را باید ببینیم معتبر هست یا نیست و از بزرگنمایی پرهیز شود.
کل کشت کشورهایی که تراریخته میکارند زیر 10 درصد هستند
دقیقا چند درصد کل جهان اعم از کشورهای فقیر و غنی، تراریخته میکارند و استفاده میکنند؟
کل کشت کشورهایی که تراریخته میکارند زیر 10 درصد است؛ منتهی این آمار را به این صورت به مخاطب یا مسئولان نمیگویند بلکه میگویند اینقدر میلیون هکتار در جهان کاشته میشود؛ آن میلیون هکتار را اگر به درصد ببینید رقم بسیار کوچکی میشود و به زیر ده درصد میرسد در نتیجه 90 درصد را رها کرده و به 10 درصد را چسبیدهاند!
محصولات تراریخته افزایش عملکرد ندارند!
دستکاری ژنتیکی تا چه حد عملکرد گیاههان را افزایش میدهد؟
حامیان تراریخته مدعی هستند که با تراریخته مشکل گرسنگی حل میشود و افزایش عملکرد محصولات رخ میدهد در صورتی که چنین نیست، افزایش عملکرد یک بحث جدی ژنتیکی است و ما باید در گفتارمان، در ترمینولوژی و گفتن اصطلاحات دقت کنیم.
محصولات تراریخته افزایش عملکرد ندارند و اگر خیلی به ما کمک کنند پایداری عملکرد دارند؛ پایداری عملکرد یعنی محصولی عملکردش را در حد پتانسیل نگه میدارد ولی افزایش عملکرد بیشتری ندارد و گفتن اینکه تراریخته افزایش عملکرد را مثلا دو یا سه برابر میکند کاملا غیرعلمی است و این حرف تنها از زبان فرد غیرمتخصص بیرون میآید.
محصولات تراریخته با خود امنیت غذایی به همراه نمیآورند!
یعنی ادعای ارمغان امنیت غذایی محصولات تراریخته درست نیست؟
بله! آنها مدعی هستند که تراریخته امنیت غذایی را برقرار میکند؛ سؤال امنیت غذایی شامل چه خوراکیهایی است؟ ما میبینیم از گوشت، شیر گرفته تا گندم و برنج و ... لذا این سوال پیش میآید چه گیاهان تراریختهای داریم؟
میبینیم که تراریخته در کل جهان به 4 گیاه سویا، کولزا، پنبه و ذرت منتهی میشود این 4 محصول حدود 96 درصد تراریخته جهان را به خودشان اختصاص دادهاند حدود 3 درصد گیاهان دیگری هستند که آنچنان کشت نمیشوند و عمده کشت تراریخته مربوط به این 4 محصول است.
سؤال این است که آیا امنیت غذایی ما با این 4 محصول تامین میشود؟ البته که نه. پس اینکه گفته شود امنیت غذایی با محصولات تراریخته برقرار میشود درست نیست و نباید بزرگنمایی شود.
اگر هیچ غذایی جز تراریخته نبود، استفاده میکردیم
در چه صورت استفاده محصولات تراریخته را مجاز میدانید؟
باز موافقین میگویند همه سویای جهان تراریخته است یا اکثر ذرت، پنبه و کولزا جهان تراریخته است و صنعت مرغداری ما به کنجاله این موارد وابسته است و اگر اینها را وارد نکنیم به مشکل برمیخوریم.
جواب این است که اگر زمانی اجبار داشتیم استفاده کنیم، استفاده میکنیم یعنی در شرایطی که باید انتخاب کنیم که دور از جان بمیریم یا بخوریم طبیعتا میخوریم ولی الان در چنین وضعیتی نیستیم.
مجبور بودن ایران در واردات تراریخته تنها یک ظاهرنمایی است
همه سویا، ذرت و کولزای جهان تراریخته است؟
یک سوال مهم این است که واقعا همه سویا و ذرت و کولزای جهان تراریخته است؟ با یک بررسی میبینیم که سویای تولیدی جهان عمدتا در آرژانتین و برزیل که حیات خلوت آمریکا است، تولید میشود؛ این کشورها زمینهای کشاورزیشان را به شرکتهای آمریکایی اجاره میدهند و شرکتها هم تراریخته میکارند، در نتیجه عمده تولید کنندههای سویا تراریخته میکارند و عرضه میکنند نه اینکه همه سویا یا ذرت جهان تراریخته است.
کشورهای دیگری مثل چین و کشورهای کنار روسیه هم سویا تولید میکنند اما برای مصارف خودشان است و بازار سویایی ندارند لذا مجبوریم از این کشورها سویا بگیریم.
سال 96 آقای مهاجر، مسئول دانههای روغنی وزارت کشاورزی بود به مسئولان برزیلی گفته بود ما سویای غیرتراریخته میخواهیم؛ مسئولان برزیل هم گفته بودند سویای غیرترایخته داریم! فقط لازم است برای سال بعد سفارش سویای غیرتراریخته بدهید! یعنی تا این زمان عدهای تظاهر به ناچار بودن ایران در واردات سویای تراریخته کردهاند!
در مورد ذرت هم باید بگویم که 36 تا 40 درصد ذرت جهان تراریخته است که بیشتر هم برای سوختهای زیستی یا برای دان مرغ استفاده میشود و سؤال این است که چرا ذرت را از 60 درصد غیرتراریخته تهیه نمیکنند؟
تراریخته وارد میکنند و به نام غیرتراریخته میفروشند
چرا واردکنندگان، تن به واردات ترا ریخته میدهند؟
شاید اصرار دوستان برای واردات محصولات تراریخته مربوط به قیمت پایینتر این محصولات در بازار جهانی باشد؛ همین طور لازم است بدانیم که قیمت سویای غیرتراریخته بالاتر از تراریخته است اما متاسفانه تجار ایرانی سویای تراریخته که ارزانتر است را میگیرند و به قیمت غیرتراریخته به مردم میفروشند! و صداقت در خیلی از افراد کم رنگ شده است.
حتی کشورهایی مثل اتیوپی حدود 12 سال پیش وقتی متوجه شدند محصولات وارداتی تراریخته است، این محمولهها را برگشت دادند اما متاسفانه عدهای در کشور ما افتخار میکنند که محصولاتی تراریخته به ایران وارد میکنند و در سبد غذایی مردم قرار میدهند! در واقع ما شدهایم موش آزمایشگاهی برای کشورهایی که تراریخته کشت میکنند اما مصرف نمیکنند! و نمیدانیم سرنوشتمان سر محصولات تراریخته چه میشود؟
غیرعلمیترین اظهارات در حوزه تراریخته، از آن طرفداران بیچون و چرای تراریخته است
چرا لقب ضد علم یا فناورگریز به منتقدان تراریخته داده میشود؟
طرفداران بیچون و چرای تراریخته از اصطلاحی به نام تکنوفوبیا یعنی فناورگریز برای منتقدان خود و کسانی که خواستار تامل در مبحث تراریخته هستند، استفاده میکنند؛ واقعیت در مجامع علمی چیز دیگری است به گونهای که وقتی پای روش و استنادات علمی وسط میآید بیشترین حرفهای غیرعلمی از سوی همین افراد است؛ بسیاری از
محققان و دوستان دانشگاهی ما در زمینه تراریخته حرفهای زیادی برای گفتن دارند اما از ترس کنار گذاشته شدن و از دست دادن شغلشان مجبور به سکوت شدهاند و این رفتار با علم، عین علمستیزی است.
با دستکاری ژنتیکی نه تنها گیاه مقاوم به خشکی نمیشود بلکه عملکردش هم کاهش مییابد!
دستکاری ژنتیکی چقدر میتواند مصرف آب در گیاه را کاهش دهد؟
اولین مشکل کشور ما، خشکی و کمآبی است خشکی پولیژن است یعنی چندین ژن در بحث مقاومت به خشکی دخالت میکنند؛ به ازای هر یک ژن مقاومتی که به رقم گیاهی مورد نظرتان منتقل میکنید چه به صورت کلاسیک یا انتقال ژن مقداری عملکرد گیاه را قربانی میکنید.
هم اکنون لاینهایی و نمونههایی از محصولات تراریخته داریم که با کمتر از 100 میلیمترآب بارندگی، یعنی بدون هیچ آبی گندم میدهد اما بذرش ریز و چروک است و عملکردی ندارد؛ اول اینکه ژنهای مقاومت به خشکی در طبیعت زیاد است که میتوانیم به طور کلاسیک و بهنژادی و خارج از تراریخته به گیاه منتقل کنیم.
دوم اینکه ژن را چه به صورت کلاسیک یا تراریخته به گیاه منتقل کنیم هر یک ژنی که منتقل میکنیم عملکرد گندم کاهش مییابد لذا اگر قرار است7 تن بگیریم میشود 6.8 تن؛ به خاطر اینکه ژن مقاومت به خشکی ژن پتانسیل عملکرد را تحت تاثیر قرار میدهد و عملکرد را پایین میآورد! لذا متاسفم که بعضیها غیرعلمی رفتار و احساسی دفاع میکنند چرا که دانش لازم در این زمینه را ندارند و میگویند با فلان دستکاری ژنتیکی مصرف آب در گیاه را کاهش دادند!
ما به طور کلاسیک در ایران رقمهای مقاوم به خشکی زیادی داریم مثلا در گندم چندین نمونه مقاوم به خشکی به طور طبیعی را داریم.
اما همان شرکت ذینفع به خصوص، برای اینکه بگوید در زمینههای دیگر هم وارد شده و تولیداتی دارد، ادعا میکند این رقم مقاوم به خشکی را با دستکاری ژنتیکی ایجاد کرده است در حالیکه این رقم به صورت کلاسیک وجود داشته است البته ژنی که به گیاه منتقل کردهاند قطعا یک جایی تاثیر دارد و معلوم نیست چه اثری روی سلامت مردم داشته باشد.
تراریخته تاثیری روی صفات پلی ژنی چون مقاومت به خشکی ندارد
چرا تراریخته روی مقاومت به خشکی تاثیری ندارد؟
هر مقاومتی که گیاه در مقابل هر استرسی از جمله بیماریها انجام میدهد با یک یا با چند ژن کنترل میشود و از آنجایی که تراریخته نمیتواند روی پلیژنها بحث کند لذا برای صفاتی چون مقاومت به سرما، خشکی و شوری که در حوزه پلیژنها و نه مونوژنها مطرح هستند، نمیتواند تاثیری داشته باشد.
پلیژنها متاثر از محیط هستند اما پلیژنهای پایدار و پلیژنهای ناپایدار داریم اما اصلاح نباتات پلیژنهایی را انتخاب میکند که در مقابل تغییرات محیطی نوسانات زیادی نداشته باشند بلکه نوسانات کوچکی داشته باشند شاید در شرایط بحرانی دقیقا رکورد 9 تن در هکتار را نزنند ولی 8/5 تن را میزنند و نمیگذارد محصول کاهش زیادی مثلا تا 4 تن داشته باشد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
انتهای پیام/