اردوغان و چالش جامعه قطبی شده ترکیه
پیروزی شکننده اردوغان در برابر مخالفان ۴۸ درصدی، او را در پنج سال آینده با چالش هایی مواجه خواهد کرد اما بی تردید قطبی شدن منازعات و رقابت های سیاسی در ترکیه و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی حاصل از این امر بزرگ ترین معضل پیش روی اوست.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، پیروزی شکننده اردوغان در برابر مخالفان 48 درصدی، او را در پنج سال آینده با چالش هایی مواجه خواهد کرد اما بی تردید قطبی شدن منازعات و رقابت های سیاسی در ترکیه و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی حاصل از این امر بزرگ ترین معضل پیش روی اوست. اردوغان از زمان رسیدن به قدرت در سال 2002 هیچ گاه تا این حد مخالفان سرسخت و جدی نداشته است. مخالفانی که در عرصه سیاست مهم ترین عامل پیوندشان همانا مخالفت با اردوغان و سیاست های اوست. او برای رهایی از این معضل به دامن ناسیونالیست ها پناه برد که این مسئله بر تشدید دعواهای سیاسی افزود. زیرا حزب ناسیونالیست حرکت ملی (MHP) یکی از شرط های اصلی ائتلاف با حزب عدالت و توسعه (AKP) را عدم ورود به مسئله کردی تعریف کرده است. یعنی اگر اردوغان بخواهد به سمت کاهش منازعات در مسئله کردی حرکت کند، اصلی ترین متحد سیاسی خود را از دست خواهد داد و اگر به این سمت حرکت نکند مسئله کردی همچنان استخوانی در گلوی ترکیه و اردوغان خواهد بود که حالا دیگر خود را رهبری قوی تر از مرحوم تورگوت اوزال و عدنان مندرس می داند. رجب طیب اردوغان در مقام یک سیاستمدار عمل گرای با هوش اما بلند پرواز و جاه طلب می داند که آن چه از رهبران در یادها می ماند میراث و کار بزرگ آن هاست. میراث اقتصاد در ترکیه به نام تورگوت اوزال شناخته می شود. اردوغان یک کار بزرگ تاکنون انجام داده و آن رشد اقتصادی ترکیه بوده است. اما در ادامه راه برای حفظ محبوبیت و مقبولیت خود به میراث دیگری نیاز دارد که نشان دهد او رهبری بزرگ با آرمان های متعالی است. او در انتخابات اخیر این آرمان بزرگ خود را قوی تر کردن ترکیه تعریف کرده بود. اما واضح است که یک جامعه سه پاره میان سکولارها، کردها و اسلام گرایان محافظه کار نمی تواند سازنده یک ترکیه قوی باشد. به ویژه این که در انتخابات اخیر هم ائتلاف مخالف اردوغان توانست مانع کسب اکثریت مطلق از سوی حزب عدالت و توسعه شود و هم حزب کردی دموکراتیک خلق ها (HDP) به رغم همه فشارها و در زندان بودن رهبرش توانست از حد نصاب بالای 10 درصد عبور کند و وارد پارلمان شود. به عبارت ساده تر مخالفان اردوغان هر چند نتوانستند مانع پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری شوند، اما بی تردید قوی تر از قبل ظاهر شدند و وزن و اعتبار سیاسی آن ها در جامعه و مناسبات قدرت ترکیه بیشتر شد. این در حالی است که اردوغان در سال های اخیر اغلب با یک اپوزیسیون ضعیف و چند پاره مواجه بود.
اکنون باید منتظر باشیم و ببینیم که رجب طیب اردوغان اولین رئیس جمهور نظام ریاستی ترکیه با این جامعه قطبی شده سیاسی و اجتماعی چه خواهد کرد و در این زمینه چه میراثی از خود به جا خواهد گذاشت؟
آن هم در حالی که در پی کودتای ناکام دو سال قبل توانست اصلی ترین نیروی رقیب خود یعنی بوروکراسی و ارتش کمالیست را تضعیف کند و تا حد زیادی تحت کنترل خود درآورد. اکنون او برخلاف سال های قبل دیگر نمی تواند از دست های پنهانی سخن بگوید که دشمن او و ترکیه هستند و اجازه نمی دهند او کار کند. هم ارتش، هم بوروکراسی قدرتمند و به ویژه قوه قضاییه تضعیف شده اند و هم عوامل طرفدار فتح ا... گولن از ادارات اخراج شده اند و در چنین شرایطی باید دید که آیا اردوغان می تواند در سیاست ورزی بدون وجود دشمن موفق شود یا ناگزیر از ساختن یک دشمن و بزرگ نمایی آن (مثل پ.ک.ک) خواهد شد. در هر صورت راه اردوغان با این انتخابات دشوارتر از چند سال گذشته خواهد بود، هر چند او بعد از 16 سال در قدرت بودن ثابت کرد که همچنان قدرت آن را دارد تا اکثریت مردم را متقاعد کند که در قدرت ماندن وی به نفع آن ها و ثبات و امنیت ترکیه است.
چالش سیاست خارجی اردوغان در برابر سیاست داخلی خیلی جدی نیست. اما رابطه با اتحادیه اروپا و نقش منطقه ای آنکارا به ویژه در سوریه و سرانجام مسئله استرداد فتح ا... گولن از آمریکا سه چالش اصلی او در سیاست خارجی در سال های آینده خواهد بود. کشورهای اروپایی و در راس آن ها آلمان و اتریش بعد از کودتای ژوئن 2016 (تیر 1395) روابط پرتنشی با آنکارا داشته اند و در انتخابات اخیر تمایل خود را برای شکست اردوغان پنهان نمی کردند. چشم انداز پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تیره تر از هر زمان دیگری در دو دهه گذشته است و ادغام وزارت اتحادیه اروپا با وزارت خارجه در ساختار جدید کابینه نشان دهنده کاهش اهمیت پیوستن به اتحادیه اروپا برای اردوغان است. رابطه ترکیه با دادگاه اروپایی هم در این ساختار جدید ضعیف تر و کم اهمیت تر از گذشته خواهد بود. این در حالی است که اتحادیه اروپا در اقتصاد و تجارت ترکیه موقعیت ویژه ای دارد و هیچ کشور دیگری نمی تواند جای آن را بگیرد. در موضوع سوریه هم آنکارا به دلیل تنش در روابط اش با واشنگتن و بروکسل چاره ای جز همکاری با محور آستانه یعنی روسیه و ایران ندارد. چنان که موضع اروپا و آمریکا در موضوع کردهای سوریه چندان خوشایند آنکارا نیست و در این زمینه همراهی محور آستانه و به ویژه ایران بیشتر است.
بالاخره درباره استرداد فتح ا... گولن هم دولت ترامپ برخلاف انتظار اردوغان استثنائا مثل سلف خود دولت اوباما عمل و از استرداد او خودداری کرد که با در نظر گرفتن میزان ثروت گولن و نفوذی که در آمریکا دارد اتفاق عجیبی نبود. بعید است در سال های آینده هم واشنگتن به این خواسته اردوغان پاسخ مثبت بدهد.
یادداشت خراسان/ رحمان قهرمانپور
انتهای پیام/