سرنوشت نبرد قریبالوقوع در جنوب سوریه به نفع نظام یکسره میشود
کارشناسان نظامی تأکید میکنند راهبرد سوریه و روسیه در جنوب سوریه، تحکیم سیطره ارتش بر جاده بینالمللی در سریعترین زمان است که دمشق را به مرزهای اردن متصل میکند و دست شستن آمریکا از معارضان سوری، این نبرد را هر چه سریعتر به نفع نظام یکسره میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رایالیوم» نوشت: «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه در گفتوگوی مفصل با شبکه تلویزیونی «روسیا الیوم»، گروههای مسلح در جنوب غرب سوریه (درعا، القنیطره و حوران) را در مقابل 2 گزینه قرار داد که راه سومی ندارد: آشتی و قبول راهحل سیاسی مشابه آنچه که در غوطه شرقی اتفاق افتاد، یا رویارویی با راهحل نظامی. به نظر میرسد با تداوم اعزام نیروهای بیشتر ارتش سوریه در این منطقه، تلاشهای میانجیگرانهای، که فرستادگان روسی طی 3 هفته اخیر برای جلوگیری از یک درگیری نظامی صورت میدادند، به بنبست رسیده است.
سه مولفه مهم وجود دارد که تأکید میکند نبرد نظامی سرنوشتساز ارتش سوریه در جبهه جنوبی نزدیکتر شده، که نشانههای آن را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
نخست: انتخاب ژنرال «سهیل الحسن» ملقب به «النمر» (ببر) به فرماندهی نیروهای سوریه مستقر در جنوب و فرماندهی نبرد. این فرمانده به رئیسجمهور اسد بسیار نزدیک است و در عین حال مورد اعتماد فرمانده نظامی روسیه است. این فرمانده، که بسیار شجاع و جسور است و سابقه نظامی خود در میادین جنگ دارد، وارد معرکهای نمیشود مگر آنکه سرنوشت نظامی آن را به نفع نظامی یکسره کند.
دوم: اقدام جنگندههای روسیه به آغاز حملات به مواضع گروههای مسلح، بهویژه «جبهه النصره» در ریف شرقی درعا، که با پوشش «قانونی» انجام شد، نشان میدهد توافق کاهش تنش در منطقه در ماه ژوئیه 2017 پایان رسید و دیگر تمدید نمیشود. افزون بر این، این توافق شامل جبهه النصره، و گروه موسوم به «جیش خالد بن الولدی» که مرتبط با داعش است و فرمانده آن با «ابوبکر البغدادی» اعلام بیعت کرد، نمیشود؛ این دو گروه در فهرست «تروریسم» گنجانده شدهاند.
سوم: دست برداشتن ایالات متحده آمریکا و اتاق «الموک»، که آمریکا آن را در اردن مدیریت میکرد، از گروههای معارض مسلح سوری، و ارسال پیامی «تکاندهنده» به آنها از طریق یک مقام نظامی ارشد، که خبرگزاری فرانسه متن عربی آن را منتشر کرد با صراحت و به وضوح میگوید: «برای حمایت از شما در رویارویی با هرگونه حمله قریبالوقوع سوریه مداخله نظامی نمیکنیم و ما به پیامهای روسها و نظام سوریه به عدم انجام عملیات نظامی اکتفا خواهیم کرد». این پیام، اظهارات «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا را برای ما یادآوری میکند که دو سال پیش او به یک فعال سوری، در لندن گفت: «آیا میخواهید به خاطر شما با روسها وارد جنگ شویم؟»
کارشناسان نظامی، که با آنها گفتوگو میکردیم، به ما تأکید کردند که راهبرد سوریه و روسیه در جنوب غربی سوریه، تحکیم سیطره ارتش بر جاده بینالمللی در سریعترین زمان ممکن است که پایتخت سوریه، دمشق را به مرزهای اردن، و گذرگاه بینالمللی «نصیب» متصل میکند و آنها، بعد از رها شدن معارضان از سوی آمریکا، پیروزی سریع در این میدان را دور از ذهن نمیدانند. همچنانکه حکومت اردن به بازگشت کامل گذرگاهها به حاکمیت سوریه و فراهم کردن شرایط برای بازگرداندن یک میلیون و پانصد هزار آواره سوری، که در اردن مستقر هستند و یک بار سیاسی و امنیتی بر دوش آن تشکیل میدهند، تمایل دارد بهویژه اینکه بازگشایی این گذرگاه سالانه نزدیک به 400 میلیون دلار، از طریق اخذ مالیات از محمولههای وارداتی، به خزانه آن واریز میکند و این دولت را از نظر اقتصادی متکی به خود میکند.
علامت سوال بزرگی درباره نحوه واکنش فرمانده نظامی اسرائیل درقبال این تحولات نظامی شتابنده در بخش دیگری از جبهه جولان، وجود دارد بهویژه اینکه برخی از این گروههای مسلح، تحت حمایت سیاسی، نظامی و پزشکی اسرائیل بودند. (حدود 3 هزار تن از عناصر معارض مسلح طی 5 سال گذشته در بیمارستانهای اسرائیل تحت درمان بودند.)
واضح است که شرطبندیهای اسرائیل در این زمینه ساقط شده است حتی اگر گزارشها مبنی بر اینکه روسیه و آمریکا تضمینهایی درباره دور شدن 40 کیلومتری نیروهای ایرانی از مواضع نزدیک مرزهای فلسین اشغالی و سوریه صحت داشته باشد. وضعیت این تضمینها به اسرائیل مانند وضعیت توافقهای کاهش تنش، و وعدههای آمریکا و کشورهای عربی خلیجفارس به معارضان سوری درباره براندازی نظام دمشق است. پس چگونه میتوان نیروهای سوری و همتایان ایرانی آنها را از هم تشخیص داد؟ آیا بر اساس رنگ چشمهایشان؟ یا رنگ پوستشان؟
شکست موشکهای «پاتریوت» اسرائیل در ساقط کردن هواپیمای بدون سرنشین، که در آسمان مرزهای جولان اشغالی پرواز میکرد، وقوع مهمترین تغییرات ریشهای در قواعد درگیریها را نشان میدهد و تأکید میکند که هژمونی نظامی اسرائیل به تدریج «تحلیل میرود».
حدود 12 هزار جنگجو تحت پرچم گروههای مسلح در جنوب سوریه مستقر هستند و فرماندهی آنها راهحل روسیه، که مبتنی بر منتقل شدن آنها به ادلب است را رد کرده است. بر این باور نیستیم که این مخالفت با شعلهور شدن آتش جنگ و حملات هوایی روسیه و سوریه ادامه خواهد داشت. از اینرو بعید نیست که عملیات آماده کردن اتوبوسها سبز رنگ معروف آغاز شده است.
نقش گروههای معارض مسلح سوریه، اگر چه فعلا تمام نشده، ولی نزدیک است به پایان برسد، حامیان آمریکایی و عرب آنها نیز، بعد از محقق کردن اهداف خود، از آنها دست شستهاند. این سوال مهم مطرح میشود: جبهه بعدی ارتش عربی سوریه کجاست؟ شرق فرات؟ یا ادلب؟ ما اولی را ترجیح میدهیم و دومی را در حال حاضر به درگیریهای خونین فزاینده میان گروههای مستقر در آنجا رها میکنیم ولی این نبرد در ادلب به موعدی نامشخص موکول میشود.
مسابقات مقدماتی جام جهانی در روسیه به مرحله پایانی خود نزدیک شده است... «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه پس از این مسابقات، آزادی بیشتری در تکمیل کردن ماموریت و طرحهای خود در منطقه و بهویژه سوریه دارد... باید منتظر روزها بمانیم.
انتهای پیام/