یک بام و دو هوای آکادمی علوم تاجیکستان: از رسوایی تقلبهای علمی تا ادعاهای جدید علیه ایران
آکادمی علوم تاجیکستان در حالی طی یادداشت اخیر خود موارد بیاساسی را به جمهوری اسلامی ایران نسبت میدهد که به نظر میرسد پس از رسواییهای اخیر در پی افشای سرقتهای علمی، در صدد بازیابی جایگاهش در فضای سیاسی تاجیکستان میباشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، آکادمی علوم تاجیکستان عالیترین مرجع علمی این جمهوری در آسیای مرکزی است که در سال 1951 به عنوان شعبهای از آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی تاسیس شد. این آکادمی دارای سه شعبه «علوم فیزیک و ریاضی، زمینشناسی و شیمی»، «علوم پزشکی و زیستشناسی» و « علوم اجتماعی» دارای 19 پژوهشگاه میباشد.
این پژوهشکده دارای اعضای هیات علمی پیوسته و وابستهای است که پیشبرد امور علمی این آکادمی را بر عهده دارند. در این میان اما 19 چهره غیرتاجیک نیز در میان اعضای هیات علمی خارجی این آکادمی مشاهده میشود که در میان آنها چهرههایی ایرانی همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی (رشته سیاستشناسی)، علیاصغر شعردوست (سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان؛ در رشته زبانشناسی)، رضا داوری اردکانی (زبانشناسی) و نیز چهرههای برجسته سیاسی دیگری همچون عسگر آقایف (رئیسجمهور پیشین قرقیزستان) مشاهده میشود.
در سال 1393 نیز در جریان سفر حسن روحانی، رئیسجمهوری کشورمان به دوشنبه، وی نیز طی مراسمی سوی هیات عالی آکادمی علوم تاجیکستان به عنوان عضو خارجی این آکادمی معرفی شد.
اگرچه رسالت این نهاد در جمهوری تاجیکستان علمی عنوان شده، اما بعضاً شاهد موضعگیریهای سیاسی از سوی این آکادمی نیز بودهایم. در آخرین مورد از این موضعگیریها، میتوان به یادداشت منتشر شده توسط این آکادمی با عنوان «اسلام سیاسی در میدان بازیهای ژئوپلیتیکی: هشدار آکادمی علوم تاجیکستان درباره نقش ناپاک حزب نهضت و اهداف پشت پرده سرمایهگذارانش» در خبرگزاری دولتی خاور اشاره کرد.
در این یادداشت که به همت خدمات مطبوعاتی این آکادمی صورت گرفته است، به موضوع شکلگیری «اتحاد نیروهای اپوزوسیون 2» اشاره شده و تهمتهایی را به جمهوری اسلامی ایران وارد میکند.
طی سالهای اخیر و به ویژه پس از سال 2010، فضا در جمهوری تاجیکستان برای مخالفین بسیار سخت و سختتر شده است. در این میان طی این دوره، فعالیت گروهها و احزاب سیاسی متعددی ممنوع اعلام شده، بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی یا به طرز مشکوکی به قتل رسیدهاند و یا به بهانههای مختلف توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان انداخته شدهاند.
در این میان، بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی تاجیک که فضا را برای فعالیتهای خود در داخل کشور محیا نمیدیدند، از این کشور خارج شده و عمدتاً در کشورهای اروپایی ساکن شدهاند. اخیراً زمزمههایی از همگرایی این گروهها و چهرهها در خارج از تاجیکستان شنیده شده است.
در این راستا، محمودجان فیضالرحماناف، پیش از این در مصاحبهای با تسنیم در پاسخ به سوالی درباره آینده فعالیتهای حزب نهضت اسلامی در خارج از کشور و آینده گروههای مشابه، گفته بود:حزب نهضت اسلامی تاجیکستان پس از هجرت با دیگر گروههای مخالف حکومت وارد گفتوگو شد و حالا یک ائتلاف به مانند اتحاد سابق اپوزیسیون تاجیک در حال ایجاد است. یکی از برنامههای مخالفین تاجیک بازگشت سربلندانه به کشور و آزادی تمامی محبوسان سیاسی و در نهایت ایجاد یک حکومت ائتلافی دموکراتیک است.
پس از آن نیز محیالدین کبیری در مصاحبه دیگری با تسنیم اشاره کرده بود که این حزب به دنبال یک ائتلاف با گروهها و نخبگان داخل و خارج تاجیکستان است که اقدامات سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای را صورت دهند.
البته گروههای دیگر همچون «گروه 24» و یا «اتحاد آزاداندیشان تاجیک» تاکنون هیچ اعلان رسمی در خصوص شکلگیری چنین اتحادی نگفته و این صرفاً یک برنامه مطرح شده از سوی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بوده است.
در این راستا، آکادمی علوم تاجیکستان طی یادداشت خود در خبرگزاری دولتی خاور، با تروریستی و افراطی خواندن تمام این گروهها مینویسد: سازمانهای افراطگرای خارجی نظیر گروه 24، انجمن آزاداندیشان تاجیک و امثال اینها با حزب نهضت اسلامی به واسطههای گوناگون ارتباط دارند، هرچند که از رابطه نداشتنشان با نهضت جار میزنند. امروزه حزب نهضت اسلامی با استفاده از فرصت مناسب میخواهد از نو «اتحاد نیروهای اپوزوسیون» را در خارج از کشور تاسیس کند و تمام سازمانها و نیروهای مهاجر را تحت سلطه خود در آورد.
در بخش دیگری از این یادداشت، با وارد آوردن اتهامات بیاساس در این باره به جمهوری اسلامی ایران، مینویسد: «در پشت این قضیه باز سرمایهگذاران خارجی در سیمای مقامات حکومت ایران میایستند و حمایت حزب نهضت اسلامی را که از قبل، پروژه آنهاست، در خارج هم ادامه میدهند. واقعاً، حزب نهضت اسلامی با حمایت و پشتیبانی فکری و مالی و خدمات مخصوص ایران اتحاد نیروهای اپوزوسیون دوم را تشکیل داده و خود را در راس آن میبیند. این تنها راهی است که پروژه حزب نهضت اسلامی را در خارج موقتاً نگه میدارد و سرمایهگذارانش را برای ادامه دادن اغوا، دسیسه و توطئهها در داخل و خارج امید میبخشد».
در این میان اما در خصوص موضعگیریهای اخیر آکادمی علوم تاجیکستان علیه جمهوری اسلامی ایران، دو پرسش اساسی مطرح میشود. پرسش نخست در مورد کارکرد و رسالت این آکادمی است. مادامی که رسالت و اهداف این آکادمی در حوزه تولید علم معرفی شده و در قالب تولیدات علمی ارائه میشود، انتشار چنین یادداشتی غیرعلمی، آن هم در سطح رسانهای چه معنایی میدهد؟ پاسخ این سوال را باید در تحولات اخیر این آکادمی جستجو کرد.
اخیراً پایگاه دیسرنت که در روسیه فعالیتهای گستردهای به منظور پیشگیری از سرقت ادبی صورت میدهد، طی گزارشی در خصوص سرقتهای علمی در میان دانشمندان تاجیک افشاگری کرده بود. در میان افشاگریهای دیسرنت نام رئیس ولایت ختلان و پسر وزیر معارف تاجیکستان و شماری چند از دیگر چهرههای تاجیک نیز به چشم میخورد.
به نظر میرسد، پس از این افشاگریها که موجب خشم مقامات تاجیک نیز شده است، مقامات این آکادمی را به موضعگیری سیاسی در راستای جلب نظر چهرههای سیاسی و دور کردن کانون توجهات از این موضوع، وادار کرده است. در همین راستا، یکی از اعضای علمی این آکادمی در مصاحبه با سامانه «اخبار» گفته است: از طرف دیگر (آکادمی) به حکومت صداقت خود را نشان میدهد که در مبارزه با مخالفان، درگیر است، اما دخالت در چنین مسالهای سیاسی کار اهل علم نیست. دخالت با نام آکادمی علوم در چنین اظهارات بحثبرانگیزی قدم سنجیدهای نبود. این مساله شاید واکنش مقامات را در ماجرای سرقتهای علمی نرمتر کند، اما مشکل را از بین نمیبرد. رهبران آکادمی باید در پی بازگرداندن آبروی به زمین ریخته دانشمندان تاجیک باشند، پیشرفت علمی کشور را صورت دهند، نه این که برای نمایش صداقت خود در مسائل سیاسی که در صلاحیت آنها نیست، دخالت کنند.
پرسش دومی که در این میان مطرح میشود، چرایی موضعگیری این آکادمی صرفاً علیه جمهوری اسلامی ایران است، زیرا مواردی که در این موضوع بیان میشود، چه بسا برای کشورهای دیگر قابلیت انطباق بیشتری داشته باشد. گروههایی که در این یادداشت از آنها نام برده شده است، در اروپا ساکن بوده و هیچ کدام در جمهوری اسلامی ایران حضور ندارند و حتی در مورد برخی از آنها باید گفت که اختلافات جدی نیز با ایران داشتهاند.
علاوه بر این، تاکنون کشورهای اروپایی حمایتهای گسترده خود را آشکارا از این گروهها بیان کردهاند، حال آنکه در این یادداشت هیچ اشارهای به آنها نشده است. به عنوان مثال، اخیراً پیتر بوریان، نماینده اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی گفته بود: سیاست ما در برابر مخالفان و پناهندگان سیاسی روشن است. ما طبق قوانین خود با آنها رفتار میکنیم و اگر نیاز بود برای امنیت آنها محافظ و بادیگارد نیز تعیین میکنیم و این نباید برای حکومت تاجیکستان حساسیت برانگیز باشد!.
به هرحال، اظهار چنین اتهامات بیاساس و بدون سندی علیه جمهوری اسلامی ایران، بهرغم آن که چند تن از چهرههای برجسته ایرانی عضو این آکادمی هستند، جای سوال دارد که امیدواریم مسئولین و رهبران آن به آنها پاسخ بدهند.
انتهای پیام/