خانه تئاتر، مأموریت جدید و پایان تابوی پیشکسوت

خانه تئاتر، مأموریت جدید و پایان تابوی پیشکسوت

انتخابات خانه تئاتر نشان داد تئاتری‌های نه براساس رفتار سیاسی که براساس شهرت به افراد رأی می‌دهند. البته اتفاق جذاب روز شنبه، شکسته شدن تابوی پیشکسوت توسط نسل جوان بود، نسلی که به نظر علیه گذشته طغیان کرده است.

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

روز شنبه انتخابات خانه تئاتر با حواشی و رویدادهای بسیار برگزار شد، حواشی که البته از چندین ماه پیش آغاز شد. جایی که بخشی از جامعه تئاتری، خانه تئاتر را به انفعال در جذب نیروهای تازه‌نفس تئاتری و عدم‌نقش‌آفرینی صنفی متهم می‌کردند. آنان خانه تئاتر را جامعه‌ای بسته و محدود به قدمای تئاتری می‌دانستند که منتها فعالیتش کارگزاری بیمه هنرمندان بود. این مهم زمانی برجسته می‌شد که اصغر همت به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر در هیئت مدیره صندوق اعتباری هنر نیز عضویت پیدا می‌کند و از دید خانه تئاتر این یک موفقیت به حساب می‌آمد.

با این حال اختلافات اصلی ریشه در سال‌های نه چندان دور داشت، زمانی که علیرضا نادری در انتخابات چهار سال پیش پیروز می‌شود و به همراه اصغر دشتی و حمیدرضا پورآذری خواهان تغییراتی با عنوان بهسازی و توسعه می‌شوند؛ اما طبق اسنادی که امیر اسمی چندی پیش در فضای مجازی منتشر کرد، مشخص می‌شود در بزنگاه تغییرات ایرج راد با عدم‌همراهی مانع این مسئله می‌شود. اتفاقی که بعدها با استعفای دسته‌جمعی سه عضو هیئت مدیره در برابر خبرنگاران دنبال می‌شود.

اختلاف سال‌های گذشته به سال 97 نیز کشیده شد. زمانی که امیر اسمی به عنوان اولین عضو ائتلاف بهسازی و توسعه پشت تیربون می‌آید تا باز از بهسازی بگوید، مورد هجمه بخشی از حضار قرار می‌گیرد که از قضا رابطه بسیار نزدیکی به بدنه کنونی هیئت مدیره خانه تئاتر دارند. از همین رو برخی مدعی شدند که رفتارهای آن قابل‌پیش‌بینی بوده است و تأکید کردند چرا این رفتار توسط نزدیکان ذی‌نفع مورد انتقاد قرار نگرفت. این وضعیت برای رقیب نیز تکرار شد و آن هم زمانی بود که ایرج راد پشت تریبون می‌رود و می‌خواهد بیش از 3 دقیقه قانونی خود سخن بگوید. این رفتار فراقانونی و البته توجیه فراقانونی ایرج راد مورد انتقاد یک عضو جوان می‌شود و او مورد هجمه قرار می‌گیرد. نتیجه کار نیز همان است، گروه نزدیک به جوان او را نقد نمی‌کنند تا اختلاف ادامه پیدا کند.

اما نتیجه انتخابات چیز دیگری نشان می‌دهد و مشخص می‌کند جو و اتمسفر مجمع عمومی با آنچه از صندوق‌ها بیرون آمده است در تنافر است. گویی این جامعه 1700 نفری هیچ دریافت و ادارکی از کار صنفی و حتی رفتار سیاسی ندارند. کنشگری شکل گرفته در سالن اصلی تئاتر شهر با آنچه جامعه از رفتار سیاسی می‌شناسد در تنافر است. زمانی که نتایج نهایی از صندوق بیرون می‌آید در کنار اتفاق تاریخی دوم شدن ایرج راد پس از هجده سال که نشانه کاهش محبوبیت اوست، فقدان هدفمندی رأی دادن در مجمع عمومی نیز مشهود می‌شود.

نادر برهانی مرند به عنوان نفر اول نامش از صندوق‌ها بیرون می‌آید. برهانی مرند سرلیست ائتلاف بهسازی و توسعه است که در کنار هشت نفر دیگر نامش اعلام شده است. شاید برای تئاتری‌های ائتلاف کردن امری تازه باشد؛ اما با گشتی در انتخابات‌های صنفی می‌توان دریافت که از انتخابات کانون وکلا تا انتخابات صنف دوزندگان این ائتلاف‌ها هستند که نتیجه رأی‌گیری‌ها را تعیین می‌کنند. انتخاب یک ائتلاف در کنار اهمیت اختلاف‌زدایی از اتمسفر هیئت مدیره و حفظ انسجام آن، موجب دنبال شدن اهداف مشخصی می‌شود که ائتلاف در زمان انتخابات روی آن مانور داده‌اند. مهمتر آنکه رأی‌دهندگان می‌توانند براساس برنامه ارائه شده، به راحتی هیئت مدیره را رصد کنند و آنان را به سبب کم‌کاری از برنامه مدون ارائه شده، مؤاخذه کنند.

در حالی که در صنوف کارگری نیز مفهوم ائتلاف و رأی دادن به یک ائتلاف منسجم به یک رفتار سیاسی - سیاسی به معنای عام - بدل شده است، در مجمع عمومی خانه تئاتر مشخص می‌شود که هنرمندان در رشد رفتار سیاسی خود ناموفق بوده‌اند. این در حالی است که در سخنرانی برخی از شخصیت‌ها شنیده می‌شد که «چرا باید حقوق یک هنرمند تئاتر در حد یک کارگر ساده باشد؟» با اینکه از لحاظ طبقاتی افراد خود را فراتر از یک کارگر ساده می‌پندارند؛ اما رفتار آنان در یک انتخابات فروتر از یک کارگر ساده است.

زمانی که نادر برهانی مرند که باید او را اکنون محبوب‌ترین فرد خانه تئاتر بنامیم، پشت تریبون از حضار می‌خواهد به ائتلاف بهسازی رأی دهد، شاید او به این مسئله فکر نمی‌کرد که حضار درون سالن به هیچ عنوان به گفته او عمل نمی‌کنند. این مهم درباره شخصیتی چون حمیدرضا نعیمی نیز صادق است. با نگاهی به نتیجه انتخابات نشان می‌دهد که حضار به هیچ عنوان توجهی به دعوت نامزدها مبنی بر رأی دادن به ائتلاف‌ها نداشته‌اند. حتی می‌توان گفت آنان هیچ درکی از شرایط و شعارهای دو ائتلاف هم نداشته‌اند. پس باید پرسید بر چه اساسی این افراد به شخصیت‌های مذکور رأی داده‌اند؟

پاسخ ساده است: شهرت. آنچه موجب می‌شود افراد به شخصیت‌ها در یک انتخابات هماند انتخابات روز شنبه خانه تئاتر رأی دهند شهرت افراد است. حتی می‌توان بدبینانه‌تر به ماجرا نگاه کرد. برای نگارنده در شکل سیاه ماجرا این تصور وجود دارد که نادر برهانی مرند صرفاً به سبب سمت دبیری جشنواره‌اش رأی‌ای چنین بالا کسب می‌کند و این احتمال نیز می‌دهم که در روزگار نه چندان دور افراد با دیدن برهانی مرند از او بابت فجر 37 سهم‌خواهی کنند، سهمی که ناشی از مشارکت آنان در انتخاب او پدید می‌آید. با نگاهی به تعداد آرا و یک تفریق ساده می‌توان دریافت چه تعدادی براساس لیست‌های رأی داده‌اند و چه تعدادی براساس شهرت. در ائتلاف فراگیر کمترین رأی به شهاب راحله داده شده است: 73 رأی. در خوش‌بینانه‌ترین نگاه می‌توان حدس زد تنها 73 نفر طبق لیست به این ائتلاف رأی داده‌اند.

در طرف مقابل کمترین رأی به رضا دادویی با 166 داده شده است. البته با توجه به اینکه در فهرست ائتلاف بهسازی نام هشت نفر برای حضور در هیئت مدیره اعلام شده است باید نیم‌نگاهی به تعداد آرای نفر دوم انتهای نیز داشت، جایی که سلما سلامتی 246 رأی آورده است. پس از منظر آماری باید گفت به طور متوسط 206 نفر به لیست رأی داده‌اند. اگر این رقم را از آرای نادر برهانی مرند کسر کنیم به رقم 350 می‌رسیم تا دریابیم بیش از نصفی از رأی‌ها او محصول شهرت است تا یک رفتار سیاسی در انتخابات صنفی.

نکته جالب‌تر آن است که اصغر همت که در هیچ یک از لیست‌ها نامش دیده نمی‌شود به جمع هفت نفره هیئت مدیره راه می‌یابد. این نشان می‌دهد که کسی به لیست‌ها اهمیتی نمی‌دهد. اگرچه اختلاف تقریباً 500 نفری میان مجمع اول و مجمع دوم نشان می‌دهد رویارویی دو گروه اعضا را توجیه کرده است تا در انتخابات شرکت کنند؛ اما این توجیه به سبب نبود آن رشد و کارکرد رفتار سیاسی ابتر می‌ماند تا در نهایت یک هیئت مدیره مملو از تضارب آرا برای یک فرایند دو ساله برگزیده شود.

هر هفت نفر رأی آورده افرادی مشهوری برای جامعه تئاتری هستند و تنها نکته عجیب رأی نیاوردن رویا تیموریان است. اگرچه تیموریان رأی نسبتاً خوبی کسب کرده بود؛ اما او می‌توانست برگ برنده باشد، حتی با آن سخنرانی شیرینیش. شاید به سبب نداشتن تریبون‌های مجازی شانس این بازیگر کاهش پیدا کرده بود.

شاید در شکل کنونی به نظر رسد که با توجه به نسبت 4 به 2 در ترکیب هیئت مدیره، ایرج راد بار دیگر رئیس هیئت مدیره می‌شود و اصغر همت در مقام شخصیت مستقل شانس بالایی برای سمت مدیرعاملی داشته باشد؛ اما نگارنده معتقد است ائتلاف‌های شکل گرفته نیز چندان مستحکم و اصولی نبوده‌اند که بتوانند در هیئت مدیره وحدت رویه ایجاد کند. می‌توان حدس زد رویکرد و ذهنیت اجرایی برخی منتخبان با دیگران تفاوت اساسی دارد. وضعیت زمانی نگران‌کننده می‌شود که جشنواره فجر آغاز می‌شود و خانه تئاتر در قبال آن بار دیگر موضع منفی اتخاذ می‌کند. البته این یک حدس است و نمی‌توان آن را با اطمینان بیان کرد؛ اما این خوانش محصول یک تجربه است، تجربه‌ای که در سخنرانی بهزاد فراهانی نشانه‌هایش دریافت می‌شود.

انتخابات اخیر یک پیام مهم دیگر نیز به همراه داشت و آن هم شکسته شدن تابویی به نام پیشکسوت است. تصوری که به نظر برای نسل جوان دیگر در هم شکسته شده است. نسل جوان کنونی پیشکسوت را بابت گذشته‌اش تحسین می‌کند؛ اما او را بابت محافظه‌کاری امروزش نمی‌پسندد. نیروی جوان پرانرژی خواهان شخصیت‌هایی هستند که حقوق به گفته پیشکسوتان ضایع شده‌اشان را به آنان بازگرداند؛ امری که توسط پیشکسوتان ممکن نشده است. آنچه برای ایرج راد و بهزاد فراهانی در مجمع عمومی رخ داد یک هشدار است. هشدار به تمامی پیشکسوتان که از دید جوان امروزی او یک مانع به حساب می‌آید. از دید نسل جوان پیشکسوتان دیواری بلند تشکیل داده‌اند تا خواسته‌ها و کنش‌های جوانان را نهان کند.

در پایان باید گفت مجمع عمومی بهار 97 می‌تواند در ذهن جوانان امروز که روزی پیشکسوت می‌شوند حک شود و به آنان بگوید در آینده دیگر چیزی به اسم اسطوره پیشکسوت بودن وجود ندارد. جوانان آینده آنان را برحسب حال کنونیشان قضاوت خواهد کرد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران