یادداشت|"انقلابیون و مسائل پیشرو"
یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: تصور اینکه فاصله گرفتن از تفکر انقلابی، کشور را در حاشیه امن قرار میدهد، توهمی بیش نیست.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمدکاظم انبارلویی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان "انقلابیون و مسائل پیشرو" نکاتی را درباره وضعیت امروز انقلابیگری مطرح کرد.
- بیشتر بخوانید
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
انقلاب اسلامی از ابتدای ظهور خود در سپهر سیاست جهان دستور کار خاص خود را داشت. این دستور کار نه تابع شرق بود نه تابع غرب. در پیشانی نهضت رهایی بخش امام خمینی (ره) و مبارزه با استبداد و استکبار جهانی،کلمه نه شرقی، نه غربی میدرخشد و این درخشش هر سال مختصات خود را دارد. انقلاب در چهل سالگی خود با مباحث و مسائلی جدید روبهروست که هرچند در این چهار دهه برخی از آنها تکراری است اما در نوع خود بدیع می نماید.
امروز پیش از هر زمان باید روی کلمه انقلاب، انقلابیگری و بازتولید افکار انقلابی تأکید کنیم. سرّ اینکه طی یک سال گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی، انقلابی بودن، انقلابی فکر کردن و انقلابی ماندن را کلید واژه بیانات خود قرار دادهاند، همین است.
حرکت در مسیر انقلاب، نظام و مردم و کشور را از همه خطرات حفظ میکند. این تصور که فاصله گرفتن از تفکر انقلابی، کشور را در حاشیه امن قرار میدهد، توهمی بیش نیست. امروز بیش از هر زمان، عزت و اقتدار ملی در معرض تهاجم دشمن به ویژه آمریکاست. این تهاجم، امنیت و استقلال کشور را نشانه گرفته است.
حساسیتزدایی از انقلابی ماندن و انقلابی بودن و انقلابیگری، از همان روزهای اول انقلاب آغاز شد. نهضت ضد آزادی مأموریت یافت این مقوله را عملیاتی کند به طوری که بازرگان در همان روزهای اول انقلاب صریحاً گفت: «انقلاب پدیدهای بود، اتفاق افتاد و تمام شد.» او فاتحه انقلابیگری را از همان روز اول خواند. این در حالی بود که شرق و غرب عالم با شمشیرهای آخته برای سلاخی انقلاب، دور تا دور کشور را محاصره کرده بودند. امروز نیز کسانی همان سمومات فکری انقلابزدایی را نمایندگی میکنند و میگویند؛ «باید از قطار انقلابیگری پیاده شد، ولو به قیمت پیادهشدن از قطار حکومت!»
این منطق را دشمن با یک نفوذی در بیت آیتاللّه منتظری تئوریزه کرد و او را از قطار انقلاب و حکومت پیاده کرد. این یک رکورد قابل توجه در جنگ نرم دشمن علیه انقلاب بود. همین جماعت روسیاه که امام (ره) آنها را از منافقین بدتر میدانست، بعد از منتظری رفتند سراغ طیفی از انقلابیون و آنها را در فتنه 18 تیر 78 در برابر انقلاب و مردم قرار دادند. زخم این توطئه شوم در حوادث 8 ماهه اول سال 88 سر باز کرد. آمریکاییها 10 سال فرصت داشتند با غنیسازی تفکر شوم انقلابزدایی، جمع دیگری از سادهلوحان و بازی خوردههای دشمن را از قطار انقلاب پیاده کنند.
این جماعت صریح میگویند گفتمان انقلابی را قبول نداریم. آنها خود را پشت گفتمان دموکراسی خواهی، قانون و حقوق بشر مخفی میکنند اما هیچ قانونی و هیچ حقوقی برای ملت ایران و کسانی که در این 40 سال جان خود را در طبق اخلاص گذاشتهاند و برای سرافرازی ایران و اسلام از بذل هر فداکاری دریغ ندارند، قائل نیستند.
آنها رأی ملت و رای انقلابی را به رسمیت نمی شناسند و در وقت خود بر اسلام و جمهوریت میشورند. آمریکاییها 40 سال است تلاش میکنند، انقلابیون را از قطار حکومت پیاده کنند و یک مشت وابسته به اجنبی، دوتابعیتی و وطنفروش را در پستهای حکومتی جاسازی کنند، اما زیرساختی که امام (ره) در روزهای نخستین انقلاب در مورد هویت انقلاب در قالب نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی، تأسیس نهادهای انقلابی و... تعبیه فرمود و همه این زیرساختها با رأی مردم ساخته و نوسازی میشود، به آمریکاییها چنین اجازهای نمیدهد.
اخیراً فرمانی از سوی دشمن صادر شده و آن، اینکه اصلاحطلبان بین انقلاب و اصلاحطلبی یکی را باید انتخاب کنند ولو به قیمت پیاده شدن از قطار نظام و حکومت! البته این رویکرد در زمان تحصن نمایندگان مجلس ششم تست شد، جواب نداد و آنها همین فکر پوسیده را میخواهند دوباره احیا کنند.
شرافت و عزت و کرامت شمار زیادی از اصلاحطلبانی که خود در انقلاب نقش داشته و دارند، اجازه تست دوباره این تئوری را نمیدهد. واضع این تئوری که آقای منتظری را از نظام و انقلاب جدا کرد و با ذهن شماری از اصلاحطلبان هم اکنون بازی میکند، بعدها جایزه خود را از بنیاد جوائز مطبوعاتی بریتانیا، کمیسیون ملی حقوق بشر فرانسه و نیز نشان شجاعت از بنیاد اجنبی گرفت.
این تست در فتنه 88 جواب نداد، به همین دلیل سران فتنه در حصر ماندند و آنها را که هم بیرون حصر بودند به شناعت این تصمیم که انقلابی بمانیم یا اصلاح طلب؟ پی بردند، توطئه دشمن خنثی شد و آمریکاییها از نبرد نرم دوم علیه انقلاب هم نتیجهای نگرفتند.
آمریکاییها در نبرد نرم سوم همین تئوری پوسیده را دنبال میکنند. زدن زیر میز مذاکرات بر جام و عملیاتی کردن زیرساختهای بیرحمانهترین، شدیدترین تحریمها و نهایی کردن آن ظرف 180 روز، بخشی از نبرد نرم سوم آمریکا علیه انقلاب است. آمریکاییها نتایج این تحریمها و فشارها را میخواهند روز 13 آبان، روز فتح لانه جاسوسی بگیرند. ظاهراً برنامه زمانبندی آنها اینطور تنظیم شده است.
امروز مدیریت کشور بیش از هر زمان نیاز به کار جهادی با روحیه انقلابیگری دارد. این مدیریت در سطح سه قوه میتواند خنثی کننده توطئههای پسابرجامی باشد. همان طور که رئیس جمهور گفت: «امروز نیاز است همه متحد در برابر آمریکا بایستند.» در این گفته کسی شک ندارد، اما این رویکرد یک الزاماتی دارد که باید آن را رعایت کرد؛ اولین الزام آن تقوای دینی و سیاسی است. دومین الزام آن رصد کردن شرارت دشمن و خواندن دست او و حساسیت در برابر فتنه آفرینیهای سخت و نرم است. سومین الزام، تضمین استقلال کشور از طریق پایبندی به اصول و حفظ آرمانهای امام خمینی (ره) و هدایتهای پیامبرگونه رهبری معظم انقلاب است. با این الزامات، جشن پیروزی انقلاب در 40 سالگی آن باشکوهتر از هر سال در 22 بهمن امسال، چشم دشمنان انقلاب را کور و دل دوستان انقلاب را شاد خواهد کرد.
انقلاب اسلامی از دستور کار خود که همانا ایجاد تمدن اسلامی از طریق به زیر کشاندن طواغیت جهان به ویژه آمریکاست، دست بر نمیدارد، تلاش غرب به ویژه آمریکا برای نابودی و براندازی انقلاب به جایی نمیرسد. اکنون هدفی که امامخمینی (ره) به عنوان پیامبر آزادی و آزادگی در عصر ما دنبال میکرد، در دستور کار انقلابیون جهان است. هیچ فشار و توطئهای نمی تواند این دستور کار را از گفتمان آزادی در جامعه جهانی حذف کند. امروز انقلابیون در ایران و جهان یک دستور کار بیشتر ندارند و آن اتحاد و همگرایی حول محور قرآن و ولایت است. در سایه این وحدت، همه موانع و فتنهها از پیش پا برداشته خواهد شد.
انتهای پیام/