استاد دانشگاه ویسکانسین آمریکا: نقض عهد آمریکا منحصر به ترامپ نیست
کوین بَرِت با بیان اینکه خروج ترامپ از برجام اتفاق عجیبی نبود، مخصوصا اگر سالها بدعهدی آمریکاییها در قراردادهای بینالمللی لحاظ شود، گفت: این اقدام صرفا تصمیم یک رئیسجمهور نیست بلکه تصمیم لابیهای صهیونیستی و جناحی از نومحافظهکاران آمریکاست.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، پروفسور «کوین بَرِت»، استاد سابق مطالعات اسلامی و عربی دانشگاه ویسکانسین، مولف آثار متعدد و همچنین پژوهشگر مسائل مربوط به حملات 11 سپتامبر است. برت که یکی از موسسان انجمن اتحادیه مسلمان-مسیحی-یهودی است درخصوص مسائل ایران و آمریکا تحقیق و پژوهش کرده است. او میگوید خروج ترامپ از برجام اتفاق عجیبی نبود، مخصوصا اگر سالها بدعهدی آمریکاییها در قراردادهای بینالمللی لحاظ شود. از سوی دیگر تاکید دارد این اقدام صرفا تصمیم یک رئیسجمهور بدون سابقه سیاسی نیست بلکه تصمیم لابیهای صهیونیستی و جناحی از نومحافظهکاران آمریکاست. مهمتر آن که برت تاکید دارد حتی در صورتی که ایران با آمریکا رابطه خوبی برقرار کند، یا حتی حاضر شود از استقلال خود دست بکشد و سرسپرده ایالات متحده باشد هم بعید است واشنگتن اجازه دهد شکوفایی اقتصادی در ایران شکل بگیرد زیرا واشنگتن میخواهد رژیم صهیونیستی تنها قدرت برتر غرب آسیا باشد. متن کامل گفتوگوی «فرهیختگان» با این تحلیلگر سرشناس آمریکایی را در ادامه میخوانید:
دیدگاه شما درباره خروج ترامپ از برجام چیست؟
خروج ترامپ از برجام برای من خیلی تعجبآور نبود، چون او با حمایت کسانی به قدرت رسیده که افراطگرایان صهیونیست هستند و اصلا برای تحقق همین خواستههایشان هم او را به قدرت رساندهاند.
سوال مهمتری که باید بپرسیم این است که آیا این حرکت، بخشی از یک استراتژی مشخص در قبال ایران است یا صرفا یک اقدام احمقانه و سیاسی است که با هدایت نتانیاهو و برای نجات او از پیگرد قضایی فسادهای اخیر انجام شده است؟
من فکر میکنم که بعید است این اقدام بیانگر یک استراتژی مشخص و حساب شده باشد. از سوی دیگر این حرکت ترامپ نشان داد که ساختار قدرت آمریکا شکاف عمیقی دارد.
نظرسنجیها نشان میداد که مردم آمریکا حامی برجام هستند اما ترامپ با بیتوجهی به نظر مردم از برجام کنارهگیری کرد، چرا؟
مردم آمریکا خیلی درباره برجام اطلاعاتی ندارند، مردم بیشتر درگیر مسائل داخلی هستند مخصوصا اقتصاد. اما اراده سیاسی خروج از برجام، خواسته مردم نیست بلکه خواسته لابیهای افراطی اسرائیل در آمریکاست و جالب است که شکاف عمیقی هم میان مردم جوامع یهودی و این لابیهای قدرتمند اسرائیلی وجود دارد چراکه مردم یهودی هم خواهان حفظ برجام بودند. میتوان به جرات گفت که خروج از برجام تصمیم و خواسته ماشین قدرت صهیونیست و دقیقا خلاف نظر بیشتر یهودیهای آمریکایی است که بیشتر لیبرال و متفکر هستند. این تنها یک مثال از شکاف عمیق ساختار قدرت در آمریکاست. آمریکاییها گرچه خیلی از سیاستخارجی سر در نمیآورند اما درباره برجام اوباما دیدگاه مثبتی در میان مردم وجود داشت، کسی خواهان خروج از آن نبود اما در ایالات متحده نظر مردم خیلی مهم نیست چون آمریکا کشور دموکراتیک نیست.
فکر میکنید خروج از برجام چه پیامدهایی برای آمریکا دارد؟
تصمیم خروج از برجام مانند سایر توافقاتی که ترامپ تصمیم گرفته از آن خارج شود در دو حیطه تاثیر دارد، نخست در مسائل داخلی. باید بدانید که مردم آمریکا حس میکنند که نیاز نیست کشورشان دیگر امپراتوری باشد و نیروهای نظامی تنها برای دفاع از مرزها باید به خدمت گرفته شوند و پول آمریکا باید برای بهبود وضعیت مردم خرج شود. مردم آمریکا مدام این سوال را میپرسند که آیا این همه هزینههای نظامی در خارج از کشور برایشان منفعتی دارد؟ بخش دیگری از مردم هم از فعالیتهای آمریکا برای هژمون ماندن خود خبر ندارند و توسط رسانهها مغزشان شستوشو داده شده و نمیدانند که ایالات متحده چه کارهایی انجام میدهد. این در حالی است که واشنگتن میلیاردها دلار صرف امور نظامی میکند. ترامپ با این وعده روی کار آمد که میخواهد بر مسائل داخلی متمرکز شود و هزینههای نظامی را کاهش داده و آن را صرف بهبود معیشت مردم کند. او اینطور نشان میداد که باور دارد نیروهای نظامی تنها باید از مرزهای آمریکا دفاع کنند و سیاست احداث دیوار در مرز با مکزیک هم در همین راستا برای مردم آمریکا توجیه میشد. وقتی ترامپ از توافقات بینالمللی کنار میکشد، بخشی از مردم آمریکا تصور میکنند که ترامپ دارد سیاست ملیگرایی را دنبال میکند و از مردم آمریکا حمایت میکند؛ اما چنین تفکری اشتباه است چراکه آقای ترامپ بودجه نظامی آمریکا را 10 درصد افزایش داده که بیشترین افزایش هزینه نظامی از زمان ریاستجمهوری ریگان است. رویکرد ترامپ از سوی افراطیها و بخشی از نو محافظهکاران هدایت میشود، افرادی مانند هنری کیسینجر که میخواهند قدرت نظامی آمریکا را بیشتر و بیشتر کنند تا اهداف امپریالیستی ایالات متحده در سراسر جهان تحقق یابد و هژمونی آمریکا را به زور قدرت نظامی نگه دارند؛ دقیقا مخالف آنچه خواسته و منفعت مردم آمریکاست. دغدغه آمریکاییها این است که هزینههای نظامیگری آمریکا برای کشورشان و بهبود زیرساختهایشان صرف شود تا معیشتشان بهبود یابد و فکر میکردند ترامپ همان کسی است که این خواستهشان را محقق خواهد کرد و برای همین هم به او رای دادهاند غافل از اینکه خود ترامپ ابزار جناح افراطی آمریکا و لابیهای اسرائیل است. از یک سو میتوان گفت که با خروج آمریکا از این توافقات بینالمللی، سرعت فروپاشی هژمونی آمریکا هم بیشتر و بیشتر میشود و از سوی دیگر هم در صورتی که به جنگ ختم شود وضعیت را بدتر خواهد کرد.
آیا این بدعهدی خاص آقای ترامپ است که به گفته برخی تجربه سیاسی کافی ندارد؟
این نخستینبار نیست که آمریکا تعهدات خودش را نقض کرده است، لیست بلند بالایی از چنین اقداماتی وجود دارد؛ مثلا آمریکا در انتهای جنگ سرد قول داد که ناتو را گسترش ندهد اما این قول در مدت زمان کوتاهی شکسته شد و جالب اینکه تقریبا هر دوجناح آمریکا در نقض این قرارداد، اتفاقنظر داشتند. یا آمریکا به قذافی قول داد که اگر سلاحهای هستهای خودش را نابود کند او را به عضویت جامعه بینالملل میپذیرند و روابط خوبی خواهند داشت، اما در عوض به لیبی حمله کردند و او را کشتند. پس وقتی از کشورهایی مانند ایران و کرهشمالی دعوت میشود که با آمریکا مذاکره و قراردادی امضا کنند، این کشورها باید خیلی مراقب باشند و نباید هیچگونه اعتمادی به آمریکا داشته باشند. خروج ترامپ از برجام، میتواند درسی هم برای کرهشمالی باشد که به آمریکا اعتماد نکند و در این فکر نباشد که وعدههای واشنگتن صادقانه است.
فکر میکنید رابطه ایران و آمریکا در بهبود زندگی ایرانیها تاثیر مثبتی دارد؟
آنچه من از انقلاب ایران میدانم این است که استقلال برای ایرانیها مساله بسیار مهمی است، به کسانی که فکر میکنند با مذاکره و کوتاه آمدن در برابر آمریکا میتوان به جایی رسید میگویم که داشتن رابطه با آمریکا به معنای این نیست که آینده ایران بهتر خواهد شد. فکر میکنم هرگز چنین اتفاقی نمیافتد، باید بدانید که در صورت داشتن رابطه با آمریکا باید استقلال خودتان را فدا کنید و پیرو ایالات متحده باشید و بعید است در این صورت هم مشکلات اقتصادیتان برطرف شود. آمریکا میخواهد به اهداف خودش برسد، نخستین هدف هم این است که رژیم صهیونیستی بر منطقه خاورمیانه تسلط داشته باشد و برای تحقق چنین هدفی، قطعا از پیشرفت اقتصادی هر کشوری در منطقه غرب آسیا ممانعت خواهد کرد. حتی اگر مانند صدامحسین حاضر باشید که تسلیم آمریکا شوید و از استقلال خودتان دست بکشید، هیچ آینده شکوفای اقتصادی در انتظار شما نخواهد بود چون این خواسته بهنفع آمریکا و رژیم صهیونیستی نیست.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/