مشهد| درخشش نام "فردوسی" بر تارک زبان فارسی؛ هویت و بنیاد زبان فارسی در گرو شاهنامه+فیلم
زبان فارسی بی شک مدیون فردوسی یا همان حکیم توس است و نام فردوسی تا مدتهای مدیدی بر تارک زبان فارسی می درخشد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، زبان و هویت ایرانی در هر دورهای با حضور یک شاعر، اندیشمند و یا داستان نویس فراز و فرود داشته است. قطعاً شعرای فارسی زبان نقش بارزی در احیای زبان فارسی ایفا کردهاند و آنچه امروز تحت عنوان میراث زبان فارسی در اختیار ما قرار گرفته، حاصل مجاهدت این شعرا و اندیشمندان است.
در این میان هستند برخی شعرایی که نامشان تا ابد بر تارک فرهنگ و هنر و تاریخ باقی میماند و نه تنها از یاد نمیروند بلکه هر سال نیز ابعاد دیگری از کار سترگ آنها بر ما نمایان میشود. شاعر صاحب سخن، فردوسی قطعا دارای جایگاه ویژهای است و سهم مهمی در احیای زبان فارسی و نهادینه کردن دائمی آن ایفا کرده است.
شاهنامه از دریچه ذهن غربی
پروفسور ناصر کنعانی که خود فردوسی شناس و مدرس در این زمینه است در باب اهمیت فردوسی در سالروز بزرگداشت این حکیم پرآوازه میگوید: سالها پیش یکی از دوستانم که خود از بنیادگذاران برگزاری بزرگداشت فردوسی به شمار میرفت، از من خواست تا با بنیاد فردوسی شاخه توس ارتباط داشته باشم.
فردوسیشناسی در اروپا
کنعانی با اشاره به اینکه تحقیقات پیرامون فردوسی در اروپا به بیش از 300 و یا 400 سال پیش بازمیگردد گفت: این نشان میدهد که اهمیت فردوسی تا اندازهای بوده که اروپائیان از 400 سال پیش تحقیقاتی برای شناخت این حماسهسرای ایرانی انجام دادهاند و متأسفانه این در حالی است که در تاریخ چند سده پیش ایران جای خالی این تحقیقات به شدت احساس میشود.
وی بیان داشت: در سال 1628 محقق و پژوهشگری آلمانی نام اسطورههای شاهنامه را در کتاب خود آورده است و نکته حائز اهمیت این است که این نامها در کتاب وی به فارسی آورده شده است و نشان میدهد که فردوسی و شاهنامه بیش از 300 سال پیش در اندیشه نخبگان و ممحققان غربی حائز اهمیت بوده است.
کنعانی خاطرنشان کرد: در تحقیقاتی که پیرامون فردوسی و شاهنامه داشتهام اسناد مختلفی را بررسی کردهام و به نظرم صرف نظر از اینکه آثار فارسی فاخر و ارزشمندی در این حوزه توسط نویسندگان و پژوهشگران ما وجود دارد، باید بگویم که وقتی ما فردوسی را از دریچه نگاه غیر ایرانیها بررسی میکنیم زوایای دیگری از اهمیت این شاعر و حماسهسرای ایرانی بر ما معلوم میشود.
من با ارائه اسنادی از خارج کشور که در بررسی شاهنامه و فردوسی انجام شده است، میخواهم بگویم که این محققان افسانه نیستند و خیلی جدی به تحقیق پیرامون آثار ملی ما پرداختهاند.
فرهنگ و هویت ایرانی مدیون فردوسی
وی با بیان اینکه بخش مهمی از فرهنگ و هویت ایرانیان مدیون فردوسی و اثر فاخر او در ادبیات فارسی است، افزود: خوشبختانه فردوسی پژوهی در دو دهه اخیر تحولات خوب و سازندهای داشته است و در حال حاضر آثار ارزشمندی در حوزه مطالعاتی فردوسی و شاهنامه موجود است اما احساس میکنم، نیازمندیم مطالعات اروپاییها و امریکاییها را در این حوزه نیز بشناسیم و به عموم معرفی کنیم.
وی افزود: امروز در اروپا و امریکا کتابهای کودک و نوجوان با محتوای شاهنامه طراحی و چاپ شده و آنها متوجه هستند که ارزش این اثر ارزشمند تا چه اندازه است، بنابراین امروز وقت آن رسیده تا ما نیز به محتویات شاهنامه و آنچه در لایههای زیرین این اثر فاخر وجود دارد توجه کنیم.
کنعانی با اشاره به اهمیت توجه به محتوای شاهنامه تأکید کرد: مفاهیم مهمی چون خرد، فرهنگ، اخلاق، شجاعت، مقام زن، روابط اجتماعی و بسیاری دیگر از مسائل فرهنگی دیگر در محتوای شاهنامه موجود است و امروز لازم است تا به این مسائل بیشتر توجه شود تا در بررسی شاهنامه تنها در ظواهر و روایت داستانهای آن کنیم.
مایه اصلی شاهنامه و زمینه حکمت آموزی او روایتهای پهلوانی است؛ گزارههایی که دانایان در آخرین روزهای عظمت و اقتدار ایران، گردآوری کرده اند و به عنوان تاریخ نیاکان در خدای نامهها ثبت شده است.
شاهنامه فقط یک شاهکار ادبی نبود بلکه میراث جاودانه از اندیشههای ایران است چرا که فردوسی با استفاده از تواناییهای خود و در پایدارسازی بنیادی زبان فارسی بکوشد.
فضیلتهای انسانی در شاهنامه متبلور است
در همین رابطه محمدرضا راشد محصل، پژوهشگر و فردوسی شناس در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار داشت: شاهنامه سرایی قبل از فردوسی وجود داشته است که شاهنامه مسعودی مروزی، ابولموید بلخی، ابوعلی بلخی و گشتاسب نامه دقیقی از جمله شاهنامههایی هستند که پیش از شاهنامه فردوسی نگارش شدهاند.
وی با بیان اینکه جذابیت که در سرایش شاهنامه از سوی فردوسی بکار گرفته شده است سبب شد تا سایر شاهنامهها از محبوبیت اندکی برخوردار باشد، افزود: پس از شاهنامه فردوسی 15 اثر حماسی دیگر از جمله نیز برزو نامه، جهانگیر نامه، شهیار نامه و بهمن نامه خلق شد.
راشد محصل تاکید کرد: برخی از این آثار حماسی از حیث کمیت خوب هستند به عنوان مثال برزو نامه دارای 30 هزار بیت و بهمن نامه دارای 20 هزار بیت است اما از منظر کیفیت به شاهنامه فردوسی نمیرسند.
وی در پاسخ به این سئوال که کدامیک از شاهنامههای قبل و بعد شاهنامه فردوسی به شاهنامه نزدیک تر است، عنوان کرد: گشتاسب نامه دقیقی و بهمن نامه به شاهنامه فردوسی زبانی نزدیک دارند و همین مسئله سبب شهرت اندک این دو اثر شده است.
پژوهشگر و فردوسی شناس با بیان اینکه کمتر کتابی در قرن 4 و 5 هجری به نگارش درآمده که متناسب با زبان امروز باشد، خاطرنشان کرد: شاهنامه زبان امروز ماست چرا که ادبیات قابل درک و زبان انتخاب شده فردوسی برای نگارش شاهنامه زبان مردم بوده است.
وی با بیان اینکه سایر آثار حماسی خلق شده دارای چنین جاذبهای نیستند، افزود: کیفیت فکری و و جلوههای ملی در شاهنامه به خوبی به نمایش گذاشته شده است.
راشد محصل علت اصلی ماندگاری شاهنامه فردوسی را بنا نهادن ملیت ایرانی و فضیلت انسانی همراه با خرد ورزی و خرد گشایی دانست و گفت: دادگری، پیمان داری، راستی، آزاد اندیشی از مهمترین تعلیماتی در شاهنامه فردوسی است.
برخی مورخان از شاهنامه به عنوان قرآن عجم نام بردهاند
فرزاد قائمی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد مقدس نیز اظهار داشت: جایگاه شاهنامه در ادبیات فارسی در چند بعد اساسی مورد توجه قرار دارد چرا که تنها متنی است که پس از گذشت هزاران سال به عنوان شالوده و بنیاد زبان فارسی شناخته میشود.
وی با بیان اینکه براساس شواهد فرهنگ فارسی با شاهنامه آغاز شده است، افزود: همه شاعران در ادبیات عرفانی رشد داشتهاند و برخی معتقدند که سعدی استاد سخن زمان خود با فردوسی در اشعار خود به رقابت میپرداخته است.
قائمی با بیان اینکه شاهنامه در زمانهای مختلف دارای فراز و فردوهایی بوده است و برخی دربارها با شاهنامه به مخالفت میورزیدند، خاطر نشان کرد: دربار حکومت سلجوقیان شخصیتهای شاهنامه را تحقیر می کردند که این مسئله خود به نوعی نشان از اهمیت شاهنامه است.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد مقدس با اشاره به این مطلب که شاهنامه مخاطب خاص و عام و در طبقات مختلف جامعه جایگاه ویژهای داشته است، عنوان کرد: مردمی بودن شاهنامه سبب شکل گیری داستانهای جدید برگرفته از شخصیتهای شاهنامه همچون رستم شده است و به تعبیر دیگر سبب تکامل شده است.
وی یکی دیگر از ابعاد مورد بررسی در رابطه با جایگاه شاهنامه در ادبیات فارسی را حماسی بودن این اثر دانست و گفت: حماسی بودن همراه با داستان و توجه به مولفههای ملی و مذهبی همراه با هویت ایرانی و تشییع از جمله عوامل مادگاری شاهنامه است.
قائمی شاهنامه را اثری فاخر و بهعنوان شناسنامه فرهنگی، ملی و مذهبی ایرانیان در طول هزاران سال معرفی و بیان کرد: شاهنامه تاثیر قابل توجه بر زبانهای کردی، ترکی و سایر اقوام غیر فارسی زبان داشته است و برخی مورخان از شاهنامه به عنوان قرآن عجم نام بردهاند.
وی با بیان اینکه داستانهای شاهنامه در خلا و بنا بر تخیل شکل نگرفته است بلکه در ادامه قصص و روایات ایرانی شکل گرفته است، تصریح کرد: معروفترین داستانهای حماسی شاهنامه در زمان میانی شکل گرفتن شاهنامه به وجود امده است که از جمله این داستانها میتوان به داستان رستم و سهراب، رستم و اسفنیار، هفت خان رستم، بیژن و منیژه نام برد.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد مقدس گفت: برخی ازپژوهشگران معتقدند داستانهای رستم از منابع دیگری چون سیسیانی خلق شده است.
انتهای پیام/ ت